به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، اگر شناخت ما از موضوع کرونا غیرواقعبینانه باشد، صدمات روانشناختی و جسمانی ناشی از نگرانی و ناامیدی ویروس جدی خواهد بود. زمانی که شناخت ما بر اثر تحمل فشار یا رنج مخدوش میشود یکی از پیامدهای آن تخمین زدن زمان یک بحران است و این در حالی است که مثلاً در مورد ویروس کرونا، اپیدمیولوژی یا همهگیرشناسی این بیماری قطعا با داشتن اطلاعات درست و منابع شناختی موثق، متوقف خواهد شد.
استفاده از ظرفیتهای علوم شناختی به ما کمک خواهد کرد که سوگیریهای شناختی در مورد این ویروس به حداقل برسد و ذهن از لنگر انداختن دور بماند. نگاههای غیرواقعبینانه به کرونا در دو سوی طیف واقعیت قرار میگیرند که اضطرابهای روانشناختی ناشی از مرگ در یک سوی این طیف و در سمت دیگر انکار بیماری قرار دارد.
میتوان گفت با توجه به واقعیت وجودی یک بیماری ویروسی در حال سرایت، جدی گرفتن و نه انکار و نه فاجعهسازی میتواند ما را به یک واقعبینی متعادل برساند. قطعا تبلور این نگرش نیازمند کار بر روی ظرفیتهای شناختی مردم و به مدد علوم شناختی خواهد بود.
به همین منظور به گفت و گو با برخی از کارشناسان حوزه علوم شناختی در مورد ارتباط علوم شناختی و رسانه با کرونا پرداختیم که در ادامه می خوانید:
معصومه نصیری عضو کمیته علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس در این رابطه به خبرنگار فارس می گوید: در شرایط شیوع ویروس کرونا ما شاهد شیوع انواع ویروس های رسانه ای اعم از اخبار جعلی و شایعات بودیم که خسارات و اثرات جدی بر افکار عمومی و حوزه های شناختی آنها بر جای گذاشت. تاثیراتی که در اکثر مواقع موجب انحراف مخاطبان از کنشگری صحیح در شرایط بحرانی کرونایی نیز شد.
وی می افزاید: در معرض مداوم اخبار بودن بر روی فرآیندهای شناختی و تفکری مخاطب اثرات منفی دارد. همانطور که می دانیم تفکر باید در قالب زمانی مشخص صورت گیرد که این قالب باید بدون اختلال باشد و هر نویز و پارازیت بیرونی می تواند این فرایند را در نواحی شناختی فرد، مخدوش کند.
این عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران می افزاید: شما تصور کنید حوزه تفکری افراد مدام در معرض انواع اطلاعات گمراه کننده و مسموم قرار گیرد. قطعا نتیجه اینگونه از مواجهه با فضای رسانه ای مخاطبان را بهشدت آسیبپذیر می کند. آنهم اخباری که عامدانه بهگونهای طراحی می شوند که جلب توجه کرده و در پارازیت های جدی در حوزه شناختی فرد از فضایی که در آن بسر می برد ایجاد می کند.
نصیری معتقد است که اساسا نداشتن استراتژی دقیق برای زیست رسانه ای مخصوصا در شرایط بحرانی مانند شیوع کرونا به دلیل ایجاد اختلال دائم در فرایند تفکر افراد را دارای عوارضی همچون سطحینگری و کم عمقی می کند. مخاطبانی با اطلاعات به وسعت یک اقیانوس و عمق یک بند انگشت از تبعات در معرض مداوم اخبار بودن است.
این عضو کمیته علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس می افزاید: اخبار منفی بر روی عملکرد شناختی افراد تاثیر می گذارد و اختلال در حافظه و تمرکز از تبعات جدی توجه به محتواهای رسانه ای است.
این مدرس رسانه می گوید: اساسا رسانه و اخبار این توانمندی را دارند که رشته تمرکز و افکار ما را پاره کنند و این تاثیرات عملکرد شناختی را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد.
این عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران خاطر نشان می کند: تعدد اخبار با تاثیر بر عملکرد شناختی، مخاطبان را دچار بی حسی نسبت به موضوعاتی می کند که باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
فرانک شیروانی عضو کمیته علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس نیز در این رابطه می گوید: یکی از موارد قابل تأمل، افزایش پیامهای آگاهی دهنده درباره ویروس کرونا است که در حال حاضر نسبت به تمامی برنامههای رسانه در اولویت قرار دارد. هم چنین موضوعاتی که توسط رسانهها مطرح میشود باید واقع بینانه و به روز باشد.
این جامعه شناس می افزاید: رسانهها یکی از منابعی هستند که میتوانند در مورد ویروس کرونا آموزش دهند و بگویند که درست است این مسأله ایجاد و جهان گستر شده است و تصمیمات و شرایطی که به دنبال آن در پیرامون ما اتفاق میافتد را نمیتوان تغییر داد اما میتوانیم نحوه پاسخ و احساسی که به این موقعیت داریم را با انجام کارهای تحت کنترل، تغییر دهیم.
وی می افزاید: آموزش صحیح و کاربردی راهکارهایی که خطر ابتلا افراد به بیماری را کاهش دهد بسیار مثمر ثمر خواهد بود و باعث میشود که مردم بتوانند بر حلقه نفوذ خود تمرکز کنند و بر زندگی آنها تأثیرگذار باشد.
به گفته شیروانی وقتی که دایره آگاهی و دانش مردم نسبت به بحرانها پایین باشد تمایلات واکنشی از خود بروز خواهند داد که تمرکز آنها را به حلقه نگرانی سوق میدهد و این فقط موجب میشود که انرژیها صرف نگرانی و غصه خوردن شود. اضطراب و نگرانی بیش از اندازه در این دوره میتواند منجر به کرونای روانی شود که بسیار سخت و طاقت فرسا خواهد بود.
شیروانی معتقد است که رسانهها میتوانند نقش به سزایی در آموزش مردم نسبت به وجوه مختلف ویروس کرونا داشته باشند. زمانی که آموزش درست داده میشود، مردم قادر خواهند بود که خود را در مقابل مشکلات از زاویهای در نظر بگیرند که بتوانند کاری انجام دهند، غر زدن و ناله و شکایت کردن مشکلی را حل نخواهد کرد و فقط مردم و جامعه را به مسیر انفعال خواهد برد.هم چنین به نظر میرسد که لازم است تا همه مسؤولان در رسانه ملی تدبیری اتخاذ کنند تا اولویت رسانهای شان در وضعیت رو به هشدار فعلی، با هدف اطلاعرسانی به خانوادهها، دادن هشدارهای لازم و کافی به شهروندان منتهی شود تا خانوادهها فقط برای اموری که حتماً ضروری است از خانهها خارج شوند.
محمد رضا بیگدلی دبیر علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس نیز در این رابطه معتقد است که برنامه ساده رسانه ای مانند واتساپ را در نظر بگیرید و تصور کنید که یک برنامه پشتیبان در آن وجود داشته باشد که نتایج آزمایشات کرونا را به افراد نشان دهد. دولت از طریق سیستم های اینترنتی خود که مدیریت می کند نتیجه مخاطبینی که شما دارید را با گذاشتن علامتی در کنار آن نشان می دهد و باعث می شود مردم به شکل هوشمند با مراقبت های خاص به آن فرد و خانواده وی نزدیک شوند.
وی می گوید: نصب یک اپلیکیشن همراه یا تکمیلی بر روی یکی از رسانه های مجازی خیلی کمک کننده است و می تواند جلوی شیوع کرونا را بگیرد.
بیگدلی می افزاید:رسانه با ارسال اطلاعات به مخاطبین، فردی که کرونای وی مثبت است را با رنگ قرمز و آنهایی که به این فرد نزدیک هستند را با رنگ دیگری نشان می دهد و به این شکل خیلی از افراد می توانند به شکل مجازی با افرادی که کرونای آنها مثبت است آشنا و ارتباط بگیرند. از لحاظ زمانی هم میتواند برای آن وقت بگذارد که چه زمانی کرونای فرد مثبت و چه زمانی کرونای وی منفی شده است تا رنگ آن را تغییر دهند و بگویند که ناقل این ویروس است.
انتهای پیام/