اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  مسجد و هیئت

عشایر فارس در برابر کرونا چه کردند؟/ بانوانی که با تجربه اربعین روزی ۲ هزار ماسک دوختند

مستان جوذن، بانوی جهادگر قشقایی می‌گوید: چهار سالی است که در مسیر پیاده‌روی اربعین به زائران خدمت‌رسانی می‌کنیم. سال قبل با تعدادی از خانم‌ها ۴۰۰ بالش برای موکب دوختیم و امسال با همت همان‌ خیاط‌ها کارگاه دوخت ماسک راه‌اندازی شد.

عشایر فارس در برابر کرونا چه کردند؟/ بانوانی که با تجربه اربعین روزی ۲ هزار ماسک دوختند

به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، شاید آشنایی عمومی با فرهنگ عشایر، در حد دو واژه قشلاق و ییلاق باشد که در کتاب‌‌های مدرسه بود. خانم مستان جوذن، بانویی از ایل قشقایی است که زندگی‌اش با جهاد گره خورده ‌است. او در دوران کودکی، در کنار مادرش برای کمک به جبهه‌ها نان چانه می‌کرد و حالا به همراه خانواده و برادرانش، مدیریت مهدیه عشایر صدرا را بر عهده دارد. به بهانه خدمات و تلاش‌های جهادی دست‌اندرکاران این مجموعه، گفت‌وگویی او داشتیم تا بخشی از زندگی عشایر ایران‌زمین و تلاش‌های خودجوش آن‌ها برای مقابله با شیوع کرونا نمایش داده شود که در ادامه می‌خوانید: 

آشنایی با عشایر فارس

جوذن در معرفی خود از می‌گوید: «اصالتاً قشقایی و از طایفه شش بلوکی هستم. ۴۸ سال دارم و دارای مدرک کارشناسی ارشد فقه و حقوق هستم. برای دکتری هم قبول شدم، اما به علت فوت مادرم نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. هفت برادر و دو خواهر دارم و تقریباً از پانزده سالگی به همراه خانواده ساکن شیراز شده‌ایم. مثل عشایر زندگی نمی‌کنم، ولی زندگی و روحیه عشایری را حفظ کردم. از قدیم محوطه ییلاق‌مان محدوده شهرک صدرای فعلی در دره قره‌پیری و قشلاق‌مان منطقه لامرد بود. قبل از انقلاب تا دهه‌ هفتاد، عشایر مسیرشان کاملا مشخص بود. راحت می‌توانستند آمدورفت کنند. کم‌کم شهرهای مدرن‌ و جاده‌های عریض و طویل آمد. ورودی‌های شهرها، شهرک ساخته ‌شد و اطراف شهرها باغ‌ها و ویلاها برای شهرنشین‌هایی که بیشتر مرفه بودند. نتیجه‌اش این شد که راه‌های مال‌رو بسته شد و سالانه تصادفات زیادی گریبان‌گیر عشایر و دام‌هایشان شد. عشایر هم مدرن شدند؛ اسب، قاطر و شترشان را کنار گذاشتند و با وسایل نقلیه به روز خو گرفتند.»

در گذشته در این منطقه ۵۰ تا ۱۰۰ خانوار همزمان با هم کوچ می‌کردند اما هم‌اکنون تقریباً ۲۰‎ یا ۳۰‌ خانواده بیشتر نیستند. عشایر هم خودشان به کوچ علاقه دارند و هم اینکه دام‌هایشان کفاف زندگی شهری را نمی‌دهد. اگر به شهر بیایند، بیکار می‌شوند. بسیاری از خانواده‌های عشایر در حاشیه‌ شیراز شهرک‌نشین شدند و در حال حاضر دو سه ‌تا لیسانسه بیکار در خانه دارند.

نان‌هایی که به مقصد رسید

از قدیم‌الایام عشایر روحیه خاصی داشتند. اصلاً زیر بار زور نمی‌رفتند. رئیس‌علی دلواری به واسطه روحیه‌ بیگانه‌ستیزی عشایر بود که توانست انگلیسی‌ها را بیرون کند. هنوز هم که هنوز است قشقایی‌ها کینه‌ عجیبی از انگلیس‌ها به دل دارند.

جوذن در این باره می‌گوید: «انقلاب هم که شد، فکر می‌کنم اولین راهپیمایی مسلحانه‌ در ایران توسط همین عشایر قشقایی در فیروزآباد انجام گرفت. همه با بِرنو به خیابان‌ها آمدند. برادرم با انقلابیون بود و اولین بار همان‌جا سخنرانی کرد و باعث شد روز بعدش هم مردم برای یک تظاهرات دیگر به خیابان‌ها بیایند. جنگ که شروع شد، دوباره عشایر به میدان آمدند. برادرم با خیلی مردان دیگر راهی جبهه شد. حالا مسئولیت بیشتر به عهده خانم‌ها بود، آن هم زنان عشایر که خودشان چیزی کم از مردان ندارند. یادم هست مادرم با اینکه باردار بود، دائماً برای جبهه‌ها نان می‌پخت. هنوز ده سال نداشتم که کنار دستش چانه درست می‌کردم. خاله‌ها و عمه‌هایم هم پای ثابت بودند. نان‌ها که آماده می‌شد، بچه‌های سپاه عشایر یا پشتیبانی جهاد می‌آمدند نان‌ها را تحویل می‌گرفتند و به جبهه می‌بردند. هربار هم دسته کم یکی دو تا گوسفند هدیه می‌دادیم. یک بار برادرم از جبهه آمده‌ بود. تعریف می‌کرد که در عملیات بودیم و سه روز نان نرسید و حسابی گرسنه بودم. اهل کمپوت و کنسرو و این چیزها هم نبودم، بعد از سه روز نان آمد و روی آن نوشته بود اهدایی از شهرک سه‌راه مهدیه‌ شیراز. نانی که ما پخته بودیم، به دست برادرم رسیده بود.»

تاسیس مهدیه چندمنظوره برای اهالی

جوذن با اشاره به آنچه بعد از جنگ برایش رخ داد می‌گوید: «۱۶سالم بود که جنگ تمام شد. در شهرک صدرا و محل ییلاق ما مسجدی نبود. طوری بود که برای ختم قرآن، دعا و مراسمات باید به شهرک جوادیه می‌رفتیم. برادرم ایده‌ ساخت مسجد در شهرک پردیس را مطرح کرد و خودش زمینی خرید و ساخت‌وساز مسجد امام حسن(ع) را انجام داد. مجموعه‌ی فرهنگی- مذهبی مهدیه عشایر صدرا را سال ۱۳۸۶ تأسیس کردیم. ابتدا می‌خواستیم یک درمانگاه هم بسازیم و بقیه‌اش برای فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی باشد. اما وقتی بیمارستان پیوند اعضا به این شهرک آمد و بیمارستان شناخته‌شده‌ خاورمیانه شد، از ایده ساختن درمانگاه منصرف شدیم. غریب بودن مریض‌ها و همراهان‌شان که از شهرهای دور و نزدیک می‌آمدند و کنار خیابان چادر می‌زدند، جرقه‌ای بود تا سوله‌ای که از قبل ساخته ‌بودیم، تبدیل به خیریه‌ همراه بیماران کنیم. بیماران پیوندی قبل از اینکه بخواهند پیوند بزنند، یکی دو ماه باید بروند و بیایند و اغلب همراهان‌شان اسکان ندارند و از شهرها‌ و حتی کشورهای دیگر به اینجا می‌آیند.»

دیروز برای اربعین، امروز برای سلامت

شیوع کرونا در کشور گروه‌های جهادی بسیاری را برای کمک به مردم بسیج کرد. در میان عشایر نیز همین رویه برپا بود، جودن در این باره می‌گوید: «با یک گروه جهادی برای مبارزه با کرونا همکاری را شروع ‌کردم. موضوع را با ستاد نماز جمعه صدرا در میان گذاشتم. مسئول ستاد نماز جمعه به علوم پزشکی رفت و درخواست مجوز داد. با توجه به پتانسیل و فضایی که مجتمع داشت، پذیرفتند یک کارگاه مجهز دوخت ماسک‌ راه‌اندازی کنیم. فکر می‌کنم دومین مجوز شهر صدرا را ما گرفتیم. از سیزدهم فروردین با ده پانزده نفر از آقایان و خانم‌های موکب کار را شروع کردیم. ما تقریباً چهار سالی هست که در مسیر اربعین در عمود ۸۲۲، موکب عشایر جنوب کشور به میزبانی قوم قشقایی را برپا می‌کنیم. همین پارسال با ۵ نفر از خانم‌ها در مهدیه جمع شدیم و ۴۰۰ بالش دوختیم و برای موکب زائران اربعین فرستادیم. کم‌کم  بقیه شنیدند چه خبر است و حالا جمعیت ما به ۸۰ نفر رسیده ‌است.»

زیبایی‌های کار جهادی خودجوش

از همه قشر مردم در این کارگاه مشغول به کار هستند. خانم دکتری می‌آید و کارهای اتوکشی را انجام می‌دهد. معاون مدرسه‌ای با راننده‌اش می‌آید و جالب است که در اینجا کارشان برعکس است، راننده‌اش خیاطی می‌کند و معاون محترم کارهایی که او می‌گوید، انجام می‌‌دهد. جوذن می‌گوید: «برای صرف غذا دو تا میز گذاشته‌ایم. میز را هم یکی از همسایگان برایمان آورده است. میز خانم‌ها یک طرف و میز آقایان طرف دیگر. ۱۰ نفر ۱۰ نفر برای غذا می‌رویم. در این ۲۶ روز که این کار را شروع کرده‌ایم یکی از خانم‌ها با هزینه خودش هر روز غذا درست می‌کند و می‌آورد. بچه‌ها صبح تا صبح زیارت عاشورا و دعای توسل می‌خوانند. ماه رمضان هم جزءخوانی قرآن پخش‌ می‌کردیم. صلوات می‌فرستند و ذکر می‌گویند. همه با هم، حمد می‌خوانیم که زودتر این بیماری برطرف شود. من خودم هم کار دوختن انجام می‌دهم و هم مدیریت را به عهده دارم. ثبت ساعات ورود و خروج افراد را هم انجام می‌دهم.»

رزمایش همدلی

در این کارگاه روزانه حدود ۲ هزار ماسک تولید می‌کنیم که آن‌ها را میان عشایر و مردم شهرک صدرا پخش می‌کنند. جوذن در این باره می‌گوید: «در یکی از مجتمع‌های ضعیف‌نشین که حدود ۱۲۰۰ نفر جمعیت دارد، وقتی ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده توزیع کردیم، گفتند تا حالا هیچ کس به ما کمک نرسانده ‌بود و ما هم به خاطر نداشتن ماسک احتیاط می‌کردیم و از خانه بیرون نمی‌رفتیم.»

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول