خبرگزاری فارس، مشهد - دلهرهای که عصر یک روز بهاری در مورد وضعیت بهداشتی جذامیها در شرایط کرونا به جانمان افتاد و بازدیدی که از شهرک جذامیهای مشهد داشتیم، پای ما را به پروندههای جدید و شنیده نشدهای باز کرد و باعث شد هر روز مسائل تازه ای را بررسی کنیم.
یکی از این مسائل، موضوع ساخت هتلی است که مجذومان آن را سهم خود میدانند و معتقدند انجمن حمایت از جذامیها به جای رسیدگی به اوضاع آنها، پولها را صرف ساختن هتلی در خیابان کوهسنگی مشهد کرده با این وعده که از محل درآمدش اوضاع مجذومان را سر و سامان دهد، اما حالا سالهاست نیمه ساخته محل اقامت بی سر و سامانی است.
برای روشن شدن ابعاد این موضوع به سراغ محمدرضا ملکی، رییس هیات مدیره انجمن حمایت از جذامیهای خراسان رضوی رفتیم و با وی گفتوگو کردیم.
فارس: چرا هتلی که برای انجمن حمایت از جذامیان احداث شده، بعد از این همه سال هنوز به بهره برداری نرسیده است؟
- به خاطر مشکلات مالی نتوانستیم این هتل را تکمیل کنیم، از طرفی چون جذام در حال ریشه کنی کامل است بنابراین تصمیم گرفتیم به همین صورت نیمه ساخته هتل را بفروشیم و برای مجذومان هزینه کنیم.
فارس: طی این سالها اقدامی برای گرفتن تسهیلات بانکی و تکمیل هتل نکردهاید؟
-بخش زیادی از مشکلات شاید به همین قضیه برگردد، در زمان دولت احمدی نژاد برای تکمیل این هتل وام هم گرفتیم اما بانک مشکلات زیادی برای ما ایجاد کرد.
ریالی از پول انجمن و مجذومان برای ساخت هتل هزینه نشده است
فارس: گفته میشود هتل را از محل نذوراتی که مردم برای جذامیها انجام داده اند ساخته اید، درست است؟
- این حرف صحت ندارد، هتل را خودم با کمک یکی از خیران تهرانی ساختم و ریالی از محل نذورات مردمی برای این هتل هزینه نکردهایم. زمین را همان خیر تهرانی که از دوستان قدیمی است به انجمن هدیه کرد و سند آنجا به نام انجمن حمایت جذامیان که یک انجمن کشوری است ثبت شده است، (این توضیح را هم بدهم که مشهد انجمن مستقلی ندارد و در واقع ما شعبه ای از انجمن کشوری حمایت از جذامیان در تهران هستیم) شریک من در ساخت هتل مردی خیر و علاقمند به مجذومین بود که از سالهای قبل از انقلاب به جذامیها خیلی کمک کرده بود بعد از انقلاب هم از همان اولی که ما انجمن را در سال 64 تشکیل دادیم تا 15 سال هر روز ماه رمضان به کل مجذومین افطاری و سحری میداد، روزی به من گفت دلش میخواهد کاری کند که این افطاری و سحری برای مجذومین هر سال برقرار باشد بنابراین تصمیم دارد با ساخت هتلی در زمینی که با هم شریک هستیم، ممر درآمدی ایجاد کند تا این افطاری و سحری ماه رمضان هم هر ساله حتی پس از مرگش هم برقرار باشد.
فارس: پس اینکه مجذومان معتقدند هتل با پولهای نذوراتی که مردم برای آنها داشتهاند احداث شده را رد میکنید؟
- بله در مورد زمین هتل همان طور که توضیح دادم متعلق به من و دوست تهرانیم بود که تصمیم گرفتیم به انجمن هدیه کنیم و با ساخت این هتل در آن، محل درآمدی برای مجذومان ایجاد شود. هزینه ساخت این هتل را هم از محل فعالیتهای اقتصادی تامین کردم.
فارس: در مورد فعالیتهای اقتصادی توضیح بیشتری میدهید؟
- زمانی که انجمن حمایت از جذامیان در مشهد شعبه ایجاد کرد مقارن با سالهای اول انقلاب یعنی حدود ۶۳ یا ۶۴ بود. آن زمان آستان قدس سند زمینهای تجاری که مسوولین رژیم قبل( که اکثرا افراد صاحب منصب ساواک بودند) تملک کرده بودند، را باطل کرد و زمینها را به فروش گذاشت. در بلوار سجاد بعد از چهارراه بهار یک ملک دونبش در حاشیه بلوار بود که آگهیش را آن زمان در روزنامه دیدیم و چون یکی از اعضای هیات مدیره انجمن حمایت از جذامیان قائم مقام تولیت وقت آستان قدس شده بود، ما در خواست دادیم که این زمین را به انجمن کشوری حمایت از جذامیان واگذار کنند، تملک این ملک به قیمت نازلی طی یک هفته انجام شد. البته آستان قدس پول زمین را نقدی میخواست و انجمن کشوری حمایت از جذامیان که آن زمان یک نهاد نوپای بعد از انقلاب بود این پول را نداشت بنابراین طی نامهای از مرحوم آیت الله طبسی، تولیت وقت آستان قدس رضوی درخواست کردم وجه این زمین را به صورت اقساط 2 ساله پرداخت کنیم که مورد موافقت وی قرار گرفت. بعد از آن بلافاصله با کمک و حمایت شهردار وقت و استاندار پروانه ساخت را رایگان گرفتیم، همانطور که قبلا هم گفتم این زمین تجاری بود پس روی پیش فروش واحدهای تجاری برنامه ریزیکردیم تا بتوانیم اقساط زمین را پرداخت کنیم. زیرزمین و همکف را به صورت پاساژ در نظر گرفتیم و دو طبقه بالا را نیز 20 واحد آپارتمان تجاری- اداری پروانه گرفتیم. از پیش فروش اقساطی آپارتمانها بین آشنایان و دوست و رفقایی که به ما اعتماد داشتند هم توانستیم اقساط زمین را پرداخت کنیم و هم ساخت را انجام دادیم.
چند سال بعد وقتی به قسمت ساخت پاساژ رسیده بودیم همزمان شد با گرفتن پروانه هتل، سرقفلی مغازههای پاساژ را فروختم و ساخت هتل را با فعالیتهای اقتصادی اینچنینی آغاز کردیم و به این ترتیب ریالی از نذورات مردمی برای مجذومان در این هتل هزینه نشده است.
درآمد یک میلیاردی برای انجمن حمایت از جذامیها از پاساژ وصال
فارس: کارها طبق برنامه ریزی و پیش بینی قبلی شما پیش رفت؟
- در یک مقطعی کارها خیلی بهم خورد و مشکلات پیش بینی نشده ای پیش آمد، به خاطر بعضی مسائل در اجرای کار دچار مشکل شدیم و نتوانستیم آپارتمانهایی که در ابتدای کار احداث پاساژ پیش فروش کرده بودیم را به موقع تحویل دهیم بعضی مالکین پولشان را پس گرفتند و تقریبا ورشکست شدیم و نمیدانستیم باید چکار کنیم، انجمن کشوری جذامیان هم با اینکه سند این ملک به نامش بود اما هیچ حمایتی نکرد و مجبور شدیم 80 درصد فروشها را از مردم پس بگیریم و به صورت اقساط 6 ماهه پولشان را برگردانیم آنها هم قبول کردند.
تمام امضاها و تعهدت به نام من بود و همین باعث نگرانی و استرس بیشترم میشد، واقعا روزهای سختی را گذراندم بعد از دو یا سه ماه قیمت املاک جهش عجیبی کرد به طوری که واحدهای تجاری را که متری کمتر از 200 هزار تومان فروخته بودیم تا متری 600- 500هزارتومان از ما دوباره خریدند و 50 درصد از همان افرادی که واحدهای تجاری شان را به ما برگردانده بودند، برگشتند و گفتند اشتباه کردیم و پول را نقد پرداخت کردند و بقیه واحدها را نیز تا متری 2 میلیون تومان فروختیم و به این ترتیب گره کار ما باز شد و علاوه بر پرداخت بدهی ها توانستیم پاساژ وصال را تکمیل کنیم و بعد از آن سرقفلیها را فروختیم و یک میلیارد تومان درآمد برای انجمن حاصل شد.
فارس: برگردیم به هتل، شریک شما نیت وقف داشت؟
- خیر، قصد نداشت آنجا را وقف انجمن کند بلکه نظرش این بود که هتل را بسازد و سرمایه گذاری کند و ثلث آن را وصیت کند صرف امور خیر و خرج جذامیها شود. اما وقتی کار را شروع کردیم به خاطر تقید زیادی که به مسائل شرعی داشت راضی نشد وام بگیریم ناچار شدم 2 دانگ دیگر از سهم خود را به وی بفروشم و سهم او 4 دانگ شد سهم من 2 دنگ و از محل فروش آن 2 دانگ هزینه ادامه کار را فراهم کردم و بخشی از کار انجام شد اما باز هم دیدم بدون وام کار پیش نمیرود، بنابراین به شریکم پیشنهاد دادم سهمش را به قیمت پایه و مناسب به انجمن بفروشد در عوض ما هم متعهد شدیم نیت وی را محقق کنیم وی نیز قبول کرد و 4 دانگ خود را در قبال قیمت کم به نام انجمن کشوری حمایت از جذامیها زد، قرار شد من نیز 2 دانگ خود را با انجمن مشارکت داشته باشم.
اشکالتراشی و عدم پایبندی بانک به تعهداتش
فارس: در ابتدای صحبت، به مشکلاتی که از طرف بانک برایتان پیش آمد، اشاره کرید، لطفا توضیح بیشتری بدهید.
-بله، پس از اینکه قرار شد من نیز 2 دانگ خود را با انجمن مشارکت داشته باشم، شروع کردیم به ساخت و ساز اما بعد از حدود یک سال و نیم (حدود سال 67 و 68) بخاطر حاشیههایی که درست شد و بحث هایی که از جانب مجذومین پیش آمد حقیقتا پشیمان شدم و به انجمن پیشنهاد دادم بیایید اینجا را بفروشیم آنها موافقت نکردند من هم سهم خودم را با قیمت خیلی ناچیز که حتی یک سوم قیمت واقعی هم نبود به انجمن واگذار کردم و به این ترتیب کل آن هتل به نام انجمن کشوری حمایت از جذامیان سند خورد. از محل فروش آنجا شروع کردیم به ادامه ساخت و ساز؛ پس از آن مبلغ پنج میلیارد تومان وام تقاضا کردیم و انجمن تهران با این موضوع موافق نبود چرا که بعضی از اعضا، وام را حرام میدانستند این موضوع سه سالی طول کشید و در همین فاصله قیمت ملک و ساخت و ساز به شدت افزایش پیدا کرد و دیگر آن موقع مبلغ پنج میلیارد تومان برای تکمیل هتل کارساز نبود و وقتی تهران به وام گرفتن راضی شد به دوران دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد رسیدیم و پنج میلیارد وام را به سه و نیم میلیارد کاهش دادند و به این ترتیب کار را شروع کردیم.
زمانی که 2 قسط وام را پرداخت کردیم بانک تعهدش را نادیده گرفت و با اشکال تراشی ما را دچار مشکل کرد. کار به شکایت و دادگستری و استانداری رسید در خواست ما این بود بقیه پول را که در حد یک و نیم میلیارد تومان بود به ما پرداخت کنند تا تالارها را تکمیل کنیم و از محل در آمد آنها وام را تسویه کنیم. موضوع به استانداری ارجاع شد اما گفتند تهران باید تصمیم گیری کند.
فارس: یعنی مشکل در استانداری خراسان رضوی حل نشد؟
- خیر، گفتند باید تهران تصمیم گیری کند و از اختیارات استانی خارج است، این موضوع 6 تا هفت ماه طول کشید و تهران با مصوبه استانداری خراسان رضوی موافقت نکرد در این فاصله هر روز بهره بانکی برای ما اعمال میشد، ناچار شدیم ملک پاساژ را بفروشیم و اندوخته 700 میلیون تومانی انجمن حمایت از جذامیان مشهد هم که سود حاصل از کارهای اقتصادی ما بود و حدود یک میلیارد تومان قرض از آشنایان، همه را برای پرداخت اقساط وام بانکی پرداخت کردیم، کارشکنی بانک باعث شد 850 میلیون تومان دیرکرد پرداخت کنیم، 500میلیون تومان از این یک میلیارد تومان را انجمن کشوری حمایت از جذامیان پرداخت کرده بود، 500میلیون تومان هم خودم پرداخت کردم تا زودتر از زیر دین بانک خارج شویم و مجبور به پرداخت بهره دیرکرد نباشیم و ادامه ساخت هتل به این ترتیب تعطیل شد.
فارس: الان تصمیمتان برای هتل چیست؟
-الان تصمیم به فروش داریم تا این پول حاصل از فروش را برای خود جذامیان هزینه کنیم، یک عده از سردمداران انجمن حمایت از جذامیان مشهد فوت شده اند و طبعا یک سری تغییرات باید در ترکیب هیات مدیره صورت بگیرد، کارهای ثبتی که تمام شود هتل را میفروشیم و حساب طلبکارانی که برای تسویه وام بانکی کمکمان کردند پرداخت میکنیم و مابقی را خرج خود جذامیها میکنیم، البته یک تغییری در اساسنامه هم خواهیم داشت همانطور که اشاره کردم؛ جذام تقریبا در حال ریشه کنی کامل است بنابراین در اساسنامه ذکر میکنیم اولویت خدمت رسانی این انجمن در مورد مجذومان است و در مرحله بعد بیماران صعب العلاج از این حمایتها برخوردار شوند. اصل این پول چون متعلق به جذامیها و نذوراتی که مردم برای آنها انجام داده اند نیست، بنابراین مساله شرعی آن را هم پرسیده ایم و کار بلا مانع است.
فارس: یکی از گلایههایی که مجذومان دارند، جابجایی های مکرر آنها در سالهای پس از انقلاب است، نظر شما در این مورد چیست؟
- برای پاسخ به این سوال باید یک تاریخچه کوتاه بیان کنم؛ افراد جذامی که در گذشته معمولا هم در کودکی به این بیماری مبتلا میشدند بعد از اینکه بیماری شان بروز میکرد، بین 2 تا هفت سال در آسایشگاه قرنطینه میشدند تا بیماری از مرحله انتقال و سرایت به دیگران عبور کند. جذامیهای جوانی که از قرنطینه خارج میشدند، معمولا از طرف خانوادهها پذیرش نمیشدند و این طرد شدگی به اضافه آثار بدی که جذام بر جسمشان برجا گذاشته بود باعث میشد فرد دست به خودکشی بزند، پس بر اساس یک تجربه موفق سازمان بهداشت جهانی در هندوستان، «بهکده راجی» در نزدیکی پایه گذاری و به این ترتیب روستای خوش آب و هوا و آبادی برای احداث این بهکده توسط انجمن حمایت از جذامیان قبل از انقلاب در نزدیکی شهر بجنورد خریداری شد.
«بهکده راجی» که بعد از انقلاب به رضوی تغییر نام داد، در واقع یک دهکده بود که قبل از انقلاب در نزدیکی بجنورد برای جذامیها راه اندازی شد و همه امکانات لازم برای زندگی را داشت. این بهکده شامل 250 خانه، هتل، کارگاههای تولیدی و همه امکانات شهری بود.
جالب است بدانید که در بهکده راجی کارگاههایی ایجاد کرده بودند که زنهای مجذوم جوراب بافی میکردند و ارتش تمام جورابهای مورد نیازش در سراسر ایران را از کارگاههای این بهکده تامین میکرد.
در آن بهکده افرادی از جذامیها ساکن شدند که اهل کار و تولید بودند و آنهایی که در مشهد ماندند، مانند آنها نبودند و همین زمینه ساز مشکلات بعدی شد؛ اول انقلاب، ستاد ملی جذام بخاطر وابستگی به خاندان پهلوی منحل شد و چند سالی تقریبا مجذومان مشهد که در آسایشگاه محرابخان بودند، رها شدند و هیچ نهاد و سازمانی متولی امورشان نبود.
در همین دوران(بحبوحه سالهای اول انقلاب) متاسفانه آسایشگاه محرابخان مورد توجه منافقین قرار گرفت و هر روز با تحریک این افراد یک تظاهرات و شلوغی در آنجا که تازه جزو شهر شده بود راه میانداختند.
بنابراین شورای تامین خراسان، در آن زمان طی جلسهای تصمیم گرفت آسایشگاه محرابخان را تخلیه و افراد را به ساختمان بوعلی منتقل کند، این اولین جابجایی جذامیها بعد از انقلاب بود که البته به علت یک سری مسائل دیگر چند بار دیگر هم تکرار شد.
فارس: از آسایشگاه بوعلی بیشتر برایمان بگویید، شرایط مجذومین در آنجا چطور بود؟
- انتقال مجذومین به آسایشگاه بوعلی همزمان با تشکیل انجمن ما به عنوان شعبهای از انجمن کشوری حمایت از جذامیان در مشهد شد. ساختمان بوعلی قبل از انقلاب مرکز درمان معتادان بود و فضای خوب و بزرگی داشت که انصافا از آسایشگاه محرابخان خیلی بهتر بود. جذامیها به چند گروه تقسیم شدند، آنهایی که معلولیت خیلی شدیدی داشتند و امکان تشکیل خانواده نداشتند و مجردهایی که کس و کاری نداشتند به ساختمان بوعلی منتقل شدند اما آنهایی که خانواده داشتند و میتوانستند مستقل زندگی کنند از آسایشگاه مرخص کردند و برایشان حقوق ماهیانه در نظر گرفتند که از طرف آستان قدس و سازمان مبارزه با جذام تامین میشد. بودجه بوعلی هم از طرف سازمان مبارزه با جذام تامین میشد.
فارس: شما به عنوان انجمن حمایت از جذامیان چه نقشی در این شرایط داشتید؟
تعاملی که بین انجمن مشهد و این سازمان بوجود آمد و در سر و سامان دادن به آن مکان، بی دریغ کمک کردیم از نهالکاری و خیابان کشی تا جلب کمک خیرین همه را انجام دادیم تا مکان دلپذیری برای حدود 170 جذامی ساکن در آنجا مهیا شود، در این کار موفق هم بودیم تا جایی که سایر مجذومان هم که در خانههای خودشان زندگی میکردند روزها با فرزندانشان به آنجا می آمدند و آن محل برای همه مجذومان مشهد، تبدیل به یک تفریحگاه شده بود.حتی قصد داشتیم ساختمان جدیدی هم بنا کنیم اما وزارت بهداری آن زمان، اجازه نداد، بنابراین همان سالنهایی که مجذومین در آن ساکن بودند را با هزینهای بیشتر از احداث ساختمان جدید بازسازی کردیم و حتی برای مجذومینی که مزدوج شده بودند سوییتهای کوچکی در همان سالنها ایجاد کردیم.
یک جذامی تصادفی سه روز در بیمارستان رها شده بود
فارس: بحثهای بهداشتی و درمانی مجذومان در آسایشگاه بوعلی چطور ساماندهی شد؟ آیا وزارت بهداری وقت، فکری به حال این مساله کرده بود؟
-مجذومین با مشکلات جسمی فراوانی مانند زخمهای پوستی در دست و پا، مشکلات چشمی و عملهای جراحی که آثار جذام بر آنها تحمیل میکرد، مواجه بودند.
اگر چه وزارت بهداری آن زمان پس از تخلیه آسایشگاه محرابخان متعهد شده بود در صورت نیاز این افراد را در بیمارستانها پذیرش کند اما پرسنل بیمارستان حاضر به ارائه خدمات به این افراد نبودند و از مواجهه با آنها واهمه داشتند.
یک نفر از جذامیها بخاطر تصادف و به بیمارستان شهید کامیاب مشهد منتقل شده بود بعد از سه روز که ما رفتیم دیدیم که هیچکس حاضر نشده پای شکسته او را گچ بگیرد و گریه کرد و ظرفهای کثیف غذا که طی این مدت زیر تختش انباشته شده بود را نشان داد و گفت که پرسنل خدماتی حاضر نشدهاند به تختش نزدیک شوند و ظرفها را جمع کنند. شرایط خیلی بد آن بیمار مجذوم در آن روز، باعث شد تصمیم جدیدی بگیریم و یک درمانگاه کوچک با اتاق عمل مجهز در بوعلی احداث و تجهیز کنیم تا مسائل درمانی مجذومین با تعرفه های دولتی به آنها ارائه شود.
فارس: نیروهای پرستاری و خدماتی درمانگاه را چطور تامین کردید؟
-بعد از مدتی با خودمان فکر کردیم افراد ساکن در بوعلی که میتوانند کار کنند را بکار بگیریم و برایشان حقوق و بیمه پرداخت کنیم تا آینده هم دچار مشکل نشوند. از مجموع ۱۷۰ نفری که در آنجا بودند حدود 150 نفر را با قرارداد به کارگرفتیم به این ترتیب تمام خدمات پرستاری و نظافت درمانگاه را انجام میدادند. سازمان بهداری با بعضی پزشکان هم قرارداد بست و بحث درمان مجذومان سر و سامان گرفت. تعدادی از نیروها برای بحث های مختلف خدماتی و نظافت مانند آرایشگر زنانه و مردانه و کفاشهایی که بتوانند برای پاهای تغییر شکل داده مجذومان کفش بدوزند را از بین خود مجذومان آموزش دادیم و بکار گرفتیم و بیمه بازنشستگی برایشان برقرار کردیم.
فارس: جابجایی های بعدی مجذومان چطور اتفاق افتاد؟
-در دوره ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی در پی تغییراتی که در ساختار وزارت بهداشت اتفاق افتاد سازمان مبارزه با جذام منحل شد و مرکز بوعلی تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی مشهد قرار گرفت و به این ترتیب تعامل انجمن حمایت از جذامیان با مرکز کمتر شد. دانشگاه علوم پزشکی مشهد وقتی آنجا را تحویل گرفت با 150 کارمند جذامی مواجه شد و باید برای این موضوع فکری میکرد، بنابراین تعدادی از آنها را به عنوان نیروهای خدماتی به بیمارستانها بردند و آن تعدادی که برایشان کارآیی نداشتند را بازنشسته کردند و به این ترتیب تعداد زیادی از مجذومان یا همسرانشان بازنشسته تامین اجتماعی هستند. یک عده هم که خودشان پرسنل آسایشگاه محرابخان بودند که آنها هم بازنشسته شدند و عملا طبق لیستی که ما داریم بیش از 60 تا 70 درصد مجذومان مشهد حقوق بازنشستگی تامین اجتماعی دریافت میکنند.
زمانی که سازمان جذام منحل شد و بوعلی تحویل دانشگاه علوم پزشکی شد 60-70 نفر معلول باقی مانده بودند و دانشگاه علوم پزشکی تصمیم گرفت این افراد را به بیمارستان طالقانی مشهد در جاده سنتو منتقل کند، حدود 50 نفر به بیمارستان رفتند اما بقیه نرفتند. اقدامی که ما در آن زمان کردیم با رایزنیها و پیگیریهایی که با کمیسیون بهداشت و درمان و نهاد ریاست جمهوری وقت کردیم باعث شد شخصی برای انجام مطالعات و تحقیقات این موضوع به مشهد بیاید؛ وی پس از بررسیهایش به این نتیجه رسید که انتقال جذامیها به بیمارستان طالقانی کار درستی نبوده و مرحوم هاشمی رفسنجانی که رییس جمهور وقت بود دستور داد این افراد را مجدد به بوعلی برگردانند، اما این دستور همزمان با تغییر دولت شد و به نتیجه نرسید. از طرفی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در اثر این فشارها قول و قرارهایی داد،حتی گفت بیمارستان شهید هاشمی نژاد در اختیار مجذومان باشد و یک درمانگاه کنار آسایشگاه احداث میکنیم برای خدمت رسانی به مجذومان، اما ما در انجمن وقتی دیدیم تعداد 60-70 نفر فقط باقی مانده اند تعامل کردیم و بر همین اساس قرار شد دانشگاه علوم پزشکی برای این افراد یک مستمری ماهیانه برقرار کند. ما این پول را فقط به مجذومانی میدهیم که تامین اجتماعی ندارند؛ این مبلغی که دانشگاه ماهانه به انجمن پرداخت میکند تا به جذامیها بدهیم حدود چهار تا پنج میلیون است.
فارس: این پول را چطور بین مجذومین تقسیم میکنید؟
- ما این پول را فقط به افرادی میدهیم که بازنشستگی تامین اجتماعی ندارند، که تعدادشان شاید در کل 100 نفر باشد، همانطور که پیش از این هم اشاره کردم تعدادی از مجذومین جزو کارمندان وزرات بهداشت بودند و الان حقوق بازنشستگی کافی دریافت میکنند و خانه و زندگی دارند طبق بررسی که ما انجام دادیم اکثر این افراد خانه هم داشتند و فقط یکی دو نفر نداشتند برای یک نفرشان که خیلی عیالوار بود و وضع خوبی نداشت یک خانه از دادستانی گرفتیم و این باعث اعتراض بقیه شد با وجودی که خانه داشتند اعتراض کردند و چون خانههای آن مناطق بیشتر قولنامهای است تصور میکردند ما نمیدانیم و راحت میتوانستند انکار کنند و بعد افراد بدون خانه را شناسایی کردیم که حدود 40 نفری بودند برای این کار بانی خیر پیدا کردیم و طوری برنامه ریزی کردیم که خودش برای اینها خانه میخرید یا در تعمیر و بازسازی خانههایشان کمک میکرد و هیچکس متوجه نمیشد از طرف انجمن است و به این ترتیب همه آنها طی پنج سال صاحب خانههای کوچکی شدند.
فارس: آیا از مجذومینی که در مجموعه ۲۰ دستگاه(خیابان وحید ۸) هم زندگی میکنند، کسی خانه دارد؟
- تعدادی از کسانی که الان در 20 دستگاه خیابان وحید 8 هستند، کارمند بودهاند ولی خانه ندارند اما بعضی از آنها حتی 2 خانه دارند و در آنجا ساکنند چرا که افراد خیر برای کمک به آنجا مراجعه میکنند و در واقع زندگی در این منطقه برایشان منفعت دارد. در مجموع از این 34 نفر هم 6 نفر حقوق بازنشستگی تامین اجتماعی دارند، 11 نفر منزل شخصی دارند، 10نفر کلا مجذوم نیستند بلکه فرزند، همسر یا حتی نوه مجذوم هستند بعد از مرگ پدر یا مادر مجذومش در واحد را قفل کرده و به آنجا رفت و آمد میکنند.
آنهایی هم که آنجا هستند اکثرا اگر حتی خودشان خانه نداشته باشند اما فرزندانشان شرایط نگهداریشان را دارند اما خودشان قبول نمیکنند.
ما مستمری افراد را هم اگر بیمه تامین اجتماعی نباشند برقرار نگه داشته ایم، خوار و بار و مواد غذایی را به صورت فصلی به همه جذامیها میدهیم و استثنایی وجود ندارد حتی در مورد کسانی که بازنشسته تامین اجتماعی هستند.
فارس: در لیستهای پرداختی به بعضی از جذامیها ماهیانه ۲۰ هزار تومان پرداخت میشود!
-علت این است که بنا بر درآمد و تمکن مالی که فرد دارد او را مستحق دریافت مستمری تشخیص ندادهایم، اما این مبلغ را پرداخت میکنیم تا اسمش از قلم نیفتد.
وسایل زندگی و خوارو بار چهار بار در سال به همه مجذومان داده میشود، کسانی که بیمه تامین اجتماعی نیستند به اندازه توان انجمن و تعداد افراد خانوار فرد مجذوم برایش مستمری تعیین شده که ماهیانه پرداخت میشود که مبالغ هم با توجه به تعداد افرادخانوار و اینکه فرد خانه داشته باشد یا نه، متفاوت است.
همچنین بخشی از هزینههای دارو و درمان افرادی که بیمه بانشستگی ندارند را هم پرداخت میکنیم به این ترتیب که با یکی از داروخانههای نزدیک به محل سکونت مجذومین ساکن در وحید 8 صحبت کرده ایم و قرار شده نسخههای پزشکی این افراد را تا سقف 50 هزارتومان ماهانه دارو بدهد و ما هم بصورت دورهای هزینهها را پرداخت میکنیم، همچنین کمک هزینه خرید عینک، سمعک، عملهای جراحی و دندانپزشکی این افراد که بیمه تامین اجتماعی ندارند را هم پرداخت میکنیم.
فارس: سازمان بهزیستی مسوولیتی در قبال افراد مجذوم ندارد؟
-اصل ماجرا این است که این افراد مجذوم را باید بهزیستی تحت پوشش قرار دهد، دولت هر ساله یک بودجه ای(۶۰۰ میلیون تومان) برای کمک به جذامیها در اختیار بهزیستی قرار میدهد و رد میشود چرا که این سازمان جذامیها را تحت پوشش نگرفته است. یک مدت با پیگیریهایی که کردیم این بودجه به سازمان جذام پرداخت میشد آنها هم مبلغی را در اختیار ما میگذاشتند ما به جذامیها پرداخت میکردیم و لیست پرداختی ها را به بهزیستی تحویل میدادیم اما کم کم آن بودجه را حذف کردند. ماجرا هم اینطور بود که یک نفر از همین جذامیهای وحید 8 رفت از ما شکایت کرد که انجمن این پول را مساوی بین افراد تقسیم نمیکند و مبالغ متفاوت است وقتی از ما توضیح خواستند به بهزیستی شرح دادیم که شرایط این افراد یکسان نیست بعضی حقوق بازنشستگی دارند و بعضی نه، همین بهانه سازمان بهزیستی شد و گفتند شما اصلا حق نداشتهاید به کسی که بازنشسته است چیزی پرداخت کنید، به این ترتیب پول را از انجمن قطع کردند و گفتند خودمان این افراد را شناسایی و پرداخت میکنیم، الان میگویند فقط به جذامیهایی این مستمری را میدهیم که معلول از کار افتاده باشند در صورتی که دولت این پول را برای همه جذامیها بلا استثنا در نظر گرفته کسی که جذامی است ولو اینکه معلول و از کار افتاده هم نباشد ولی به خاطر آثاری که جذام بر جسم و ظاهرش به جا گذاشته کسی به او کار نمیدهد و نمیتواند زندگیش را مستقل اداره کند؛ متاسفانه سازمان بهزیستی خراسان رضوی هم نه توجیه است و نه برای این بودجه از تهران پیگیری میکند.
فارس: با توجه به اینکه اولین متولی ساماندهی مجذومان، آستان قدس رضوی بوده و برای این کار موقوفه هایی در گذشته اختصاص داده، الان در چه حد کمک میکند؟
- کمکهای آستان قدس رضوی قبلا مبلغی حدود 120 هزار تومان را ماهانه به سازمان جذام میداد از زمانی که آن سازمان منحل شد پول را به ما میدهند بعد از مدتی با پیگیریهایی که انجام دادیم مبلغ به 300 هزار تومان رسید و این اواخر به مبلغ 500 هزار تومان رسید اما از سال گذشته ما هیچ دریافتی از آستان قدس نداشتهایم در واقع از زمانی که تولیت فعلی آستان قدس آمده مستمری انجمن حمایت از جذامیان قطع شده است.
آنچه از مرور تمام این مطالب بر میآید این است که؛ چرا سازمان بهزیستی در اختصاص اعتباری که دولت برای حمایت از مجذومان در نظر گرفته تنگ نظری دارد؟ آخرین باری که مدیر کل بهزیستی خراسان رضوی و تولیت آستان قدس رضوی به دیدار مجذومان رفتند و شرایط زندگی و زخمهای به جا مانده بر جسم و جان این افراد را از نزدیک و بی واسطه دیدند کی بود؟ راستی سازمان بازرسی کشور در چه صورت به پروندهای ورود میکند و کم کاری و قصور سازمانها و دستگاههای دولتی در حق مجذومان را کی قرار است بررسی کند؟ چرا بهکده رضوی که متعلق به مجذومان است و سالهاست به خاطر مدیریت ضعیف وضعیت نابسامانی دارد، مورد توجه هیچ نهاد نظارتی قرار نگرفته است؟ این همه غفلت و قصور جز ارائه تصویری بی تفاوت نسبت به مجذومان، قرار است چه رد پایی در تاریخ به جا بگذارد؟
======================
گفتوگو از: معصومه مومنیان
======================
انتهای پیام/ ۷۰۰۶۸/ح