اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

جامعه  /  سلامت

راز خیریه خاص خانم‌های خیّر + فیلم و عکس

خیرخواه و دردمند نیازمندان، زمان، مکان و زن و مرد نمی شناسد؛ می توانی از کمک‌های اندک شروع کنی و با همت بالا و توکل بر خدا، مجرم پشیمانی را از پای دار به زندگی برگردانی و در این مسیر از سختی کار گریزان نبوده و از حس وصف ناپذیر آن آرامش کسب کنی.

راز خیریه خاص خانم‌های خیّر + فیلم و عکس

خبرگزاری فارس ـ محمد تاجیک: این روزها اگرچه کرونا حال و روز همه را به نوعی گرفته و دغدغه و ترس از ابتلا به آن روی اعصاب همه رژه می رود، دخل و خرج جماعتی را بهم ریخته و خلاصه زندگی مردم دستخوش تغییرات شده است، اما انگار عدوی کرونا سبب خیر و نوع دوستی مردم شده و دستان مددرسان و یاریگر بسیاری، کانون و محفل سرد خانواده‌های آسیب پذیر را گرما بخشیده است.

نوعدوستی و احساس مسؤولیت در برابر نیازمندان مرد و زن نمی‌شناسد؛ شاید بتوانی حتی با کوچکترین کمکی گره‌ای از زندگی فردی بگشایی و دعای آنها بدرقه مسیر طولانی زندگی‌ات شود.

عصر یکی از روزهای بهاری به یکی از مناطق شمالی‌ پایتخت در شهرک شهید محلاتی می‌رویم تا از نزدیک  با خیریه‌ای با عنوان «خیریه حضرت خدیجه (س)» که به همت دو بانوی سختکوش و دردمند و با مشارکت جمعی از بانوان خیّر ایجاد شده و حالا در این دوران از خانواده‌های نیازمندان دستگیری می‌کند، آشنا شویم.

صحبت از دو خانمی است که حالا به همت و تلاش آنها این خیریه وسعت پیدا کرده است و چراغ خاموش شده و نیمه روشن بسیاری از خانه‌های نیازمندان روشن و ماندگار شده است.این دو اگر چه از سطح زندگی معمولی برخوردار هستند اما روحیه نوعدوستی و خیرخواهی آنها باعث شده چند سالی کمک حال نیازمندان در نقاط مختلف شوند.در محوطه بیرونی یکی از مجتمع‌های مسکونی شهرک، تعدادی از بانوان و آقایان سخت در تلاش هستند و بسته‌‌های معیشتی نیز با نظم خاصی به صف شده و مراحل پایانی آماده سازی را طی می‌کنند و قرار است تا دقایق دیگری راهی خانه‌‌های نیازمندانی شوند که این روزها در تنگنا و مضیقه بیشتری قرار گرفته‌اند.

در میان بسته‌های رنگارنگ معیشتی که در ورودی مجتمع مسکونی در حال آماده سازی است، پای صحبت این دو خانم می‌نشینیم و آنها از فعالیت‌های خیریه برایمان می‌گویند.

ابتدا فاطمه چراغ بیگی سخن را آغاز کرده و می‌گوید: حدود 7 سال پیش مؤسسه فرهنگی خود جوشی را با کمک تعدادی از خانم‌ها ایجاد کردیم و کلاس‌های مختلف فرهنگی برگزار می‌شود؛ کلاس‌های اخلاق، آیین زندگی و تفسیر قرآن از جمله این کلاس‌هاست.

 در حین  فعالیت این کلاس‌ها، خیریه‌ای را با عنوان خیریه حضرت خدیجه (س) برای کمک به مستمندان ایجاد کردیم. این خیریه از همکاری و مشارکت خانم‌هایی بود که از مناطق یک و دو تهران داوطلب شدند و گفتند ماهانه مبلغی را می‌پردازیم تا این خیریه راه اندازی شود.

بعد از ایجاد خیریه به شناسایی نیازمندان پرداختیم. مناطق مختلف تهران و مناطق حاشیه شهر به عنوان مکان‌های هدف، پوشش داده شده است. ابتدا کار ما در این خیریه به این صورت بود که سبد کالا تهیه می‌کردیم؛ اوایل فعالیت در دو نوبت در طول سال، یکی در عید نوروز و نوبت دوم در ماه مبارک رمضان به نیازمندان سبد ارزاق می‌دادیم و بعد از آنکه توان ما بیشتر شد در طول سال نیز به صورت موردی و به مناسبت‌‌‌‌های مختلف این کمک‌ها و توزیع ارزاق انجام شد.

 سبد ارزاق ما شمال برنج، روغن، چای، گوشت و کالاهای ضروری غذایی است. در میان بانیان ما هم افراد سرمایه دار هستند و هم قشر متوسط  و حتی متوسط رو به پایین؛ هرکس بر اساس توان مالی خود کمک می‌کند و  افراد معتقد هستند حتی اگر ماهانه 10 تا 20 هزار تومان هم کمک کنند  می‌توانند سبد ارزاقی برای نیازمندان تهیه کنند؛ کمک‌هایی برای پرداخت اجاره خانه نیازمندان و... نیز انجام می‌شود.

بعد از شیوع کرونا یعنی از اوایل اسفند سال گذشته به تجهیز بیمارستانها و تأمین اقلام حفاظتی مانند ماسک، لباس، دستکش و توزیع میان وعده غذایی برای بیماران کرونایی و کادر درمان و پرستار  پرداختیم.

در این مدت، حدود 22 گوسفند قربانی کرده‌ایم؛ چون اعلام کردند افرادی که به کرونا مبتلا می‌شوند باید پروتئین و گوشت مصرف کنند. ما گوشت‌ها را پخته و درِ منازل این بیماران تحویل می‌دادیم. مناطق تحت پوشش در استان تهران، گیلاوند در دماوند، شهر اندیشه، مسگر آباد، کوره پزخانه‌ها  و چند نقطه دیگر است. در ایام عید ما 300 بسته ارزاق را برای مناطق سیل زده در سیستان و بلوچستان ارسال کردیم.

برای نمونه افرادی داریم که هرکدام همه روغن یا ماکارانی مورد نیاز را تأمین می‌کنند و این مواد غذایی بانی خاص خود را دارند. از تعدا افراد خیری که در این خیریه مشارکت دارم می‌پرسم که خانم منیرالسادات طباطبایی می‌گوید: حدود 15 نفر خیّر با توان مالی خوب داریم که در طول سال اگر مشکلی برای نیازمندان باشد، آنها این نیازها را تأمین می‌کنند.

تقریبا هر سال بیش از 10 جهیزیه تأمین می‌کنیم و در طول سال هرکس عقیقه داشته باشد، قربانی کرده و بین نیازمندان توزیع می‌کنیم، در ماه رمضان نیز صدقات و فطریه‌ها را جمع آوری کرده و بین نیازمندان توزیع می‌شود.

ارزش هر بسته ارزاق ما، 600 هزار تومان است

 طباطبایی به ارزش ریالی این بسته‌ها اشاره کرده و می‌افزاید: در مجموع ارزش هر بسته ارزاق ما، 600 هزار تومان است. اکنون 420 بسته ارزاق برای مناطق گیلاوند، ورامین ، پیشوا، قرچک، افسریه، کیانشهر، قم و کاشان آماده توزیع داریم.

در این مناطق نماینده معتمد داریم و بیشتر مواقع نیز خودمان خانواده‌های نیازمند این مناطق را از نزدیک بررسی کرده و کمک می‌کنیم. 

در مراسم اربعین به افرادی که توان مالی برای رفتن به این مراسم را ندارند کمک می‌کنیم؛ به این صورت که هر فرد خیّری هزینه یک تا چند نفر را متقبل شده و این افراد به مراسم اربعین می‌روند.

از برنامه‌های ویژه ماه مبارک رمضان می‌پرسم که  خانم چراغ بیگی ادامه می‌دهد: کلاس‌های فرهنگی ما به صورت مجازی و با ضبط مطالب مختلف اساتید برگزار می‌شود. هزار عدد دستکش لاتکس بین پرسنل بیمارستان‌ها، 150 دست لباس مخصوص بخش کرونا، 1500 ماسک فیلتردار برای بیمارستان‌ها و 3 هزار ماسک توزیع کرده‌ایم.

غذایی را که پزشک برای یک بیمار کرونایی تجویز کرده است را آماده کرده و روزانه 2500 پرس غذا تهیه و به صورت کاملا بهداشتی بین این بیماران توزیع کرده‌ایم

اینجای گفت‌وگو که می‌رسیم از این دو نفر می‌خواهم مقداری از خودشان بگویند؟ ابتدا خانم طباطبایی ابراز می‌دارد: ما دو نفر، از قبل همدیگر را می‌شناختیم. ابتدا در منطقه پیروزی تهران همسایه بودیم و  بعد که به شهرک شهید محلاتی آمدیم، این روند دوستی ادامه دارد.

خانم چراغ بیگی در ادامه صحبت‌های طباطبایی می‌گوید: جرقه کار از اینجا شروع شد که بنده در برنامه جشن مذهبی که برگزار شد به حاضرین گفتم بیاییم پولی برای محرومان و برگزاری جشن برای آنها جمع کنیم.در همان جلسه کیسه پلاستیکی دست گرفتم و شروع به جمع آوری پول از افراد حاضر کردم.

کیسه سبز ویژه کمک به نیازمندان

خانم طباطبایی در جلسه به بنده یک کیسه سبز رنگ داد و گفت: «از این به بعد در این کیسه پول جمع کن.» از آن روز به بعد بنده به خانم طباطبایی گفتم: «من برای مردم صحبت می‌کنم و توزیع می‌دهم که برای چه چیزی کمک می‌خواهیم و تو هم کیسه سبز رنگ را دورِ مجلس بگردان و  پول جمع کن.» بعد  از مدتی کانال تلگرامی و گروه تشکیل دادیم و خلاصه جمع‌آوری کمک‌ها بیشتر شد. به همین شکل با هم بیشتر آشنا شدیم و پایه ایجاد خیریه حضرت خدیجه (س)گذاشته شد.

خانم طباطبایی ادامه می‌دهد: صندوق قرض‌الحسنه‌ای تشکیل دادیم؛ برخی خانم‌ها طلای خود را فروختند و به نیازمندان وام دادیم و اکنون نیز روند وام دادن ادامه دارد. وام ما از یک میلیون تومان بوده و حتی تا 20 میلیون تومان نیز وام می‌دهیم؛ مثلا وقتی فردی  مشکل خاصی دارد، موضوع را اعلام ‌کرده و با مشارکت خیرین وام را فراهم می‌کنیم.

از این دو بانوی نوعدوست می‌پرسم:«اکنون چه تعداد عضو خیریه هستند؟ خانم طباطبایی پاسخ می‌دهد: حدود 50 خانواده داریم که ماهیانه و مرتب به آنها مستمری و کمک نقدی می‌کنیم. ماهیانه 100 هزار تومان و در عید نوروز 200 هزار تومان به این افراد می‌دهیم و اگر برای درمان نیز کمک بخواهند ارائه می‌کنیم؛ به این شکل که با تعدادی از پزشکان ارتباط داریم و افراد را معرفی و درمان می‌کنیم.

مثلا یک جوانی در بزمان سیستان و بلوچستان داشتیم که برای انجام پیوند کلیه نیازمند 200 میلیون تومان کمک داشت که آن را تأمین کردیم یا دختر خانمی ناراحتی قلبی داشت و با کمک پزشکان درمان صورت گرفت.

حدود 200 نفر به صورت شناور در کلاس‌های ما و برنامه‌های محرم و رمضان شرکت دارند. در ماه رمضان افطاری به نیازمندان می‌دهیم؛ برای نمونه در یک باغی مراسم افطاری برگزار کردیم و از هر منطقه محروم تعدادی به اینجا آمدند و به آنها افطاری دادیم. یا به خانم‌های خیریه اعلام می‌کنیم روز تولد امام حسن(ع) قصد افطاری دادن داریم و همه افراد در مراسم می‌آیند و  هزینه ریالی افطاری خود را می‌دهند و سه نفر دیگر را نیز از نیازمندان دعوت می‌کنند و همگی باهم، بدون اینکه فقیر و غنی شناخته شود افطاری می‌خوریم.

طباطبایی به مقدار کمک خیران در طول ماه اشاره می‌کند و اینکه میزان آن متغیر است و می‌گوید: یک ماه 20 میلیون درآمد داریم و کمک جمع می‌شود و ماه دیگر 10 میلیون تومان.

خانم چراغ بیگی رشته کلام را در دست می‌گیرد و ادامه می‌دهد: اینها افراد مختلفی هستند؛ از اطبا، مهندسان، استاد دانشگاه تا  خانم خانه دار. در ابتدای هر سال با این افراد صحبت کرده و به اصطلاح  با آنها قرار داد می‌بندیم که فلان فرد در یکسال چقدر کمک می‌کند. فرد شماره حساب  را دارد و ماهانه مبلغ مشخص را واریز می‌کند.

 افرادی در بازار تهران هستند که به ما کمک می‌کنند؛ مثلا فردی چند روز پیش با من تماس گرفت و یک وانت لباس کمک کرد. یکی اعلام می‌کند فرش یا جهیزیه می‌دهد. از برخی افراد وسایل دسته دوم اما قابل استفاده را جمع کرده و توزیع می‌کنیم. 

در روزهایی که مدافعان حرم برای دفاع از حرمین شریف می‌رفتند کمک‌هایی داشتیم.خانمی ساکن ایتالیاست که در اینجا به ما کمک مالی می‌کند.

جوانی در بزمان سیستان و بلوچستان برای انجام پیوند کلیه نیازمند 200 میلیون تومان کمک داشت که آن را تأمین کردیم یا دختر خانمی ناراحتی قلبی داشت و با کمک پزشکان درمان صورت گرفت

از آنها می‌خواهم از خاطرات و اتفاقات خاصی که در زندگی‌شان به واسطه این اقدامات خیرخواهانه افتاده است، بگویند؟ هر دو اندکی سکوت کرده و به یکدیگر تعارفی می‌کنند تا از این خاطرات بگویند.

ابتدا چراغ بیگی توضیح می‌دهد: زمانی که شروع به انجام کار خیر کردم اوایل کسی کمکی نمی‌کرد؛ زمانی بود که بارها درِ خانه افراد می‌رفتم و حتی یک سوم جعبه شیرینی اضافی فرد را می‌‌‌گرفتم و به فرد نیازمند می‌دادم. برای نمونه داشتیم موردی که یک فردی ساعت یازده و نیم شب تماس می‌گرفت و می‌گفت «مهمانی ما تمام شده و غذا اضافه آمده، بیایید ببرید».

بنده غذاها را می‌آوردم و در ظروف یکبار مصرف می‌ریختم و بین کارتن خواب‌ها توضیح می‌کردم. این کارها در زندگی‌ام نتیجه زیادی داشته است. بارها شده لباس دست دوم افراد را گرفته و پس از شست‌وشو  به نیازمندان دادیم؛ ابتدا فرزندانم گفتند« چرا این لباس‌های دست دوم را گرفتی؟!»گفتم «شاید این فرد دفعه بعد جدا از لباس، پول هم بدهد»؛ اتفاقا همان فرد دفعه بعد هم لباس نو داد و هم پول کمک کرده است.

 به خوبی احساس کردم دعای این افراد چه تأثیری در زندگی‌ام داشته است. وقتی زندگی معمولی نیازمندان را از نزدک دیدم، خودم هم سعی کردم زندگی‌ام را در سطح معمول نگه دارم؛البته سطح زندگی‌مان متوسط است.

بنده یقین دارم خدا جای دیگری جبران این کارها را می‌کند و اثر آن را در زندگی فرزندانم دیده و آنها هم یاد گرفته‌اند در کار خیر کمک کنند. مثلا همیشه با خودرو خودمان این کمک‌ها را می‌رسانم و حتی اگر در مسیر کمک رسانی غذایی بخوریم نیز از جیب خودمان پرداخت می‌کنیم.

طباطبایی نیز به اثرات مثبت کمک به نیازمندان اشاره کرده و ابراز می‌کند:‌‌‌ اوایل احساس شادمانی نداشتم و اما وقتی به این کلاس‌ها آمدم و  کمک رسانی به نیازمندان را شروع کردم، روحیه‌ام خوب شد. اگر مشکلاتی در زندگی پیش آید راحت حل می‌شود. همسرم همیشه همراه و همکارم بوده است. در خیریه برای یکسری خانواده‌ها کار آفرینی کردیم؛ مثلا دستگاه سبزی خرد کنی برای افراد خریدیم و آنها کار می‌کنند.

زندانی را از پای دار پایین آوردم

در ادامه خانم چراغ بیگی می‌گوید: بیش از 10 نفر زندانی را آزاد کردیم. من از پای دار زندانی را پایین آوردم و گاهی سختی‌های زیاد دارد.

وی توضیح می‌دهد: بنده کارمند دادگستری بودم. یک روز گفتند فردی مادر خانم خود را به قتل رسانده است و حالا پشیمان است اما به هیچ عنوان خانواده مقتول راضی به رضایت نمی‌شوند. گفتم: «من رضایتش را می‌گیرم.» همسر این مرد گفته بود: «اول من را طلاق بده و بعد برو بالای چوبه دار.»

من به خانه آنها رفتم و صحبت کردم؛ آنها رفتار خوبی نداشتند و حاضر به رضایت نبودند ولی من گفتم: «تا رضایت نگیرم از اینجا نمی‌روم.» آنقدر روایت از ائمه(ع) گفتم و صحبت کردم تا آنها بالاخره رضایت دادند و فرد از چوبه دار پایین آمد.

چند خانواده داشتیم که در آستانه طلاق بودند اما صحبت کردم و زندگی‌شان ادامه پیدا کرده است. الان یکی از آنها به من می‌گوید: «همان صحبت‌هایی که تو برای من کردی که برو زندگی کن و بساز، خدا کمک کرده و با آن راهکار زندگی را ادامه داده‌ام. 

طباطبایی ادامه می‌دهد: نمونه‌ای داشتیم که صاحبخانه فردی مستأجر را با داشتن سه فرزند بیرون کرده بود و آنها در پارک چادر زده و زندگی می‌کردند. ما پول جمع کرده و برای آن فرد خانه‌ای رهن کردیم. یک نفر دیگر با 4 فرزند قصد خرید خانه را داشت و گفت: «خانه خوبی پیدا کردم و قیمت مناسبی دارد، اما نمی‌توانست بخرد؛ ما به این فرد وام دادیم و خانه را خرید.

نمونه دیگر اینکه؛ آقایی با 5 فرزند بیکار بود و ما وانت باری برای او خریدیم و گفتیم با آن کار کن. هروقت خیریه نیاز به خودرو داشت کمک کن و ماهیانه نیز اگر توانستی مبلغی را به خیریه برگردان. 

چراغ بیگی نیز می‌گوید: فردی را داریم که کارخانه دار ورشکسته و فراری بوده اما با کمک خیرین مشکلاتش حل شده و اکنون زندگی معمول خود را دارد و بدهی‌های خود را پرداخت کرده است.

می‌پرسم تا به حال شده در طول 16 سال فعالیت خیرخواهانه زندگیتان دچار آسیب شده باشد؛ مثلا در امور خانه داری دچار مشکل شده باشید؟

تخلیه یک خودرو حامل برنج توسط دو خانم 

ابتدا چراغ بیگی ابراز می‌کند: نه، بلکه پایه‌های زندگی ما محکم تر شده و هرچی داریم از دعای محرومین است. همسرم در کارها همراه است. زمانی بوده تا ساعت یک نیمه شب پابه پای ما  در خیریه کار کرده است. با همسرم تقسیم کار کرده‌ایم. برای نمونه بنده در زمان آمدن سیل در سیستان و بلوچستان دو هفته به آنجا رفتم. اتفاقا در این مسیر پایه‌های زندگی ما محکم تر شده و هرچی داریم از دعای محرومین است.

طباطبایی نیز توضیح می‌دهد: سعی می‌کنم در خانه با برنامه ریزی حرکت کنم تا در کنار کار خیریه، امور خانه داری نیز معطل نماند. همسر و فرزندانم کمک و همیاری می‌کنند. برای نمونه، چند شب پیش 2 تن برنج آوردند و ما دو خانم با همسرانمان کل این برنج را از خودرو خالی کردیم؛ حتی زمانی بوده که ساعت یک  نیمه شب، یک خودرو برنج آورده‌اند و کسی برای کمک نبوده و مجبور شدیم ما دو خانم کل برنج را از خودرو خالی کنیم!

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول