اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  رسانه

سواد رسانه‌ای، آموزش می‌خواهد یا وضع قانون؟

یک کارشناس رسانه گفت: با آگاهی از منافع و مضرات رسانه ها و تقویت مهارت سواد رسانه ای می توانیم در مواجهه انتخابی با محتوای رسانه ها،‌آگاهانه عمل کنیم و درنهایت رژیم مصرف درستی داشته باشیم.

سواد رسانه‌ای، آموزش می‌خواهد یا وضع قانون؟

خبرگزاری فارس- گروه رسانه:  بیشتر کاربران منفعلانه با محتوای رسانه ها به ویژه رسانه های نوین روبرو می شوند، یعنی بدون سوال و کنجکاوی در مورد  ابعاد و جنبه های مختلف محتوا از منظر واقعی یا ساختگی بودن، کیستی و چیستی  تولیدکنندگان پیام ها، تکنیک های به کار رفته در پیام ها برای جلب و جذب توجه مخاطبان و نظایر آن را مطرح کند، آن را می پذیرد، یعنی معمولاً شاهد یک برخورد منفعلانه می شویم، درحالی که اگر کاربران بتوانند مهارت سواد رسانه ای را داشته باشند و به تقویت آن بپردازند، قطعا با مشاهده محتوا در رسانه، منفعل نخواهند بود..

کاربران به واسطه سواد رسانه ای می توانند حتی رژیم مصرف درستی را داشته باشند و این آموزش ها به نظر می رسد می تواند برای همه مقاطع سنی آغاز و تداوم داشته باشد.

 

منصور ساعی، استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بر این باور است که ما پیش از  شبکه های اجتماعی مجازی، شبکه های اجتماعی واقعی بی نظیری مانند  مسجد و مدارس را داشتیم. یعنی مردم براساس علاقه شان به مسجد می رفتند و محل تعاملات اجتماعی بود. ما تا چه اندازه از پتانسیل مسجد، مدرسه و فرهنگسراها به عنوان شبکه های اجتماعی واقعی برای آموزش رسانه ای و توسعه مهارت های بهره گیری از مزیت ها و منافع رسانه ای استفاده کردیم؟ بسیار بسیار کم.

این کارشناس حوزه رسانه معتقد است حتی می توان در این فضاها برای آموزش رسانه ای والدین دست به کار شد. باید وارد میدان شود و آموزش نه تنها در مراکز آموزش رسمی نظیر در همه مقاطع پیش دبستان، دبستان، متوسطه و دانشگاه، بلکه در مساجد و فرهنگسراها آغاز کنیم. باید به آنها آموزش دهیم که چگونه زمان  ارزشمندشان را در رسانه سپری کنند، چگونه از رسانه ها برای یادگیری مهارتها و توسعه فردی و خانوادگی خود بهره بگیرند و چگونه به دریافت،  خلق و توزیع به محتوای مفیدی بپردازند. ما در آشناکردن جامعه با مزیت ها و مضرات رسانه ها و فناوری ها در جامعه متعادل رفتار نکردیم و فقط مضرات را گفتیم.اما جامعه نیاز به قضاوت متعادل و منصفانه ای دارد نه یکطرفه.

در خصوص رژیم مصرف رسانه و مهارت آموزی سواد رسانه ای و تقویت آن با دکتر منصور ساعی کارشناس حوزه رسانه و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به بحث و گفت و گو نشستیم. آنچه از نظر می گذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.

** رژیم مصرف رسانه به ویژه فضای مجازی تا چه اندازه می تواند اهمیت داشته باشد؟

- رژیم مصرف رسانه ای به نوعی مدیریت مصرف رسانه ای یک کاربر یا مخاطب در فضای آنلاین است. رژیم مصرف رسانه ای به بخشی از سبک زندگی و کنش فردی و اجتماعی هر فرد در دوران رسانه های جمعی و رسانه های سایبری و آنلاین است.

در سیاست گذاری ها بهتر است که ویژگی های نسل کنونی را بشناسیم و با برنامه دقیق تری وارد میدان شویم. بهتر است به جای آنکه به تبیین ابعاد منفی رسانه ها می پردازیم، ابعاد مثبت آن را برای کاربران امروزی تشریح کنیم.

 

اگر ما رسانه ها را به مثابه یک بازار درنظر بگیریم می توانیم از آن به عنوان بازاری وسیع با کالاهای دارای محتوای متنوع  و جذاب یاد کنیم. بازاری که تنوع زیادی در کالاهایش دارد و آنقدر تنوع بسیار است که کاربر می تواند ساعت ها زمان خود را در این فضا سپری کند و از بین آنها کالای خود را انتخاب کند، کالایی که مورد نیازش است.

در این بخش نوع انتخاب محتوای مفید مورد بحث است که کاربر پس از ورود در این بازار، چه محتوایی را برای مصرف انتخاب می کند و برای انتخاب این محتوا، چه میزان ساعت را اختصاص می دهد؛ بنابراین نوع محتوا و زمانی که برای انتخاب و مصرف آن، زمان صرف می کنیم، اهمیت بسیاری دارد.

 

در حوزه کسب و کار، موضوعی به نام هزینه-فایده وجود دارد، یعنی هر آنچه که به لحاظ مادی و معنوی هزینه می کنیم، حداقل ارزش و فایده ای برابر با آن هزینه دارد؟ پاسخ هر کاربر به این سوال در موضوع رژیم مصرف رسانه ای خود خیلی مهم است.

ما باید در خصوص مصرف رسانه ای مان چند پرسش از خودمان داشته باشیم. اول آنکه آیا در جستجوها، مشاهده فیلم و صفحات، گروه ها و کانال هایی که عضو هستیم و مطالب شان را مطالعه می کنیم، برای من مفید است؟ آیا این محتوا سطح دانش و سواد اقتصادی، اجتماعی، مالی، بانکی و  سلامت مان را افزایش می دهد. این محتوا و مطالب به کدام بخش از نیازهای زندگی مان پاسخ می دهد؟ و در چه ابعادی برایمان مفید است؟

همچنین کاربران باید پرسش دیگری از خودشان داشته باشند، مبنی بر اینکه آیا محتوایی که در رسانه مصرف می کنند، سبب خشنودی و شادی درونی شان می شود؟ یا از پس مطالعه این مطالب، حس شادی و خوشنودی وجودشان افزایش می یابد؟ یا صرفا جهت سرگرمی و وقت گذرانی بی هدف است؟ اینکه محتوایی که خلق می کنم یا برای دیگران می فرستم موب افزایش دانش، خشنودی و سلامت روانی و فیزیکی آنها می شود؟

متأسفانه برخی از زمان هایی که  برخی کاربران در رسانه ها صرف می کنند،‌ اتلاف وقت است و محتوایی را که مطالعه می کنند،‌ بی هدف است. این را در نظر داشته باشیم که اگر قبلا می گفتند خواندن و مطالعه هرچیزی مفید است الان این جمله کاملا اشتباه است. خواندن چیزی که شما را ناراحت و غمگین می کند، شما را به هم می ریزد، غلط است. به همین دلیل داشتن رژیم مصرف امری ضروری است.

** درخصوص پیوند رژیم مصرف با سواد رسانه، بیشتر توضیح می دهید؟

- سواد رسانه ای به نوعی به ما آگاهی می دهد که هر پیام رسانه ای که در معرض آن قرار می گیریم، دارای چه نوع استراتژی است و در پشت صحنه آن چه می گذرد. درواقع سواد رسانه ای به ما کمک می کند تا دبا در پیش گرفتن مواجهه انتخابی نسبت به سوژه ها و محتواهای رسانه ای منفعل نباشیم. یعنی محتوایی را که کاربر انتخاب کرده است، چه نوع محتوایی بوده و در زندگی فردی اش چه تأثیری دارد.

ضعف در آموزش سواد رسانه ای در ایران

امروزه آموزش سواد رسانه در ایران خیلی بی محتوا شده است و بیشتر رویکرد تجاری و کسب اعتبار و درامد برای عده ای شده است و حتی به آموزش های خبرنویسی هم سرایت کرده تا جایی که دوره خرنویسی و گزارش نویسی  را هم زیر مجموعه سواد رسانه ای قرار می دهند. درحالی که سواد رسانه ای به عنوان یک مهارت پایه برای هر فرد و شهروندی عادی می تواند به آنها کمک کند تا در مقابل محتوا مواجهه انتقادی داشته باشند. برای مثال اگر رسانه ای محتوایی را منتشر کرد، بلافاصله آن محتوا را نپذیریم و به اشتراک نگذاریم بلکه در وهله اول سعی کنیم، بدانیم آن رسانه وابسته به کجاست و خط مشی آن چیست. برای آموزش سواد رسانه ای نیاز به رسانه شناسی  داریم.

 

اینکه رسانه چه ویژگی ها، تأثیر و کارکردی دارد. یعنی حتی کارکردهای مثبت و منفی رسانه را به کاربران آموزش نداده ایم. رسانه را نمی توان حذف و محدود کرد بخشی از زندگی ماست و بهبود زندگی ما در گروه بهبود نگاه به رسانه و اموزش نحوه استفاده مثبت از آن است.

ضرورت داشتن سیاست رسانه ای

 تصور کنید که در این ایام کرونایی رسانه ای وجود نداشت که مردم را آگاه کند، چه رخ می داد؛ یک بحران تمام عیار با تلفات بزرگ انسانی و مادی غیرقابل جبران.رسانه ها سعی کردند سواد سلامت و آگاهی آنها را نسبت به این ویروس افزایش دهند. هشدارها و آگاهی ها به گونه ای بود که علاوه بر تغییر نگرش مردم، به تغییر رفتار آنها منجر شد. زدن ماسک و فاصله اجتماعی را جدی گرفتند و عمل کردند. اما سیاست رسانه ای امروز ایران ما این نیست که از طریق رسانه ها یک برنامه هدفمند آموزش غیرمستقیم انواع مهارتها و دانش ها و تخصص ها بیاموزد امروز اگر مروری بر رسانه ها داشته باشید، متوجه می شوید که درصد کمتری از آنها به آموزش مدیریت ثروت و دارایی، خلق ثروت، خلاقیت و مهارت های زندگی می پردازند.

متأسفانه درصد بسیاری از کاربران رژیم رسانه ای مصرف ندارند و بخشی از زمان خود را بدون آنکه فایده ای برای شان داشته باشد، تلف می کنند و در یک جمله مدیریت مصرف لحظات گرانبهای خود را در مواجهه با رسانه ها ندارند. مردم  استراتژی و خودآگاهی استفاده از رسانه برای کمک به تقویت وضعیت زندگی شان را ندارند. کسی که استراتژی ندارد در دام  محتواهای متنوع و رسانه گرفتار می شود.

متأسفانه برخی از زمان هایی که  برخی کاربران در رسانه ها صرف می کنند،‌ اتلاف وقت است و محتوایی را که مطالعه می کنند،‌ بی هدف است. این را در نظر داشته باشیم که اگر قبلا می گفتند خواندن و مطالعه هرچیزی مفید است الان این جمله کاملا اشتباه است. خواندن چیزی که شما را ناراحت و غمگین می کند، شما را به هم می ریزد، غلط است. به همین دلیل داشتن رژیم مصرف امری ضروری است.

 راهکار استفاده هدمند از رسانه، آموزش  و آموزش و آموزش است چه مستقمی در مدرسه و دانشگاه و محتوای حرفه ای چه به صورت غیرمستقیم و در قالب یک فیلم و سریال و داستان و روایت. آموزش باید به گونه ای باشد تا کاربران استفاده خلاقانه و هدفمند از رسانه ها را تشویق و ترغیب کند. استفاده غیرهدفمند از رسانه، منجر به گوشه گیری، خستگی، افسردگی، فقدان خلاقیت، سرکوب استعداد ها و توانمندی ها و کاهش سلامت و زیستی دیجیتال می شود.

** درخصوص بهبود زیستی دیجیتال بیشتر توضیح می دهید؟

 - بهزیستی دیجیتال یا  wellbeing digital  به معنای سلامت  ذهنی، روانی و عاطفی،  فکری و خلاقیتی ناشی از مصرف رسانه ها  است که ناشی از مواجهه صحیح و آگاهانه با رسانه است. عدم توجه به مقوله بهزیستی دیجیتال به ویژه در دوره حضور و ظهور رسانه های دیجیتالی منجر به سرکوب های عاطفی و فکری، کاهش اعتماد به نفس، گوشه گیری، کاهش بینایی، کاهش تمرکز، بی خوابی و نظایر آن می شود. امروزه در بیشتر جوامع حضور رسانه های دیجیتالی همراه موجب  شکل گیری و توسعه فراغت شناور هستیم. یعنی همیشه و در همه حال در محل کار، خرید، غذا خوردن، صحبت کردن، خوابیدن و... به رسانه دسترسی دارند تا جایی که زمان کار و  استرحات و اوقات جدی و فراغت شان باهم یکی شده است و همین امر سبب می شود تا تمرکز از میان برود و کیفیت کار کاهش یابد و کلی پیامدهای دیگری به دنبال داشته باشد؛ بنابراین مصرف بیش از حد رسانه می تواند عوارض جسمی و روانی به همراه داشته باشد به همین دلیل موضوع بهزیستی دیجیتال موضوعی است که امروزه در عرصه جهانی روی آن متمرکز شده اند.

** چه کسی در این میان تعیین می کند که مخاطب ما در مورد فضای مجازی چه رژیمی داشته باشد؟

- تجربه ثابت کرده است که دولت نباید در رژیم مصرفی حوزه فرهنگ و رسانه دخالت و قوانین محدودکننده وضع کند. دولت باید آموزش دهد، آگاه کند و فراهم دسترسی به رسانه را تسهیل کند. کار دولت در حوزه فرهنگ و رسانه آموزش، تسهیل گری  و نظارت است نه وضع قوانین منع کننده و محدودکننده. هر برنامه ای  که بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری آموزشی و آینده نگرانه وضع شود، در اجرا موفق نخواهد بود. برای مثال قانون منع استفاده از ویدئو و ماهواره در ایران، این قانون تا چه اندازه اجرایی شد؟ مدتی مانع استفاده مردم شدند و درنهایت متوجه شدند که مردم همچنان از این رسانه ها استفاده می کنند؛ بنابراین ما نیازمند آموزش هستیم.

 آموزش را می توان از شبکه های اجتماعی واقعی شروع کرد ما پیش از  شبکه های اجتماعی مجازی، شبکه های اجتماعی واقعی نظیر مسجد و مدارس را داشتیم. ما پیش از  شبکه های اجتماعی مجازی، شبکه های اجتماعی واقعی بی نظیری مانند  مسجد و مدارس را داشتیم. یعنی مردم براساس علاقه شان به مسجد و مکتب می رفتند و مسجد علاوه بر نمایز و نیایش،  محل شکل گیری تعاملات اجتماعی و آموزش و جامعه پذیری هم  بود. ما تا چه اندازه از پتانسیل مسجد، مدرسه و فرهنگسراها به عنوان شبکه های اجتماعی واقعی برای آموزش رسانه ای و توسعه مهارت های بهره گیری از مزیت ها و منافع رسانه ای استفاده کردیم؟ بسیار بسیار کم.

 

متأسفانه ما مسجد را تنها محدود به نماز و نیایش کرده ایم، درحالی که مسجد می تواند تبدیل به شبکه اجتماعی آموزشی برای جامعه تبدیل شود و ما باید کارکردهای اجتماعی و اموزشی و تعاملی مسجد و فرهنگسرا را در این حوزه رسانه تقویت کنیم.

** به نظر شما هر گروه سنی باید از چه الگویی در مصرف رسانه ای رعایت کنند؟

- هم اکنون الگوی مناسبی در این زمینه وجود ندارد و هر کاربری براساس الگوی رفتاری خودش، از رسانه مصرف خود را دارد. البته این نکته را هم باید اضافه کرد که نسل امروز متفاوت از نسل گذشته است؛ چراکه نسل امروز در لحظه زندگی می کنند و کمتر به فکر آینده هستند؛ درحالی که نسل گذشته آرمان گراتر بودند.

رسانه بخشی جدایی ناپذیر از حیات فردی است

در سیاست گذاری ها بهتر است که ویژگی های نسل کنونی را بشناسیم و با برنامه دقیق تری وارد میدان شویم. بهتر است به جای آنکه به تبیین ابعاد منفی رسانه ها می پردازیم، ابعاد مثبت آن را برای کاربران امروزی تشریح کنیم. رسانه امروزه بخشی جدایی ناپذیر از حیات فردی و اجتماعی  نسل کودک و نوجوان و جوان است. بنظر می رسد باید با نسل امروز وارد گفت و گو شد و آنها را نسبت به مصرف رسانه آگاه کرد. یعنی به آنها آموزش دهیم که از رسانه ها برای مهارت آموزی استفاده کنند و به صرف غیرهدفمند اوقات فراغت خود پای آن نپردازند. باید به نسل کنونی آموزش دهیم که از رسانه ها برای مهارت آموزی و یا تقویت مهارت های شان استفاده کنند تا جایی که این مهارت ها بتواند در زندگی و‌آینده شغلی کاربران مفید باشد. متأسفانه بسیاری از کاربران کارکردهای خلق ارزش مادی و معنوی صحیح از رسانه ها را یاد نگرفته اند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول