خبرگزاری فارس ـ هیئت همدلی ـ امیرحسین کسائی: حنیف طاهری متولد دیماه سال ۶۳ است. او نوه عموی مداحان مشهور در خاندان طاهریها محسوب میشود. این مداح اهل بیت (ع) در سال ۸۱ به همراه جمعی از دوستانش چراغ هیأتی را روشن کرد که امروز یکی از پرشورترین هیأتهای شمال تهران با پرچمی به نام «عبدالله بن حسن (ع)» است. این هیأت با میانگین سنی متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ مخاطبان بسیاری دارد. حنیف طاهری از جمله مداحانی است که به شعر فاخر توجه بسیار دارد. به مناسبت دهه اول ماه محرم، سراغ این مداح جوان رفتیم تا در موضوعات مختلفی مانند ارزیابی وضعیت مداحی کشور، نحوه جذب قشر خاکستری، وزن اشعار مداحان امروزی و کارکردهای اجتماعی هیأت گفتوگو کنیم. ماحصل این گفتوگو را اینجا بخوانید:
مهمترین آداب مداحی اصیل، استاد داشتن است
باتوجه به اینکه در خانواده شما، در نسلهای مختلف مداحان و پیرغلامان بسیاری حضور داشتند، ارزیابیتان نسبت به وضعیت مداحی امروز چیست؟
مداحی در گذشته و حتی هیأتداری، آدابی داشت. کسی که میخواست مسئول یک جلسه باشد یا حتی چاییریز باشد، یا کفشهای عزاداران را مرتب کند، باید آداب مخصوصی را رعایت میکرد که روی این آداب هم بسیار حساس بودند، اما متاسفانه در نسل جدید، شاید هم به خاطر مقتضیات زمان، آن آداب از بین رفته است. البته هنوز در برخی جلسات آن آداب حفظ شده است. مداحی هم همینطور است.
مداحی درست و اصیل، البته نه به این معنا که نوحههای سنتی در آن خوانده شود، یعنی شعر فاخر، محتوای خوب، نوحه با سبک خوب، روضه صحیح و ... که مجموعه اینها یک مداحی اصیل میشود. این مداحی را میتواند یک مداح بزرگوار منبرخوان عبایی اجرا کند یا یک جوان میتواند این چنین بخواند.
مداحی درست و اصیل، البته نه به این معنا که نوحههای سنتی در آن خوانده شود، یعنی شعر فاخر، محتوای خوب، نوحه با سبک خوب، روضه صحیح و ... را میتواند یک مداح بزرگوار منبرخوان عبایی اجرا کند یا یک جوان میتواند این چنین بخواند.
مهمترین آداب مداحی اصیل، استاد داشتن است و استاد داشتن در مداحی با کارهای دیگر فرق دارد. مثلاً فردی که میخواهد در سینما کارگردان شود، باید کلاسهایی را بگذراند، اما در مداحی این روند متفاوت است. با فلان ساعت کلاس آموزش مداحی و پرداخت مبلغی نمیتوان مداح شد. اصلاً این اشتباه است.
یادگیری مداحی اصیل با تکنولوژی نیست
برای آموزش مداحی پس باید چه کرد؟
آموزش مداحی سینه به سینه است، ولی استاد دارد. شاید مثلاً یک مداح در زمینه اخلاق یک استاد داشته باشد، در زمینه شعر نزد یک استاد برود، در زمینه نوحه، محضر یک استاد را درک کند، ایرادی هم ندارد. درست است که همه چیز پیشرفت کرده و به سمت تکنولوژی رفته است، اما یادگیری مداحی اصیل با تکنولوژی نیست.
البته مداحی امروزی که خیلیها انجام میدهند، اصلاً استاد نمیخواهد. همینطوری که میخوانند موفق میشوند، جوانان هم از فضای مجازی نوحهها را گرفته و با تقلید پیش میروند و راحت مخاطب را جذب میکنند، اما مداحی اصیل یک تفاوتهایی دارد که حتماً باید استاد باشد.
نیاز به استاد در مداحی تعطیلبردار هم نیست. یعنی اگر ما یک مداح داریم که ۹۹ ساله است، به یک استاد صد ساله احتیاج دارد، من فردی را میشناسم که حدود ۸۰ سال سن دارد و استاد ۹۰ ساله دارد. از نزدیک دیدم که چگونه مطالبش را به ایشان عرضه میکند و او هم مشکلاتش را برطرف میکند. پس بدون استاد نمیشود. اما امروز مداحی ما خالی از استاد است. شاید در جلسهای، زمانی که پیرغلامی وارد میشود، مداح جوان بگوید، استاد ما وارد شد، اما این فقط در حد لفظ است. شما باید ببینید چقدر از این استاد یاد گرفتید و در حال پیاده کردن آن هستید؟ این استادی و شاگردی است.
من فردی را میشناسم که حدود ۸۰ سال سن دارد و استاد ۹۰ ساله دارد، از نزدیک دیدم که چگونه مطالبش را به ایشان عرضه میکند و او هم مشکلاتش را برطرف میکند. پس بدون استاد نمیشود
من زمانی که میخواستم مداحی کنم و سراغ استاد میرفتم، تمام جلسات را تعطیل میکردم و جایی که استادم جلسه داشت، حاضر میشدم و مینشستم تا ببینم چه میخواند و چه نمیخواند. در آن جلسه تمام حرکات استاد را نگاه میکردم. امروز زمانی که از من سوال میشود مداحی را چگونه یاد بگیرم، میگویم بهترین روش مداحی این است که شما داخل جلسه بنشینید.
من یادم است چند سال پیش در بلوار اندرزگو، جلسهای بودکه حاج سیدمحمد موسوی سجاسی در آن میخواند. من قبل از جلسه خودم میرفتم، پای منبر ایشان مینشستم. ۱۰ شب ایشان نزدیک یک ساعت و نیم با شعر جلسه را اداره میکرد و من قصیدهخوانی را از ایشان یاد گرفتم. من در آن جلسه دقت میکردم که ایشان با چه لحنی قصیده میخواند. حرکاتش چگونه است. بعد میدیدم بیشتر زمان را با شعر به پندیات، مدایح و فضایل میپردازد و بعد جمله کلیدی ایشان این بود که «ای جان عالم به فدایت یااباعبدالله» که مستمع میفهمید، ایشان میخواهد روضهاش را شروع کند. البته روضهاش هم بنا بر نوع جلسه، بیشتر از ۱۰ دقیقه طول نمیکشید. ایشان اسطورهای است که دیگر تکرار نخواهد شد. مخصوصاً در قالب قصیدهخوانی و اشعار فاخر ما دیگر مثل ایشان، مداح نخواهیم دید.
بهترین کلاس آموزشی مداحی، خود هیأت است؛ ولی به شرطی که طرف با این پیشزمینه بیاید که نگاه کند، دقت کند تا یاد بگیرد. در این جلسه باید تمام احوالات، حرکات، نوع خواندن و مکثها را پای منبر یاد بگیرد.
شعر آئینی و شعر هیاتی باهم فرقی ندارد
اشارهای به تسلط شعری حاج سیدمحمدی موسوی داشتید. وضعیت اشعار مداحیهای امروزی چگونه است؟ شاعران جوان هم میتوانند اشعار فاخر بگویند؟
اولاً من قبول ندارم که اشعار آئینی و اشعار هیاتی از یکدیگر متمایز هستند. این یک تناقض بزرگ است. شعری که برای اهلبیت (ع) گفته میشود، چه فرقی با شعر هیات دارد؟ به نظر من هیچی! استدلالشان این است که میگویند شعر هیات همهگیری دارد و مستمع میفهمد. دقیقاً ما از همین جا ضربه خوردیم و میخوریم. سطح معارف مستمع را با اشعار میتوانیم بالا بیاوریم. روایات، قرآن، فضائل، مدایح، مراثی همه را میتوان در اشعار داشت.
اصلاً کار مداح شعر است. از قدیم گفتند مداح باید شعر بخواند. بنابراین وقتی شعر نمیخواند و با کلام بازی میکند و شروع به حرف زدن میکند، یعنی دست مداح از شعر خالی است. یک مجلسی میطلبد که شما با کلام پیش بروید. اشکالی ندارد آن استثناء است یا مثلاً شما نیم ساعت شعر خواندید، ۵ دقیقه هم از کلام استفاده میکنید. این هم ایراد ندارد؛ ولی اینکه من فقط صحبت کنم، اشتباه است.
مقام معظم رهبری در دیدار مداحان بارها اشاره کردهاند که مداحی هنر است. یک هنرمند باید وقتی میخواهد یک شعر را جا بیندازد، باید مسلط باشد.
پس شعر آئینی و شعر هیاتی نداریم هر دو یک شعر است. اتفاقاً شعر آئینی که به عنوان شعر سنگین یا شعر صعب از آن یاد میکنند، امروز جایش خالی است. چرا وقتی ما پای منبر حاج سیدمحمد موسوی و بزرگان مینشستیم، مثلاً دیوان فواد کرمانی «ای که به عشقت اسیر خیل بنیآدمند» یا «دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت» میشنویم که بسیار هم پرمغز هستند، اما در جلسات دیگر خبری از این مباحث نیست؟ شما نمیتوانید پرمغزی اشعار را فقط به حساب زبان آن زمان بگذارید. بالاخره این اشعار را برای مستمع میگفتند و برای وقت مستمع احترام قائل بودهاند.
شعر آئینی و شعر هیاتی نداریم هر دو یک شعر است. اتفاقاً شعر آئینی که به عنوان شعر سنگین از آن یاد میکنند، امروز جایش خالی است
به نظرم شعر آئینی امروز از این مباحث خالی است و از محتوا فاصله گرفته است. ما شاعران جوانی که رویش داشتند و بسیار عالی شعر میگویند داریم، ولی متاسفانه مداحان ما سراغ آنها نمیروند و از اشعار آنها در هیأتها استفاده نمیکنند.
دلیل استفاده نکردن مداحان از اشعار آئینی فاخر چیست؟ آیا سلیقه و ذائقه مخاطب کشش ندارد و یا ناتوانی مداح دلیل آن است؟
یک نوزاد، وقتی به دنیا میآید تا مزهای را به او نچشانید آن مزه برایش غریبه است. بناباین به ذائقه مخاطب خیلی برنمیگردد. بار اصلی این ماجرا روی دوش مداح است و او میتواند سلیقه مخاطب را خراب کند یا بسازد.
هماکنون هیاتهایی داریم که اگر شما در جلسه آنها، شعر سخیف بخوانید به شما ایراد میگیرند. اینها مگر از این اجتماع نیستند؟ ما نیاز داریم یک بزرگتری، چارچوبی تعریف کند و بگوید شعر آئینی خوب این است و از این حدود هم عدول نکنید. ما باید به این نقطه برسیم که مردم به این توجه کنند که مداح چه میخواند نه اینکه چه کسی دارد میخواند؟
مداح در کار خودش، طبیب است و او تشخیص میدهد که میخواهد سطح مستمع را بالا بیاورد. یعنی مثلاً میخواهد شعر فواد کرمانی یا شعر حافظ بخواند یا به اصطلاح مداحان میخواهد شعر یک بار مصرف برای مستمع بخواند و این انتخاب را مداح تعیین میکند. متاسفانه امروز شعر آئینی از جهاتی رویش خوبی داشته و متاسفانه از جهاتی هم ریزش بدی داشته است؛ یعنی ما به خودمان اجازه میدهیم هر اصطلاح زمینی را در مورد ذوات مقدس استفاده کنیم؛ در صورتی که ما چنین اجازهای نداریم و معصوم هم چنین اجازهای به ما نداده است.
مداحان امروز فقط احساسات مستمع را درگیر میکنند؛ نه عقل و منطق آنها را. در حالی که مثلاً مشکات کاشمری، شعری در مورد غلامسیاه سیدالشهدا دارد که پر از معارف است: «از موالی حسینی جون نام/ او غلام شه، شهان او را غلام» بعد میگوید امام حسین به او گفت برو نمیخواهم تو شهید شوی. بعد خودش به امام حسین میگوید «هست آزادی من در بندگی/ من نخواهم بیوجودت زندگی/ من نخواهم زندگانی در جهان/ بعد مولایان و مولازادگان» من شب چهارم محرم پارسال این شعر را در هیات خواندم. اگر این شعر را میشود خواند چرا استفاده نمیکنیم؟ زبان آن را میتوان بهروز کرد، اشکالی ندارد اما باید فاخر باشد.
یک نوزاد وقتی به دنیا میآید؛ تا مزهای را به او نچشانید، آن مزه برایش غریبه است. بناباین به ذائقه مخاطب خیلی برنمیگردد. بار اصلی این ماجرا روی دوش مداح است و او میتواند سلیقه مخاطب را خراب کند یا بسازد.
چرا ما به این سمت نمیرویم، چون سخت است؟ ۴، ۵ سال سختی دارد زیرا باید مستمع تربیت شود. البته مداح قبل از مستمع باید تربیت شود. بخشی از اشکالاتی که در فضای مجازی از مداحی گرفته میشود، البته جدای از آن بخش که عدهای دشمنی دارند، در خصوص اشعار است. جامعه ما متفکرند، دانشجو و دانشگاهیاند و سر در کتاب دارند. آنها میگویند این شعری که شما میخوانید، چیست؟ در هر عرصهای برای نوآوری باید به میراثی که گذشتگان برای شما گذاشتند، توجه کرد. در غیر این صورت نمیتوانید برای آن نوآوری کنید و این در هر عرصهای وجود دارد. چرا ما نمیدانیم سروش اصفهانی، وصال شیرازی، نیّر، عابد و ... بهترین شعرها را برای امام حسین گفتهاند؟ اصلاً مداحان ما این دیوانها را در خانهشان دارند؟ یا یک مرتبه مطالعه کردهاند؟ زمانی که مداح از این پیشینه خالی باشد، شعر جدیدی به او داده شود، میگوید بَهبَه! نشناختن این پیشینه، قدرت تشخیص شعر فاخر و سخیف را از مداح میگیرد؛ زیرا مطالعه شعری ندارد.
سروش اصفهانی برای غلام سیاه یک شعری دارد که میگوید: «آمد یکی غلام سیهروی دلسپید/ دل در بَرش ز شوق شهادت همی تپید» یکی از بهترین شعرهایی است که برای غلام سیاه اباعبدالله نوشته است. بعد یک مثالی میزند و میگوید آمد التماس کرد که امام حسین اجازه دهد به میدان رود. بعد میگوید امام حسین به او فرمود «سر خویش پاس دار» یعنی نمیخواهد کشته شوی. بعد ادامه میدهد: «بر شب ستاره ریخت چون از شاه این شنید» صورت غلام، سیاه است و اشکهایش سفید. چه تشبیه زیبایی کرده است! هنر شاعر را ببینید. وقتی اینطور شد، یک دلیل هم برای امام حسین آورد که میگویی من نروم؟ حالا این دلیل کار شاعر است. شاید غلام سیاه این را نگفته باشد اما هیچ مرجع و عالمی هم نمیتواند به شما ایراد بگیرد که چرا در زبان شعر این را آوردی؟ این در مقتل نبوده است! زیرا این کار شعر است، میگوید حالا نمیگذاری بروم، من برای رفتنم دلیل دارم، میگوید:
«من گر سیاهیام که به سوی خلیل حق (ابراهیم)
ذبح فدا، سیاه ز سوی خدا رسید
همرنگ زاغ بود و به یُمن قبول شاه
طاووس خُلد گشت و به خلد برین چمید»
من این اشعار را خواندم البته مستمعی که این شعر را میپذیرد و با آن گریه میکند، متفاوت است.
ای کاش، جمعی از بزرگان مداحی از این شعرها استفاده کنند. تا رویکرد این نباشد که من شعری را خواندم، بگویم امسال ضبط شد، سال دیگر نمیخوانم که این بزرگترین اشتباه است! شعر اگر شعر باشد شما هر روز هم میتوانید آن را بخوانید. شما هر روز دارید به امام حسین سلام میدهید، مگر تکراری میشود؟ شعر خوب و فاخر برای امام حسین هم همینطوری است. شما تا قیامت میتوانید بگویید «این کشته فتاده به هامون حسین توست» هیچ وقت تکراری نمیشود و اثر خود را هم دارد.
شعر فاخر مانع سبکهای سخیف میشود
علاوه بر تکراری نبودن شعر، مداح به سبکسازی جدید هم اعتقاد دارد تا بتواند پایان دهه محرم بگوید من امسال فلان تعداد کار جدید خواندم. این اصرار بر کار جدید آسیبزا نیست؟
متاسفانه دقیقاً همین است. امروز باید حتی سبکهای خوب و فاخر خوانده شود. شورخوانی هم لازم است اما همینقدر که برای سبک ارزش قائلیم و مهم است برای شعر فاخر هم باید ارزش قائل شویم؛ یعنی حتی کفه ترازوی شعر فاخر باید سنگینتر باشد؛ زیرا اهل بیت ما را به گریه و اشک بر سیدالشهدا سفارش کردهاند؛ لذا اگر کفه ترازوی شعر فاخر سنگین شود، متعاقباً سبکها هم متعادلتر و به واقعیت نزدیکتر میشود.
انتخاب شعر نیازمند مطالعه شعری گسترده است
شما برای انتخاب شعر در مناسبتها و برنامههای مختلف چگونه اقدام میکنید؟
انتخاب شعر یک پیشینه مطالعهای وسیع میخواهد. مداح باید آثار مختلف را مطالعه کند. من حتی بسیاری از شعرهای ضعیف را مطالعه میکنم. استفاده نمیکنم اما میخوانم که فرق بین شعر سخیف با شعر فاخر را متوجه شوم. شما اگر فیلم ضعیف ندیده باشید، نمیتوانید فیلم خوب و ضعیف را تشخیص دهید.
انتخاب شعر خوب، بدون مطالعه شعری اتفاق نمیافتد و این هم خیلی زحمت دارد. شما باید وقت بگذارید، بیخوابی بکشید و تلاش مضاعف کنید. در مطالعه شعری سلیقه شما به جایی میرسد که دیگر لزوماً نمیگویید این آقا این شعر را برای سیدالشهدا گفته است یا برای غیر از اهلبیت گفته است. میتوان از برخی اشعار برای اهل بیت استفاده کرد. مثلاً هلالی جُغتایی، یک غزلی دارد که اگر در مجلس بخوانی، انگار او این شعر را برای اهلبیت گفته است ولی این شعر اصلاً آزاد است:
انتخاب شعر خوب، بدون مطالعه شعری اتفاق نمیافتد و این هم خیلی زحمت دارد. شما باید وقت بگذارید، بیخوابی بکشید و تلاش مضاعف کنید. در مطالعه شعری سلیقه شما به جایی میرسد که دیگر لزوماً نمیگویید این شاعر، شعرش را برای سیدالشهدا گفته یا برای غیر از اهلبیت
«جای آن است که شاهان ز تو شرمنده شوند
سلطنت را بگذارند و به تو بنده شوند
گر به خاک قدمت سجده میسر گردد
سرفرازان جهان جمله سرافکنده شوند»
این شعر را آزاد گفته است، ولی آن را میتوانید برای امیرالمومنین، امام رضا، سیدالشهدا و ... بخوانید. از شاعران روز هم میتوان مثال زد. آقای فاضل نظری شعری دارد که من آن را برای امیرالمومنین یا عید فطر استفاده میکنم:
«در توبه مرا گفت که برگیر شرابی
ساقی تو که خود بیشتر از خلق خرابی !
این ماهی دلمرده در این برکه دلگیر
جز دوری آن ماه ندیده ست عذابی
من عارف دلتنگم یا زاهد دلسنگ؟
هر روز نقابی زدهام روی نقابی …
یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند
در نامه اعمال منِ مست صوابی
ساقی! همه بخشوده یک گوشه چشمیم
آنجا که تو باشی چه حسابی؟ چه کتابی؟»
این شعر روز است و آقای فاضل نظری برای اهلبیت نگفته است؛ ولی اگر شما مطالعه شعری داشته باشید، میتوانید از آن در جای مناسب استفاده کنید. کلیم کاشانی یک شعر دارد، من یک بیت از آن را برای حضرت زهرا (س) استفاده میکنم. برای این بخش از مجلس که امام حسن میگوید من دیدم مادر ما تا صبح برای همسایهها دعا میکند، گفتم پس ما چی؟ گفت اول همسایهها بعد خودمان. این همسایهها همانهایی هستند که خانم، پدر و همسرش را اذیت و آزار کردند. بعد شما صفای اهلبیت را کنار این بیت بگذارید: «صورت نبست در دل من کینه کسی/ آیینه هرچه دید فراموش میکند» این شعر آئینی نیست، شعر آزاد و پندیات است.
هیأت جای شعرخوانی سیاسی عریان نیست
در زمینه شعرخوانی، پرداختن به مسائل روز و سیاسی از نظر شما باید چگونه باشد؟ شعر سیاسی خود را چگونه انتخاب میکنید؟
مردم امروز درگیر کرونا هستند. شعار امسال جلسه محرم ما «جِئنا لنسعد فاطمة؛ ما آمدیم حضرت زهرا را یاد کنیم» یعنی بنا داریم با تمام سختیهاحضرت زهرا را یاری کنیم. این مساله روز است. ما میتوانیم در نوحههایمان مردم را دلگرم کنیم. این نگاهی که بگوییم ما فقط امام حسین را میخواهیم تا ما را شفاء دهد، خیلی نگاه سخیفی است! این امامشناسی نیست «دیدهای خواهم که باشد شهشناس/ تا شناسد شاه را در هر لباس».
ما امسال میخواهیم براساس بیانات مقام معظم رهبری رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی توصیه شده ستاد کرونا را داشته باشیم. طبیعتاً نقدهایی به ستاد کرونا داریم، ولی گوش به فرمانیم. چقدر در نوحههای امسال میشود به مسائل روز نه سخیفانه و نه با اشاره مستقیم و نگاهی که اکثریت جامعه آن را پس میزنند، عریان درباره دولت شعر خواند، زیرا موجب پس زدن میشود. شما باید زرنگ باشید، مثلاً شعر سکوت آقای برقعی را ببینید. این شعر سیاسی است، تاریخ گفته اما سیاسی است، «سکوت عین سکوت است» بعد میگوید:
«ملاک او به رگ و ریشه نیست
از این رو محمدبن ابوبکر آبرومند است
علی خلیفه شود پیرمرد بیغوله
یکی است در نظرش با حسن که فرزند است»
شعر روز باید با کنایه و نکته مساله را بیان کند و نه عریان بخواهد به مساله روز بپردازد
ما سیاسیتر از این شعر چه میخواهیم، بگوییم؟ یک پشتوانه خوب دارد. از امیرالمومنین گفته که این را مردم پس نمیزنند و حرف شما را میفهمند یا آن شعر آقای عباس شهری که: «با علی گفتا یکی در رهگذار/ از چه باشد جامه تو وصلهدار» بعد مولا میگوید «مرد سیرت را به صورت کار نیست/جامه گر صد وصل دارد، عار نیست» این شعر سیاسی است. شعرهای پروین اعتصامی کاملاً سیاسی است «آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است/ آن پادشاه که مال رعیت خورد، گداست» مثلاً من به جای اینکه بگویم آقای فلانی شما دست در بیتالمال کردی، این شعر پروین اعتصامی را میخوانم و منظور را میرسانم، طعنه هم میزنم.
این اشعار تاریخ مصرف هم ندارد. آقای محمد رسولی، یک شعری برای شهدا گفته بود که به اربعین هم برمیگشت، من آن شعر را سه بار در سه مناسبت در هیأت خودمان خواندم و جواب هم داده است.
شعر روز و سیاسی باید با کنایه و نکته مساله را بیان کند و نه عریان بخواهد به مساله روز بپردازد. زمانی لازم است که شمشیر بکشید و به وسط میدان بیایید. اگر کسی مانند یزید بیاید دیگر نمیشود گفت شعر سیاسی بخوانم باید وسط میدان بیایید، ولی اکثر جاهایی که اهلبیت این کار را کردند، نمونههای مختلف حرف زدن سیاسی را به ما یاد دادند که چگونه باید باشیم.
یکی از نوحههای مشهور شما «تا حسین است چه حاجت به عطای دگران» است. این نوحه چطور شکل گرفت؟
شعر این نوحه توسط مرحوم استاد حبیبالله چایچیان (آقای حسان) سروده شده است و مِلودی آن را محسن جعفری ساخته است. ما هم در هیات خواندیم که برخلاف تصور با استقبال بسیاری مواجه شد. این نوحه معارفی را بیان میکند که خود شعر دربردارد.
این نوحه را اینجا بشنوید:
هیأت عبدالله بن الحسن از چه زمانی آغاز به کار کرد و چرا نام فرزند امام حسن را بر آن نهادید؟
من از طفولیت به حضرت مجتبی علیهالسلام خیلی ارادت داشتم. اسم مسجد محل ما هم امام حسن علیهالسلام بود. اولین هیاتی که در محل ما راه افتاد، متوسلین به امام حسن مجتبی بود. روضه حضرت عبدالله علیهالسلام را هم خیلی دوست دارم. با اینکه من این روضه را کم میخوانم اما آن را خیلی دوست دارم.
وقتی میخواستیم این هیات را تاسیس کنیم ۴، ۵ نفر رفیق بودیم. برای نامگذاری، نام ذوات مقدسه را در یک شال مشکی انداختیم و یکی را انتخاب کردیم که سه بار تکرار شد و هربار نام عبدالله بن الحسن (ع) خارج شد. دنبال کرامت گفتن نیستم، اما گرهگشاییهای بسیاری از این آقازاده دشت کربلا دیدهایم.
روضه حنیف طاهری در خصوص عبدالله بن الحسن (ع) را اینجا ببینید:
برای جذب خاکستریها باید محتوا داشت
برای جذب طیف خاکستری که شاید تنها در جلسات محرم و شبهای قدر پای منبر جلسات مذهبی میآیند، چه باید کرد؟
اولین پله برای جذب آنها خلوصی است که جلسهگیرنده باید داشته باشد. برگزارکننده در گام اول نمیتواند دنبال جذب باشد؛ زیرا فنداسیوناش خراب است و امکان ندارد، آن آدم جذب شود و اگر هم جذب شد موقتی خواهد بود. ابتدا بیاییم با اخلاص، خیمه را برگزار کنیم. بعد سراغ بحثهای بعدی برویم. اخلاص تنها هم کاری را از پیش نمیبرد، باید تلاش هم باشد. اکثریت قشر خاکستری با مطالب سخنران خوب و با محتوای خوب مداح جذب میشوند، حالا فضاسازی هیات، کارهای فرهنگی و کارهای دیگر عامل جذب آنها خواهد شد.
آنچه موجب جذب این افراد میشود، محتوای خوب است؛ چون امروز سطح بینش جامعه خیلی بالاتر از قبل است. اگر محتوا مناسب زندگی آنها باشد، جذب میشوند. در زمینه محتوا نیز ارتباط میان سخنران و مستمع اهمیت دارد. مثلاً سخنران در مورد یک موضوعی صحبت کند و مداح در پایینترین مرتبه محتوا کند، در این صورت جذب صورت نمیگیرد. عدم همافزایی مانع جذب است. اگر منبری و مداح هر دو سعی کنند در یک مرحله حداقل با یک مقدار نوسان قرار گیرند، این همافزایی آنها را جذب میکند.
برای موضوعات مختلف از علما سوال میکنم
در پشتصحنه هیأت، چه جلساتی برای محتوا و هماهنگ میان مداح و سخنران دارید؟
ما یک کارگروهی داریم که مثلاً امسال چه شعاری را انتخاب کنیم و شعار چه باشد. یک قشر از این کارگروه تحصیلکردههای حوزه و دانشگاه هستند که در نهایت به جمعبندی میرسند. برای امسال ۶ پیشنهاد مطرح بود که در نهایت «جِئنا لنسعد فاطمة» انتخاب شد. من برای انتخاب اشعار و حتی سبکهای مداحی نیز کارگروه دارم حتی برای خیلی از مطالب از علما استفاده و سوال میکنم.
ثمره جلسه هفتگی محبت و وفاق میان هیأتیهاست
هیأت عبدالله بنالحسن (ع) به صورت مستمر جلسات هفتگی خود را برگزار میکند. اصرار به برگزاری این جلسات برای چیست؟
در طول هفته ما با فضایی از جامعه در ارتباط هستیم که خودآگاه و ناخودآگاه ما را از معنویت دور میکند. این جلسات برای حفظ ارتباط ما با امام حسین، خدا و به نوعی شارژ معنوی است. فضای مجازی و انواع و اقسام وسایل ارتباطی، این روزها بستری برای دوری از معنویت است؛ پس به نظرم هفتهای یک بار ما باید دور هم زیر خیمه سیدالشهدا توسل کنیم و بگوییم ما دنبال این هستیم که به شما نزدیک شویم. جلسات هفتگی وفاق و محبت را میان بچه شیعهها ایجاد میکند و این افراد با هم رفیق میشوند. بچهها همدیگر را میبینند و از مشکلات زندگی و خانوادگی همدیگر باخبر میشوند و حتی به همدیگر کمک میکنند و با یکدیگر بیرون میروند و خوشگذرانی در چارچوب صحیح خواهند داشت.
جلسه هفتگی موجب جذب قشر خاکستری است. خاطرم است یک نفر خواهرش سرطان داشت. از طریق خیریه برکات هیأت به او کمکرسانی شد و بعد او پای ثابت جلسات شد و به هیات میآمد. جلسات برای وفاق هیأتیها بسیار موثر است.
شناسایی و موازیکاری حلقه مفقوده فعالیتهای خیریههاست
خیریه برکات هیأت در ایام مختلف سال به خصوص در زمان کرونا فعالیتهای بسیاری داشت، از ظرفیت کارکردها اجتماعی هیأت بگویید.
اگر دولت خیریههای مردمی را حمایت میکرد، نه آنکه پول دهد بلکه معرفی کند، مردم از این طریق به دیگران کمک خواهند کرد. البته در این زمینه نیاز داریم که شناسایی و همافزایی صورت گیرد، مثلاً یک هیات یا یک خیریهای مشخصا در یک محدوده کار کند و دیگران او را پشتیبانی کنند و در منطقه دیگر نیز خیریه دیگر فعال باشد. در این صورت نیازمندان نیز میدانند برای رفع مشکلات باید کجا مراجعه کنند.
خیریه برکات در زمان کرونا، توزیع اقلام بهداشتی داشت و بعد هم کار تولید شیلد و ماسک را به صورت گسترده انجام داد، تولید سوپ و آبمیوه برای بیمارستانها نیز صورت گرفت. ابتدای ماه رمضان و نیمه این ماه نیز نیز تهیه بسته ارزاق انجام دادیم.
شناسایی حلقه مفقوده فعالیتهای خیریههاست، این روزها همه در جنوب تهران مشغول کمکرسانی هستند در حالی که در مناطق مختلف و حتی در شمال تهران این روزها به دلیل شیوع کرونا نیازمندانی وجود دارند. هر خیریهای باید محله، محدوده و منطقه خود را پوشش دهد، سپس با جلسات مختلف، مردم را برای کمکرسانی همراه کند. خریههای دیگر نیز باید برروی مناطق دیگر کمکرسانی کنند و از موازی کاری بپرهیزند.
پروتکلهای ثبت موسسات خیریه نیز برای هیأتها باید سازماندهی شود و سادهتر گرفته شود. یک سازمانی آنها را تحت پوشش بگیرد و صدور مجوز نماید تا حسابها شفاف باشد.
گزیده تصویری این گفتوگو را مشاهده کنید:
انتهای پیام/