به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، «شهید»؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد.
میخواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستارهها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای دینی باشد بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و شجاعت... «برگ سبزی، تحفه درویش»، «تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
تبرک لحظاتمان با شهید علىآقا علىبابایى:
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله در هم کوبنده ستمکاران و سلام و درود بر امام امت، خمینى بتشکن و درود بر شهیدان راه حق که با خون خود درس آزادگى و بندگى خدا را به ارمغان آوردند.
و سلام بر پدر و مادر و برادر و خواهر عزیزم هم اکنون که سلامت هستم خواستم چند کلمه صحبت کنم چون در جبهه حق بر علیه باطل میباشم لازم دانستم که چند کلمهاى بر روى کاغذ بیاورم من در یکى از روستاهاى دورافتاده همدان به نام رامیشان در تاریخ ۴۳/۱۱/۲ ، ۱۸ ماه رمضان شب جمعه دیده به جهان گشودم به لحاظ آنکه کاملا مذهبى هستم و از اقشار مستضعف جامعه هم به حساب میآیم از همان اوان کودکى به همراه پدرم به کار مشغول شدم تا کمکى به خانه کرده باشم تابستانها و روزهاى جمعه را کار میکردم و سایر اوقات به فراگیرى علم و دانش و درس میپرداختم تا سال ۱۳۵۷ که امواج توفنده انقلاب اسلامى سراسر میهن اسلامى ایران را در بر میگرفت دوشادوش برادران و خواهران مسلمان خود در راه به ثمر رسیدن انقلاب کوشش کردم.
از همان اوایل بعد از پیروزى انقلاب اسلامى عشق و علاقه شدید نسبت به فراگیرى تعلیمات نظامى پیدا کردم شبها پاس میدادم در این مدت با سلاحهاى مختلف آشنا شدم بسیار در تمرینات رزمى شبانه کوهنورى و دیگر برنامههاى آمادگى رزمى که از طرف بسیج سپاه ترتیب یافته بود شرکت کردم تا بتوانم در موقع لزوم از انقلاب اسلامى حراست کنم چون در تاریخ ۶۲/۳/۱۰ به ژاندارمرى همدان مراجعت کردم برگه آماده به خدمت دریافت کردم و در تاریخ ۶۲/۴/۱۸ به سربازى به عجبشیر بردند، پادگانى اسلامى مرکز آموزشى کد ۳، صندوق پستى ۴۶۴۳۳ بودیم بعد منتقل شدیم به تهران پادگان قصر تیپ ۸۵ منتقل تکاور ذالفقار صندوق پستى ۴/۹۹۹ بعد از رزمى تکاورى آشنا شدم بعد اعزام شدم اندیمشک تیپ ۵۸ منتقل تکاور ذالفقار گردان ۴ گروهان ۲ بعد در سنگرهاى ابوقریب بودیم و چندین بار براى ضربه زدن به لشگریان مزدور عراق شبها حملهور شدیم بسیاری از نفرات مزدور بعثى را به هلاکت رساندیم و تمام مهمات جنگى سالم به دست رزمندگان اسلام افتاد.
ایمان به خداوند مهربان تنها عامل پیروزى لشگریان اسلام در جبهههاى نبرد حق علیه باطل بود جبهه سراسر ایثار و معجزه و خلاصه سراسر الهى است و فرمانده ما هم امام زمان است، آنچه که تا کنون ما را به پیروزى رسانده و میرساند تنها نیروى ایمان رزمندگان اسلام است.
در خاتمه از تمام رزمندگان اسلام که در جبههها و پشت جبههها شبزندهداریهاى خود برادران مجروح خود و خانواده شهدا را یارى میکنند تشکر میکنم.
مطلب اصلى من این است که پیر جماران و رهبر مستضعفان جهان را یارى کنید او را تنها نگذارید و نماز جمعه را ترک نکنید.
پدرجان؛ مادر و خواهرانم را به تو سپردم بارى پدرجان به جای من نهجالبلاغه و قرآن بخوان و غمگین مباش.
امام عزیزمان را دعا کنید که ما پیروز میشویم انشاءالله فراموش نشود. سنگ قبرم از خودم تهیه شود. یادم آمد چند کلمه شعر خواندم در یک نوار درباره امام عزیزمان آن را گوش بدهید و غمگین مباشید.
خداحافظ التماس دعا دارم.
سرباز اسلام تکاور علیآقا علىبابایى
انتهای پیام/ 89001/