وحدت عماد در گفتوگو با خبرنگار فارس در مشهد در خصوص ابعاد رسانهای ماجرای مادر کودکآزار مشهدی که برای جذب فالوور اقدام به کتک زدن فرزند خود و اخاذی کرده بود، اظهار کرد: این شکل از خشونت علیه کودکان و کودک آزاری در عالم حقیقی هم وجود داشته و سالیان سال بسیاری از والدین بر اثر فقر فرهنگی برخوردهای مشابهی را با کودکان خود داشتند و اکنون بستر رسانه اجتماعی فرصت انتشار این مسائل را فراهم میکند.
کارشناس ارتباطات با اشاره به فقر فرهنگی والدین در گذشته و افزوده شدن فقر سواد رسانهای والدین در عصر حاضر، گفت: این مادر از ابزار رسانه به نحوه ناشایست و برای انعکاس رفتار زشت خود استفاده کرده و به نوعی به دنبال گرفتن باج بوده که ممکن است این باج را از همسر و خانواده هم گرفته باشد.
وی رفتار این مادر را نشانه انتقام گرفتن او از جامعه برشمرد به گونهای که این کار را با زجر دادن فرزندش انجام داده که به گفته او این موضوع تا اندازهای درد و آسیب دارد که به هر گوشهای از آن دقت کنی نشانهای از دردسر موجود است.
اعلام خطا؛ اولین وظیفه کاربران در قبال محتوای آزار دهنده
عماد در خصوص واکنش کاربران فضای مجازی در مواجهه با چنین محتواهایی گفت: اولین کار کاربران و وظیفه فطری آنها این است که ورود به عمل پیدا کنند و با اعلام گزارش خطا که در همه بسترهای رسانههای اجتماعی وجود دارد؛ باعث شوند جلوی تکرار انتشار این محتواها توسط فرد در این بستر گرفته شود.
کارشناس ارتباطات با بیان اینکه دومین وظیفه کاربران مجازی در قبال انتشار محتواهای مشابه با کودک آزاری، اعلام آن به پلیس فتا و نیروی انتظامی است، خاطر نشان کرد: کاربران در ابتدا به طور مستقیم مقابله کنند و با گزارش خطا فرد را وادار کنند دیگر این کار را نکند.
وی در این زمینه به ماجرای حذف اکانت یک خواننده اشاره کرد و افزود: حذف صفحه این خواننده نشان داد وقتی او مقید به رعایت عفت کلام نیست و نمیتواند استانداردهای اجتماعی را رعایت کند خود جامعه او را کنار میگذارد و در این زمینه قانون نمیتواند کاری انجام دهد.
اصل ماجرا را مرور نکنیم؛ تحلیل کنیم
عماد سومین واکنش مخاطبان را اعلام انزجار از چنین محتواهایی خواند و ضمن بیان عدم موافقت خود با انتشار اصل محتوا به دلیل تاثیرات مخرب روانی بلند مدت، بر بازنشر تصویر ثابت و غیر زنده از چنین ماجرایی همراه با تحلیل و هشدار تاکید کرد.
کارشناس ارتباطات در ادامه با تاکید بر اینکه هیچ چیزی نگفتن از چنین مسئلهای، مخفی کردن ماجرا است، گفت: انتقالِ بخشی از ماجرا که نه سکوت در برابر آن و نه آزاردهنده افکار عمومی باشد، آگاهی بخشی به مخاطب با ابزار و فرمی مناسب است مثل کار اینستاگرام که تصاویر اذیت کننده را میپوشاند و در صورت اختیار مخاطب تصویر را نشان میدهد.
وی افزود: نمونه این کار اینستاگرام را کاربران باید انجام دهند که حتی اگر میخواهند محتوایی را بازنشر کنند صرفا اطلاع رسانی نباشد بلکه هشدار، آموزش، تحلیل و آگاه سازی باشد و همه به این بهانه، اصل کاری که باید انجام دهیم را یادآوری کنیم نه اینکه اصل ماجرا را مرور کنیم.
«آگاهی» ببخشیم
عماد با اشاره به ماجرای کرونا اظهار کرد: در ماجرای شیوع کرونا کمتر پُستی در رسانههای اجتماعی به فوت بیماران مبتلا به کرونا و مرگ بد آنها اشاره داشت یا شاید اصلا چنین محتوایی وجود ندارد.
کارشناس ارتباطات ادامه داد: عمده پُستها در خصوص رعایت بهداشت و هشدارهای بهداشتی است و در این بحران جهانی واکنش مردم مناسب و مطلوب است که دنبال راهکار هستند و به یکدیگر آموزش و هشدار هم میدهند.
به گفته وی در سالهای اخیر با فراگیر شدن رسانههای اجتماعی و افزایش ضریب نفوذ انتشار آنها در ایران، اخبار خشونت بار در جامعه فرصت قدرت نمایی پیدا کرده است بنابراین راهکار مناسب در مواجهه با آنها انتشار برداشتِ هشدار دهنده و آگاهی بخش اخبار در برابر انتشار اصل محتوا است.
رسانه اجتماعی همیار شناسایی متهمان توسط پلیس
عماد با اشاره به عقب ماندن رسانههای رسمی از رسانههای اجتماعی طی سالهای اخیر، به شرح تفاوت خط سیر انتشار محتواها پرداخت و افزود: در گذشته پس از وقوع حادثه متهم توسط پلیس شناسایی شده و وقتی به مرحله کلانتری و دادگاه میرسید خبرنگاران حوادث مطلع میشدند و خبر را منتشر میکردند.
کارشناس ارتباطات در ادامه با بیان اینکه در این مدل روایت دقیقتری از حوادث را شاهد بودیم، گفت: اما اکنون به خاطر حضور رسانههای اجتماعی خط سیر انتشار محتوا جا به جا شده است.
وی ادامه داد: همه موارد این چنینی از طریق خود فرد که جنایتی را مرتکب شده در رسانههای اجتماعی منتشر شده است و به دلیل بازنشر زیاد در این فضا و سپس برجستگی پیام، پلیس وارد عمل میشود و افراد را شناسایی و دستگیر میکند که به نوعی اکنون رسانههای اجتماعی ابزار شناسایی پلیس و کمک حال آنها برای شناسایی هستند.
عماد مشکل موجود در این روش را اینگونه شرح داد که قبل از اینکه پلیس بخواهد ماجرا را ریشه شناسی و بررسی کند یک روایت نتراشیده و نسنجیده توسط افراد در جامعه منتشر میشود و مردم هم آن را قضاوت میکنند.
کارشناس ارتباطات با اشاره به نقش رسانههای رسمی در مواجهه با چنین مسائلی گفت: در این ماجرا رسانههای رسمی پیرو هستند و برای وقفه در امر انتشار کاری نمیتوانند انجام دهند چون این پیامی است که توسط مردم مخابره میشود و کاری که رسانههای رسمی میتوانند انجام دهند تحلیل، ایجاد روشنگری، آموزش و تشخیص سره از ناسره است.
وی ماجرای قتل رومینا را شاهد مثال این مسئله قرار داد و با بیان اینکه محتواهای منتشر شده از این ماجرا هرچه به جلو میرود روایت متفاوتتری را بیان میکند از نقش رسانههای حرفهای در این زمینه سخن گفت.
بسامد دادن به اخبار منفی؛ اشتباه رسانههای رسمی
عماد اظهار کرد: این کار رسانه حرفهای است که بعد از انتشار اولیه محتوا که انتشار نسنجیدهای بوده و امکان آزار روانی گسترده در جامعه را فراهم میکند؛ باید با تحلیل، روشنگری و عمیق شدن در ماجرا، علاوه بر آسیب شناسی، ریشههای روانی و اجتماعی ماجرا را واکاوی کند.
کارشناس ارتباطات اضافه کرد: باید گفته شود این مادر دارای چه سطح سواد و چه شرایطی است چرا که کار بسیار آزار دهندهای مرتکب شده و بسیاری از مادران کشور هم اینگونه نیستند ولی اکنون این یک نمونه موجود را رسانهها باید واکاوای کرده و حقیقت را منتشر کنند.
وی متذکر شد: کار اشتباه عمده رسانههای ما بسامد دادن به اخبار منفی، درگیری، اختلاف و جنایت است و رسانههای رسمی باید در برابر رسانههای اجتماعی ایجاد تعادل کنند و با مطرح کردن الگوهای مناسب، نشاط و افتخار را در جامعه تزریق کنند ولی این مسائل کمتر در سبد و ویترین رسانههای کشور مینشیند و گویا رسانهها رقابتی برای انتشار اخبار منفی دارند.
عماد که معتقد بود باید رسانه به تحلیل محتوا بپردازد و زهر خبر را بگیرد، انتشار اخبار مثبت و انرژی بخش برای افزایش روحیه نشاط در جامعه را مورد توجه قرار داد.
انتهای پیام/ 70061