اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  خراسان رضوی

تبریک روز طبیعت به «آبادگران»

«آبادگران» نماد «کوهخواری» در مشهد است، همه کسانی که کوه‌ها و ارتفاعات این شهر را ویران می‌کنند داعیه آبادگری دارند و این یک تناقض مضحک است، شاید روزی این هم ضرب المثل شد!

تبریک روز طبیعت به «آبادگران»

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، معصومه مومنیان، فعال رسانه‌ای در یادداشتی به مناسبت «روز طبیعت»، به نقد و بررسی کوه‌خواری‌ها در مشهد پرداخت.

در این یادداشت آمده است:

پرده اول؛ کوه به کوه نمی‌رسد

در دامنه دو کوه بلند، دو آبادی بود که یکی «بالاکوه» و دیگری «پایین کوه» نام داشت؛ چشمه‌ای پر آب و خنک از دل کوه می‌جوشید و از آبادی بالاکوه می‌گذشت و به آبادی پایین کوه می‌رسید. این چشمه زمین‌های هر دو آبادی را سیراب می‌کرد اما روزی ارباب بالا کوه به فکر افتاد که زمین‌های پایین کوه را هم صاحب شود.

پس به اهالی بالاکوه گفت: «چشمه آب در آبادی ماست از امروز آب چشمه را بر ده پایین کوه می‌بندیم.» یکی دو روز گذشت و مردم پایین کوه از فکر شوم ارباب مطلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالا کوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند. اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند یا تا ابد بی آب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایین کوه مثل رعیت. این دو کوه هرگز به هم نمی‌رسند. من ارباب هستم و شما رعیت!»

این پیشنهاد برای مردم پایین کوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اینکه کدخدای «پایین کوه» فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگ‌تان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم. بعد از چند مدت قنات‌ها آماده شد و مردم «پایین کوه» دوباره آب را به مزارع و کشتزارهایشان روانه ساختند.زدن قنات‌ها باعث شد که چشمه بالاکوه خشک شود.

این خبر به گوش ارباب «بالاکوه» رسید و ناراحت شد اما چاره‌ای جز تسلیم شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی «پایین کوه» رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با این کارتان چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر یکی از قنات‌ها را به طرف ده ما برگردانید.» کدخدا با لبخند گفت: «اولا؛ آب از پایین به بالا نمی‌رود، بعد هم یادت هست که گفتی: کوه به کوه نمی‌رسد. تو درست گفتی: کوه به کوه نمی‌رسد، اما آدم به آدم می‌رسد.»

پرده دوم: کوهی که توسط «آبادگران»‌ ویران شد!

قصه زیاده خواهی اربابان کوهخوار، اما همیشه به همین خوبی به پایان نمی‌رسد؛ در دوره ما اول باید ارباب و صاحب نفوذ و «از ما بهتران» باشی و بعد کوه را صاحب شوی؛ مصادیق این موضوع در مشهد کم نیست.

نگاهی به تاریخچه سیاه و پر رمز و راز پرونده‌هایی مثل «آبادگران»، «عارفی»، «کوهسر» و «کمربند جنوبی» مشخص می‌کند، این روزها با پیشرفت شهرها، شکل زیاده خواهی‌ها، رانت‌ها و پشت پرده‌ها هم پیچیده‌تر شده است.

کوه‌ها بخشی از طبیعت و جزو «انفال» هستند، یعنی طبق قانون اسلام متعلق به همه مردم و غیر قابل خرید و فروش؛ از طرفی به لحاظ قانونی ساخت‌و‌ساز هم در زمین‌هایی با شیب بیشتر از ۱۵ درصد، ممنوع است چه برسد به کوه، اما شاهدیم که این دو اتفاق نامبارک و غیر قانونی در حال وقوع و شاید بهتر باشد بگویم، شیوع است.

پدیده کوه‌خواری در ارتفاعات جنوبی مشهد، سابقه‌ای چند ده‌ ساله دارد که شاید اولین و بارزترین نمونه بارز آن به گواه اسناد موجود و اظهارات برخی متولیان و کارشناسان، پروژه «آبادگران» است که کلنگ ساخت آن از اواسط دهه ۷۰ درحالی به زمین خورد که شائبه‌های زیادی پیرامون آن وجود داشت که هر روز شدیدتر شد و بسیاری از آن‌ها امروز قابل انکار هستند.

زد و بندهای پشت پرده آبادگران، باعث شده زمینِ مجموعه را که سال‌ها قبل متعلق به بیت‌المال بوده، به ثَمَن بَخس(بهایی بسیار ناچیز) از مسکن و شهرسازی تحویل بگیرند، پروانه ساخت و سازها را نیز بدون پرداخت حق شهر و شهروندان از شهرداری دریافت کنند اما طی این ۳۰ سال، حتی ریالی بابت حق شهر به شهرداری پرداخت نشود.

پروژه‌ای که قرار بود به عنوان یک مرکز گردشگری به بهره برداری برسد حالا تک به تک واحدهایش را بر خلاف قانون به مسکونی تغییر کاربری می‌دهد و باز بر خلاف قانون به فروش می‌رساند، سود هنگفتش به جیب مجموعه آبادگران می‌رود و کوهی که دیگر وجود ندارد سهم شهروندان؛ گویا قانون را فقط برای مردم «پایین کوه» نوشته اند!

صولت مرتضوی؛ شهردار اسبق مشهد معتقد است پدیده زمین‌خواری و کوه‌خواری در طرح آبادگران مسلم است و متولیان این مجموعه با تصرفات به ظاهر قانونی خود، ریه‌های تنفسی شهر را گرفتند و حقوق شهر و شهرداری را به شدت تضییع کرده‌اند.

پرده سوم: کمربندی که برای مشهد، تنگ است

از فراز کوه ویران شده توسط آبادگران که پایین را نگاه کنیم، کمربند جنوبی مشهد را می‌بینیم.
جاده‌ای جدید که قرار بود به جاده‌های مشهد اضافه شود تا به خیال حامیان این طرح بار ترافیکی شهر را کاهش دهد.

سازمان‌های مردم نهاد حافظ محیط زیست و پیگیری‌هایی که در خصوص پیامدهای زیست محیطی که این پروژه بخصوص در ارتفاعات جنوبی شهر مشهد داشتند دستگاه قضایی را وادار به ورود در این پرونده کرد و سرانجام بعد از کلی سر و صدا و گرد و خاک، عملیات ساخت پروژه کمربند جنوبی شهر مشهد ظاهرا متوقف شد، اما این پایان ماجرا نبود.

شیوع کرونا در مشهد و آژیر قرمزی که به صدا درآمد باعث شد همه به خانه هایمان پناه ببریم، اما خیلی زود اخباری مبنی بر تخریب ارتفاعات جنوبی مشهد به گوش رسید. فعالان محیط زیست که تا حالا فکر می‌کردند موفق به توقف این تخریب‌ها شده‌اند، صدای ناله طبیعت را به گوش نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی رساندند و مشخص شد ادامه کار به عنوان تکمیل پارکینگ بهانه بوده و قضیه فراتر از این حرفها است.

طبق اظهارات حجت الاسلام پژمان‌فر، کوه‌ها مجدد در حال تخریب است، پیاده‌روها‌ ایجاد می‌شوند و آسفالت ریختن در جاده کمربندی با شدت و سرعت بیشتری در حال انجام است.

پرده چهارم: کرونا ریه‌های مشهد را نابود می‌کند

مدتهاست دنبال واژه‌ای مناسب و جامع برای توصیف حال بد مشهد بر اثر تخریب کوه‌ها هستم، با شیوع کرونا، آن واژه هم پیدا شد.

کرونا ویروسی ناشناخته، فرصت طلب و مرموز که اگر به جان کسی بیفتد نفسش را می‌گیرد، ویروسی که مخفیانه و به طرز پیچیده‌ای از غفلت آدم‌ها سو استفاده کرده و نفوذ می‌کند.

طبیعت مشهد سال‌هاست مبتلا به «کرونا» شده، سالهاست از کنار این تن «تب‌دار» و بدحال رد می‌شویم، ناله‌هایش را یا نفهمیدیم یا بی تفاوت گذشتیم.

تخریب کوه‌ها که در حکم ریه‌های شهر هستند، نفس مشهد را گرفته است، افزایش آلاینده‌های جوی و هجوم گرد و غبار به مشهد، جان طبیعت این شهر را مثل یک «مبتلا به کرونا» تهدید می‌کند.

تخریب کوه‌ها، آن هم ارتفاعات جنوبی مشهد که نزدیک یکی از گسل‌های اصلی این شهر است و فروش زمین‌ها و واحدهای مسکونی به مردم «از همه جا بیخبر»ی که شیفته چشم انداز زیبا و آب و هوای این مناطق شده و در آنجا ساکن می‌شوند، بیم تب و لرز شدید این کرونای کوهی و تلفات ساکنان آن منطقه را در آینده‌ای نامعلوم به وجود می‌آورد.

غیر از این من به روزی فکر می‌کنم که اگر این روال به همین شکل ادامه یابد و متوقف نشود، در آینده‌ای نه چندان دور، جوانان این شهر، کوهی برای کوهنوردی نداشته باشند تا در یک روز تعطیل فارغ از غصه‌های زمین، به دل کوه پناه ببرند و صعود را تمرین کنند، ما در قبال تخریب ارتفاعات و کوه‌های این شهر که از نسل‌های قبل به امانت گرفتیم تا تحویل فرزندانمان دهیم، چه پاسخی برای آیندگان داریم؟

پرده پنجم؛ وظیفه رسانه‌ها در برابر تخریب ارتفاعات مشهد ایجاد مطالبه عمومی است

مرور تمام این اتفاقات، باید اراده‌ای جمعی در رسانه‌ها ایجاد کند برای رفع یک ابهام و آن اینکه: افراد صاحب نفوذی که در تخریب ارتفاعات مشهد نقش فعال و انکار نشدنی دارند چطور و به چه قیمتی توانسته‌اند همراهی دستگاه‌های مربوطه را جلب و مجوزها را دریافت کنند؟ چطور و با کدام مجوز شرعی و قانونی توانستند کوه‌هایی را که متعلق به عموم مردم است، صاحب شوند؟ چرا دستگاه قضایی برای رسیدگی به این تخلفات و احقاق حق بیت المال تعلل می‌کند و فقط هر جا می‌خواهد ضرب شستی نشان دهد دیوار باغ ویلاهای کوچک آدم‌های معمولی اطراف شهر را نشانه می‌رود؟!

ایستادگی در برابر این تخلفات باید به یک مطالبه عمومی بین همه اقشار تبدیل شود که از قضا آن هم وظیفه رسانه‌هاست.

انتهای پیام/ ۷۰۰۶۸

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول