روایت مرتضی شعبانی از دوستی 40 ساله با شهید اسدالهی

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، مرتضی شعبانی از مستند سازان کشورمان و از دوستان قدیمی شهید سردار حسین اسدالهی است که دقایقی در گفت و گو با خبرگزاری فارس از دوستی 40 ساله شان گفت.

وی گفت من و حاج حسین تقریبا بچه محل بودیم و از دوران کودکی تا حالا او را می شناسم. رفاقتی که قدمت 40 ساله پیدا کرده است. من از اهالی یکی از روستاهای نزدیک شهرک ورداورد بودم که برای طی کردن دوران دبستان باید به این شهرک می آمدم. حاج حسین هم بچه همین شهرک بود. باب آشنایی م از همین طریق باز شد.

در این چهار دهه ای که حاج حسین را می شناسم هیچ گاه کاری نکرد که بینمان ناراحتی پیش بیاید. او در عین اینکه نظامی و سردار مبارزی بود شخصیت آرامی داشت. حتی با نیروهای تحت امرش نیز من ندیدم تندی کند.

من مستند ساز بودم و اهل فیلمبرداری و با اینکه هر دو در سوریه بودیم اما کارمان فرق داشت و من خیلی از جزئیات کارش مطلع نبودم. علاوه بر این حاج حسین شخصیتی تو دار داشت که تا ضرورت پیدا نمی کرد لب به سخن نمی گشود. اگر در مراسم و یا بزرگداشت شهدا دعوت می شد حتما می رفت و ممکن بود آنجا دقایقی از خاطراتش را بازگو کند. این را با این اطمینان می گویم که تا شب گذشته که ایشان به شهادت رسید بسیاری از اطرافیان نزدیکش هم نمی دانستند سردار اسدالهی فرمانده لشکر است.

در همه این سالها هیچ وقت ندیدم حاج حسین به فکر مادیات زندگی و یا رفتن پی دوا و درمانش باشد. با اینکه الان ماه هاست درگیر بیماری ناشی از عوارض شیمیایی است. اگر به منزلش بروید باورتان نمی شود خانه یک سردار است. بسیار ساده و پایین تر از حد متوسط جامعه است. هنوز هم در همان ورداورد ساکن است.

آخرین باری که او را دیدم حدود دو ماه پیش بود. با تعدادی از رفقا به ملاقتش رفتیم. احوالات ایشان به گونه ای شده بود که دیگر برای خانواده و اطرافیانش مسجل شده بود که به زودی ممکن است ایشان را از دست بدهیم. روز به روز حالش وخیم تر می شد.

دیشب زمانی که یکی از دوستان مشترکمان به من زنگ زد قبل از اینکه تلفن را جواب بدهم تنم لرزید چون می دانستم احتمال زیاد خبر شهادت حاج حسین اسدالهی را خواهم شنید. تلفن را که جواب دادم دیدم حدسم درست است و حاج حسین بعد از یک مدت که بیماری را تحمل کرد حالا دیگر روحش آسمانی شده است.

انتهای پیام/