اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

آیا احتمال رشد پوپولیسم در استرالیای پسا کرونا وجود دارد؟

عدم امنیت اقتصادی واقعیت جدید استرالیا خواهد بود. ما نباید شگفت زده شویم اگر سیاستمداران پوپولیستی برای بهره برداری از این واقعیت ظهور کنند. کسانی که در جناح چپ قرار دارند سرمایه داری و جهانی سازی را به خاطر عمق این رکود مقصر خواهند دانست و خواهند گفت که «مردم» در حال تحمل سهم بی تناسبی از فشارها هستند.

آیا احتمال رشد پوپولیسم در استرالیای پسا کرونا وجود دارد؟

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: همه گیری خطرناک دیگری در حال ظهور است: خوش بینی مفرط. مدام دراین باره می خوانیم و می شنویم که جهان پسا کووید19  قرار است چقدر شگفت انگیز و عالی باشد. ظاهرا در چنان جهانی شاهد یک جامعه مدنی قدرتمندتر، احترام بیشتر به علم و ایمان بیشتر به دمکراسی خواهیم بود. و قرار است تجربه مشترک ما از این مصیبت، همگان را وادار به ارزیابی مجدد از ارزش های خود کند؛ طمع و خودخواهی جای خود را به سخاوتمندی و ملاحظه دیگران خواهد داد. اما لازم است بار دیگر نگاهی به واقعیت های موجود بیندازیم. کووید19 قرار نیست ارزش های مدت ها تثبیت شده را تغییر دهد یا ایدئولوژی را از میان بردارد. همه ما خواهان دنیای بهتری هستیم، ولی این همه گیری دیدگاه های اکثر مردم را در این باره که چگونه از اینجا سردرآوردیم تغییر نخواهد داد. از سوسیالیست ها تا لیبرالیست ها، از محافظه کاران تا ترقی خواهان، از جنگاوران زیست محیطی تا بدبینان نسبت به تغییرات اقلیمی، اکثر آنها در مشکلات فعلی ما چیزی خواهند یافت تا بار دیگر بر جهان بینی گذشته قبلی شان مهر تایید بزنند.

درهر صورت احتمالا این رفتار برای کسانی که با آنها هم عقیده نیستند، غیرمنطقی و احتمالا اهانت آمیز خواهد بود. ولی ماهیت مردم و سیاست همین است. با این وجود کووید19 برخی چیزها را تغییر خواهد داد. اما همیشه نه در جهت بهتر شدن. برای استرالیا یک تغییر مهم و ناخواسته می تواند رشد پوپولیسم سیاسی باشد.

پوپولیسم بیشتر یک سبک سیاست ورزی است تا یک ایدئولوژی سیاسی و به همین دلیل است که هم در جناح راست و هم جناح چپ مظاهری از آن وجود دارد. سیاستمداران پوپولیست راه حل های ساده سازی شده ای را برای مشکلات پیچیده ارائه می کنند. آنها مدعی دفاع از منافع «مردم» در برابر «نخبگان» فاسد و منفعت طلب می شوند. نسخه آنها از «مردم» می تواند بر اساس ملیت، نژاد یا برخی دیگر از مشخصه های مقتضی باشد. «نخبگان» معمولا شامل آمیزه ای از «تشکیلات» سیاسی، مالی، علمی، فرهنگی و آموزشی هستند؛ بسته به اینکه سیاستمداران پوپولیست به دنبال هیولا سازی از چه کسانی هستند.

پوپولیسم در تجلی جناح راستی اش معمولا ناسیونالیستی و مخالف با محیط زیست گرایی، جهانی سازی و مهاجرت است. در جناح راست افراطی در بسیاری از کشورهای دمکراتیک احزاب پوپولیستی وجود دارند نظیر «آلترناتیو برای آلمان» در آلمان و «حزب فنلاندی ها» در فنلاند. همچنین رهبران پوپولیستی از احزاب محافظه کار وجود دارند. رئیس جمهور جمهوریخواه آمریکا دونالد ترامپ بارزترین نمونه از این دست رهبران است. او در سال 2016 با تصویری که از خود به عنوان یک «فرد خارج از» واشنگتن ساخت و وعده او مبنی بر «زهکشی فاضلاب»، خود را در موضع منجی مردم در برابر نخبگان سیاسی قرار داد.

پوپولیسم در تجلی جناح چپی خود پیش از هر چیز بر ملاحظات اقتصادی تمرکز دارد. این نوع از پوپولیسم معمولا ضد کاپیتالیستی و ضد گلوبالیستی است. صورت دوم می تواند هم با مخالفت با مهاجرت و هم حمایت از سیاست های اقتصادی حمایتی از سوی دولت همراه باشد. نمونه های احزاب پوپولیست در جناح چپ در لیبرال دمکراسی ها شامل پودموس در اسپانیا و سیریزا در یونان هستند.

تا این تاریخ استرالیا تا حد زیادی توانسته است از  تله پوپولیسم بگریزد. البته عامل برجسته این نوع از پوپولیسم در این کشور پائولین هانسون است. هرچند که او قطعا یک منجی سیاسی است، اما هرگز به موفقیت بزرگی دست نیافته است. مواقعی نیز وجود داشته که احزاب اصلی به پوپولیسم نزدیک شده اند، از سیاست های «سوت سگ» تونی ابوت تا حملات بیل شورتن به «پایان بزرگ شهر.» خوشبختانه هیچ یک از این طرف ها قضاوت درستی از پوپولیسم ندارند تا بتوانند آن را به طور کامل به کار بگیرند.

چرا استرالیا در مقایسه با بسیاری از دیگر لیبرال دمکراسی ها شاهد چنین مقدار اندکی از پوپولیسم سیاسی بوده است؟

تجارب  کشورهای دیگر نشان می دهد که سیاست های پوپولیستی در مورد رای دهندگانی جواب می دهد که از عدم امنیت اقتصادی  یا عدم امنیت فرهنگی رنج می برند. این ناامنی ها  زمینه تبلیغ این پیام ها را به وجود می آورد که گناه فلاکت مردم برگردن تشکیلاتی از نخبگان است و راه ساده ای برای خروج از آن وجود دارد.

پودموس به دنبال بحران مالی جهانی  که موجب رکود شدیدی با سطوح بسیار بالای بیکاری در اسپانیا شده بود، یک جنبش ضد ریاضت اقتصادی را مطرح کرد. رشد اخیر حزب آلترناتیو برای آلمان در نگرانی رای دهندگان از تاثیرات مهاجران مسلمانان ریشه داشته است، به خصوص بعد از آنکه آنگلا مرکل صدراعظم این کشور در سال 2015 از ورود بیشتر از یک میلیون آواره به کشورش استقبال کرد.

دانشمندان علوم سیاسی پیپا نوریس و رونالد اینگلهاردت می گویند که در موفقیت ترامپ به عنوان یک «تمامیت خواه- پوپولیست» در آمریکا، بیشتر از هر چیزی عدم امنیت فرهنگی نقش داشته است؛ یعنی اقبال رای دهندگان به خصوص رای دهندگان سفیدپوست سالمندتر که از جهان وطنی گرایی چند فرهنگی بیزارند و به شکل فزاینده ای با ارزش های لیبرال سوسیال بیگانه اند. نتیجه یک «واکنش فرهنگی» بود که رکود اقتصادی دراز مدت آن را تشدید کرده بود.

وقتی پوپولیسم را واکنشی از سوی رای دهندگان نسبت به عدم امنیت اقتصادی و فرهنگی بدانیم، درک اینکه چرا تا این تاریخ پوپولیسم در استرالیا از جذابیت اندکی برخوردار بوده ساده تر می شود. این کشور نزدیک به سه دهه است که از رشد اقتصادی مستمر بهره مند بوده و رفاه ناشی از آن عادلانه تر از بسیاری از کشورهای غربی دیگر توزیع شده است. این حرف بدان معنا نیست که در استرالیا هیچ بازنده اقتصادی وجود نداشته است. ولی کشور ما نرخ بیکاری به گستردگی بسیاری از کشورهای اروپایی یا میان تهی شدن طبقه متوسط آنچنان که در آمریکا وجود داشته را متحمل نشده است. از نظر تاریخی انزجار فرهنگی مشخصه بزرگی در دورنمای سیاسی اینجا نبوده است. مهم تر آنکه مهاجرت اساسا به عنوان یک مزیت اقتصادی دیده می شود تا یک تهدید فرهنگی. «جنگ های فرهنگی» استرالیا بیشتر شکل و شمایل درگیری هایی ملایم را داشته اند، در مقایسه با کشمکش های شدیدی که بر سر سقط جنین، «جان سیاهان مهم است»، کنترل اسلحه و «من هم» در میان جامعه آمریکا شکاف انداخته است. با این حال واکنش های اخیر در استرالیا نسبت به وقایعی چون همه پرسی ازدواج همجنس با همجنس، دادگاه های کاردینال جرج پل، «بیانیه اولورا» از «هارت» و طرد ایزابل فولائو بازیکن راگبی، نشان از پتانسیل  بروز مشکلات در اینجا دارند.

آیا کووید19 کاتالیزوری خواهد بود که موجب دامن زده شدن به پوپولیسم در استرالیا خواهد شد؟ آیا این همه گیری موجبات سطوحی از عدم امنیت اقتصادی و فرهنگی را که قبلا مشاهده نشده فراهم خواهد آورد؟ ما هنوز در مراحل اولیه این همه گیری قرار داریم. به نظر می رسد که این بحران سلامتی مهار شده باشد، ولی ممکن است شاهد امواج دوم و سومی از این ویروس نیز باشیم.

نتیجه نهایی هرچه باشد، هیچ تردیدی وجود ندارد که روال طلایی اقتصاد این کشور دچار وقفه ای شدیدی شده است. ما اکنون با رکود بزرگی مواجه هستیم: بدترین انقباض اقتصادی از زمان رکود بزرگ. نرخ های بیکاری و در شرف بیکار شدن به شدت رو به افزایش است. هیچ کس نمی داند که این  موج ها تا کجا پیش خواهند رفت یا این خرابی ها  چقدر ادامه پیدا خواهد کرد. مهم تر آنکه درصد بزرگی از استرالیایی ها هرگز هیچ نوع رکودی را تا پیش از این تجربه نکرده اند، حال رکودی به شدت رکود فعلی به جای خود.

عدم امنیت اقتصادی واقعیت جدید استرالیا خواهد بود. ما نباید شگفت زده شویم اگر سیاستمداران پوپولیستی برای بهره برداری از این واقعیت ظهور کنند. کسانی که در جناح چپ قرار دارند سرمایه داری و جهانی سازی را به خاطر عمق این رکود مقصر خواهند دانست و خواهند گفت که «مردم» در حال تحمل سهم بی تناسبی از فشارها هستند. شاید آنها  بتوانند رای دهندگان زخم دیده را با وعده های بازتوزیع مالی بزرگ تر، دستمزدهای بیشتر و سیاست های اقتصادی حمایتی اغوا کنند.

پوپولیست ها در جناح راست به ناسیونالیسم و محکوم کردن جهانی سازی روی خواهند آورد. این محکومیت آنها می تواند به تمام چیزهای خارجی از جمله مهاجران، آوارگان و کشورهای غیر غربی نیز تعمیم پیدا کند. واکنش های آنها محتمل نیست که به مسائل اقتصادی محدود بماند. آنها به تاسی از اندرز قدیمی «هرگز یک بحران خوب را هدر نده» تاکید خواهند کرد که به دلیل اهمیت وضعیت اقتصادی، مسائل «کم اهمیت تر» باید  به حاشیه های سیاست رانده شود.

هیو مکی مفسر اجتماعی می گوید که «از مباحث قبلی درباره توازن جنسیتی و بحران آب و هوایی هیچ نشانی باقی نمانده و به نظر می رسد که به دنبال همه گیری کرونا چنین مسائلی ضرورت کمتری پیدا کرده اند.» این منطق  کشش شدیدی برای پوپولیست های دست راستی دارد که به دنبال به راه انداختن موجی از واکنش فرهنگی هستند که یک رکود اقتصادی بر شدت آن افزوده باشد. آنها به «سیاست های هویتی» برچسب یک سرگرمی برای نخبگان خواهند زد که در زمانه ای که کشور به اتحاد نیاز دارد، موجب تفرقه می شود.

ما فقط می توانیم امیدار باشیم که استرالیایی ها گول پیشنهاد اغواکننده پوپولیسم برای پاسخ های ساده و دشمنان دروغین را نخورند. اگر چنین شود، باید گفت که میراث سیاسی کووید19 بدتر از پیامدهای پزشکی و اقتصادی آن خواهد بود.

نویسنده: راس استیت  (Ross Stitt) مشاور در سیاست های مالیاتی ونویسنده مستقل، عمدتا در حوزه سیاست های استرالیا

منبع: https://b2n.ir/986959

انتهای پیام.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول