به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، مدیرکل سابق میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان که از چند ماه پیش، بر خلاف ضوابط استخدامی و بازنشستگی، همچنان در مسند میراث استان حضور داشت، سرانجام طبق آنچه روابطعمومی این ادارهکل «استعفا» خوانده است، از این مجموعه جدا شد تا با حکم علیاصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، حمزهزاده که پیش از این مسوولیتهایی نظیر قائممقام مدیرکل، معاون گردشگری و معاون سرمایهگذاری ادارهکل را عهدهدار بوده است، دوره دیگری از مسیر این مجموعه حساس و گسترده را آغاز کند.
اجرای برنامههای خلاقانه گردشگری و صنایعدستی، تقویت تورهای گردشگری، افزایش کیفیت هتلها و رستورانها، ایجاد بازارچههای صنایعدستی، پاسداری از میراث فرهنگیتاریخی و بهرهگیری از توان تخصصی صاحبنظران، از مهمترین شاخصههایی است که در حکم علیاصغر مونسان خطاب به مدیرکل جدید میراث استان، تاکید شده است.
حمزهزاده، اگر چه سابقه مسوولیتهای مختلف در این حوزه را داشتهاست، اما از امروز شخص اول این مجموعه است و باید انبوهی از طرحهای رها شده و نارضایتیها، گلایهها و انتقادات عمومی را که پیش از این، مورد بیمهری و بیاعتنایی قرار گرفتهاست، پاسخ دهد.
میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، اگر چه یک مجموعه سه بخشی است اما بیشترین تمرکز آن، مربوط به حوزه میراث فرهنگی است. به بیان دیگر دو حوزه صنایعدستی و گردشگری، در سایه میراث بروز و ظهور مییابند. حال باید دید وضعیت این حوزه که علاوهبر جنبههای تاریخی و هویتی، دارای کارکردهای گسترده در بحثهای تجاری و اشتغالزایی است، در استانمان چگونهاست.
مقبرهالشعرا
مجموعهای که طی یک واگذاری غیرمحققانه و هیجانی، از ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به شهرداری واگذاری شد، امروز مهمترین نارضایتی مردم تبریز از میراث فرهنگی است
شهرداری چند سالی است که عملیات پیچیده و عجیبی را در این سایت باستانی آغاز کرده است. راه ورود و خروج مقبرهالشعرا در بین انبوه آهنپارهها گم شدهاست.
گفته میشود، بسیاری از قبور تاریخی و حتی سردابها و طاقهای تاریخی، در دل بتن مدفون شدهاند. صحبت از فازهای اول و دوم و سوم، آنقدر پیچیده است که به سختی میتوان در مورد آتیه این پروژه، حدس زد. در تمام دوران ساخت و ساز کور شهرداری در این محدوده ارزشمند، میراث، نقش منفعل داشته و نتوانسته به وظیفه نظارتی خود عمل کند. ساختمان بلندی که در ضلع شرقی این اثر تاریخی، قد کشیده، روز به روز بلندتر میشود و میراث فرهنگی، تا کنون نتوانسته این ساخت و ساز غیرقانونی را متوقف کند.
ارسباران
بهشت جنگلهای ایران، جایی نیست جز جنگلهای باستانی ارسباران. این جنگلها، از خانواده بیشههای شمالی کشور است. اما بهخاطر فاصلهای که از دریای خزر دارد، کمتر از سایر جنگلهای این ناحیه مورد توجه قرار میگیرد. تنوع خارقالعاده پوشش گیاهی و جانوری به همراه ظرفیتهای زمینشناسی و باستانشناسی، باعث شده نام این جنگلها بهعنوان یکی از نامزدهای ثبت جهانی مطرح شود. اما فقدان نظارت، بیاعتنایی و نبود اراده پیگیری از سوی میراث فرهنگی باعث شد یونسکو در آخرین نشست خود در باکو، بیخیال ثبت جهانی این جنگلها شود. پروژههای راهسازی، بهرهبرداری بیرویه از معادن و قطع درختان قدیمی، از دلایلی است که مانع از به نتیجه رسیدن پرونده ارسباران شده است.
خانه فتحالهیف
خانه فتحاللهیف معروف به هتل کیهان قدیمی، در محوطه ارک، از دیگر افسوسهای تبریزیهاست. خانهای که یک بار اعلام شد که به تملک شهرداری در آمده است. چندین بار هم توسط آبدار، خبر مرمت و احیای آن به گوش رسید. اما اگر یک روز، از نزدیک سری به این خانه بزنید، متوجه میشوید که مرمت این خانه، قطرهچکانی و بیشتر برای بهرهبرداری خبری پیش میرود.
خلعتپوشان
این برج تاریخی، تنها اثر به جا مانده از تبریزِ دوره صفوی و در عین حال، آخرین بازمانده باغهای تاریخی این شهر است. این مجموعه چشمنواز، از خانواده «باغهای ایرانی» است که در دهه 40 به تملک دانشگاه تبریز رسیده است.
خلعتپوشان، فاصله زیادی از مرکز تبریز دارد. همین امر باعث شده زیاد در چشم نباشد. کنگرههای این بنا چند سال پیش، در بیخبری میراث فرهنگی پُر شده است.
گزارشها حاکی است که در و پنجرههای برج شکسته و این اثر، در غربت خاصی به سر میبَرد. امکان بازدید عمومی از خلعتپوشان فراهم نیست و وعدهها و بازدیدهای پیاپی آبدار برای احیاء آن هیچگاه به ثمر نرسید.
گنبد کبود مراغه
گنبد کبود مراغه، یکی از زیباترین گنبدهای تاریخی کشور است. این گنبد 850 ساله از حدود 40 سال پیش، مطابق یک طرح حفاظتی با یک پوشش ساده، مسقف بود. مرمت غیرکارشناسانه میراث فرهنگی، امروز باعث بلاتکلیفی این گنبد شده است.
چند ماه پیش، هفت تشکل مردمنهاد شهرستان مراغه، در نامهای به معاون رئیسجمهور، این طور گلایه کردند که مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری آذربایجانشرقی برای انحراف افکار عمومی از محوطه تاریخی، در اقدامی ماجراجویانه، ناموجه، غیرعلمی، غیرکارشناسی و بدون مطالعات آسیبشناسی، پوشش حفاظتی گالوانیزه گنبد کبود را که فقط به ترمیم پوشش فلزی نیاز داشت، برداشتهاست؛ رینک بتنی غیرمسلح کامل اجرا شده را با شیوه ابتدایی قلم و پتک کنده و بهجای آن رینک بتنی حجیم مسلح را اجرا کرده است.
رصدخانه تاریخی مراغه
رصدخانهای که در دوره هلاکوخان زیر نظر خواجه نصیر طوسی در شهر مراغه ساخته شده است، این روزها، یکی از غریبترین آثار تاریخی کشور است. نه راه دسترسی دارد، نه راهنما و نه فضاسازی مناسب. بنا تقریباً به حال خود رها شده است. گردشگرانی که به شوق این رصدخانه، مسیر دشوار کوه را بالا میآیند، اثری از شکوه قدیمی این رصدخانه نمیبینند و چه بسا از حضور خود، پشیمان هم میشوند.
خانه تاریخی ارفعالملک جلیلی
خانه شهردار خوشنام تبریز در خیابان شهید بهشتی، چشم و دل هر عابری را خیره میکند. تزئینات پیچ در پیچ سردر و دیوارهای آن، در نوع خود بینظیر است. اما این زیبایی تاریخی، هیچگاه نتوانست آبدار و مجموعهاش را برای ارائه یک طرح اصولی برای مرمت و احیای خانه برانگیزد. خانه حسینقلیخان آنقدر به حال خود رها شد که زمستان سال گذشته، سقف آن فروریخت.
حمام تاریخی نوبر
زیباترین و مهمترین حمام تاریخی تبریز، پس از آنکه چند سالی بهعنوان رستوران سنتی، در اختیار یک گروه اصفهانی بود، به ناگهان تعطیل شد و آرامآرام به فراموشی رفت. سه سال از تعطیلی این حمام میگذرد و میراث فرهنگی استان، همت کارسازی برای بازگشایی آن نشان نمیدهد. یک بنای تاریخی، وقتی متروکه باشد، راحتتر و سریعتر، فرسوده میشود. همین موضوع، نگرانیها را از وضعیت حمام نوبر تشدید میکند.
موزه بازار و مشاغل
موزه بازار و مشاغل، گلچینی است از مشاغل تاریخی تبریز، گلچینی که در آستانه سال 2018 و با همت آقای سرابیاقدم، مرد دلسوز تاریخ و فرهنگ تبریز، با حضور معاون رئیسجمهور افتتاح شد. اما بیوفایی شهرداری به قول و قرارهای اولیه و اختلافات حقوقی باعث شد، سرابی را به موزهای که خود ساخته بود، راه ندهند. این موزه کمنظیر، هماکنون در غیاب سرابی، در وضعیت ناگواری به سر میبرد و حتی گفته میشود در برخی غرفههای آن موش دیده شده است.
موزه مطبوعات
از مطالبات دیرین اهالی فرهنگ و رسانههای استان، برپایی موزه مطبوعات تبریز است. محل این موزه، خانه تاریخی حریری است.
در آستانه 2018، بخشی از این خانه تاریخی رونمایی شد. اما انتظار اصلی که همان برپایی موزه است، به محاق رفته است و میراث فرهنگی باوجود تامین بودن اقلام محتوایی، نه تنها ارادهای برای راهاندازی این موزه نشان نمیدهد، بلکه با رفتار لجاجتآمیز در صدد جایگزینکردن یک موزه دیگر در این خانه تاریخی است.
مسجد تاریخی کریمخان
مسجد کریمخان، از معدود آثار قاجاری بهجا مانده در تبریز است. این مسجد، تنها بخشی از بافت تاریخی چهارراه بهشتی است که جان سالم از ساخت و سازهای گسترده این میدان بهدر برد. اما اخیراً ساخت دو مناره جدید در مقابل مسجد، حریم اثر تاریخی را مخدوش کرده است و درست در قلب شهر تبریز و البته به دور از نظارت و حساسیت میراث فرهنگی!
پرونده ثبت جهانی روستایی تاریخی کندوان و موزه فرش تبریز از دیگر مواردی است که تا بهحال چندین مدیرکل دیده اما هنوز تکمیل و عملی نشده است.
همانطور که گفته شد، این موارد تنها بخشی از نارساییهای میراث فرهنگی آذربایجانشرقی است، بخشی که قابل رویت است و میتوان در مورد وضعیت آن، نظر داد. اگر قرار باشد آثار باستانی و تاریخی خارج از حیطه شهرهای استان را بررسی کنیم، قطعاً وضعیت دردناکتر از تصویر ارائه شده در این گزارش خواهد بود.
مدیرکل جدید میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان، از چهرههای باسابقه و متخصص این حوزه است. اگر چه میراث فرهنگی از دستگاههای کمدرآمد کشور است اما این مجموعه در سالهای اخیر بیش از اینکه از محدودیت منابع مالی ضرر کند، از حاشیهها و بحثهای سیاسی آسیب دیده است.
حمزهزاده با تجربهای که دارد، قطعاً میتواند با مهار این حاشیهها وفاق و همدلی را در مجموعه میراث حاکم کرده و با همراهی تشکلهای حوزه میراث و فعالان گردشگری و اصحاب رسانه، مسیر اعتلای میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری آذربایجانشرقی را رقم زند.
انتهای پیام/60001/س