به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه رسالت گزارشی درباره مهاجرت معکوس از تهران منتشر کرده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
تهران مهاجرت معکوس را تجربه میکند
تهران مهاجرت معکوس را تجربه میکند و شاید بسیاری از آنها که پایتخت را به مقصد شهرهای اطراف ترک میکنند، خود مهاجرانی باشند که سالها پیش برای دسترسی به امکانات وزندگی بهتر به تهران سرازیر شدهاند و حالا نه جیبهایشان، کفاف هزینههای زندگی را میدهد و نه سینههایشان طاقت این حجم از آلودگی را دارد و نه دیگر روح و روانشان اینهمه استرس و دوندگی را تاب میآورد. از این شهر دود و آهن و آسمانخراش و ترافیک خسته شدهاند.
روزی روزگاری، تهران با همه مختصاتش آدمها را وسوسه میکرد تا از شهر و دیار خود دل بکنند و پایتختنشین شوند و هرچه گذشت، تاروپود وجودشان با دودودم و هیاهو آمیخته شد اما بهتدریج تصمیم گرفتند، عطای تهران را به لقایش ببخشند و این عروس هزار داماد را به مقصد شهری دیگر برای بازیافتن آرامش ازدسترفته، ترک میگویند.
آمارها چه میگوید؟
بررسی وضعیت مهاجرت استان تهران که با توجه به نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ١٣٩٥ تهیهشده، نشان میدهد، حدود ٥١٧ هزار نفر از آبان ماه سال ١٣٩٠ تا آبان ماه ١٣٩٥ به این استان مهاجرت و در همین دوره زمانی نیز حدود ٣٥١ هزار نفر از آن مهاجرت کردهاند. یعنی تهران بیش از نیمی از مهاجران خود را پس فرستاده است و استانهای تهران، البرز، اصفهان، خراسان رضوی و گیلان دارای بیشترین سهم مهاجرپذیری و استانهای تهران، خوزستان، خراسان رضوی، البرز و اصفهان بیشترین سهم مهاجرفرستی در کشور را از آبان ماه سال١٣٩٠ تا آبان ماه ١٣٩٥ داشتهاند.
در فاصله زمانی سالهای ١٣٩٠ تا ۱۳۹۵ تعداد ۳۵۰هزار و ۶٣٢ نفر از استان تهران به استانهای دیگر مهاجرت کردهاند. استان البرز بالاترین جذب مهاجر از تهران را داشته و استانهای گیلان و مازندران به ترتیب در رتبههای دوم و سوم جذب مهاجر از استان تهران قرار دارند. آمار به تفکیک اینطور توضیح میدهد که استان البرز با ۸۹ هزار و ۱۹۷ نفر بیشترین مهاجر را از استان تهران داشته است. استانهای گیلان، مازندران و خراسان رضوی به ترتیب با ۲۸۵۳۱، ۲۳۶۴۳ و ۲۱۲۴۱ نفر از این نظر در رتبههای بعدی قرار دارند.
مهاجرت از تهران به دلایل اقتصادی
امیرحسین پورجوهری اصلیترین مسئلهای که سبب مهاجرت معکوس از تهران شده را تغییراتی میداند که در ساختار اقتصادی کشور به وجود آمده است. به گفته این کارشناس شهری بزرگترین مسئله، تورم، کاهش درآمد خانوار، بیکاری، رکود و مواردی ازایندست است که باعث شده هزینههای معاش و تداوم سکونت در شهر تهران دیگر امکانپذیر نباشد؛ ضمن اینکه برخی عوامل مانند آلودگی هوا و حتی ترافیک نیز میتواند در این زمینه اثرگذار باشد.
البته رکود مسکن در سالهای 1390 و 1391 یکی از دلایل افزایش قیمت مسکن است که در مهاجرت شهروندان از تهران نقش داشته است. بهموازات مشکلات اقتصادی که به مهاجرت برخی از اقشار جامعه از تهران منجر شده، فقدان مشاغل جدید در این شهر باعث شده از میزان مهاجرت از شهرهای دیگر به تهران کاسته شود و بهموازات آن برخی ساکنان تهران نیز به دلیل هزینههای بالای مسکن از این شهر مهاجرت کنند.
البته محمد سالاری؛ رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران معتقد است این مهاجرتها که بسیاری از دولتمردان و برخی برنامه ریزان شهری روی آن حساب بازکردهاند، غیر پایدار است. وی در این زمینه به همشهری آنلاین میگوید: « ممکن است عواملی همچون افزایش هزینه گذران زندگی و اجارهبها و کمبود اشتغال در کلانشهرها و شهرها منجر به مهاجرت معکوس محدودی شده باشد اما تا زمانی که دولت در شهرهای کوچک و روستاهای کشور توزیع عادلانه ثروت و امکانات را آنهم مبتنی بر ظرفیتهای ذاتی و واقعی این مناطق و در راستای تحقق سند آمایش سرزمینی پیگیری نکند، قطعاً نمیتوان به مهاجرتهای معکوسی که بهصورت مقطعی، موضعی و موضوعی اتفاق میافتد امیدوار بود.»
این شهر هزار درد
زندگی در پایتخت آسان نیست، از آلودگی هوا بگیرید تا ترافیکی که روان آدمها را نشانه رفته است. مخارج بالای آنهم، حدیثی مفصل است و خوانندگان این سطور بهتر از نگارنده از آن باخبرند و یا مشکل تأمین آب که محمد درویش، کارشناس محیطزیست در گفت وگو با فرارو، میگوید: فکر کردیم اگر مشکل آب مردم را حل کنیم، میتوانیم بهجای سه میلیون نفر، ۱۰ میلیون نفر را در تهران ساکن کنیم. از سالها پیش اکولوژیستها میزان بارگذاری در تهران را با توجه به مجموعه شرایط اقلیمی، سرعت باد غالب و آب قابل استحصال در مخروط افکنه البرز مرکزی که این شهر در وسعت ۷۵۰ کیلومترمربعی از آن قرارگرفته- رابین ۲/۵ تا 3 میلیون نفر تخمین زدند.
بهترین سرویسدهی در تهران حداکثر برای 3 میلیون نفر امکانپذیر است
بهترین کیفیت و سرویسدهی در چنین منطقهای حداکثر برای 3 میلیون نفر امکانپذیر است. اما در چنین شرایطی از سرشاخه رودخانه کرج و طالقان به تهران آب منتقل کردیم و حالا قرار است از سرشاخههای لار و سد هراز هم آب به این شهر منتقل کنیم و بهاینترتیب جمعیت را اضافه کردیم. حجم سکونتِ بیشازحد مردم درجایی که متوسط باد غالب، کمتر از ۲ تا ۳ متر در ثانیه است، بهشدت میتواند مشکلآفرین باشد و در مواقعی از سال بحران وارونگی هوا و دیگر مشکلات اساسی را به دنبال داشته باشد. »
این کارشناس محیطزیست در خصوص تعداد بالای خودرو در شهر تهران بیان میدارد: « ما همچنان به خودرو محوری چراغ سبز نشان میدهیم. مثلاً تعداد خودروها در تهران در سال ۸۴ سه برابر ظرفیت معابر عمومی بود، اما در حال حاضر کار بهجایی رسیده که تعداد خودروها به هفت برابر ظرفیت معابر عمومی رسیده است.»
مهاجرت معکوس اتفاقی خوب اما دور از ذهن
«رضا بافتی» از جامعهشناسانی است که به تحلیل مهاجرت معکوس از تهران پرداخته و در گفتوگو با «رسالت» بیان میکند: تابویی که زمانی تهران برای مردم دیگر شهرها داشته بهمرور در حال فروریختن است و وجود هزینههای سرسامآور زندگی و نبود آبوهوای مناسب میتواند آدمهایی را که زمانی به تهران کوچ کردهاند را برای بازگشت به شهرهای خود متقاعد کند.
کارگر و کارمندی که ماهی دونیم تا سه میلیون حقوق میگیرد چه طور میتواند در تهران زندگی کند؟ اجاره خانه، هزینههای زندگی و تفریح بهعلاوه بحران کرونا که مزید بر علت شده است همه دستبهدست هم دادهاند که بر مردم فشار وارد شود.
یکزمان میگفتند تهران جزو گرانترین شهرهای ایران است، الآن هم قطعاً باید همینطور باشد، اینکه کسی بخواهد در گرانترین شهر ایران زندگی کند حتماً باید درآمدش هم بیشتر از نرم باشد ولی خب میبینید کارمندی که در تهران کار میکند و کارمندی که در یک شهر کوچک کار میکند حقوقشان یکی است.
جایی میخواندم نیویورک جزو گرانترین شهرهای دنیا و ازجمله گرانترین شهرهای خود آمریکاست. در آنجا از هر 6 نفری که میبینید یک نفرش میلیونر است یعنی اگر قرار است فردی در گرانترین شهر زندگی بکند باید درآمدش هم نسبت به آن شهر بالا باشد اما در ایران این اتفاق نیفتاده است.
یکزمان مردم به دلیل بیکاری و یا تغییر شرایط اگر زمین کشاورزی داشتند، فروختند و به تهران آمدند یا مثلاً طرف در روستا زندگی میکرده و باغ و زمین کشاورزی و گاو و گوسفندی داشته فروخته و به امید رشد بیشتر به تهران آمده است. من فکر میکنم آن تصوری که مردم سی چهل سال پیش از تهران داشتند و مهاجرت از آن زمان شروع شد و تا الآن هم ادامه دارد، تابواش فروریخت. مردم فهمیدند تهران نه شهر امنی است، نه ازنظر آبوهوا جای مناسبی است و نه درآمدی در پایتخت هست. »
بافتی خاطرنشان میکند: «اگر مردم به این نتیجه برسند که در صورت برگشت به شهرهای خود، وضعیت بهتری خواهند داشت در کلیت امر اتفاق خوبی است اما این مسئله بهراحتی محقق نمیشود. افرادی که در تهران بیکار هستند، در شهر خودشان هم بیکار خواهند بود. اینها طبیعتاً در تهران امید بیشتری به پیدا کردن کاردارند تا شهر خودشان، حتی راضیاند در پارک بخوابند تا اینکه بخواهند به شهر خودشان برگردند.
در مورد افرادی هم که کارمند یا کارگر هستند و به هر دلیلی حقوقبگیر دولت محسوب میشوند چند درصدشان ممکن است به شهرهای خودشان برگردند؟ قطعاً نمیتوانند. لذا از 10 میلیون جمعیت تهران 500 هزار نفر هم اگر به دلایل مختلف به شهرهایشان برگردند بازهم تغییر محسوسی ایجاد نمیشود. درنتیجه نمیشود منتظر اتفاقی ماند تا مثلاً مردم ناگهان تصمیم بگیرند از تهران مهاجرت کنند.»
انتهای پیام/