اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

نامه خوئینی‌ها شبیه خطابه اشعث‌بن‌قیس است/ سخن اشعث چراغ سبز به معاویه بود

نامه اخیر خوئینی‌ها به رهبر انقلاب بسیار با سخنرانی‌ای که اشعث‌بن‌قیس در جنگ صفین انجام داد و منجر به دو دستگی سپاه امیرالمومنین(ع) شد شباهت دارد!

نامه خوئینی‌ها شبیه خطابه اشعث‌بن‌قیس است/ سخن اشعث چراغ سبز به معاویه بود

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه «وطن امروز» یادداشتی درباره نامه اخیر موسوی خوئینی‌ها منتشر کرده است که متن آن در ادامه می‌آید.

نامه اخیر خوئینی‌ها به رهبر انقلاب بسیار با سخنرانی‌ای که اشعث‌بن‌قیس در جنگ صفین انجام داد و منجر به دو دستگی سپاه امیرالمومنین(ع) شد شباهت دارد!

اشعث در لحظات اوج درگیری با معاویه در جنگ صفین و در آستانه پیروزی، رهبری امیرالمومنین در جنگ را زیر سوال برد و گفت: «ای مسلمانان! دیدید که روز گذشته چه رخ داد و چگونه نسل عرب به نابودی گرایید! قسم به خدا! تا آنجا که خدا بخواهد عمر بر من گذشته است ولی هرگز مثل این روز را ندیده‌‏ام؛ حاضر به غایب اطلاع دهد. اگر ما فردا نیز به همین صورت ایستادگی کنیم، نسل عرب نابود خواهد شد و حرمت‏‌ها شکسته می‏شود. توجه کنید! من این سخن را از ترس مرگ نمی‏‌گویم. من مرد سالخورده‌‏ا‌ی هستم، از وضع زن‌‏ها و فرزندان، در وقتی که ما از بین برویم هراس دارم».

سخن اشعث چراغ سبز به معاویه بود

این سخن در حقیقت چراغ سبز و پاسخ مثبت اشعث به معاویه بود، زیرا محتوای این سخن همان تز معاویه بود که می‏‌خواست با بهانه قرار دادن تعداد زیاد کشته‏‌ها و خطر قطع نسل عرب و زوال بنیه دفاعی مسلمانان، آنها را از استمرار جنگ باز دارد و از این طریق خود و یارانش جان سالم به در ببرند ولی چون نمی‌‏توانست با زبان خود، حضرت و یارانش را وادار به پذیرش صلح کند، از نفوذ اشعث استفاده و نقشه خود را عملی کرد!

اشعث نیز با نفوذ کلام خود و به طور حساب‏‌شده، موقعیت بسیار حساس لیله..‏الهریر را که همه هراسان بودند و بیم مرگ آنها را تهدید می‏کرد، غنیمت شمرد و با سخنانش روحیه یمنی‌‏ها را برای استمرار جنگ ضعیف و در درستی کار امیرالمومنین تردید ایجاد کرد و بدین ترتیب اشعث به پایگاه دشمن در دل سپاه امیرالمومنین مبدل شد!

معاویه هم که از این ماجرا مطلع شد، حرکت اشعث را تأیید کرد. از «صعصعه» نقل شده است جاسوسان معاویه خطبه اشعث را برایش نقل کردند؛ او سخت حرف اشعث را تأیید کرد و گفت: «اگر ما فردا با یکدیگر روبه‌رو شویم، رومی‏‌ها بر زنان و فرزندان ما غلبه خواهند یافت و مردم فارس بر زنان اهالی عراق و فرزندان‌شان مسلط خواهند شد؛ و این چیزی است که صاحبان عقل و درایت آن را درک می‌‏کنند».

با سخنان اشعث، برای نخستین‌بار از درون سپاه حضرت، از زبان یکی از نیروهای خودی در ضرورت استمرار جنگ تردید شد و به طور طبیعی زمینه بازندگی در استمرار جنگ فراهم آمد. البته نباید فراموش کرد که 25 هزار نفر از کشته‏‌های صفین جزو سپاه حضرت بودند؛ از این جهت بستر نسبتا مناسبی برای پذیرش پیشنهاد صلح فراهم آمده بود.

از سوی دیگر جنگ به نقطه حساسی رسیده بود، به گونه‌‏ا‌ی که اگر جنگ فردای لیله..‏الهریر با همان جدیت ادامه می‌‏یافت، به پیروزی سپاه امیرالمومنین ختم می‏شد ولی در چنین شرایطی اشعث با سخنانش روند توقف جنگ را تسریع کرد. 

در لیله..‏الهریر ضربه سنگینی بر سپاه شام وارد آمده بود، به گونه‌‏‏ای که اگر عملیات سپاه امیرمؤمنان فردا به همان صورت ادامه می‌‏یافت، کار معاویه یکسره می‏شد. چون از مدت‏ها قبل روحیه شامیان روز‌به‌روز از دست رفته بود و عملیات لیله..‏الهریر در حقیقت حمله‏‌ای سنگین به یک لشکر نیمه‌‏جان به حساب می‌‏آمد که جان سپاه شام را به لب رسانید و تا پیروزی قدمی بیش نمانده بود.

از این رو امیرالمومنین(ع) صبح لیله..‏الهریر طی خطبه‌‏ای خطاب به یاران‌شان فرمودند: «أیها الناس! إنّه قد بلغ بکم و بعدوّکم الأمر إلی ما ترون، و لم یبق من القوم إلا ‏آخر نفس، فتأهبوا رحمکم الله لمناجزه عدوّکم غداً، حتی یحکم الله بیننا و بینهم و هو خیر الحاکمین؛ ای مردم! کار شما با دشمن‌تان به اینجایی که مشاهده می‏‌کنید رسیده و برای شامیان غیر از نفس آخر باقی نمانده. خدا رحمت‌تان کند! خودتان را برای پیکار با دشمن آماده کنید؛ خدا بین ما و شما حکم کند؛ او بهترین حکم‌کنندگان است». 

نامه خوئینی‌ها از روی دلسوزی نیست

از این جهت نامه اخیر خوئینی‌ها به رهبر حکیم انقلاب نه از روی دلسوزی، بلکه برای کلید زدن فتنه جدیدی است. فتنه آبان گذشته به دلیل فقدان رهبری، شکست خورد اما فتنه‌گران از تجربه آن شکست درس گرفته و با اندوختن تجربه سال 88 درصدد ایجاد و مدیریت فتنه جدید هستند، همان فتنه‌ای که حجاریان چندی قبل وعده‌اش را داده بود. 

شرایط اجتماعی حساس کنونی، فشار حداکثری دشمن، وضعیت بشدت نابسامان اقتصادی و وخیم شدن شرایط کرونایی، به‌اضافه احتمال اعمال محدودیت کرونایی بعد از عادت مردم به بی‌خیالی اجتماعی، فتنه‌گران را برای برپایی فتنه امیدوار کرده است. آنان گمان می‌کنند جامعه نیاز به یک جرقه دارد. نامه سرگشاده مرد خاکستری فتنه 88 به مقام معظم رهبری نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.

آنها انتظار دارند برخی علمای حوزه علمیه قم تحت تأثیر قرار گرفته و از این نامه به ظاهر دلسوزانه حمایت کنند ولی «و مکروا و مکر‌الله و‌الله خیر‌الماکرین»؛ خداوند برترین مکر‌کنندگان است و مکر مکاران را از بین خواهد برد و ملت شریف و بصیر ایران فریب این خدعه‌گران را نخواهند خورد و با استقامت و بصیرت بی‌نظیر خود، با ایستادگی در برابر فشارهای دشمن خارجی و مبارزه با خواص اهل لغزش داخلی و تحمل قصور و تقصیرهای مسؤولان داخلی، در کنار رهبری به سوی سازندگی، پیشرفت و فتح قله‌های پیروزی پیش خواهند رفت. 

جناب آقای خوئینی‌ها! آن زمان که دولت کارگزاران توسعه و الگوی پیشرفت نظام‌های سرمایه‌داری را پیش روی خود قرار داد و ارزش‌های انقلاب زیر ارابه طرح توسعه آنان مورد حمله قرار گرفت و مقام معظم رهبری می‌فرمودند توسعه با عدالت باید باهم باشد و توسعه غربی را رد می‌کردند، چرا شما برای حفظ ارزش‌ها و جلوگیری از پیدایش ثروت‌های باد آورده دم برنیاوردید؟!

آقای خوئینی‌ها! آن زمان که خاتمی‌ رهبر اصلی جبهه مشارکت دم از جامعه مدنی می‌زد و می‌گفت هرگاه آزادی با دین روبه‌رو شد دین شکست خورد و با این جملات جوانان را به سوی اعتقادات و ارزش‌های دنیای مدرن دعوت می‌کرد و در ارتباط با نامحرمان تساهل روا می‌داشت، چرا دم فرو بسته و برای فرهنگ دینی جامعه اظهار نگرانی نکردید؟!

دریغ از یک تذکر به مسؤولان دولتی از طرف شما!

آقای خوئینی‌ها! آن زمان که آقای روحانی راه‌حل همه مشکلات را به برجام گره زد و حتی طرح مسکن مهر را به تعطیلی کشاند، شورای انقلاب فرهنگی را فشل کرد، سند 2030 را در مسیر اجرا نهاد و رهبر انقلاب می‌فرمودند من به مذاکره و برجام خوشبین نیستم و خط قرمزهایی برای تصویب آن در مجلس ترسیم کردند که بدان‌ها توجه نشد، شما دل‌تان برای فرهنگ جامعه نسوخت و دریغ از یک تذکر به مسؤولان دولتی از طرف شما. 

چرا در دورانی که دولت دست حزب کارگزاران بود به مسأله عدالت و فرهنگ دینی بی‌توجهی می‌شد یا در دورانی که دولت دست حزب مشارکت بود و ابتذال اخلاقی و تفکر لیبرالیسم و مدرنیسم و سکولاریسم، آزادی‌های بی‌حد و مرز و جامعه باز در جامعه ترویج می‌شد، یا در دورانی که دولت دست جریان اعتدال افتاد و غرب را تنها نقطه امید و آمریکا را کدخدای عالم معرفی کرد و برجام تنها راه نجات ملت از بحران‌ها معرفی شد، یک نامه یا خطابه از سوی شما درباره این انحرافاتی که بخش بزرگ مشکلات کشور از همین سیاست‌های غلط بود، دیده یا شنیده نشد؟!

چرا شما که دلسوز ملت ایران هستید نه‌تنها در تمام این مدت دم فرو بستید، بلکه زمانی که زمینه التهاب در جامعه فراهم شد بر تنور اختلاف و التهاب دمیدید؟! چرا در فتنه 88 در حالی که بخوبی می‌دانستید آن شمار کلان تقلب در سیستم انتخاباتی ایران ممکن نیست بر تنور تقلب دمیدید و با امضای اطلاعیه مجمع روحانیون مبارز مردم را دعوت به اعتراض خیابانی کردید و حتی وقتی در روز عاشورا فتنه‌گران به عزاداران حمله کردند دم فروبسته و این حرکت ضد امام حسین(ع) را محکوم نکردید؟! 

اما درباره مدعای دوم جناب حجت‌الاسلام خوئینی‌ها باید گفت طبق قانون اساسی، بخش معظمی ‌از امورکشور تحت تمشیت قوه مجریه و بعد قوای مقننه و ‌قضائیه اداره می‌شود، به طوری که ورود رهبری در تصمیمات 3 قوه خلاف قانون و عرف است و از منظر برخی همگنان حضرتعالی نوعی استبداد و خلاف رویه حکومت مردم‌سالاری است، چنانکه در گذشته ورود موردی مقام معظم رهبری در تمشیت امور، از سوی همفکران شما مورد نقد قرار گرفته است به طوری که روزنامه‌های اصلاح‌طلب مملو از انتقاد از ورود رهبری در اداره امور است.

نویسنده: احمد اسدی‌کارگر‌

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول