به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، در همین راستا نشریات محلی وظیفه سنگینتری دارند به این دلیل که باید در حوزه بومی تمام اوضاع اجتماعی، اقتصادی و یا سیاسی را را رصد کرده و به فراخور، پیگیر رشد، ارتقای و اصلاح آن باشند، اگر رسانههای محلی بتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند، آن وقت نقش صدای مردم بودن خود را به بهترین وجه ایفا کردهاند.
نگاهی گذرا به نشریات محلی گلستان با دارا بودن حدود ۷۰ نشریه مکتوب (بدون در نظر گرفتن نشریات دانشگاهی) از آینده روشنی برای ما حکایت نمیکند، این رسانهها که در بدیهیترین تعریف باید صدای مردم باشند متاسفانه به تریبون دستگاههای دولتی مبدل شدهاند.
فارغ از تعداد بسیار اندکی نشریه که مطالب تولیدی دارند اما اغلب به جز کپیبرداری مطلق از خبرگزاریها و اخبار روابط عمومی، حرفی برای گفتن ندارند و اگر بدانید همین کپیبرداری را هم به صورت حرفهای انجام نداده و اصول روزنامهنگاری را رعایت نمیکنند، اوضاع بغرنجتری راتصور خواهید کرد. لذا با این مسیری که حوزه اطلاعرسانی نشریات در پیش گرفته است هیچگاه باعث رشد، توسعه و آگاهی نخواهد شد.
بررسیها حاکی از آن است برخی نشریات صرفا برای ممانعت از لغو مجوز و دریافت یارانه دولتی که همه آنها کم و بیش از آن بهرهمند هستند، مبادرت به انتشار میکنند. تا زمانی که این روند در حوزه روزنامهنگاری وجود دارد و به نشریه با عنوان محل درآمد و چاپ به هر قیمتی نگاه میکنند سیر نزولی این جایگاه همچنان ادامه خواهد داشت. ناگفته پیداست رسانههایی که بارها عوامل آن از نبود درآمد و به صرفه نبودن نگهداری نشریه گلهمندند اما در اقدامی عجیب هشت و یا ۱۶ صفحه ای چاپ میکنند و در این ۱۶ صفحه یک گزارش تولیدی ندارند پس هدفی جز دلایل فوق باقی نمیماند. این عمل زمانی غم انگیزتر میشود که بدانید حتی تعداد انگشتشمار روزنامهنگارانی هم که صاحب رسانه هستند و باید الگوی دیگران باشند هم گوی سبقت را در کپیبرداری از دیگران ربودهاند.
اینکه برخی با شان و جایگاه خبرنگار چه کردهاند که روزنامهنگاران این قدر حد خود را به اندازه روابط عمومی ادارات پایین کشیدهاند نیاز به واکاوی و تحلیل عمیق دارد و بد نیست در کنار همه نقدهایی که روزنامهنگاران دارند سوزنی هم به خود بزنند و دستاوردهای خودرا نیز ارزیابی کنند.
این خودارزیابی را مردم جامعه در صورت نارضایتی، باسکوت و گاهی با نخواندن و نخریدن و گاهی هم در گپوگفتهای دوستانه نشان میدهند.
عدم مطالعه گردانندگان نشریه در حوزه های عمومی و تخصصی، صفحهآراییهای ضعیف، نبود خطمشی و سیاستگذاری در رسانه متبوع، ناآگاهی برخی مدیران مسوول در حوزه روزنامهنگاری، عدم خلاقیت، دولتی بودن مطبوعات، تیترفروشی، عدم بکارگیری عکاس خبری و مهمتر از همه نداشتن تحلیل رویدادها و ضعف گزارشنویسی در نشریات به خوبی مشهود است.
نشریهای که از سرمقاله، یادداشت، گزارش، خبر تولیدی، تیتر و عکس مبتنی بر اصول روزنامهنگاری تهی است و هزینه و زمانی برای زیبایی صفحات آن هم صرف نمیشود انتظار نیست بیشتر از همان 100 نسخه منتشر شود که اگر بشود به تمام درختانی که برای آن قطع شدهاند و به تعداد جمعیت این سرزمین که در یارانه آن سهم دارند، مدیون است.
اگر انتظار داشته باشیم که رسانههای سراسری برای استانها دغدغه داشته باشند توقع بیهودهای است چرا که آنها وظایف و رسالت ملی خود را دارند ولی رسانههای محلی بر ضعف و کاستیهای منطقه خود به خوبی آگاه هستند و وظیفه مسلم آنهاست که از مراجع مختلف مطالبات استان خود را پیگیری کنند.
روزنامهنگار با ویژگی ذاتی خود که منتقد بودن است و اساسیترین رسالت خبرنگاری است باید قلم را به طرف کسانی نشانه بگیرد که در مسئولیتهای حساس و تاثیرگذار و بیشتر از هر شخص یا نهاد دیگری جوانب زندگی مردم را در اختیار دارند و با چشمان ریزبین و قدرت تجزیه و تحلیل چراغ راه و راهنمای آنان بوده، نه اینکه مسوول پوشش خطاها و لغزشهای ایشان باشند.
البته واضح و مبرهن است که روزنامهنگاران در بدترین شرایط مالی و معیشتی و شغلی قرار دارند و با وجود سختی حرفه، اغلب آنها فاقد بیمه، مسکن و حتی شغل دیگری هستند و با کمترین درآمد که حتی قادر به حرکت چرخ زندگی آنها نیست فعالیت میکنند ولی هیچ کدام از این عوامل دلیل بر این نیست که این عمل صرفا برای رفع تکلیف و در پایینترین سطح کیفیت به سرانجام برسد.
آری باید بپذیریم که صدای مردم بودن سخت است و ممکن است تاوان و تبعاتی داشته باشد که از تحمل و توان خیلی از افراد خارج است اما چه بخواهیم و یا نخواهیم کسی که حرفه خبرنگاری را بر میگزیند باید خود را در سطح آسیبهای این حرفه بالا ببرد وگرنه خیلی زود از این قطار پیاده میشود و یا متاسفانه در لباس خبرنگار اما بدور از شان و جایگاه آن در همان سطح باقی میماند.
امید است این فعالان خستگیناپذیر وبیادعای حوزه اطلاعرسانی با وجود همه سختیها همچنان در کنار مردم جامعه خود محکم و استوار بر بلندای آگاهی و رشد گام برداشته و در راستای اهداف و رسالت مطبوعاتی خویش ایفای نقش کنند.
===============
یادداشت ایرج رمضانی
===============
انتهای پیام/2307/