اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

مانیفست حزبی چیست و چه اهمیتی دارد؟

شاید شما هرگز مانیفست یک حزب را نخوانید، اما آن را به عنوان یک نشانه از دست ندهید؛ دست کم از جنگ جهانی دوم به این طرف، مانیفست یک حزب می تواند چیزهای زیادی در این باره به شما بگوید که آن حزب اگر موفق به کسب قدرت شود، دلارهای مالیاتی شما را چگونه خرج خواهد کرد.

مانیفست حزبی چیست و چه اهمیتی دارد؟

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: معمولا کسی به مانیفست احزاب سیاسی- اساسنامه ای که در آن نگرش خود را نسبت به مسائل مختلف تبیین می کنند- توجه چندانی نمی کند. پرزیدنت دونالد ترامپ اخیرا گفته است که او می تواند مانیفست حزب خودش را از 66 صفحه در سال 2016 به تنها یک صفحه در سال 2020 کاهش دهد. حتی در زمانی دورتر و در سال 1996 نامزد جمهوریخواه ریاست جمهوری باب دال ادعا کرد که او هرگز مانیفست حزب خودش را مطالعه نکرده است. از طرف دیگر مانیفست های حزب دمکرات – نظیر پیش نویس منتشر شده در 22 جولای- معمولا به فهرست پرفروش ها راهی پیدا نمی کنند.
اگر ترامپ به دنبال تقلیل دادن مانیفست حزب خود است و دال حتی آن را نخوانده، اصولا مانیفست یک حزب چرا باید برای کسی اهمیتی داشته باشد؟ من به عنوان محقق احزاب سیاسی آمریکا متوجه شده ام که مانیفست های حزبی سرنخ بسیار مهمی را در این باره به دست می دهند که کدام گروه ها قدرت واقعی را در دو حزب بزرگ کشور در دست دارند. پس از آنکه این مانیفست ها به طور رسمی به دنبال برگزاری کنوانسیون های حزبی در ماه آگوست منتشر شدند، می توانند برای پیش بینی این امر نیز به شما کمک کنند که این یا آن دولت ملی طی چهار سال آینده عملا چه خواهند کرد.

مانیفست ها از کجا آمده اند؟
هر حزب ملی دارای یک کمیته نگارش مانیفست است که ترکیب آن را چهره های برجسته آن حزب و نمایندگان گروه های صاحب منافع که ارتباط نزدیکی با آن حزب دارند تشکیل می دهند. آنها در بهار و تابستان پیش از برگزاری کنوانسیون های ریاست جمهوری دست به کار تهیه این مانیفست ها می شوند.
زمانی که یک رئیس جمهور در دوره اول ریاست جمهوری خود قرار داشته باشد، کمیته حزبی متعلق به حزب او خط خود را از کاخ سفید می گیرد؛ زیرا رئیس جمهور نمی خواهد برای انتخاب مجدد بر اساس سندی جز مانیفستی که خود در ذهن دارد شرکت کند. در سال جاری مانیفست جمهوریخواهان  بسیار بیشتر از همیشه زیر کنترل دونالد ترامپ و نزدیک ترین مشاوران او قرار دارد.
در مورد احزابی که با رئیس جمهوری از حزب رقیب سر و کار دارند – نظیر دمکرات ها در سال 2020- کمیته نگارش مانیفست برای شنیدن نظر مردم جلساتی مشورتی را به شکل حضوری یا آنلاین در گوشه و کنار کشور برگزار می کند. در عمل کسانی که این مشورت ها را می دهند تقریبا همیشه رهبران گروه های صاحب منافع هستند. علاوه بر این نامزد ریاست جمهوری حزب مربوطه نیز تاثیر زیادی بر محتوای مانیفست در دست تهیه می گذارد.
نویسندگان مانیفست حزبی باید ارزش هایی را – هر چند بسیار انتزاعی باشند- با یکدیگر در هم بیامیزند که باعث جلب طرفداران به سمت آن حزب جذب شود و درکنار آن، خواسته های مشخص گروه های صاحب منافع متحد آن حزب به عنوان پاداشی که برای وفاداری شان دریافت می کنند، در مانیفست لحاظ شده باشد.
این یعنی همزمان  با تکرار شعارهای کلیدی نظیر داشتن یک دفاع ملی قدرتمند، رفتار منصفانه با تمامی مردم یا یک سیستم آموزش و  پرورش ممتاز، وعده های خاصی را نیز به مردم بدهد، نظیر وعده نامزد شدن قضات دست راستی، ممنوعیت برخی شیوه های پلیسی خاص یا کاستن از میزان آلاینده های مشخصی که در تغییرات اقلیمی نقش دارند. قدرتمندترین جناح های حزب می توانند اهداف خود را مستقیما در متن مانیفست حزب  بگنجانند.
در نتیجه مانیفست نویسان باید  تنش بین تمایل نامزدها نسبت به جذب گسترده تر رای دهندگان و اصرار گروه های صاحب منافع  در قید کردن روشن تعهدات حزب نسبت به اهداف و خواسته هایشان را در نظر داشته باشند. معمولا ادبیات اصلی مانیفست را تحریک بیشتر رای دهندگان به منظور جذب تعداد بیشتری از آنها تشکیل می دهد. بقیه مانیفست نیز به ذکر وعده های مشخص آن حزب به گروه های سازمان یافته اختصاص دارد.
مانیفست بعد از نگارش، از سوی کنوانسیون ملی حزب که هر چهار سال یک بار برگزار می شود مورد پذیرش قرار می گیرد. در دوره های گذشته بحث و گفتگوی شدیدی بر سر بعضی از عناصر اساسنامه مثل سقط جنین در می گرفت. ولی امروزه از آنجا که احزاب دچار قطب بندی شدیدی شده اند و کنوانسیون های ملی به ویترینی از نمایش اتحاد و ابراز احساسات برای جامعه تبدیل شده اند، سعی می کنند از بحث بر سر مفاد مانیفست اجتناب کنند.
بعد چه اتفاقی می افتد؟
رهبری حزب نمی تواند هیچ کاری در جهت اجرای مانیفست خود انجام دهد یا حتی نامزدهایی را که با مانیفست مخالفند یا حمایت متزلزلی از آن دارند اخراج کند. چرا که این رهبران حزب نیستند که نامزدهای حزبی را انتخاب می کنند، بلکه رای دهندگان هستند که این کار را در انتخابات های مقدماتی انجام می دهند و رای دهندگان ضرورتا  به توصیه رهبران حزب ملی توجه نمی کنند.
نمونه کلاسیک این وضعیت فیلیپ گرام جمهوریخواه است که در ناحیه انتخاباتی تگزاس درسال 1978 از سوی رای دهندگان به عنوان یک دمکرات انتخاب شد. گرام به منظور حمایت از سیاست های پرزیدنت رونالد ریگان در کنار اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان قرار گرفت، اما همکاران دمکراتش با  گرفتن کرسی او در کمیته پر اهمیت بودجه مجلس نمایندگان او را مجازات کردند. گراهام با جسارت به ناحیه انتخاباتی خود بازگشت و برای کسب کرسی قدیمی اش به عنوان یک جمهوریخواه در انتخابات شرکت کرد و پیروز هم شد. این واقعیت که گرام به عنوان یک دمکرات انتخاب شده بود اما از رعایت یکی از نکات محوری مانیفست ملی دمکرات ها خودداری کرده بود، به روشنی پیدا بود که برای رای دهندگانش نیز به هیچ وجه اهمیتی نداشت.
حتی مواقعی هست که یک حزب ملی ترجیح می دهد نامزد آن در یک ناحیه خاص از مانیفست آن حزب حمایت نکند. برای مثال اگر رای دهندگان دمکرات در یک ناحیه انتخاباتی پرنوسان در انتخابات کنگره کسی را برای نامزدی انتخاب کنند که مخالف سقط جنین است، در این صورت احتمال برنده شدن این نوع نامزد دمکرات در آن ناحیه بیشتر خواهد بود. مبارزه برای یک نامزد دمکرات طرفدار حق انتخاب زنان در سقط جنین که احتمالا در آن ناحیه در برابر یک نامزد جمهوریخواه بازنده می شود، برای این حزب سودی نخواهد داشت.

نشانه های اقدام بعدی
شاید مانیفست های حزبی عامل تعیین کننده در مقامات انتخابی نباشند و شاید تقریبا هیچ کس آنها را نخواند. با این حال وجود آنها معنایی دارد. کسانی که این مانیفست ها را می خوانند می توانند در این مورد که مقامات انتخابی یک حزب بعد از تصدی آن مقام چه رفتاری خواهند داشت، حدس قریب به یقینی بزند. پژوهشگران دریافته اند زمانی که یک حزب کنترل کنگره و کاخ سفید را در دست دارد، اولویت های هزینه ای آن حزب در موضوعاتی انعکاس پیدا می کند که بیشتر اوقات در مانیفست آن حزب بر آنها تاکید می شود. بیشتر روسای جمهوری برای عملی کردن وعده هایی که در طول مبارزات انتخاباتی شان داده اند تلاش می کنند؛ وقتی که در این کار ناکام می مانند - دست کم تا سال 2017 - این اتفاق در حالت عادی به دلیل مخالفت های کنگره رخ می دهد.
تغییرات در مانیفست اغلب از شاخص های کافی از تغییر در آن حزب به شمار می رود. وقتی در سال 1980  تعهد دیرینه حزب جمهوریخواه نسبت به متمم حقوق برابر از مانیفست آنها حذف شد و زبان ضد سقط جنین قدرتمندی را در پیش گرفتند، این اتفاق شاهد روشنی از این بود که این حزب به سمت یک محافظه کاری دست راستی چرخش کرده که امروزه از مشخصه های اصلی حزب جمهوریخواه به شمار می رود.
از این رو شاید شما هرگز مانیفست یک حزب را نخوانید، اما آن را به عنوان یک نشانه از دست ندهید؛ دست کم از جنگ جهانی دوم به این طرف، مانیفست یک حزب می تواند چیزهای زیادی در این باره به شما بگوید که آن حزب  اگر موفق به کسب قدرت شود، دلارهای مالیاتی شما را چگونه خرج خواهد کرد.
نویسنده: مارجوری هرشی (Marjorie Hershey)  استاد علوم سیاسی در دانشگاه ایندیانا
منبع: https://b2n.ir/146154

انتهای پیام. 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول