خبرگزاری فارس- گروه رادیو و تلویزیون: هر برنامه موفق کودک، مثل وزیدن هوای تازه به زندگی بچهها میماند. وقتی هوای تازه به صورتمان میخورد احساس طراوت و تازگی میکنیم. اما در این میان آن برنامهای در رسانه موفق است که همان احساس طراوت هوای تازه را برای رشد ابعاد تربیتی و فرهنگی کودک نیز به همراه داشته باشد و هدف و ماموریت تربیتی خود را فراموش نکند.
طی 2 دهه اخیر جز انیمیشن ها، برنامه های کودکی که با محوریت عموها و خاله ها پیش بروند، کم نبوده اند. برنامه هایی که اتفاقا مخاطبان بسیاری هم داشته اند، اما آیا این برنامه ها نظیر هوای تازه عمل کرده اند؟ در حقیقت پرمخاطب بودن این برنامه ها همواره دلیلی بر رضایت مخاطبان هم نبوده است. چه بسا بسیاری از خانواده ها به دلیل عدم وجود گزینه دیگر فرزندان خود را پای این برنامه ها نشانده اند.
از جمله این برنامه ها می توان به برنامه عمو پورنگ اشاره کرد که این روزها نیز از شبکه دو سیما به روی آنتن می رود و پیگیری مشکلات موجود در محتوای آن از جمله درخواست هایی بوده که حدود 3هزار نفر از مخاطبان سامانه فارس من نیز پای آن را امضا کردهاند. در ادامه گذری خواهیم داشت بر محتوای این برنامه:
**دکورهای شاد
می توان گفت اکثریت برنامه های کودک از دکورهای شاد با رنگ های متنوع استفاده می کنند تا کودکان ارتباط بهتری با برنامه برقرار کنند. برنامه های عمو پورنگ نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. توجه به رنگ و دکور تا جایی اهمیت یافت که سازندگان برنامه عمو پورنگ در محله گل و بلبل و بچه محل، از استودیو خارج شدند و برای روایت داستان های خود یک محله ساختند.
**حضور کودکان
یکی دیگر از موضوعاتی که در این برنامه به چشم می آمد، حضور کودکان در استودیو بود. البته علی رغم اینکه کودکان دوست دارند در کنار دیدن شخصیت های محبوب خود، با آنها بازی کنند و یادگیری هم داشته باشند، معمولا در برنامه های عموپورنگ به دلیل حضور تعداد بالای کودکان این اتفاق نمی افتاد و تنها همراهی آنها با خواندن شعرها و سرودهای او صورت می گرفت.
**توجه به آموزش
موضوع آموزش را در برنامه های عموپورنگ نمی توان نادیده گرفت. شاید جز آشنایی کودکان با موضوع بازیافت و... مهمترین وجه آموزش را بتوان در فصل محله گل و بلبل یافت که به موضوع سواد رسانه ای اختصاص داشت و به کودکان و خانواده ها آموزش می داد که چگونه فضای مجازی را مدیریت کنند. اما در برخی قسمتها ماموریت و هدف آموزش به ضد آموزش بدل می شود. به عنوان مثال برفک در فصل قبلی برنامه برای فریفتن افراد در قالب شخصیت هایی نظیر زن چادری، معلم و ... در می آمد.
**کارکرد خانواده و حضور در اجتماع
یکی دیگر از موضوعاتی که در برنامه های عموپورنگ به چشم می خورد، تاکید بر خانواده است. او در کنار پدر و مادر و پدربزرگ خود زندگی می کند و در کنار مسئولیت های فردی و خانوادگی، به کودکان مسئولیت اجتماعی را هم آموزش می دهد. به صورتی که هر بار یک مشکل در محله آنها روی می دهد و آنها با کمک و همدلی به هم این موانع را برطرف می کنند.
**شخصیت هایی با کارکردهای نامشخص
علی رغم آنچه که درباره محاسن برنامه گفته شد، نمی توان شخصیت پردازی های نصفه و نیمه با کارکردهای اشتباه را نادیده گرفت. اینکه شهری طراحی شده و شخصیت هایی برای این موضوع طراحی شده، از نقاط قوت است اما به عنوان مثال این محله توسط 2 نگهبان به نام های گلدون خان و بلبل خان اداره می شود که بیشتر اوقات رویدادهایی به دلیل کم کاری و حواس پرتی آنها در حراست از محل روی می دهد و در نهایت هم پورنگ و اهالی محل مشکل پیش آمده را حل می کنند.
یا نانواهایی که حضور دارند، بیشتر بر پایه موسیقی کار می کنند و کودک در هر قسمت برای ورود آنها به قصه باید ابتدا شاهد پخش یک موسیقی از آنها باشد.
در عین حال هر قدر به طراحی شخصیت های محله گل و بلبل نزدیک می شویم، متوجه کم و کاستی های این محله میشویم. به عنوان مثال یکی از نقدهایی که هم به محله گل و بلبل هم به بچه محل که تفاوت مشهودی در ساختار با هم ندارند، عدم وجود اماکن و افراد مذهبی به عنوان نمادها و نشانه هایی از جامعه دینی است.
به عنوان مثال در بچه محل شخصیتی به نام راحت باش وجود دارد که همسر گلنار است. او شخصیت تنبل و فاقد احساس مسئولیتی است که در امور زندگی خود به هیچ چیز اهمیت نمی دهد و در بسیاری مواقع مشکلات او با همسرش دستمایه برنامه ای برای کودکان می شود.
**استفاده بی رویه از موسیقی مبتذل
وظیفه اصلی تولیدات کودک و نوجوان باید آموزش و یادگیری باشد؛ چون به گفته پژوهشگران دوره خردسالی، کودکی و نوجوانی، زمان آموزش است. هم آموزش رسمی و هم غیررسمی. هر گاه در رسانه، برنامه کودک و نوجوان تولید میشود، بیچون و چرا باید در راستای یادگیری باشد. برنامه موفق، برنامهای است که عنصر یادگیری هم در آن دیده شود.
اما یادگیری، نتیجه اثرگذاری است و تأثیرگذاری منوط بر باورپذیری ماجراها و حوادثی است که در برنامه روی میدهد. تأثیرگذاری نیز وابسته به آن خواهد بود که عناصر تشکیلدهنده برنامه با فضای ذهنی کودک کاملا آشنا و سازگار باشد.
در حقیقت برنامهای که تولید میشود باید با فضای ذهنی کودک هماهنگ و سازگار باشد. ضروری است آیتمهای برنامه، فضای ذهن کودک را بفهمند. اینها شامل داستان، دکور، مجری، عروسک، موضوع، نحوه ارتباط با مخاطب و... هستند.
موضوع هماهنگی با فضای ذهنی، خود به خود مخاطب را به برنامه پیوند میزند و برنامه، آیینه دلبستگیها و دوستداشتنیهای او خواهد شد.
یکی از نقدهای جدی که به برنامه بچه محل وارد است، استفاده بی رویه از موسیقی است. حالا که نقش برنامه های کودک در ساخت فضای ذهنی او تا این حد مهم است، پس به نظر می رسد سازندگان نیز به موضوع موسیقی باید اهتمام ویژه ای داشته باشند. هرچند سازندگان تلاش کرده اند از موسیقی های فولکوریک بهره ببرند، اما نمی توان ریتم تند و بعضا آن ور آبی این قطعات را نادیده گرفت. در کنار این نقطه ضعف، استفاده بی رویه از موسیقی از جمله دیگر آسیب های برنامه های عموپورنگ است. هرقدر کودکان به شادی و فضای شاد نیاز دارند، نباید فراموش کنیم که استفاده بی رویه از این موسیقی های مبتذل می تواند سلیقه و هوش موسیقایی آنها را در همین حد سخیف کند و روی آن تاثیر بگذارد.
نکته قابل توجه این است که ظاهرا موضوع استفاده بیش از حد موسیقی در برنامه های عموپورنگ فقط مختص به امروز نبوده و در سال 91 نیز یکی از روزنامه های سراسری کشور در نقد این موضوع نوشته است: برنامه «هزار و شصت و شونزده» که ظاهراً برای کودکان از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود در هفتههای اخیر به تدریج از فضای کودک و نوجوان دور شده و تبدیل به صحنه رقص و شوخیها و حرکات سخیف گردیده است. این روند که ابتدا با به کارگیری برخی تکیه کلامها مثل«چقدر خوشگلی تو» شروع شد در روزهای اخیر با اجرای ترانهای توسط مجریان اصلی برنامه دنبال گردید که شعر آن به وضوح برای اجرای دو صدایی توسط زن و مرد سروده شده است. یکی از عناصر این برنامه نیز که لب و لوچه رنگ شده دارد مکرر و با لحن معنیدار به کودکان حاضر در استودیو میگوید «حالا ده سال دیگه بیست سال دیگه تو مال منی» با توجه به کثرت موارد دیده شده در تلویزیون، سینما، تئاتر و سایر فضاهای فرهنگی به نظر میرسد جریانی در پی عادی سازی کامل اینگونه صحنهها در راستای حساسیت زدایی در جامعه و اخلاق زدایی مورد نظر دشمنان انقلاب و اسلام است و با تأسف باید منتظر امواج بعدی این برنامه وسیع ضداخلاقی نیز بود.
البته این موضوع مهم از چشم مخاطبان برنامه نیز دورنمانده و همان طور که پیش تر اشاره شد، حدود 3 هزار نفر از مخاطبان با ثبت نام در سامانه «فارس من» خواسته اند تا محتوای برنامههای کودک و نوجوان بازنگری شود.
در این کمپین آمده است:
متاسفانه در برنامه تلویزیونی عموپورنگ که اخیرا پخش میشود ، دیده میشود در کنار پیام های مثبت برنامه، نکات قابل تامل وجود که باید مسئولین مربوطه پاسخگو باشند و آن اینکه چرا باید در برنامه پر مخاطب عموپورنگ، از یک بازیگر عروسکنما استفاده شدهباشد.
واقعا عوامل طراحی پی چه دستورالعملی هستند؟
و دنبال چه پیام فرهنگی برای کودکان معصوم ما هستند؟
و از سوی دیگر تهیه و تنظیم سرود و ترانههای شاد کودکانه که حاوی پیامهای تربیتی و فرهنگی متناسب با فرهنگ اسلامی ایرانی باشد جای تشکر و تقدیر دارد ولی در برنامه اخیر عموپورنگ، متاسفانه از آهنگهایی که بیشتر به درد محافل خاص رقاصی و مطربی لهو و لعب میخورد، به شکل پررنگی استفاده میشود،که جای تامل دارد و باید از پخش چنین برنامه هایی جلوگیری کرد.
خبرگزاری فارس، در راستای ماموریت خود در پیگیری سوژه های مردمی، این سوژه را هم از طریق سازندگان برنامه و مدیران سازمان صداوسیما بررسی خواهد کرد. شما هم به عنوان مخاطب دغدغهمند خبرگزاری فارس می توانید به لینک سوژه مورد نظر بروید و از این سوژه حمایت کنید.
انتهای پیام/