به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، محمود فروزبخش شامگاه یکشنبه در چهارمین لایو اینستاگرامی ایستگاه اندیشه با موضوع بررسی اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) اظهار داشت: امام خمینی در تمامی حرکتهای سیاسی خود به دنبال آن بودند که دو اجمال را به تفصیل برسانند، ایشان نخست به دنبال آن بودند که اسلام را به صورت مفصل پیاده کنند و در نهایت حکومت عدل را به تدریج برقرار سازند؛ دوم در این اندیشه بودند که به صورت گام به گام بتوانند نظریه ولایت مطلقه فقیه را برقرار کنند.
معاون پژوهشی خانه مشروطه اصفهان در ادامه گفت: امام خمینی ولایتفقیه را فراتر از ولایتفقیه مصوب در قانون اساسی میدید و به همین خاطر در بازنگری قانون اساسی عنوان «مطلقه» به ولایتفقیه افزوده شد؛ آیتالله منتظری که چنین درکی از ولایتفقیه نداشت به مخالفت پرداخت و امام نیز قاطعانه او را از ورود به سیاست نهی کردند.
وی افزود: امام خمینی برای برقراری تفصیلی دولت حق از دو عامل اصلی کمک میگرفتند، نخست شوری عاشقانه و شعوری عارفانه که در قلبشان ایجاد شده بود که امری رازآلود است و در بیان نمیآید؛ دوم مسأله ساده «عمل به تکلیف» که در عمل بسیار دشوار است در واقع امام خمینی به واسطه لطف خداوند دچار «آنی» شده بود که از پی آن، «وقتی» پدید میآمد وقتی که در آن قرار بود کلمه اجمالی اسلام که در قلب امام محکم شده بود به تفصیل برسد.
فروزبخش تصریح کرد: از آنجا که امام خمینی علم غیب نمیدانستند، طبیعی بود که اطلاع دقیقی از مسیر پیش رو نداشتند و آینده در نزد ایشان به صورت مشخص معلوم نبود بلکه ایشان بنا به رجوع به قلبشان، وظیفه الهی را تشخیص میدادند و تکلیف را کامل انجام میدادند، آنگاه خداوند گام بعدی را به ایشان نشان میدادند و به همین ترتیب این گامها یکی پس از دیگری برداشته میشد و مسیر مشخص میشد زیرا خداوند در قرآن بارها گفته است هر کس در راه ما قدم بردارد، ما نیز راه را به او نشان میدهیم.
معاون پژوهشی خانه مشروطه اصفهان درباره حضور مردم در صحنههای انقلاب و دفاع مقدس گفت: امام خمینی همواره بر وقت عارفانه خود تأکید داشتند چنانچه مردم با این وقت همراه میشدند، سرنگونی پهلوی و اداره جنگ با دستخالی میسر میشد اما چنانچه مردم یا نخبگان جامعه حقیقت وجودی وقت امام خمینی را درک نمیکردند، امام خمینی هم از ابزار تحمیل یا قانعسازی استفاده نمیکردند زیرا بنا به حقیقت غدیر این مردم هستند که باید با ولایت بیعت کنند و اگر به سمت امام نیایند، دیگر تکلیف بر ولی زمان نیست.
وی تصریح کرد: به نظر میآید پذیرش قطعنامه ۵۹۸ نیز بر خلاف خواست کلی آن درخشش قلبی امام خمینی بود اما ایشان وقتی آمادگی و توان جامعه را لحاظ کردند بنا به مصلحت تصمیم خود را عوض کردند زیرا تحمیل اهداف عرفانی بر کسانی که تحمل لازم را ندارند، نتیجه عکس دارد.
این نویسنده در پایان تأکید کرد: اگرچه در بیان امام خمینی به طور مشخص از تمدن اسلامی صحبت نشده است اما تمدن اسلامی چیزی جز همان تفصیل یافته اجرای احکام اسلام و برقراری حکومت عدل نیست در واقع نگاه حرکت از اجمال به تفصیل به ما میفهماند که انقلاب اسلامی تنها به معنای نه به پهلوی نبوده است بلکه با برقراری جمهوری اسلامی تازه حرکت انقلاب اسلامی شروع میشود، حرکتی که از یک طرف میخواهد اسلام را تا عالیترین سطح خود یعنی تا مرحله تمدنی پیاده کند و از طرف دیگر خود را به تمامی مردم دنیا عرصه کند.
انتهای پیام/۶۳۰۵۸/ص۲۰/