به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، حمیدرضا دنیادیده از فعالان رسانهای در یادداشتی نوشت: گروههای جهادی همیشه در مواقع بحرانی و تنشزا در سریعترین زمان و بدون فوت وقت پا به میدان جهاد گذاشته و در بسیاری از مواقع پیش تر از مسؤولین اقدام به عمل کردهاند و شیرینی خدمات بیمنت و صادقانهشان بر کام همگان آشناست.
در بحرانهایی که طی سالهای اخیر نظیر سیل در جنوب و غرب و زلزلههایی که بهکرات در کشور رخداده، گروههای جهادی جزو نخستین تشکلهایی بودهاند که با سازماندهی منحصربهفرد خود و آنچه در توان دارند، شرایط بحرانی را به یک فرصت تبدیل کرده و در اسرع وقت علاوه بر پایدار کردن شرایط، بنیه و کیفیت زندگی بحرانزده ها را تقویت کردهاند.
جهاد گران استان گیلان نیز در کمک به آسیب دیدگان همیشه پیشقراول بودهاند و در مساعدت به هم نوعان خود پیوسته دستی در کار دارند و در بسیاری از مواقع حتی غوغا کردهاند که نمونه آن ارسال کمکهای جهادی در دوران دفاع مقدس، ساخت مسکن برای آسیب دیدگان و محرومان و یا کمکهای نقدی و نیروی انسانیشان در دوران سیل و زلزله سالهای اخیر بوده است.
امروزه با بارش باران و به راه افتادن سیلابهای متعدد در سطح گیلان، مردمان دیار سرسبز و سراسر رنجدیده استان دچار خسارتهای ناشی از سیل شدهاند و سطح بالایی از مزارع شالیکاری آنها به دلیل بارش طولانیمدت و متناوب باران و همچنین نرم شدن اراضی شالیکاری دچار خسارت عدیده شده و برداشت مکانیزه محصول بههیچوجه ممکن نیست.
تناوب بارش باران در سطح استان گیلان که منشأ تولید بخش اعظمی از برنج کشور است موجب شده تا اراضی شالیکاری استان ضمن خسارت به میزان تولید شلتوک، محصولات به بار نشسته از روی شرم در مقابل زحمات کشاورز به خاک بیفتند و برداشت شالی از سطح مزارع با سختیهای مضاعف همراه باشد.
تقاضای بیشازاندازه کشاورزان به نیروی انسانی کارگر برای دروی برنج بهصورت دستی و سنتی، تناوب بارش باران در سطح استان و فرصت محدود کشاورزان برای جمعآوری شالی و حتی تورم افسارگسیخته موجب شده تا دستمزد کارگر در نواحی مختلف استان روزانه بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کند و این در حالی است که قیمت هر کیلوگرم برنج داخلی که حاصل زحمات چندین ماهه برنجکار هست از ۲۰ هزار تومان تجاوز نمیکند و عملاً درآمد حاصل از فرش برنج و فراوردهای آن در مقابل هزینههای سربار و تولید منفی است.
کشاورزان گیلانی که با رنج همسایه و با سازش آشنا هستند، ناچارند هر نرخی را که کارگران برای درو و جمعآوری شالی تعیین میکنند، برای اینکه زحمات خود را هدررفته تلقی نکنند، سر تمکین فرود آورند و هزینه برداشت شلتوک را پرداخت کنند؛ این در حال است که اغلب کشاورزان منابع حاصل از فروش محصولات خود را ماهها هست پیشخور کردهاند و اکنون واماندهاند که چگونه باید بدهکاریهای خود با دلالان را صاف کنند.
اغلب کشاورزان گیلانی همچنین به دلیل عدم تعهد شرکتهای بیمه به پرداخت خسارت متناسب با سطح آسیب اراضی شالیکاری، امسال رغبت چندانی برای بیمه محصولات خود نداشتند و از این فرصت محدود که بخشی از خسارتهایشان را جبران میکرد نیز محروم ماندهاند.
شرایط حاد ایجادشده برای کشاورزان گیلان بهقدری قابلتوجه و ملاحظه هست که نمیتوان تنها عنوان بحران را برای آنها متصور شد بلکه باید برای هرلحظه از نگرانیها و دلمشغولیهای کشاورزان استان که ماحصل زحماتشان با گلولای عجین شده، اشک ماتم ریخت و از روی انسانیت و کمک به هم نوع به یاری آنها شتافت.
آنچه بیشازپیش در این روزها جای خالی آن حس میشود، حضور گروههای جهادی و سمنهای اجتماعی در کنار کشاورزان است؛ گروههای جهادی با توجه به سبقه و نیات خیرخواهانه خود که همیشه بر آن ثابتقدم بوده و یقیناً در آینده نیز به آن پایبند هستند، میطلبد در عرصه کشاورزی نیز به یاری برنجکاران بحرانزده بشتابند و با حضور بهموقع و بهجای خود، مانع از ضرر قابلملاحظه به کشاورزان شوند و بار دیگر برگ برندهای در گاه شمار تقویم جهاد و خدمت ثبت کنند.
انتهای پیام/۳۳۸۹