اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

خانواده

لسانی: ما تشنگان دیدن «بازار چشم‌نواز» بلاگرهای اینستاگرامی شده‌ایم!

«اریک برن» در نظریه «نوازش» می‌گوید درست است که ما بزرگ شده‌ایم اما هنوز مثل کودک نیاز داریم کسی ما را نوازش کند. این نیاز به نوازش در بزرگسالی از طریق دیده شدن، لایک خوردن و میزان بازدید مجازی ما است.

لسانی: ما تشنگان دیدن «بازار چشم‌نواز» بلاگرهای اینستاگرامی شده‌ایم!

گروه خانواده؛ نعیمه موحد: بسیاری از کاربران فضای مجازی از تاثیر بلاگرها و یا همان سلبریتی‌های مجازی بر زندگی خود غافل هستند و چه بسا افرادی که عقیده دارند این افراد یا تاثیری بر زندگی آنها ندارند یا آنها توانسته‌اند خودشان را از این تاثیرات دور نگه دارند.

 این بسیار مهم است که اقشاری از جامعه، از دیدگاه کارکردی و جامعه‌شناسی دوست ندارند که تک افتاده باشند. دوست دارند در اکثریتی باشند که مورد توجه است. اما از آنجایی که خودشان تولیدکننده نیستند به اکثریت تماشاکننده تبدیل می‌شوند. در این بین بلاگرهای «سوییت‌هوم» و «مامی بلاگر» نقش زیادی در این تاثیرگذاری به خصوص در بین زنان و خانواده‌ها دارند. انواعی از سلبریتی مجازی که همیشه در حال نمایش یک زندگی رفاه‌زده و بدون دغدغه هستند یا شخصیت مادری خود را وسیله نمایش لحظه به لحظه زندگی خود، تبلیغات و توصیه‌های بدون تخصص به مخاطبین خود هستند. همه اینها به مدد فالوئر بالا و مشارکت مخاطبین در پیشرفت صفحه مجازی آنها اتفاق افتاده است و چه بسا ما هم بدون اطلاع بخشی از سیاهی لشکر این فرماندهان مجازی باشیم.

در این مصاحبه محمد لسانی؛ فعال و پژوهشگر حوزه رسانه درباره انواع تاثیرات فضای مجازی بر روی عرضه‌کننده و تماشاگر صحبت کرده است. تاثیراتی که ابعاد زیادی از زندگی ما را در برگرفته است و برای در امان ماندن از تاثیرات سوء آن باید وارد جزئیات صفحاتی مثل «سوییت‌هوم» ها بشویم و پوسته ظاهری و پر رنگ و لعاب آنها را کنار بزنیم. 

 

تاثیر بلاگرهای «سوییت‌هوم» یا «مامی بلاگر» بر روی مخاطب چگونه است؟

 تاثیرات بلاگرها بر روی مخاطب یا روانی است، یا اقتصادی، یا فرهنگی یا جمیع همه اینهاست.

تاثیر روانی اینگونه است که افراد سعی می‌کنند در اکثریت موردتوجه باشند. یکی از کارکردهای «مد» همین است. اینکه افراد را از انزوای در ظاهر و سبک پوشش به اکثریتی که در چشم هستند تبدیل کند. پس افراد دوست دارند که همیشه موردتوجه باشند و مدام به دنبال یک «امام» برای خودشان هستند. حتی در لفظ قرآنی هم خدا می‌گوید: «ائمه‌الحق و ائمه‌الکفر». یعنی مردم در حال یک سردسته را دوست دارند و می‌خواهند شبیه او بشوند.

پس تاثیر روانی بر فالوئرها همین اشتیاق برای داشتن یک سردسته و شبیه او شدن است. اما این پیروی کردن برای بلاگر یا سلبریتی هم تاثیر روانی دارد. دیده شدن گونه‌ای از تایید شدن است و این به بلاگر حس آرامش می‌دهد. اگر کسی را نبینیم او را تایید نمی‌کنیم. لایک و ویوی پست گونه‌ای از دیده شدن به حساب می‌آید. به همین ترتیب برخی سلبریتی‌ها آرامش زندگی خود را در همین دیده شدن و میزان لایک و بازدید خود جستجو می‌کنند.

نکته‌ای که در اینجا مهم است این است که رفتاری که در فضای مجازی مورد قبول اکثریت است لزوما رفتار به هنجاری نیست. ما رفتار به هنجار را در جامعه و از طریق فضای رسمی رسانه می‌بینیم. پس چیزی که خارج از عرف و نابه‌هنجار محسوب می‌شود معمولا توجهات بیشتری را به خود جلب می‌کند.

در جهان گونه‌ای ویدئو وجود دارد که محتوای آن مردم‌آزاری است. افرادی که این ویدئوها را می‌سازند سلبریتی مردم‌آزاری هستند. مثلا جمعی از مردم در یک رستوران نشسته‌اند و یک‌باره این سلبریتی مردم‌آزاری با شایعه بمب‌گذاری همه این افراد را به وحشت می‌اندازد. بعد هم این فیلم را منتشر می‌کند و به شدت هم دیده می‌شود.این نمونه‌ای از رفتار نابه‌هنجار است در فضای مجازی است که از آن استقبال می‌شود.

«اریک برن» در نظریه «نوازش» می‌گوید درست است که ما بزرگ شده‌ایم اما هنوز مثل کودک نیاز داریم کسی ما را نوازش کند. این نیاز به نوازش در بزرگسالی از طریق دیده شدن، لایک خوردن و میزان بازدید مجازی ما است.

مجموع همه اینها تشکیل یک «بازار چشم‌نواز» را می‌دهد. همه سعی می‌کند برای به چشم آمدن هرکاری انجام بدهند و از آن‌طرف چشم‌هایی هم هستند که تشنه دیدن هستند.

 

یعنی در فضای مجازی عرضه‌کننده خوب نداریم؟

نمونه خوب این عرضه کردن، کسی است که علم یا کمالاتش را عرضه می‌کند. آن فضایی که از نظر ما نامناسب و کژکارکرد محسوب می‌شود این است که عرضه، محدود به جسمانیت و سطحی‌نگری بشود. اما اگر بتواند پیوندی با معنویت و ژرف‌اندیشی پیدا کند مدل مطلوبی از عرضه کردن در فضای مجازی است.

درباره تاثیر روانی صحبت کردیم. تاثیر اقتصادی سلبریتی و بلاگر بر جامعه چگونه است؟

در حوزه اقتصادی دو سر طیفی که نام بردیم نیازها و کارکردهای اقتصادی دارند. بلاگر از طریق پستی که می‌گذارد، کالایی که می‌گیرد تبلیغی که انجام می‌دهد کار اقتصادی می‌کند. این کار اقتصادی حتی از طریق پوشیدن یک لباس یا نمایش یک وسیله در منزل هم قابل انجام شود و از قضا این روزها زیاد هم در فضای مجازی از این روش استفاده می‌شود. حتی مواردی بوده است که فرد خوانش شعر خود را به یک بلاگر سپرده، مبلغی پرداخت کرده تا شعر خودش از زبان یک بلاگر شنیده و معروف بشود.

بلاگرها به دو روش تبلیغ می‌کنند. در روش منفصل از محتوا، اسم شرکتی یا فردی که به آنها تبلیغ داده است صریحا ذکر می‌شود. مثلا اسم یک شرکت تولیدکننده کرم مرطوب کننده در استوری، صحبتهای بلاگر یا پست او آورده می‌شود.

اما در نوعی دیگر از تبلیغ که متصل به محتواست اسم محصول حرف بلاگر گنجانده می‌شود. مثل اینکه امروز از این کرم مرطوب‌کننده استفاده کردم، کیفیت خوبی دارد، بوی خوبی دارد، من از آن راضی هستم.در همه این روش‌ها بلاگر با استفاده از این روش‌ها و حمایت کسی که به او تبلیغ داده صفحه‌اش را بالا می‌آورد.

مشخص است که شرکتها، تولیدکنندگان و برندها از راه این تبلیغ سود به دست می‌آورند. مخاطبین هم به روش‌های مختلفی از این تبلیغات نفع می‌برند. در زندگی مدرن افراد پس‌اندازهایی در قالب پول خرد دارند که برای خرج کردن است. خرید بیشتر در زندگی مدرن ممدوح است چون باعث تولید بیشتر می‌شود. اما این افراد چون قالبا از قشر متوسط هستند باید شرایطی برای آنها پیش بیاید که کم خرج کنند اما لاکچری به نظر بیایند. فلسفه به وجود آمدن برندهای «های کپی» هم در واقع همین است.

در مرحله بعد دنبال‌کنندگان در قالب دریافت جوایز از برندها، در مسابقه‌های فضای مجازی به خصوص در اینستاگرام از این برندها سود می‌برند. سود این ماجرا البته هم برای بلاگر است که مبلغی را از طریق برند دریافت کرده و با تبلیغ فالوئرها، افراد بیشتری او را دنبال می‌کنند. از آن طرف برای  برند هم تبلیغ شده است.

مورد دیگر تاثیر فرهنگی است. این رفت‌وآمدها به مرور زمان بر رفتار و سبک زندگی و اقتصاد بلاگر و دنبال‌کننده اثر می‌گذارد. پس در مرحله بعد بر منش و روش زندگی آنها که همان فرهنگ است،هم اثرگذار است.

در بلاگر تاثیر فرهنگی اینطور است که هر مقدار خارج از عرف تر باشد، هرمقدار صریح تر و رک باشد، هرمقدار که مبادی آداب کمتری باشد، هرمقدار که بذله‌گوتر و خنده آورتر باشد؛ می‌تواند مخاطب بیشتری کسب کند.

از آنطرف در تماشاکننده به مروز زمان این افراد خودشان را در دیگران جستجو می‌کنند. آرامش خودشان این است که سلبریتی موردعلاقه آنها مشکلش حل بشود. مثلا یک زوج می‌خواهند از هم جدا بشوند، تماشاکننده روز و شب در حال پیگیری و کامنت گذاشتن و... است که این دونفر به هم برگردند. این آسیب تماشاگر بودن در طولانی مدت و به صورت افراطی است. خود فرد محو و در سبک زندگی بلاگر ذوب  می‌شود.

حتی همان تاثیر روانی هم اینجا نمود دیگری پیدا می‌کند که تماشاکننده سعی می‌کند تمام وجوه زندگی‌اش را با خرید و تقلید از بلاگر شبیه او کند. به این ترتیب مردم یک جامعه آیته سلبریتی‌های آن جامعه می‌شوند.

 

چطور باید مخاطب را از تاثیر سوء بلاگرها آگاه کرد؟

به نظر می‌رسد مهم‌ترین روش آگاهی مخاطب باشد. آگاهی از نیازها، سلائق و خواسته‌ها. سلبریتی‌ها به «خودآگاهی» میانبر می‌زنند و عملا یک خودآگاهی کاذب می‌دهند. افراد به جای اینکه خودشان را بشناسند و در خودشان تفکر و تعمق کنند ترجیح می‌دهند با دیگران همراه بشوند و با آنها بشنوند و ببینند.

این روش برای نوجوان جواب می‌دهد. چون نوجوان در اول راه خود را در آینه دیگری می‌بیند و می‌شناسد. اما درباره بزرگسالان این روش خطرناک و مضر است. تاثیر فالو بر شخصیت و آگاهی بزرگسال او را از خودآگاهی دور می‌کند.

راهکار این است که افراد سوادرسانه‌ای خود را بالاببرند و میزان و چگالی مصرف رسانه‌ای خود را دارای قواعد کنند. چه زمانی آن‌لاین بشوند، چه‌قدر آن‌لاین بمانند، برای چه کاری و برای سر زدن به چه محتوایی آن‌لاین بشوند و... . سوال باید همیشه این باشد که آیا این محتوا جهت رفع نیازی از نیازهای من است یا دارد وقت من را می‌بلعد؟

به عنوان مثال یک ویدئوی طنز در عین اینکه او را می‌خنداند، می‌تواند محتوای خوبی هم بدهد. اما یک طنز موقعیت که فقط می‌خواهد به هر نیتی بخنداند ارزش صرف وقت ندارد. اما چون مورد اول سخت است، سلبریتی مجازی خدای میانبر زدن است و همه این محتواها را به هیچ و پوچ تنزل می‌دهد.

بعضی می‌گویند ما فقط بلاگر را دنبال می‌کنیم و با او کنش نداریم. پس در هر فرآیندی که او رقم می‌زند هم شریک نیستیم

فالو کردن سلبریتی نشانه تایید او و هرکاری است که انجام می‌دهد. اگر قدیم می‌گفتند که با حرف زدن شخصیت فرد مشخص می‌شود خب الان هم سلبریتی در صفحه خود هر محتوایی تولید کند حرف اوست. پس فالو کردن یعنی ما حرف تو را تایید می‌کنیم.

ضمن اینکه در فضای مجازی اگر کاربری حتی صحبت هم نکند و محتوایی منتشر نکند، کسانی که فالو می‌کند نمودی از شخصیت اوست. امروز فالوئرها همان سیاهی لشکر ارتش‌ها در روزگاران قدیم هستند که وقتی حضور داشتند قدرت فرد پیشرو بیشتر بود. باید حواسمان باشد که در تعداد یا عقبه چه کسی به حساب می‌آییم؟ تقویت کننده فرد و محتوای خوب هستیم یا محتوای مضر و ناکارآمد.

کسانی که می‌گویند ما فقط برای دیدن و دانستن شخص نامناسبی را فالو کرده‌ایم باید بدانند که خواهی نخواهی جزو عقبه و سیاهی لشکر آن فرد قرار داده‌اند و از این نظر تفاوتی ندارد که با چه نیتی او را دنبال می‌کنید.

 


راه‌های تشخیص بلاگر تبلیغاتی و بلاگری که محتوای مفید تولید می‌کند از یکدیگر چیست؟

قبلا به ویژگی‌ها و پیامدهای تبلیغ اشاره کردم اما در دنبای کنونی تشخیص این دو از یکدیگر کار آسانی نیست. قدیم تبلیغ چارچوب و جای مشخصی داشت. آگهی بازرگانی  تلویزیون یک آگهی منفصل و مستقل است. اما الان در همین تلویزیون هم گاهی تبلیغ در ساخت و بافت محتوا گنجانده شده است. به همین خاطر بلاگر تبلغیاتی ممکن است با یک محصولی که خود را در حال استفاده از آن نشان می‌دهد تبلیغ هم بکند و بابت همان استفاده دادوستدی بین او شرکت تولیدکننده انجام گرفته باشد. بدون اینکه اسمی از محصول آورده بشود.بنابراین تشخیص این دو از هم زیاد راحت نیست.

 

به خصوص که این روزها خیلی از اوقات تبلیغ کالا را نداریم. یعنی ما اسپانسرهایی را داریم که حاضر هستند به بلاگرها هزینه بدهند که یک سبک زندگی را در اصطلاح «پروموت» و تبلیغ کنند. پروموت کردن یعنی کاری کنیم سوژه‌ای در فضای مجازی بالا بیاید و دیده بشود. پس ما همیشه با تبلیغ کالا در معنای سنتی روبه‌رو نیستیم. بلکه با تبلیغ سبک زندگی، یک عمل سیاسی، یک رفتار اجتماعی که پشت آن اسپانسر و حمایت‌کننده‌ای وجود دارد روبه‌رو هستیم. بلاگر تبلیغاتی در سطح نازل تبلیغ کالا و محصول دارد. اما بلاگرهایی هستند که تبلیغ رفتار و گفتار و هشتگ خاصی را در قالب تاثیر بر سبک زندگی دارند. دسته دوم کار خود را مستتر انجام می‌دهند و به همین خاطر خیلی از اوقات مخاطب متوجه نمی‌شود که تحت تاثیر یک تبلیغ قرار گرفته است.

اما اولین نکته در تشخیص این است که افراد متخصص را دنبال کنیم. تشخیص این موضوع درباره طیف وسیعی از بلاگرها و سلبریتی‌های مجازی راحت است. مثل خواننده سلبریتی که درباره همه چیز حرف می‌زند و خواهی نخواهی بعد از مدتی خودش خودش را رسوا می‌کند.

چه خوب است که اگر کسی ویدئو یا لایو از آشپزی کردن خود منتشر می‌کند، درباره آشپزی اولا متخصص باشد و دوما فقط درباره همان حیطه و موضوع که متخصص آن است صحبت کند. هرچند که ما اعتقاد داریم جنبه‌های فرهنگی و روان‌شناسی پشت همین ویدئوی آشپزی هم نهفته است. مثل استفاده از مواد اولیه لاکچری یا پرهزینه.

 

پس اول اینکه تخصص فردی را که دنبال می‌کنیم در نظر بگیریم و دومین نکته هم توجه به آزادی عمل و اختیار مخاطب داشته باشیم. خیلی از اوقات سلبریتی و بلاگر دستور صادر می‌کند. این را بخرید! این کار را بکنید! این حرف را بزنید و... . در واقع کار یک رسانه تحمیلی را انجام می‌دهند و حق انتخاب و آزادی مخاطب را از او می‌گیرند. این دسته بلاگرها موجودیت‌شان در تعداد بالای فالوئر است و حتما از آن دسته هستند که با همین روشها و البته تبلیغات برای خود جایگاهی به دست آورده‌اند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول