به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در روزهای پایانی اسفندماه پارسال، حاج حسینعلی عظیمی از پیشکسوتان جهاد سازندگی که جراحات زیادی از دوران جنگ تحمیلی در بدن به یادگار داشت و در آن دوران، شیمیایی هم شده بود، درگذشت.
مهندس عظیمی متولد اصفهان در سال 1326 بود که پس از فارغ التحصیلی در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی عمران آب از دانشگاه شیراز، وارد پروژه های مهم ملی شد و در زمانی که امام(ره) فرمان تشکیل جهاد سازندگی را صادر کرد، شرکت مهندسی خود را رها کرد و با سایر جهادی ها راهی روستاها شد تا تخصص خود را برای رفع ویرانی های کشور به کار گیرد. در سال های اوج فعالیت های جهاد سازندگی در روستاها، مهندس عظیمی در شورای مرکزی جهاد، رابط استان ها در تهیه اساسنامه جهاد سازندگی بود. مهندس عظیمی در سال 63 وارد قرارگاه کربلا شد و کمیته آب این قرارگاه را تشکیل داد. وی فرمانده طراحی عملیاتی آب و خاکی در پ.م.ج.ج بود و تا معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی کربلا پیش رفت و در عملیات های مختلف مانند احداث پل بعثت نقش ویژه ای داشته است.
عظیمی بعد از پایان جنگ تحمیلی، در بازسازی منطقه زلزله زده منجیل و رودبار فعال بود. پس از انحلال جهادسازندگی از اداره دولتی جهاد استعفا داد و با اولین گروه های جهادی به روستاها رفت. در کارنامه وی، مسئول شرکت ها و موسسات وابسته به وزارت جهاد سازندگی در سال 1368، نماینده وزیر جهاد سازندگی در ستاد طرح جنات در سال 1369، مدیر طراحی و اجرای کانال های آب رسانی پروژه های آبیاری و زهکشی، اجرای تونل، معاونت فنی آب و خاک موسسه جهادنصر، طراحی پروژه 550 هزارهکتاری آبیاری و زهکشی خوزستان و ایفای نقش مشاور وزیر جهاد کشاورزی در بحث آب و خاک و همچنین مشاور توسعه منطقه ای جهادسازندگی لبنان نیز دیده می شود.
تدوین تجربیات مهندسی جنگ، جمع آوری و ذخیره رایانه ای اسناد مهندسی جنگ، مصاحبه وسیع و عمیق با فرماندهان مهندسی جنگ و راه اندازی دو موسسه شمایل و کانون سنگرسازان بی سنگر از جمله اقدامات مهندس عظیمی برای حفظ یادونام جهاد سازندگی و شهدای آن است. گفتنی است خاطرات مهندس عظیمی درباره فعالیت های جهاد سازندگی، در کتاب «رسم جهاد» منتشر شده و قابل دسترسی است.
در همین راستا، سراغ مهندس محمد علی حیدری دلگرم یکی از پیشکسوتهای جهاد سازندگی رفتیم که رفاقتی دیرینه با مرحوم مهندس حسینعلی عظیمی از بنیانگذاران جهاد سازندگی داشت. حیدری دلگرم در این مصاحبه تفصیلی، به بیان نقش مهندس عظیمی در جهاد سازندگی و فراز و فرود این نهاد پرداخت که متن کامل آن در ادامه آمده است:
*مرحوم عظیمی کمیته آب قرارگاه کربلا را تشکیل داد
فارس: ممنون می شوم در ابتدا توضیحاتی درباره مرحوم آقای عظیمی و سوابق ایشان بدهید؟
حیدری دلگرم: مهندس عظیمی مهندسی عمران خود را از دانشگاه شیراز گرفته بود و قبل از انقلاب دارای سوابق مدیریتی در کارگاه پالایشگاه شیراز بود و یک شرکت ساختمانی داشت. اما با وقوع انقلاب اسلامی موقعیتهای پیشین را رها کرد و به جهاد سازندگی پیوست. در اوایل انقلاب جهادگران به مناطق محروم میرفتند و به همین دلیل مهندس عظیمی ابتدا فرماندار شهر بابک و سپس استاندار هرمزگان شد اما با وقوع جنگ تحمیلی از مسئولیت خود استعفا داد و به جبهه پیوستند.
در جنگ تحمیلی هم مهندس عظیمی در جبهههای مختلفی حضور داشتند و کمیته آب قرارگاه کربلا را به نام پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد تشکیل داد و بعد هم مسئولیت ستاد قرارگاه کربلا را برعهده گرفت که در آن به ثبت وقایع پشتیبانی جنگ جهاد پرداخت که یکی از کارهای بزرگ پس از جنگ بود.
*جهاد سازندگی حامل یک فرهنگ بود
فارس: مرحوم عظیمی در دوران جنگ تحمیلی چه روحیاتی داشتند؟
حیدری دلگرم: ایشان وابستگی حزبی نداشت و مصداق آن جمله امام خمینی (ره) بود که توصیه کرده بودند به تنها چیزی که باید فکر کرد اسلام ناب محمدی است؛ مهندس عظیمی با هر شهادتی در جهاد سازندگی به تحول میرسید و سعی میکرد دیگران هم رشد بدهد، یادم هست وقتی شهید شرعی به شهادت رسیدند، ایشان ما بچههای جهاد را جمع کرد و ویژگیهای شهید شرعی را برای جهادگران گفت و سعی کرد بچهها را رشد دهد.
مهندس عظیمی آرزوی احیا جهاد سازندگی را داشت. جهاد سازندگی یک فرهنگ بود که از ساخت و ساز و عمران بالاتر بود و جامعه را رشد میداد؛ جهاد سازندگی از اردوهای هجرت که تعبیری قرآنی بود شروع شد و به مجاهدت در عرصههای مختلف فرهنگی، درمانی و عمرانی رسید. جهاد سازندگی فقط به دنبال رفاه نبود بلکه به دنبال رفاه برای همه جامعه بود و میخواست افراد روستایی و مرز نشین در مسیر حق رشد کند چرا که بر این اساس آنان برده فرد دیگری نمیشدند. عدالت فقط به عمران و آبادی بر نمیگردد، بلکه به رشد افراد و عشق نیز بر میگردد، وقتی جهادگران به یک بچه روستایی محبت میکردند و به او مسیر حق را میآموختند در واقع جهاد میکردند.
فارس: ماجرای ورود جهاد سازندگی به موضوع جنگ تحمیلی چه بود؟ چرا جهادگران مهندسی جنگ را انتخاب کردند؟
حیدری دلگرم: یک روزی حضرت امام (ره) ما را صدا زدند و وضعیت فقر اوایل انقلاب را به ما گوشزد کردند و ما هم وظیفه دانستیم که به محرومیت زدایی بپردازیم اما با وقوع جنگ تحمیلی جهادیها هم می خواستند برای جبهه کاری بکنند برای همین هم مهندسی جنگ را انتخاب کردند.
اگر جهادگران میخواستند کار نظامی بکنند ارتش و سپاه کافی بود. برای همین هم به فکر رفع نقایص جنگ افتادند و مهندسی جنگ را انتخاب کردند و اولین کار آنها ساماندهی کمکهای مردمی به جبهه بود. بعدا جهادگران متوجه شدند که ارتش و سپاه در ارتباط با مهندسی ضعف دارند که آن وقت بود که جهاد سازندگی در ارتباط با پل سازی، کانال سازی، خاکریز زدن و جابجایی آبها هم فعالیتهای خود را شروع کرد.
جهاد سازندگی گستره فعالیت وسیعی پیدا کرد و در سد سازی و سیلو سازی که قبل انقلاب در دست خارجیها بود نیز ورود کرد و حتی به موشک سازی هم روی آورد و اینجا بود که دشمن احساس خطر کرد و خط داد که جهاد را از بین ببرند.
*چون نمیتوانستند نهاد انقلابی جهاد سازندگی را از بین ببرند، آن را وزارتخانه کردند
*در جهاد به صورت غیر متمرکز تصمیم گیری میشد
فارس: چرا و چگونه جهاد سازندگی در کشور از بین رفت؟
حیدری دلگرم: چون جهاد سازندگی زیر نظر نهاد رهبری بود، امکان تغییر در آن را نداشتند و نمیتوانستند یک دفعه جهاد را تعطیل کنند برای همین سعی کردند تا جهاد سازندگی را به وزارتخانه تبدیل کنند؛ در نتیجه این امر وزارت جهاد سازندگی تشکیل شد.
با تبدیل جهاد سازندگی به وزارتخانه هنوز فرهنگ جهادی ادامه داشت اما با پایان جنگ تغییرات ساختاری بیشتری در وزارت جهاد اعمال کردند و به شورای جهاد ضربه زدند و مدیرانی را انتخاب کردند که علی رغم متدین بودن نسبت به مدیران بالاتر ترسو نیز بودند و این موجب شد که مدیریتهای مستقل و محلی از بین برود. فرهنگ جهاد ناشناخته به صورت کامل چیده شد و کسانی که این کار را کردند ایران را تضعیف کردند.
در زمان جهاد سازندگی وقتی جهادگران به روستاهای دور افتاده میرفتند خودشان تصمیم میگرفتند که با توجه به شرایط منطقه چه اقدامی در اولویت است و شورای مرکزی دستوری عمل نمیکرد. در حالی که وقتی جهاد تبدیل به اداره شد، وزیر و مدیر دستور میدادند که چه کاری انجام شود در نتیجه می توان گفت که اداره شدن جهاد سازندگی اولین کلنگ تخریب جهاد بود تا در نهایت در سال 1379 وزارت جهادسازندگی با وزارت کشاورزی ادغام یا به تعبیری منحل شد.
بعد از ادغام این دو وزارتخانه، دیگر جهاد حالت سابق را نداشت، گرچه در کاغذ از جهاد حرف زده میشد اما در عمل خبری نبود و جهاد کشاورزی شد همان اداره کشاورزی که در زمان شاه وجود داشت.
*جهادگران مخالف تعطیلی پشتیبانی جنگ جهاد بودند
فارس: تبعات تعطیلی پشتیبانی جنگ جهاد بعد از پایان جنگ تحمیلی چه بود؟
حیدری دلگرم: پس از جنگ، ستاد پشتیبانی جنگ جهاد تعطیل شد و قرار بر این شد تا امکانات پشتیبانی جنگ جهاد علیرغم نظر جهادگران در قالب شرکتهایی به کار گرفته شود به این ترتیب و با دستور دولت شرکت جهاد نصر تاسیس شد.
اگر همان گردانهای مهندسی جنگ جهاد باقی مانده بود میتوانست خیلی از مشکلات را حل کند چرا که تجربه و توانایی این کار را داشتند و برای مثال در زلزله رودبار همین گردان های مهندسی جهاد بودند که وارد منطقه شدند و رودبار را ظرف شش ماه اصلاح و خانهها را شروع به ساخت کردند.
از آن جایی که دولت و مجلس نمیخواستند جهاد باقی بماند، پس باقی هم نماند و جهادگران هم بخاطر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) که بر عمل به قانون تاکید کرده بودند اعتراضی نکردند.
*جهاد مهندس عظیمی با تعطیلی ستاد پشتیبانی جنگ جهاد تمام نشد
فارس: مرحوم عظیمی برای تداوم فعالیتهای جهادی بعد از پایان جنگ تحمیلی چه کرد؟
حیدری دلگرم: از روزی که پشتیبانی جنگ جهاد تعطیل شد، مهندس عظیمی شرکتی به نام شمایل تاسیس کردند و به شمال کشور رفت و در قالب طرحی پایلوت در یک روستا محرومیت زدایی را شروع کردند و برای منطقهای که آب نداشت با کمک مردم و بدون بودجه دولت، آب رسانی کرد.
عظیمی بعد از انحلال جهاد سازندگی، کانون مردم نهاد سنگرسازان بی سنگر را تاسیس کردند و تا چند سال پیش که بیماری ایشان جدی نشده بود، مدیر عاملی آن را بر عهده داشتند. در کانون سنگر سازان بی سنگر هم طرحهای اقتصادی- علمی همچون سیمرغ دنبال میشد و هم موسسهای فرهنگی تعریف شده بود تا کار فرهنگی روی زمین نماند، چرا که اگر فرهنگ از اقتصاد جدا شد، پیمانکاری سودمحور غلبه پیدا میکند. نمونه بارز تداوم جهاد سازندگی را میتوان در طرح سیمرغ در حوزه علم و فناوری نشان داد که به علت عدم حمایت جوانان و دولت به سرانجام مطلوب نرسید. اما همچنان روش قابل قبولی دارد و اگر به عرض مقام معظم رهبری (مدظله العالی) میرسید حتما حمایت میشد.
مرحوم حسینعلی عظیمی
*جهاد سازندگی هم زمان کار فرهنگی و عمرانی میکرد
فارس: بعد از انحلال جهاد سازندگی، جهادگران چه برنامه هایی برای تداوم پیاده سازی فرهنگ جهادی در کشور اجرا کردند؟
حیدری دلگرم: بعد از انحلال جهاد سازندگی، فرهنگ جهادی در چند شرکت از جمله شرکت جهاد نصر پیاده شد و این شرکت از آن موقع تا الان سعی کرده است فرهنگ جهادی را حفظ کند اما متاسفانه دستور دارد که فقط کار عمرانی بکند و اجازه کار فرهنگی ندارد.
غرب زدهها میگویند کار فرهنگی از عمرانی جداست و با این شعار کار فرهنگی را زمین میگذارند؛ خاطرم هست که یک روز آقای ناطق نوری خدمت حضرت امام(ره) رسیده و بیان کرده بود که عدهای جهادگران میگویند که فقط فعالیت عمرانی بکنیم و برخی دیگر بر صرف کار فرهنگی اصرار دارند؛ اما امام(ره) در پاسخ گفته بودند که هم کار فرهنگی و هم عمرانی بکنید و این دو باید با هم ممزوج باشد.
*نقش مهندس عظیمی در تاسیس جهاد البنا در لبنان
فارس: جهادسازندگی در حوزه صدور انقلاب چه اقداماتی انجام داد؟
حیدری دلگرم: جهاد سازندگی در حدود سالهای 64 و 64 تصمیم گرفت برای محرومیت زدایی و صدور انقلاب به چند کشور کمک کند و در واقع با کمک به مردم انقلاب را صادر کند؛ بر اساس این تصمیم جهادگران به حدود 20 کشور مختلف سفر کردند که برای نمونه میتوان به لبنان، پاکستان، سودان، غنا و بعدا بوسنی اشاره کرد.
در آن ایام گروهی از شیعیان پاکستان توسط گروههای وهابی کشته یا اخراج شده بودند و به همین علت عدهای از مردم پاکستان به امام خمینی(ره) نامه نوشته و امام(ره) هم متعاقبا به جهاد سازندگی دستور یاری مردم پاکستان را داد. بر اساس دستور امام (ره) بنده به پاکستان رفتم. البته قبل از من نفراتی برای شناسایی به پاکستان رفته بودند و قرار شد بدون بردن نامی از جهاد سازندگی اقداماتی از آموزش شیلات و کامپیوتر گرفته تا کار های فرهنگی و عمرانی با محوریت خود مردم صورت بگیرد که الحمدلله انجام شد در این میان مهندس عظیمی هم به لبنان رفتند و جهاد البنا را تاسیس کردند.
*اردوهای جهادی با جهاد سازندگی تفاوتهایی دارد
فارس: اردوهای جهادی با جهاد سازندگی چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند؟
حیدری دلگرم: اردوهای جهادی چند حسن دارد که یکی از مهمترین آنها خودسازی است که در جهاد سازندگی هم وجود داشت اما آن چیزی که در اردوهای جهادی نیست مدیریت یکپارچه است. یعنی الان در اردوهای جهادی جزیرهای عمل میشود و جمعهای مختلف جهادی عمدتا از هم مطلع نیستند.
در حالی که در جهاد سازندگی مدیریت یکپارچه بود. مثلا اگر میخواستیم آب رسانی روستاها را انجام بدهیم تمام دست اندرکاران بحث آب را دور هم جمع میکردیم و پس از آسیب شناسی و کشف نواقص یک رویه واحد را در کل کشور دستور کار قرار میدادیم.
الان سازماندهی واحد وجود ندارد چون بخشی از اردوهای جهادی از طریق سازمان بسیج صورت می گیرد که گاها به صورت فرماندهی و دستوری است و بخشی دیگر هم به صورت خودجوش به مناطق محروم میروند که در نتیجه متفرق عمل میکنند. در حالی که جهاد سازندگی به این گونه نبود و واقعا همان طور که از شعار جهاد بر می آید همه با هم اقدام میکردند.
مهندس عظیمی 6 تا 8 سال پیش عدهای از جوانان را جمع کرد و با هم به شوش رفتند تا به جوانان کار دائمی و یکپارچه را یاد بدهد.
جوانان در حال حاضر به صورت موقتی به اردو جهادی در مناطق مختلف میروند در حالی که اگر میخواهیم کاری به اندازه جهاد سازندگی انجام بدهیم با 15روز حل نمیشود.
*استفاده از الگوی جهاد سازندگی در سوریه
فارس: ظاهرا کانون سنگر سازان بی سنگر در سالهای اخیر، اقداماتی در سوریه انجام داده اند، ممنون می شوم توضیحات بیشتری درباره این موضوع بدهید
حیدری دلگرم: دو سال پیش از طرف کانون سنگر سازان بی سنگر طرحی به مسئولان پیشنهاد دادیم که در کنار جنگ و کمک مستشاری در سوریه میتوان فعالیتهایی انجام داد تا مردم سوریه هم خواهان تحقق صلح شوند.
اول به سوریه رفتیم و نتیجه تحقیقات را در یک برنامه تنظیم و کار را شروع کردیم. اقدامات صورت گرفته از تمیز کردن مسجد گرفته تا آماده کردن مدارس و اشتغال زنان بدون شوهر را در سوریه شامل میشد و همه این کارها هم توسط بسیج مردمی سوریه انجام میگرفت و ما فقط مشورت میدادیم.
مصاحبه از محمود سحابی
انتهای پیام/