به گزارش خبرگزاری فارس، یک طلبه درس خارج و دانش آموخته مقطع دکتری اقتصاد در مورد مفهوم مواسات و کمک برادرانه و همیاری مردم در شرایط سخت بیماری کرونا در جامعه اسلامی نوشت: در کشور ما نیز علاوه بر تحریمهای ناجوانمردانه و برخی سوءتدبیرهای گذشته، شیوع این بیماری فشار مضاعف معیشتی را بر اقشار کمدرآمد و محروم تحمیل و معیشت بسیار سختی را برای آنها رقم زده است.
در چنین شرایطی، رهبر فرزانه انقلاب در روز عید نیمه شعبان، با معرفی جامعه مهدوی به عنوان جامعه مواسات و برادری، رزمایش مواسات و همدلی را توصیه کرده و مردم را به تحقق آن به خصوص در ماه مبارک رمضان تشویق کردهاند.
متن مقاله وی به شرح زیر است:
بررسی معنای مواسات در اسلام
سید جواد میرزازاده[1]
مقدمه
شیوع ویروس کرونا در جهان شرایط اجتماعی، اقتصادی و معیشتی تازهای را بر مردم حاکم کرده و سبب تعطیلی برخی کسب و کارها، افزایش هزینه ها و کاهش درآمدهای دولت شده است. در کشور ما نیز علاوه بر تحریمهای ناجوانمردانه و برخی سوءتدبیرهای گذشته، شیوع این بیماری فشار مضاعف معیشتی را بر اقشار کمدرآمد و محروم تحمیل و معیشت بسیار سختی را برای آنها رقم زده است.
در چنین شرایطی، رهبر فرزانه انقلاب در روز عید نیمه شعبان، با معرفی جامعه مهدوی به عنوان جامعه مواسات و برادری، رزمایش مواسات و همدلی را توصیه کرده و مردم را به تحقق آن به خصوص در ماه مبارک رمضان تشویق کردهاند.[2]
بعد از آن، اقشار مختلف جامعه، طرح ها و برنامه های مختلفی را در لبیک به فرمان رهبری طراحی و اجرا کردهاند. در این بین توجه به معنای مواسات سبب فهم بهتر فرمایش حضرت آقا و درنتیجه برنامه ریزی بهتر و دقیق تر در اجرای آن خواهد شد.
اصل مواسات از اصول انسانی، اجتماعی و اقتصادی اسلام است که نقش ارزندهای در ایجاد همدلی و رفع فقر و نیازهای اقشار محروم در جامعه دارد. لذا برای تحقق کامل این اصل مهم در جامعه، ضروری است مفهوم مواسات و حدود و ثغور آن در لغت و روایات و سیره معصومین به طور دقیق تبیین شود.
مواسات در لغت:
مواسات از دو ماده «وسی» و «أسو» گرفته شده است. فرهنگ ابجدی مواسات از ماده وسی را به معنای «دلداری دادن و یاری کردن» آورده است.
«واسَى- مُوَاسَاةً [وسی] الرجُلَ»: او را دلدارى و تسلى داد و کمک کرد.[3] همین فرهنگ در معنای مواسات از ماده أسو چنین ذکر کرده: «آسىَ- مُؤَاسَاةً [أسو، أسی] الرجُلَ فی مالِه: در مال یا دارائى خود آن مرد را برابرى داد.[4]
لغتنامههای معروف دیگر نیز مواسات را غالبا از ماده أسو آورده و به معنای برابرکردن و شریک کردن در مال گرفتهاند.
الصحاح: «آسَیْتُهُ بمالى مواساةً، أى جعلته إسْوَتِى فیه»: کسی را در مال مواسات کردن یعنی او را در مال خود برابر قرار دادن.[5]
مجمع البحرین: «وَ فِی الْحَدِیثِ: مُوَاسَاةُ الْإِخْوَانِ. و هی مشارکتهم و مساهمتهم فی الرزق و المعاش. قیل: و لا یکون إلا عن کفاف لا عن فضلة، و أصلها الهمزة فقلبت واوا تخفیفا». مساوات برادران یعنی شریک کردن و سهیم کردن آنها در رزق و زندگی. و گفته شده: مواسات از کفاف و مورد نیاز زندگی میباشد، نه از اضافه بر نیاز و کفاف. اصل مواسات از همزه بوده (أسو، مؤاسات) که قلب به واو شده است.[6]
تاج العروس: «و آساهُ بمالِهِ مُواساةً: أَنالَهُ منه و جَعَلَهُ فیه إسْوةً، و على الأخیرِ اقْتَصَرَ الجَوْهرِیُّ. و قد جاءَ ذِکْرُ المُواسَاةِ فی الحدِیثِ کثیراً، و هی المُشارَکَةُ و المُساهَمَةُ فی المَعاشِ و الرّزْقِ؛ و أَصْلُها الهَمْزة فقُلِبَت واواً تَخْفیفا.» مواسات با کسی در مال یعنی مال خود را به او دادن و او را در مال برابر کردن. مواسات در روایات به معنای شریک کردن و سهیم کردن آنها در رزق و زندگی.[7]
فیروزآبادى در القاموس المحیط: «آساهُ بِمالِهِ مُواساةً : أنالَهُ مِنهُ وجَعَلَهُ فیهِ اُسوَةً، و لا یَکونُ ذلِکَ إلّا مِن کَفافٍ، فَإِن کانَ مِن فضلَةٍ ، فَلَیسَ بِمُواساةٍ.» مواسات با کسی در مال یعنی مال خود را به او دادن و او را در مال برابر کردن. مواسات در جایى است که شخص از کفاف (مورد نیاز) خود، به کسى ببخشد و اگر از اضافه کفافش بدهد مواسات نیست.[8]
المحیط فى اللغة: «آسَیْتُ فلاناً إیْسَاءً و مُوَاساةً»: أی شارَکْته. با فلانی مواسات کردم یعنی با او مشارکت کردم.[9]
ازهرى در تهذیب اللغة، مواسات را این گونه معنا میکند: «یُقالُ: هُوَ یُؤاسى فى مالِهِ، أى یُساوى و یُقالُ: رَحِمَ اللّهُ رَجُلاً أعطى مِن فَضلٍ ، وواسى مِن کَفافٍ ؛ مِن هذا.» مواسات در مال یعنی کسی را در مالش مساوی کرد. گفته میشود: خدا رحمت کند کسی را که زیاده مالش را اعطاء کرد و از کفاف و حد نیاز مالش مواسات کرد.[10]
آنچه از لغتنامههای مذکور حاصل می شود این است که:
1. مواسات از ماده «وسی» به معنای همدلی و دلداری و یاری کردن می باشد.
2. مواسات از ماده «أسو» (که غالبا در این ماده به کار میرود): به معنای شریککردن، سهیمکردن و برابر قراردادن کسی در مال خود میباشد.
3. مطابق برخی لغتنامهها: مواسات بالاتر از بخشش مال است. اعطاء و بخشش یعنی شخص از زیاده مال و اضافه بر نیازش به دیگری بدهد؛ اما مواسات یعنی شریک کردن کسی در معاش و اموال خودش که مورد نیازش بوده و کفاف زندگی خودش را میدهد.
4. مواسات بیشتر اوقات در مورد مال و اموال و مواهب زندگی به کار میرود.
در لغتنامه های فارسی نیز معانی زیادی برای مواسات بیان شده است:
لغتنامه دهخدا: مواسات. [ م ُ ] (ع اِمص )مواسا. مواساة. غمخواری و یاریگری و مددکاری به مال . (ناظم الاطباء). معاونت یاران و دوستان و مستحقان است در معیشت و تشریک ایشان در قوت و مال . (نفائس الفنون ). غمخواری کردن کسی را به مال خود. برابر گردانیدن او را با خویش .
و گفته اند که مواسات تنها در کفاف باشد و در فضل کفاف را مواساة نگویند. مشارکت و مساهمت در رزق و معاش . شرکت دادن دیگری در کفاف رزق و معاش خویش . اساء. مساوات . به مال و تن با کسی غمخوارگی کردن .
فرهنگ فارسی معین: (مُ) [ ع . مواساة ] (مص م .) یاری کردن، کمک رساندن
فرهنگ فارسی عمید: (اسم مصدر) [عربی: مواساة] ‹مواسا› [قدیمی] movāsāt یاری دادن؛ به هم کمک کردن با دادن مال.
بنابراین، در زبان فارسی نیز مواسات هم به معنای مطلق همدلی و یاری کردن و هم کمک مالی و اقتصادی به دیگران و شریککردن آنها در اموال خود معنا شده است.
مواسات در روایات:
در ادعیه و روایات ما واژه مواسات و همخانواده آن بسیار به کار رفته است. برخی از شارحان و مصحّحان اصول کافی در ذیل روایات مساوات، به تعریف این واژه پرداختهاند.
على اکبر غفارى و محمد آخوندى در معنای مساوات آوردهاند: «المؤاساة: المشارکة و المساهمة فی المعاش و الرزق. و أصلها الهمزة قلبت واوا تخفیفا». مواسات یعنی شریک و سهیم کردن در زندگی و رزق.[11] یا ذیل روایت دیگری، در معنای مواسات توسعه داده و نوشتهاند:
«المؤاساة- بالهمزة- بین الاخوان عبارة عن إعطاء النصرة بالنفس و المال و غیرهما فی کل ما یحتاج إلى النصرة فیه، یقال: آسیته بمالى مؤاساة: أى جعلته شریکى فیه على سویة و بالواو لغة و فی القاموس فی فصل الهمزة «آساه بماله مؤاساة: أناله منه، أولا یکون الا من کفاف فان کان من فضلة فلیس بمؤاساة» و جعلها بالواو لغة ردیة (فى).» مواسات بین برادران یعنی یاریرساندن با جان و مال و غیره در هر چیزی که به یاری نیاز است. گفته میشود: مواسات کردن با او با مالم یعنی او را به صورت مساوی در مالم شریک کردم. در القاموس نیز آمده که مواسات در مال یعنی مال را به کسی دادن و این بخشش زمانی مواسات گفته میشود که از کفاف و اموال مورد نیاز زندگی داده شود، اما بخشش از مازاد نیاز، مواسات نیست.[12]
قزوینی در شرح اصول کافی می نویسد: الْمُؤَاسَاة (به همزه که گاهى منقلب به واو مىشود و سین بىنقطه و الف، مصدر باب مفاعله): مدد کردن به مال و مانند آن.[13]
تعابیر روایی در مورد مواسات:
در روایات متعددی از معصومین علیهم السلام بر مواسات به عنوان حق مسلمانان و مومنان بر یکدیگر توصیه شده است. تعابیری مانند: مُؤَاسَاةُ الْإِخْوَانِ فِی اللَّهِ عَزَّوَجَل[14]، مُؤَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاه[15]، الْمُؤَاسَاةُ لِأَهْلِ الْحَاجَة[16]، مُؤَاسَاةِ الْفُقَرَاء[17]، مُؤَاسَاةَ الْأَخِ فِی الْمَال[18]، مُؤَاسَاةُ الرَّجُلِ أَخَاهُ فِی مَالِه[19]، وَ ارْزُقْنِی مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ بِمَا وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ[20]
مواسات به کار رفته در این روایات گاهی به صورت مطلق و در بسیاری نیز مواسات در مال و معاش و دارایی میباشد. ممکن است روایات مطلق اشاره به معنای عام مواسات یعنی یاری و کم با مال و جان و آبرو و ... داشته باشد و روایات مواسات مالی، اشاره به مصداق روشن و مهم مواسات یعنی کمک مالی به محرومین داشته باشد.
برخی روایات نیز به تبیین دقیقتر اصل مواسات و گستره آن پرداختهاند. در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع) و نیز در احتجاج طبرسی آمده است:
[حَدِیثُ الطَّبِیبِ الْیُونَانِیِّ مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع:] وَ آمُرُکَ أَنْ تُوَاسِیَ إِخْوَانَکَ [الْمُؤْمِنِینَ] الْمُطَابِقِینَ لَکَ عَلَى تَصْدِیقِ مُحَمَّدٍ ص وَ تَصْدِیقِی وَ الِانْقِیَادِ لَهُ وَ لِی، مِمَّا رَزَقَکَ اللَّهُ وَ فَضَّلَکَ عَلَى مَنْ فَضَّلَکَ بِهِ مِنْهُمْ، تَسُدُّ فَاقَتَهُمْ، وَ تَجْبُرُ کَسْرَهُمْ وَ خَلَّتَهُمْ، وَ مَنْ کَانَ مِنْهُمْ فِی دَرَجَتِکَ فِی الْإِیمَانِ- سَاوَیْتَهُ فِی مَالِکَ بِنَفْسِکَ، وَ مَنْ کَانَ مِنْهُمْ فَاضِلًا عَلَیْکَ فِی دِینِکَ، آثَرْتَهُ بِمَالِکَ عَلَى نَفْسِکَ حَتَّى یَعْلَمَ اللَّهُ مِنْکَ أَنَّ دِینَهُ آثَرُ عِنْدَکَ مِنْ مَالِکَ، وَ أَنَّ أَوْلِیَاءَهُ أَکْرَمُ عَلَیْکَ مِنْ أَهْلِکَ وَ عِیَالِکَ.
امیرالمومنین(ع) به یونانی فرمود: دستور میدهم در آنچه خدا به تو روزی داده و بر دیگران برتری داده، با برادرانى که با تو در تصدیق محمد (ص) و تصدیق من و فرمانبرى از او و از من موافقند، مواسات کنی، فقر و نداری آنها را برطرف کنی، شکستگى زندگی و نیازشان را جبران کنى. با کسی که در ایمان همدرجه تو هستند او را با خودت در آنچه داری مساوی و برابر کن و کسانی را که در دین بر تو برتری دارند، در آنچه دارى بر خود مقدم شمار، تا خدا بداند که نزد تو، دین او بر مالت ترجیح دارد و اولیا خدا گرامیترند نزد تو از اهل و عیال تو.[21]
در این روایت به مواسات، مساوات و ایثار اشاره شده است. برای برادران دینی نیازمند، امر به مواسات شده است به اینکه مومنین وظیفه دارند فقر و فاقت را از زندگی او زائل کنند، چال و چولهها و شکستگیهای زندگی او را جبران و ترمیم نمایند.
اگر مومن نیازمند در ایمان هم درجه با مؤمنین غنی باشد، وظیفه دارند در استفاده از اموال و آنچه دارند، او را با خود برابر و مساوی بدارند.
و اگر مؤمن نیازمند از افراد دارای درجات ایمانی بالاتر باشد، موظف هستیم که در اموال و مواهب زندگی ایثار کرده و او را در استفاده از آنها بر خود مقدم بداریم.
در روایت مشابه دیگری أصبغ از امیرالمؤمنین در مورد چگونگی مواسات و مساوات سوال میکند.
قَالَ الْأَصْبَغُ: یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ کَیْفَ الْمُوَاسَاةُ وَ الْمُسَاوَاةُ؟ قَالَ تُوَاسِی أَخَاکَ الْمُؤْمِنَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ رَزَقَکَ اللَّهُ إِیَّاهُ وَ لَا تَحْرِمُهُ وَ لَا تَمْتَحِنُهُ فِی دِینِهِ، فَإِذَا امْتَحَنْتَهُ فَوَجَدْتَهُ حَقِیقِیَّ الْإِیمَانِ مُخْلِصَ التَّوْحِیدِ لَزِمَتْکَ مُسَاوَاتُهُ وَ هُوَ أَنْ تُسَاوِیَهُ فِی کُلِّ مَا تَمْلِکُهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً تَالِداً أَوْ طَارِفاً وَ حَتَّى وَ اللَّهِ فِی الْإِبْرَةِ فَهَذَا وَ اللَّهِ هُوَ الْمُسَاوَاةُ وَ الْمُوَاسَاةُ.[22]
«حضرت در پاسخ میفرمایند: در هر چیزی که خداوند به تو روزی کرده، با برادر مؤمنت مواسات کن و او را محروم نکن. او را در دینش امتحان نکن اگر امتحان کردی و فهمیدی که ایمان حقیقی و توحید خالص دارد، باید در تمام مایملک و دارایی خود (کم یا زیاد، قدیمی یا جدید) با او به مساوات و برابری رفتار کنی.»
در روایتی دیگر از امام هفتم آمده است:
الإمام الکاظم(ع) : یا عاصم! کیف أنتم فی التّواصل و التّواسی؟ قلت: على أفضل ما کان علیه احد. قال: أ یأتی أحدکم إلى دکّان أخیه أو منزله عند الضّائقة، فیستخرج کیسه و یأخذ ما یحتاج إلیه فلا ینکر علیه؟ قال: لا. قال: فلستم على ما أحبّ فی التّواصل.
امام کاظم(ع) : اى عاصم! «چگونه با هم ارتباط و مواسات دارید؟ گفتم: به بهترین صورتى که کسى مىتواند چنین باشد.
فرمود: آیا در هنگام سختى یکى از شما به دکّان یا خانه برادرش مىرود و کیسه او (کیف پول او) را بیرون میآورد و آنچه را که به آن نیاز دارد بر مىدارد، بىآنکه کسى او را از این کار باز دارد (و صاحب پول این کار را بر او منکر نشمارد که چرا تو این کار را کردى)؟ گفتم: نه.
فرمود: پس شما در ارتباط و صمیمیّت با یکدیگر چنان نیستید که من دوست مىدارم.
الإمام الباقر(ع) : یا ابن أرطاة! کیف تواسیکم؟ قلت: صالح یا أبا جعفر! قال: «یدخل أحدکم یده فی کیس أخیه فیأخذ حاجته إذا احتاج إلیه؟» قلت: أمّا هذا فلا، فقال: «لو فعلتم ما احتجتم».
امام باقر(ع) : اى پسر ارطاة! عمل به مواسات در میان شما (شیعیان) چگونه است؟ گفتم: خوب است اى ابو جعفر! فرمود: «آیا هر یک از شما دست در جیب برادرش مىکند و به اندازه نیاز خود از آن بر مىدارد؟»، گفتم، تا این اندازه نه؛ فرمود: «اگر چنین مىکردید محتاج نمىشدید».[23]
برداشت از این دو روایت این است که مواسات یعنی مؤمن نیازمند به اندازه رفع نیاز خود در مال مؤمن دیگر شریک و سهیم است و هنگام حاجت، مال برادر مؤمن خود را مال خود میداند و اختیار مصرف دارد. ظاهر روایت از یک سو حق مومن نیازمند در مال برادر دینی اش را نشان میدهد و از سوی دیگر، گستره و وسعت معنای مواسات و مسؤولیت اجتماعی بزرگی که یک مسلمان و مؤمن در جامعه اسلامی دارد. نکته بسیار مهم روایت اول آن است که مواسات بیانگر درجه ای از ایمان است که اگر مومن نیازمند از جیب و کیف پول مومن دیگر بر حسب نیاز پول بردارد، برای این مومن جای تعجب و انکار نداشته و رضایت قلبی دارد!
همچنین، روایت به اثر بزرگ اجتماعی و اقتصادی مواسات یعنی رفع فقر و احتیاج از جامعه اشاره میکند.
مواسات در سیره معصومین:
سیره و زندگی معصومین علیهم السلام مشحون است از مواسات و همدلی و یاری به نیازمندان و محرومان. در این مجال به چند داستان کوتاه و نمونه عملی از زندگی آن بزرگواران در رعایت مواسات با مردم اشاره میکنیم:
1. «روزی عقیل برادر امیرالمؤمنین علیه السلام از ایشان تقاضای صد هزار درهم کرد تا بتواند قرضهایش را ادا کند. حضرت در جواب عقیل میفرماید: صدهزار درهم! چقدر زیاد! متأسفم برادرجان که این قدر ندارم که قرضهاى تو را بدهم، ولى صبر کن موقع پرداخت حقوق برسد، از سهم شخصى خودم برمىدارم و به تو مىدهم و شرط مواسات و برادرى را بجا خواهم آورد. اگر نه این بود که عائله خودم خرج دارند، تمام سهم خودم را به تو مىدادم و چیزى براى خود نمىگذاشتم.»[24]
2. مُعَتّب خدمتکار خانه امام صادق (ع) مىگوید: شبى در دل شب دیدم امام از خانه خارج شد. امام را تعقیب کردم تا نکند دشمن به ایشان صدمه بزند. همینطور تعقیب مىکردم. یک وقت دیدم بارى که به پشت داشت، از شانه ایشان افتاد. من جلو رفتم و سلام کردم. فرمود: اینجا چه مىکنى؟ گفتم: چون دیدم از خانه خارج شدید، نخواستم شما را تنها بگذارم. بعد آن آذوقه را جمع کردم و در میان انبان گذاشتم. گفتم: آقا بگذارید من به دوش بگیرم.
فرمود: آیا در قیامت تو مىتوانى بار مرا به دوش بکشى؟! حرکت کردیم تا رسیدیم به ظلّ بنى ساعده که معلوم بود مسکن فقراست. دیدم حضرت آن نانها را مخفیانه میان آنان تقسیم کرد. من عرض کردم: آیا اینها شیعه هستند؟ فرمود: نه. گفتم: با وجود اینکه شیعه نیستند، شما به اینها رسیدگى مىکنید؟ فرمود: اگر شیعه مىبودند نمک هم برایشان مىآوردم.[25]
3. مواسات حضرت خدیجه سلام الله علیها:
قَالَتْ عَائِشَةُ کَانَ النَّبِیُّ إِذَا ذَکَرَ خَدِیجَةَ أَحْسَنَ عَلَیْهَا الثَّنَاءَ فَقُلْتُ مَا تَذْکُرُ حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قَدْ أَبْدَلَ اللَّهُ لَکَ خَیْراً قَالَ مَا أَبْدَلَنِی اللَّهُ خَیْراً مِنْهَا صَدَّقَتْنِی إِذْ کَذَّبَنِی النَّاسُ وَ وَاسَتْنِی بِمَالٍ إِذْ حَرَمَنِی النَّاسُ وَ رَزَقَنِیَ اللَّهُ مِنْهَا الْوَلَدَ إِذْ لَمْ یَرْزُقْنِی مِنْ غَیْرِهَا.[26]
خدیجه کبری از زنان بسیار ثروتمند مکه بودند. آنقدر ثروت داشت که هزاران شتر و چندصد غلام اموال تجاری او را حمل و نقل میکردند. با این حال، ایشان بعد ازدواج با پیامبر اکرم (ص) تمام ثروتش را در راه اسلام و حمایت از پیامبر خرج کرد. پیامبر اکرم(ص) در مذکور، یکی از مناقب حضرت خدیجه را مواست در مال معرفی میکنند.
4. حضرت مجتبی (ع) در طول عمر خود دوبار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کرد و سهبار ثروت خود را به دو نیم تقسیم نمود. نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.[27]
5. مواسات انصار با مهاجران نیز از جلوه های باشکوه همدلی و یاری در اسلام است. پایههای حکومت اسلام در مدینه با مواسات و همکاری همه مسلمانان استقرار یافت و مشکلات آغازین جامعه اسلامی با احساس همدردی، مشارکت و سهیم ساختن دیگران در مال و زندگی برطرف شد؛ به گونهای که این همکاری بین انصار و مهاجران در صدر اسلام، زمینههای رشد و بالندگی جامعه را فراهم آورده، موفقیتها و پیروزیهای مسلمانان را در آیندهای نزدیک رقم زد. رفتار انصار با مهاجران از بهترین و زیباترین جلوههای مواسات در اسلام است. انصار آنان را در خانههای خود جای داده، حتی آنان را در خانه و داراییهای خود شریک کردند.
در مدینه خانههای زیادی بودند که مهاجران با انصار در آن به صورت مشترک زندگی میکردند. نقل شده است، انصار در هنگام برداشت محصول خرما، آن را به دو بخش تقسیم میکردند و نصف بیشتر آن را به برادران مهاجر خود میدادند.[28]
مهاجران که از رفتار انصار و مواساتشان در شگفت بودند، به پیامبر(ص) گفتند:
«یَا رَسُولَ اللَّهِ ! مَا رَأَیْنَا : مَثَلُ قَوْمٍ قَدَّمْنَا عَلَیْهِمْ أَحْسَنَ مُوَاسَاةُ فِی قَلِیلُ ، وَ لَا حُسْنُ بَذَلَ فِی کثیر ، لَقَدْ کفونا المؤونة وَ اشرکونا فِی الْمُهَنَّا»
ای رسول خدا! ما هرگز مانند این قوم که به نزد آنان وارد شدهایم، ندیدیم که در مال کمشان، بهترین مواسات و در مال زیادشان هم بهترین بذل را به جا آوردند؛ به گونهای که هزینههای زندگی ما را کفایت کرده، در هزینه زندگی و مسکن با ما شریک شدند. [29]
مواسات در کلام بزرگان:
از نظر رهبر فرزانه انقلاب، مواسات معنای گستردهای دارد و هر نوع کمک و خدمتی به هر انسانی اعم از مسلمان و غیرمسلمان را در بر میگیرد. ایشان در تعریف مواسات میفرماید:
«همه باید خود را موظّف به مواسات بدانند. مواسات یعنی هیچ خانوادهای از خانوادههای مسلمان و هممیهن و محروم را با دردها و محرومیتها و مشکلات خود تنها نگذاشتن؛ به سراغ آنها رفتن و دست کمکرسانی به سوی آنها دراز کردن. امروز این یک وظیفه جهانی برای همه انسانهایی است که دارای وجدان و اخلاق و عاطفه انسانی هستند؛ اما برای مسلمانان، علاوه بر اینکه یک وظیفه اخلاقی و عاطفی است، یک وظیفه دینی است.»[30]
همچنین ایشان در شرح روایتی به تفاوت معنای مواسات و مساوات اشاره و اظهار میدارند:
«و مواساة المرء اخاه؛ مواسات ورزیدن با برادر مؤمن. مواسات با مساوات فرق دارد؛ برابری نیست. مواسات یعنی همراهی کردن و کمک کردن به برادر مؤمن در همهی امور. انسان وظیفه بداند؛ کمک فکری، کمک مالی، کمک جسمانی، کمک آبروئی. این مواسات است.»[31]
شهید مطهری با بیان اینکه مواسات یک اصل یک اصل ثابت و تغییرناپذیر است میگوید یک مسلمان نباید زندگى خود را از زندگى عمومى جدا بداند، باید زندگى خود را با زندگى عموم تطبیق دهد. معنى ندارد درحالى که عموم مردم در بدبختى زندگى مىکنند عده دیگر با مستمسک قراردادن آیه «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتى اخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ»[32] در دریاى نعمت غوطهور بشوند؛ هرچند فرض کنیم که از راه حلال به چنگ آورده باشند.[33]
ایشان مواسات را به معنای اشتراک در اموال و زندگی معرفی کرده و میگوید:
«این یک مسئلهاى است که آن ایدهآل مذهب و ایدهآل اسلام و آن چیزى که در دوره آخرالزمان به ما وعده دادهاند که خواهد بود، این است که رشد اخلاقى و عاطفى و اخوّت اسلامى و صفاى در اخوّت به این حد مىرسد؛ یعنى انسان از نظر تکامل اخلاقى به حدى مىرسد که عملاً اشتراک وجود دارد، عملاً این جیب و آن جیب وجود ندارد.»[34]
از نگاه آیت الله مصباح یزدی مواسات یعنی «دیگران را مثل خود دانستن»، «اموال خود را اموال آنها دانستن».
«تعبیر خاصی در عربی هست که معادل فارسی آن را نداریم و آن «مواسات»؛ است. «مواسات»؛ غیر از «مساوات»؛ است. یعنی اینکه انسان دست و دلش باز باشد و کسانی را که حاجتی دارند مثل خودش حساب کند؛ فکر کند که اموال و داراییهایش برای آنها هم هست. انگار اموال خودش را برای دیگران هم میداند و حاضر است در اختیارشان قرار دهد، تا نیازشان را رفع کنند. در حدی که دیگران به اموال او نیاز دارند مضایقه نداشته باشد. حتی در بعضی از روایات خطاب به شیعیان مىگویند: آیا بیشتر دوست دارید که مالتان را برای خودتان صرف کنید یا برای دوستانتان؟ شیعه باید نسبت به برادرانش «مواسات»؛ داشته باشد، آنها را شریک مال خود بداند و در نعمتهایی که خدا به او داده دیگران را هم شریک کند. این از علائم شیعه است.»[35]
ایشان در شرح عبارت «الْمُوَاسَاةِ لإِخْوَانِکُمْ» در یکی از روایات، معنای مواسات را اینگونه بیان میدارد:
«مساوات با برادران یعنی آنان را شریک زندگی خویش قرار دهید؛ یعنی همانگونهکه نگران زندگی خویشاید و در پی تأمین نیازهای خود و خانواده خویش برمیآیید، نگران زندگی برادران دینی خود نیز باشید و از دارایی، جایگاه اجتماعی و حتی آبروی خود برای کمک به آنها مایه بگذارید.»[36]
بر این اساس، مواسات در کلام این بزرگان، یعنی «انواع کمکهای فکری، مالی، جسمانی، آبروئی»؛ یعنی «دیگران را مثل خود دانستن»، «اموال خود را اموال آنها دانستن»، «درد و مشکلات آنها را مشکل خود دانستن»؛ یعنی «همجیب بودن و اشتراک در اموال در وقت نیاز».
نتیجه:
آنچه از مجموع معانی لغوی، روایات، سیره معصومین و کلام علمای بزرگ اسلام به دست میآید، مواسات رفتار و خصلت پسندیده اسلامی است که در مرتبهای بالاتر از بخشش و پائینتر از مساوات و ایثار جای میگیرد.
این اصل بزرگ اسلامی، گسترهای از «همدلی و غمخواری» تا «یاری و کمکهای فکری، مالی، جسمانی، آبروئی» و بالاتر از آن، «محرومان و نیازمندان را در اموال خود شریک دانستن» و «زندگی و دارایی خود را زندگی و دارایی آنها دانستن» را در بر میگیرد.
[1] طلبه درس خارج و دانش آموخته مقطع دکتری اقتصاد
[2] سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت ولادت امام زمان (عج)، ۱۳۹۹/۰۱/۲۱
[3] فرهنگ ابجدى الفبایى عربى فارسى: ترجمه کامل المنجد الابجدى، متن، ص: 164
[4] فرهنگ ابجدى الفبایى عربى فارسى: ترجمه کامل المنجد الابجدى، متن، ص: 2
[5] الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، ج6، ص: 2268
[6] مجمع البحرین، ج1، ص: 28
[7] تاج العروس من جواهر القاموس، ج19، ص: 156
[8] القاموس المحیط، ج4، ص: 318
[9] المحیط فى اللغة، ج8، ص: 419
[10] تهذیب اللغة، ج13، ص: 94
[11] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 144، تصحیح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد
[12] الکافی (ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 145، تصحیح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد)
[13] صافى در شرح کافى (ملا خلیل قزوینى)، ج1، ص: 243
[14] الأمالی (للمفید)، النص، ص: 317
[15] معانی الأخبار، النص، ص: 192
[16] کافی (ط - دار الحدیث)، ج3، ص: 447
[17] تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص: 77
[18] کافی (ط - دار الحدیث)، ج3، ص: 435
[19] معانی الأخبار، النص، ص: 191
[20] صلوات شعبانیه
[21] التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری علیه السلام، ص: 170
[22] الهدایة الکبرى، ص: 440
[23] الحیاة / ترجمه احمد آرام، ج5، ص: 669
[24] مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج18، ص: 274
[25] مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج21، ص: 154
[26] روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (ط - القدیمة)، ج2، ص: 269
[27] مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، ص ۹ و ۹۱، سیوطی، تاریخ الخلفاء، مکتبه المثنی بغداد.
[28] حیدری، گلشاد، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، به نقل از https://fa.imamatpedia.com/wiki
[29] عیون الأثر ، ج ۱، ص ۲۳۱؛ البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۲۲۸؛ سبل الهدی والرشاد، ج ۳، ص ۳۶۴ و ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۲۸.
[30] بیانات رهبر انقلاب در خطبههای نماز عید فطر، ۱۳۸۱/۰۹/۱۵
[31] بیانات رهبر انقلاب در دیدار کارگزاران نظام - 1386/06/31
[32] اعراف، 32.
[33] مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج18، ص: 43
[34] مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى، ج15، ص: 575
[35] سخنان آیت الله مصباح یزدی، در دفتر مقام معظم رهبری، 87/08/01
[36] آیت الله مصباح یزدی، سیمای سرافرازان، ج 1، ص 51
انتهای پیام/ب