اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

زنده‌ام که روایت کنم/ چقدر خوب است بدانیم همت چطور همت شد

انتشار همپای صاعقه نام او را سر زبان‌ها انداخت.همپای صاعقه، کتابی تاریخی و شرحی مستند از نحوه تشکیل لشکر ۲۷ محمد رسول‌ا... بود که مورد توجه رهبری هم قرار گرفت.

زنده‌ام که روایت کنم/ چقدر خوب است بدانیم همت چطور همت شد

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم نگاهی به زندگی و کارنامه گلعلی بابایی پژوهشگر و نویسنده حوزه دفاع مقدس داشته است که این روایت در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

یک زندگی ساده، خیلی ساده. درست مثل زندگی همین حالایش. از روستای برار در چالوس شروع شده، هفتم مهر سال 1339. بعد هم آمده تهران. تهران سال 1348 با همان کوچه و پس‌کوچه‌های خاکی امامزاده عبدا... و سپس محله جی. سال‌ها درس خواندن و کار کردن همزمان، بعدتر هم پیوستن به انقلاب. آمد و شد به مسجد جواد‌الائمه و گذشتن و گذشتن از سال‌ها تا رسیدن به زمستان 1361. همان زمستانی که پای گلعلی بابایی را به جبهه باز کرد.
او اولین بار 15 ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه شد و چنان دلش گیر کرد که تا پایان جنگ به مدت 55 ماه در مناطق عملیاتی ماند. چند بار هم مجروح شد، اما کوتاه نیامد و دل نکند از میدان. پس از پایان جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۹ همراه تعدادی از پیشکسوتان جنگ، گروه تفحص شهدا را در لشکر۲۷ محمد رسول‌ا... تشکیل داد. احتمالا افراد خیلی کمی می‌دانستند او در روزهای جنگ، زیر آتش گلوله و خمپاره، دفتر روزانه‌اش را از خودش جدا نمی‌کند و هر روز می‌نویسد آنچه را پیرامونش اتفاق می‌افتد.
دفترهایی که شده بودند هفت جلد قطور و بعدتر در قالب دو کتاب به نام‌های نقطه رهایی و غربت هور چاپ شدند. همین اتفاق ساده روزانه‌نویسی کم‌کم او را به نوشتن از دفاع مقدس واداشت و وارد کارهای پژوهشی این عرصه شد. اول با زندگینامه‌نویسی شروع کرد و بعد رسید به نوشتن از یگان‌های نظامی و عملیات.

چند اثر از 38 اثر شاخص

انتشار همپای صاعقه در آبان 1379 نام او را سر زبان‌ها انداخت. او کتاب را با همکاری حسین بهزاد و بعدتر هم جلد دومش را با نام ضربت متقابل به تنهایی نوشت. همپای صاعقه، کتابی تاریخی و شرحی مستند از نحوه تشکیل لشکر ۲۷ محمد رسول‌ا... بود که مورد توجه رهبری هم قرار گرفت و بر آن تقریظ نوشتند و او را با شوخی شیرینی «آقای گل» خطاب کردند.
در ادامه مسیر، رهبری بر کتاب‌های دیگری از این نویسنده هم تقریظ نوشتند. پس از این دو کتاب بابایی و بهزاد به توصیه سردار شهید حسین همدانی، مجموعه روایت انصار را شروع کرده و دو کتاب به نام‌های از الوند تا قراویز و بهار 82 را منتشر کردند.
بابایی هرچند درگیر کارهای مطبوعاتی شد، اما هرگز نوشتن جدی برای دفاع مقدس را فراموش نکرد. سرلشکر محمدعلی جعفری در نیمه دوم سال ۱۳۸۸ خاطرات خود را از کودکی تا مقطع آزادسازی خرمشهر برای او و بهزاد روایت کرد تا این دو نویسنده همکار، کتاب کالک‌های خاکی را بنویسند.
بعدتر هم در پاییز ۱۳۹۱، وقتی سردار محققی، فرمانده گردان حبیب‌بن‌مظاهر در سه سال پایانی جنگ، به گلعلی پیشنهاد کرد تاریخچه این گردان را بنویسد، او با کمال میل پذیرفت و دو کتاب گردان نهم و حبیب؛ تولدی دیگر را نوشت. کتاب سوم و پایانی کارنامه عملیاتی این گردان خواهد بود.
پس از شهادت سردار حسین همدانی، گلعلی بابایی برای ادای دین به این شهید، طی تلاشی شبانه‌روزی، کتاب پیغام ماهی‌ها را-که سرگذشت‌نامه شهید همدانی است- به چهلم شهید رساند. این کتاب، پنجمین شماره از مجموعه بیست‌وهفت در ۲۷ محسوب می‌شود. این کتاب دربرگیرنده روایت دست اول سردار شهید حسین همدانی از ولادت تا مقطع تودیع وی از فرماندهی تیپ ۳۲ انصارالحسین (ع) در پاییز ۱۳۶۴ است. پیش از این کتاب، همکار و همراه همیشگی گلعلی یعنی حسین بهزاد بخشی از زندگی شهید همدانی را در کتاب مهتاب خیّن روایت کرده بود که در این کتاب از آرشیو آن استفاده شده است.

مردی از وسط میدان جنگ

بابایی در سال‌های فعالیت خود تاکنون 38 کتاب در حوزه دفاع مقدس منتشر کرده‌است، از آثار زندگینامه‌ای تا گردان‌نویسی‌های درخشانی که سندهای تاریخی مهم و جالبی محسوب می‌شوند از شیوه اداره جنگی هشت ساله که بر ایران تحمیل شد و مردانه از رزمنده‌های وطنی شکست خورد.
بابایی هنوز هم می‌نویسد، هنوز هم مشغول است و مسیرش را ادامه می‌دهد. او را می‌توان در زمره مردانی دانست که همه این سال‌ها تلاش کردند قهرمان ایران معاصر، رزمنده‌هایی که پای ایران ایستادند، فراموش نشوند.
خیلی‌ها از این راه و مسیر نوشته‌اند، اما نوشته‌های گلعلی بابایی بوی جنگ می‌دهد، بوی کلمه‌های مردی که ایستادن مقابل دشمن را با تمام وجود خود درک کرده است. مردی که واقعا گل است؛ گلی که در کنار بوی تند باروت زنده مانده و به امروز رسیده تا به کاغذها جان بدهد...

جایزه‌ها

کتاب‌های همپای صاعقه، ضربت متقابل، آن سه مرد، بهار ۸۲، ماه همراه بچه‌هاست، تا آوردگاه الهاله، قلمی به رنگ خاک، شراره‌های خورشید پیغام ماهی‌ها و گردان نهم در جشنواره‌های مختلف ادبی، به عنوان کتاب‌های برتر شناخته شده‌اند.

تقریظ‌های رهبری

همپای صاعقه، ضربت متقابل، از الوند تا قراویز، ققنوس فاتح، کالک‌های خاکی و گردان نهم مورد تقریظ، تفقد و توجه مقام رهبری قرار گرفتند. وقتی تقریظ رهبر انقلاب بر همپای صاعقه منتشر شد این کتاب از هشت‌سال مهجوربودن درآمد و ناگهان ناشران مختلفی برای چاپ این کتاب در تیراژ گسترده، اعلام آمادگی کردند.

گفتگو با مرد روایت‌های دفاع مقدس

حالا بعد از یک عمر فعالیت هنری، شناخت‌نامه‌ای درباره این پژوهشگر منتشر شده که مطالعه آن نشان می‌دهد بابایی چه مسیر پرفراز و نشیبی را با آرامش و صبوری طی کرده تا اسناد مربوط به هشت سال جنگ تحمیلی، پربارتر و قطورتر شود؛ هر چند خودش هیچ ادعایی ندارد و معتقد است تنها کاری را انجام داده که به‌عنوان یک ماموریت مهم بر دوش خود احساس می‌کرده است. با او درباره این مسیر و همچنین آثار ارزشمندی که منتشر کرده است، گفت‌وگو کردیم.

برای خودم یادداشت می‌کردم

- همه چیز از تصمیم ساده من برای ثبت وقایع شروع شد؛ نه فکری در ذهن داشتم و نه آینده را پیش‌بینی می‌کردم. فقط می‌خواستم روزگارم، دیده‌ها و شنیده‌هایم را در جبهه ثبت کنم. شروع کردم به نوشتن، چه وقتی پشت جبهه بودم، چه در خط مقدم، چه شب‌های عملیات. فرقی نداشت کجا بودم و چه اتفاقاتی در جریان بود. هر آنچه می‌توانست خاطره باشد را برای خودم یادداشت می‌کردم با تاریخ و ساعت وقوع رویدادها.


- وقتی جنگ تمام شد، من کلی خاطره ثبت شده داشتم که برای دل خودم و یادآوری روزهای جنگ نوشته بودمشان، نه برای تبدیل شدن به کتاب یا هر چیز دیگری، اما سرنوشت چنین مقدر کرد که بعد از جنگ در حوزه هنری دفتر ادبیات و هنر تاسیس شود و مرتضی سرهنگی و هدایت‌ا... بهبودی و همکارانشان آستین بالا بزنند برای گردآوری خاطرات هشت سال دفاع مقدس.

آغاز راه از «نقطه رهایی»

- وقتی دفتر ادبیات فراخوان داد، عده‌ای خاطراتشان را به صورت شفاهی تعریف کردند و من هم دفترچه‌هایم را تحویل دادم. دفترچه‌ها تازگی و جذابیت داشت و خیلی زود این روزنوشت‌ها به شکل کتاب منتشر شدند؛ کتاب «نقطه رهایی». این نقطه آغاز راهی بود که من در آن گام برداشتم.

- بعد از آن در لشکر 28 مشغول شدم و کارم فرهنگی بود. مسیری که به نقطه رهایی آغاز شده بود را ادامه دادم. ثبت وقایع برایم اهمیت پیدا کرد، چون خاطرات من در واقع مشاهدات یک نفر از جنگ بود. در جنگ مردان بزرگی بودند مانند شهید همت، متوسلیان، کریمی، نوری و خیلی‌های دیگر که باید درباره آنها می‌نوشتیم. خلأیی احساس کردم و اینجا بود که تاریخ‌نگاری دفاع مقدس اتفاق افتاد باز هم بی آنکه به دنبال رقم زدن اتفاق مهم یا بزرگی باشم.

چقدر خوب است بدانیم همت چطور همت شد

- بعد از انتشار کتاب‌هایی مانند همپای صاعقه، ضربت متقابل، شراره‌ خورشید و کتاب‌های دیگر تا این آخری که کوهستان آتش نام ‌دارد و در حال انتشار است، به این نتیجه رسیدم که باید از کلی‌نویسی فاصله بگیریم و کمی جزئی‌تر به جنگ و آدم‌ها و اتفاقاتش نگاه کنیم. چقدر خوب است که بدانیم همت چطور همت شد یا متوسلیان یا دیگران. این شد که نگارش زندگینامه شهدا اهمیت پیدا کرد و درباره فرماندهان جنگ نوشتم.

- ماحصل سال‌های زندگی من بعد از سال‌های جنگ، حدود 38 کتاب است که اگر چه زبان ساده و نثر داستان‌گونه دارند اما تاریخ را شرح می‌دهند و مستند هستند. بخش‌های زیادی از روی نوارهای جلسات پیاده شده‌اند، از اظهاراتی که از بی‌سیم‌ها ضبط شده‌اند و مو لای درزشان نمی‌رود. این مجموعه، گنجینه زندگی من است و از انجامشان احساس رضایت می‌کنم، چون ادای دین است به کسانی که در جنگ حضور داشتند و نیز ماموریت من است. شاید اصل ماجرا همان باشد که آقای قرایی در این شناخت‌نامه نوشته است: داستان ممانعت فرمانده گردان حبیب ‌بن مظاهر برای حضور من در عملیات خیبر و آن دست ردی که به سینه‌ام زد تا برگردم و ماموریتم را به انجام برسانم.

قرایی از تبار حبیب می‌گوید

از تبار حبیب، روایت روزهای جهاد نویسنده‌ای است که یک روز در خط مقدم جبهه‌های نبرد پیش رو بود و حالا در خاکریز کتاب، علمداری می‌کند. به این مناسبت با حسین قرایی، نویسنده از تبار حبیب گفت‌وگو کرده‌ایم تا شخصیت بابایی را بهتر بشناسیم.

- گلعلی بابایی از کسانی است که در حوزه مستندنگاری طرح نویی در انداخته است. او به همراه حسین بهزاد از کسانی هستند که در حقیقت ژانر لشکرنویسی را جدی گرفتند. نثر گلعلی بابایی با بسیاری از نویسنده‌های این حوزه تفاوت دارد و از جهات بسیاری متمایز است. شاید گاهی زبان نوشته‌های بابایی به علت استفاده از تعابیر و اصطلاحات مربوط به ادوات جنگی، پیچیده و غامض باشد، اما نثر او و سبک نوشتاری منحصر به فردش در حوزه ادبیات پایداری بسیار قابل تامل و حائز اهمیت است.

- بابایی کتابی در همین ژانر مستندنگاری و زندگی‌نامه‌نویسی (زندگی‌نامه‌-مستند) دارد با عنوان «ماه همراه بچه‌هاست». این کتاب درباره شهیدمحمدابراهیم همت است و در این کتاب می‌توان تمایز بابایی در سبک نوشتاری را به وضوح بررسی کرد. کتابی با فضای بدیع در مستند پرتره شخصیت بزرگی مثل شهید همت که بیان خاطرات و تاریخ زندگی این شهید بزرگوار با زبانی بسیار هنرمندانه در آن روی داده است.

به این الگوها نپرداختیم

- اگر ادبیات معاصر را به صورت یک بازه زمانی 99 ساله از 1300 تا 1399 ببینیم، تحقیقا باید گفت کمتر در جهت ضریب دهی رسانه‌ای به این دوستان ،گامی برداشته شده است. ما الگوها و اسوه‌های این‌چنینی را کمتر می‌شناسیم و کمتر به آنها می‌پردازیم...نه تنها در حوزه ادبیات و نشر، بلکه باید پرسید در حوزه سینما و رسانه‌های تصویری چه کرده ایم؟ به اعتقاد من، امروز باید از دستگاه‌های دولتی مطالبه کرد که بدانیم در این سال‌ها چند مستند پرتره درباره چهره‌ای مثل قیصر امین پور کار‌کرده اند؟ می‌خواهم بگویم وقتی می‌بینیم درمورد امثال گلعلی بابایی، سبک نویسندگی و سیره زندگی او اثری وجود ندارد، خودم مجبورم شش ماه وقت بگذارم و این کتاب جمع و جور را در حوزه تاریخ شفاهی ایشان کار کنم.

اگر مسؤولان تقریبا کاری نکنند، ما راحت‌تریم!

اگر مسؤولان در جهت حمایت حداکثری در نشر و ضریب دادن به تولیدات این‌چنینی کمک کنند،کار بزرگی انجام داده‌اند. درحقیقت اگر مسؤولان تقریبا کاری نکنند، ما راحت‌تریم! گاهی وقت‌ها بودجه‌هایی به طرح‌های تاریخ شفاهی اختصاص داده می‌شود که در نهایت به گونه‌ای دیگر خرج می‌شود، اما اگر مسؤولی بنای کارکردن در این حوزه را داشته باشد، بهترین جای فعالیت در این حوزه، آموزش و پرورش، حوزه هنری و وزارت ارشاد است.

- واقعا باید پرسید وزارت ارشاد در این عرصه چه کرده است؟ ما امروز می توانیم در استان‌های‌مان حداقل 10 چهره برجسته در حوزه‌های مختلف معرفی کنیم. اداره‌های کل ارشاد در سطح استان‌ها می‌توانند در این خصوص کارهای جدی کنند. البته جوان‌ها در این عرصه خودشان کار خود را می‌کنند. من برای نوشتن این مجموعه تاریخ شفاهی از کسی حمایتی نگرفتم.خودم مصاحبه کردم، خودم هزینه طرح جلد می‌دهم و ... و نتیجه‌اش این شده که امروز کتاب‌های تاریخ شفاهی من به 12 عدد رسیده است.  اما می خواهم بگویم خود ما هم کم‌کار شده‌ایم. کار کردن در این عرصه، مستلزم همت جدی و دلسوزی نسبت به ادبیات و زبان فارسی است.

انتهای پیام/

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول