اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  همدان

یک عمر عاشقی برای حسین(ع) / خانه‌ای که از اول حسینیه بود

«حاج مرادعلی ارغوان» با دلی آکنده از عشق حسین از ۱۰ سالگی دست در دست پدر روانه هیأت حسین می‌شود، از همان کودکی عزمش را جزم می‌کند تا همه عمر در بارگاه اهل بیت(ع) ثابت‌قدم باشد و به این عهد وفا می‌کند.

یک عمر عاشقی برای حسین(ع) / خانه‌ای که از اول حسینیه بود

خبرگزاری فارس- سولماز عنایتی؛ گفتم از عشق بگو، گفت حسین- گفتم از شور بگو، گفت حسین- گفتم از یار بگو، گفت حسین، گفتم پس جهان بی عشق حسین یک پرسش بی معناست، گفت عشق حسین به وسعت ابدیت است و در سال و ثانیه نمی‌گنجد، جغرافیایی است از دلدادگی‌ها.

او مرید است و حسین مراد، مریدی که از طفولیت پای در رکاب مکتب مرادش نهاده و همه عمر مشق عاشقی کرده و شور حسینی با تمام جان و تنش در هم تنیده، کلامش آمیخته با نام حسین، نگاهش خیره به راز نهفته عاشورا، دلش غمگسار زینب و رباب، صدایش گرفته از ناله‌های یا حسین(ع) است.

گواه این همه عاشقی خشت به خشت خانه‌ای است که ابتدا حسینیه و سپس مأمنی برای سکونت اهل منزل است، سرسرایی برای روضه حسین، جز به جز این خانه از سردر تا الوارها به روضه‌های خوانده شده و اشک‌های ریخته شده، به حاجت‌های اجابت شده و شفاعت‌های داده شده شهادت می‌دهند.

محرم و صفر که می‌شود این حسینیه درب می‌گشاید و عشق فریاد می‌کند، حیاطی به وسعت ۵۰۰ متر با سقفی از جنس آسمان و رنگی از غم، غمگسارانی را در خود جای می‌دهد تا به عزای شهدای دشت نینوا سینه‌زنی کنند و بر سر بکوبند شاید این زخم اندکی التیام یابد.

در و دیوار این خانه مزین است به نام حسین و نمناک می‌شود با ذکر مصیب او، پرچم‌های مشکی هم جلوه‌گری می‌کند برای داغ حسین، گویی نه فقط اهل منزل بلکه پی و بن این سرسرا هم  دل در گرو حب حسین دارد.

گوش که تیز کنی ناله‌های الفغان ایوان و دالان حتی هشتی خانه را می‌شنوی از نوحه‌های حاج علی آقای انسانی می‌گویند تا واعظی‌های حاج آقای عندلیب، مداحی‌های  محجوب همدانی را زمزمه می‌کنند تا مرثیه‌های سپهر.

«غرق گناهیم همه  یاحسین یاحسین/ بر تو پناهیم همه یاحسین یاحسین»

«این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست/ این چه شمعی است که جان‌ها همه پروانه‌ اوست»

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»

 «دوباره مرغ دلم زند پر بیاد کویت حسین/ در آرزویم که ببینم رخ نکویت حسین»

«حاج مرادعلی ارغوان» با دلی آکنده از عشق حسین از ۱۰ سالگی خود را بیمه کرده و دست در دست پدر روانه هیأت حسین می‌شود، از همان کودکی عزمش را جزم می‌کند تا همه عمر در بارگاه اهل بیت ثابت قدم باشد و به این عهد وفا می‌کند.

سال ۱۳۴۰ که حاج مرادعلی از سربازی بازمی‌گردد به پیشنهاد دوستان و شور و اشتیاق خودش خدمت‌گزاری در «کاروان غم هیأت حسینیه کوی قصابان همدان» را آغاز می‌کند و اکنون از بزرگان این هیأت است.

حالا حاج آقا موی سپید کرده و عمری از او گذشته اما هنوز هم تمام هم و غمش برگزاری مراسم‌های محرم و صفر و روضه برای اهل بیت(ع) است، هنوز هم هر شب در هیأت حضور دارد و به یاد دل سوخته زینب(س) سینه‌زنی می‌کند.

به محض آغاز گفت‌وگو با حاج مرادعلی و بردن نام امام حسین(ع) و هیأت اباعبدالله‌الحسین(ع) کمان ابرویش در هم فرو رفت و  چشمانش بارانی شد، همانجا بود که سرّ عاشقی و عمق ارادتش به سید و سالار شهیدان فاش شد.

حاج مرادعلی چنان با غم از هیأت و نوحه‌های حسینی می‌گوید که گویی نبودنش در دشت کربلا حسرتی است به وسعت همه عمر ۸۰ ساله‌اش، او با چشمان نمناک و صدای آزرده ادامه می‌دهد: اولین بار ۷۰ سال پیش با پدرم به هیأت «مسجد خاتم‌الانبیاء» کوچه قصابان رفتم، البته کودکان را راه نمی‌دادند اما من با پدر وارد مسجد شدم و با گذشت زمان با ارادتی که نسبت به اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) داشتم به عنوان خدمتگزار در بطن کار هیأت قرار گرفتم.

قدیم‌‌الایام مرسوم بود اسم هیأت‌ها را کاروان می‌گذاشتند اسم هیأت کوی قصابان هم کاروان غم بود البته در آن سال‌ها همدان حدود ۱۷ یا ۱۸ هیأت داشت که یک ماه پیش از محرم برای برپایی مراسم عزاداری امام سوم شیعیان آماده می‌شدند، از خانه‌های محله فرش، چراغ توری و لاله‌های عباسی می‌آوردیم و مسجد را تجهیز می‌کردیم ناگفته نماند مردم با جان و دل ساز کمک کوک می‌کردند و دریغ نداشتند برای مجلس حسین.

کاروان‌ها علامت، کجاوه، پالکی، چهل چراغ، پرچم و خیمه گاه و بیرق‌های سه گوش داشتند، علامت‌ها از ۱۰، ۱۱ تیغه بود تا ۱۹ تیغه که بنده حقیر هم جزو علامت‌بردارها بودم و ظهر عاشورا چندین بار علامت را روی پنجه پا می‌چرخاندم.

در هیأت مرشدی هم داشتیم به نام مرشد محمدعلی هنوز وارد حسینیه نشده و دفترش را باز نکرده شروع می کرد به خواندن مرثیه و سوگواری برای شهدای دشت کربلا.

خوب یادم هست که پیش از انقلاب هم مراسم‌های عزای اهل بیت(ع) و جشن‌های ائمه را با قوت برگزار می‌کردیم و حتی در دوران خفقان ستمشاهی عکس امام خمینی(ره) بر دیوار مغازه نصب بود.

این پیرغلام روضه حسین(ع) می‌افزاید: از دیرباز تا به امروز در حسینیه کوی قصابان در روز سوم شهادت امام حسین(ع) ۴۰ اجاق برپا و یک تن و نیم برنج پخته می‌کنیم، هفت هیأت مثل هیأت حسینیه مختاران و دیگر هیأت‌ها دعوت می‌شوند، به طور کلی مخارج هیأت با مشارکت اعضای هیأت تامین می‌شود.

امروز ۴۸۰ هیأت در انجمن یادآوران عاشورای حسینی ثبت شده و به جوانان میدان دادند، آنها هم با طرح‌های خوب و بکر شبانه روز پای کار هستند، همه این کارها اعجاز و به کمک اهل بیت انجام می‌شود.

سرسرایی برای روضه حسین(ع)

حاج مرادعلی از راز خانه‌اش پرده‌دری می‌کند و می‌گوید: سال ۱۳۵۲ این خانه را خریدم، از همان زمان ابتدا حسینیه بود و بعد خانه‌ای برای سکونت اهل منزل، تمام سال سوگواری‌ و روضه اهل بیت(ع) در این حسینیه برقرار است، واعظان و مداحان کشوری هم در این خانه سوگواری کرده و منبر رفته‌اند.

حیاط را آب و جارو  و فرش می‌کنم و در و دیوار را سیاهپوش، تجهیزات و وسایل هم به اندازه هزار نفر دارم از اجاق گرفته تا پیاله و دست کاسه، به طوری که تمام عزاداران حسینی در خانه پذیرایی می‌شوند، به مرور زمان تمام این وسایل را تکمیل کرده و چیزی از بیرون تهیه نمی‌شود البته چند سال یکبار هم  این تجهیزات را نو می‌کنم.  

با تمام وجود خوشحال هستم که این خانه را به نام امام حسین(ع) می‌شناسند و در مناسبت‌های دینی ندای اهل بیت(ع) از آن بلند می‌شود، با گذشت تمام این سالها هنوز هم با جان و دل مراسم روضه ائمه(ع) را به همراه خانواده برگزار می‌کنم.

آدمی که با امام حسین(ع) باشد، غم و اضطراب ندارد و در آرامش به سر می‌برد البته همیشه لطف اهل بیت(ع) شامل حال این خانواده بوده و باعث شده حس و برداشت خوب همراه ما باشد.

 همسر حاج مرادعلی هم درباره این حسینیه می‌گوید: از همان ابتدا که آمدم منزل حاج آقا ایشان اهل هیأت و امام حسین(ع) بود، تمام این سالها منزل ما روضه برقرار بوده تا به امروز و خدا را شکر که به برکت روضه حسین فرزندانم همگی اهل بیتی و امام حسینی هستند.

 برپا کردن روضه و مراسم‌های عزای اهل بیت(ع) اصلا سخت نیست و با عنایت خانم زینب کبری(س) از پس تمام کارها برمی‌آیم و خسته نمی‌شوم، بعد از برگزاری مراسم‌ها تمام منزلمان را از ابتدا تا انتها جمع آوری، تمیز و مرتب می‌کنم  ولی به لطف ائمه اطهار  و مدد امام حسین(ع) خم به ابرو نمی‌آورم.

از روز اول خانواده ما را مشتاق به اهل بیت(ع) بار آوردند، الان هم دوست دارم همیشه منزلمان روضه باشد و من هم برای ائمه اطهار خدمتگزاری کنم.

هر چه داریم و نداریم از کرم اهل بیت(ع) است تا جایی که دستم درد می‌کرد و دکتر و دوا و ام آر ای هم افاقه نمی‌کرد تا اینکه احمدم از سوریه پرچم متبرک حضرت زینب(س) را آورد و همان شب خانم زینب کبری(س) دستم را شفا داد و درد و بلا از جانم رفت و دستم خوب شد.

فرزندان حسینیه

حاج مرادعلی ارغوان از عنایت و لطف سید و سالار شهیدان به فرزندانش می‌گوید: ۶ فرزند پسر و یک فرزند دختر به نام فاطمه دارم که به برکت روضه حسین(ع) همگی اهل خدا و ایمان هستند.

پسرانم را به محض اینکه پای راه رفتن پیدا کردند با خود به هیأت بردم و در عزاداری اهل‌بیت(ع) شرکت دادم، حظ می‌کردم وقتی بچه‌ها از کودکی در مکتب حسین(ع) فعالیت می‌کردند.

الان هم فرزندانم هر وقت زمان مساعد داشتند حتی شب و روز در مراسم‌های هیأت مشارکت می‌کنند و ما هم مانع از حضورشان در خانه آل محمد(ص) نشدیم چراکه راهی به جز راه حق وجود ندارد.

حسین ارغوان فرزند ارشد حاج مراد می‌گوید: از بچگی با پدر هیأت می‌رفتیم امروز هم هیأت «کاروان غم» با همت و قوت پدر برقرار است، نتیجه شرکت بچه‌ها در روضه و هیأت‌های حسینی به همراه پدرها و مادرها تداوم نهضت حسینی بعد از گذشت هزار و ۴۰۰ سال است.

هیأت‌ها و عزاداری همان است اما آدم‌ها با گذشت زمان از دنیا رفتند در حالی که نهضت حسینی سینه به سینه  و دست به دست منتقل شده و تا زمانی که به حکم خداوند عالم  برقرار است نهضت حسینی هم با انسان‌های جدید با سینه زنی و پرچم، علم و کتل ادامه دارد.

سفینه و کشتی امام حسین(ع) سریع است و وسیع و همگی را در خودش جای می‌دهد، تمسک به دامن اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) بهترین راهی است که از گذشتگان و تا آیندگان باید بپیمایند.

محمد ارغوان فرزند دیگر حاج مراد می‌افزاید: از زمانی که چشم و گوش باز کردیم چه در منزل و چه در هیأت‌های حسینی پشت سر حاج آقا در مراسم ها فعال بودیم و درِ خانه امام حسین(ع) افتخار خدمتگزاری داشتیم، تمام خیر و برکت زندگی ما از امام حسین(ع) است و خدا را شکر هر آنچه خواستیم به لطف و کرم اهل بیت(ع) به ما عنایت شده است.

و داستان عاشقی امام حسین(ع) ادامه دارد، در گذشته با حاج محمود شفاییان، حاج حسین کبریایی، حاج حسین هوشنگی، ماشاءالله بیات و ناصر شریفی، شادروانان حاج رجبعلی، حاج رضا یاسینیان، حاج ابوالقاسم پنبه‌ای و حاج اکبر طالبیان، حاج عیسی افتخاری، حاج محمود سالیان، حاج اکبر خرم، حاج حسین خشکباری، حاج حسن عباسی، حاج سیدمحمود حسینی، و نوای نوحه‌خوانانی چون مرحوم حاج علی اصغر سپهر، حاج علی زجاجی، حاج ابراهیم لباف، حاج محمود و محمد دیاری و حاج عباس پزندی به ما رسید و امروز با حضور افرادی چون حاج مراد ارغوان، حاج حسین شریفی و دیگران ادامه دارد و پس از ما نیز مسیر خود را دنبال خواهد کرد تا بالاخره منتقم خون حسین(ع) بیاید.

انتهای پیام/۸۹۰۳۳/ر

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول