خبرگزاری فارس استان کردستان/شیرین مرادی؛ اینجا نه مانند شمال نامدار است و نه مثل پایتخت پراتفاق، ساده و صمیمی به رنگ مردمان بیپیرایهاش و همین دلیل خوبی برای سفرکردن و رفتن به دل مردمانش است.
اگر از نزدیک با زندگی سخت آنها آشنا شویم، به نقش مهم آنها در اقتصاد کشور پی خواهیم بود که مردمانی خانه به دوش کمتر از نیمی از سال را به دور از روستایشان در ارتفاعات سپری میکنند.
ههوار به مناطق ییلاقی مرتفع گفته میشود که روستائیان بخشی از مناطق سروآباد و کامیاران در کروستان از اول خرداد تا اواخر شهریورماه به علت وجود مراتع خوب و خنکی منطقه به آنجا کوچ میکنند، ههوار بستگی به موقعیت روستا معمولا فاصله نسبتا نزدیکی با روستا دارد.
اهل روستای کولیج هستند، هر سال با فرارسیدن خردادماه به همراه اعضای خانواده و گلههایشان به سمت ههوار کوچ میکنند و تا آخر تابستان روزها و شبهایشان را در ههوار میگذرانند.
فقط کافی است یک روز در میانشان زندگی کنی و یا از دور شاهد تلاش و کوشش بیوقفه این فعالان عرصه تولید باشید، قطعا به نقش موثر و کارساز زنان کوچر و مشارکتشان در تولید پی خواهی برد.
ظهر از نیمه گذشته است که به منزلگاهشان میرسیم، ساده و صمیمی شکیلا دبه به دست به سمت منبع آب ههوار میرود خورشید سخاوتمندانهتر از همیشه در این نیم روز شهریورماه گرمای سوزانش را به سمت زمین ارزانی کرده است.
کودکان خسته از گرما به سرپناههای سنگی روی آوردهاند، کار مردان چرای گوسفندان و بریدن علف است بعد از بازگردان گله به محل سکونت کوچ چشم انتظار سفره رنگین بانوان خانه مینشینند، زنان کوچر هم سفره رنگینی را که صفر تا صد آن تولید دستان خودشان است آماده کردهاند، شیر، کره، ماست و حتی آش محلی خوشمزهای که«دوینه» نام دارد و بانوی خانه با سبزیهای معطر خشکشده منطقه تزئین کرده روی سفره قرار میدهد.
نقش پررنگ بانوان کوچرو در زندگی ههوارنشینی
قبل از طلوع خورشید و آخرین سوسوی ستارگان در آسمان، زنان کوچر همچون خورشیدهای درخشان چراغ خانههای سنگی ههوار میشوند و امور زندگی را از تهیه صبحانه گرفته تا دوشیدن شیر و آماده کردن رمه برای چرا و... مهیا میکنند.
کوچ بهاره با همه سختی و مشقتهایی که دارد برای این روستائیان شیرین و دلنشین است، بازگشت به دامان طبیعت و مراتع و از سرگیری زندگی چادرنشینی در صحرا بر میل و رغبت آنها برای رفتن به ههوار کولیج سروآباد میافزاید.
شاید به همین خاطر است که از لحظه ترک ییلاق با احساسی نوستالژیک برای بازگشتی دوباره لحظهشماری میکنند.
حتی بچهها نیز از این کوچ اجباری خوشحالاند و دوست دارند کل سال را در دامن طبیعت روز و شب بگذرانند و در سختی و شیرینیها در کنار والدینشان باشند.
زنان در کوچ همراه و پشتیبان خوبی برای مردان هستند، بسیاری از زنان روستاهای منطقه هورامان این روزها در مناطق ییلاقی بسر میبرند بیشتر اوقاتشان را با تهیه فرآوردههای لبنی شامل شیر، ماست، کره، روغن حیوانی، کشک و ...و فروش آن به مشتریان شهری سپری میکنند.
گله در حال استراحت است و خدیجه خانم سطل به دست مشغول دوشیدن شیر بزهاست، میگوید: زندگی در ههوار سخت است اما با برکت هر گوشه از این سرزمین خدا پر از نعمت است.
از روزی که عروس روستای کولیج شدهام تا امروز دامداری میکنم از 5 راس حیوان شروع کردیم الان بیش از 200 راس حیوان کوچک و بزرگ داریم.
از 5 راس حیوان شروع کردیم الان بیش از 200 راس حیوان کوچک و بزرگ داریم
چهار پسر و یک دختر دارم سه پسرم ازدواج کردهاند دو تا از پسرهایم گچکار و برقکار ساختمان هستند و فقط یکی از آنها پیشه دامداری را انتخاب کرده و الان در کنار هم چرخه زندگی را میچرخانیم و حدودا 200 راس حیوان سبک و سنگین داریم.
روزانه چهار تا پنج کیلوگرم شیر از حیوانات میدوشیم، شیر را در مشکهای سنتی (پوست گوسفند) میریزیم و با تهیه و فروش کره، دوغ، ماست، کشک و...از شیر تازه و سالم حیوانات کسب درآمد میکنیم.
مشتریهای خوبی داریم هر از چندگاهی برای خرید به ههوار میآیند
مشتریهای خوبی داریم که هر از چندگاهی برای خرید به ههوار میآیند و از ما خرید میکنند و خیلی هم راضی هستند.
در کنار دامداری در حد مصرف خانگی خودم و بچهها هم کشاورزی گندم و جو داریم اما شغل اصلیمان دامداری است.
مردها روزی دو بار حیوانات را به چرا میبرند و زنها هم دو بار شیر حیوانات را میدوشند و تازه بعد از آن کار اصلی زنان شروع میشود.
مردها روزی دو بار حیوانات را به چرا میبرند و زنها هم دو بار شیر حیوانات را میدوشند
شیر دوشیده را باید فورا به دوغ، کره، روغن و کشک و ... تبدیل کنیم تا از بین نرود، کار زنان از قبل طلوع آفتاب، با آماده کردن صبحانه و تمیز کردن اطراف محل سکونت شروع میشود، مردان و بچهها هنوز در خواب هستند که زنان وارد محل استراحت حیوانات میشوند، دوشیدن حیوانات که تمام میشود سطلهای پرشده از شیر تازه را برای تبدیلکردن به انواع لبنیات بر دوش نهاده و به سمت کپرهایشان حرکت میکنند.
مردان گله را رهسپار چرا میکنند هر خانواده به ازای هر 5 راس حیوان یک نوبت چرا باید برود، زنان هم در کنار مهیا کردن نهار مشغول تمیز کردن ههوار و رسیدگی به امور زندگی میشوند.
تاثیر کرونا در چرخه تولید هوارنشینان
خدیجه خانم از چرخه پویای تولید تا قبل از شیوع کرونا در چادر ههوارنشینان برایمان میگوید اینکه سالانه از محل زاد ولد دامها و تولید محصولات لبنی درآمد زیادی کسب میکردیم، اگرچه پای کرونا کمتر به روستاها باز شده و تاکنون موردی از بیماری نداشتهایم اما امسال افرادی که برای خرید محصولات ما میآمدند به حداقل رسیده است.
کاک جبار هم میگوید: ههوار سردشت مربوط به روستای کولیج است و بیش از 700 سال قدمت دارد، هر ساله با آغاز خرداد ماه به سمت هوار کوچ میکنیم.
نقطهگاه برپا کردن محل استقرار زندگی از قبل مشخص است یک روز قبل از خروج از روستاها مردان به محل ههوار میآیند و با سنگ و چوب و گیان کپرها را مهیای آمدن خانواده میکنند مکان نگهداری حیوانات هم بلافاصله مهیا میشود و به محض ورود گله حیوانات هر خانواده در جایگاهی که تعیین شده قرار میگیرند.
چهار ماه زندگی بدون امکانات در ههوار
چهار ماهی در ههوار هستیم، البته به سال بستگی دارد بعضی وقتها دو ماه مانده به بهار به سمت ههوار کوچ میکنیم و آخرین روزهای شهریور ماه یک روزه همه کپرها را که نیمه از سنگ مابقی از چادر و چوب است خراب میکنیمو به سمت روستا باز میگردیم.
کار دامداری سخت است و منبع درآمدی زیادی ندارد که بگوییم پسانداز میکنیم، اما شاکریم چرخهای زندگی ما بر این مدار میچرخد و مشکلی به لحاظ اقتصادی نداریم.
کار دامداری سخت است و منبع درآمدی زیادی ندارد که بگوییم پسانداز میکنیم، اما شاکریم چرخهای زندگی ما بر این مدار میچرخد
امکانات رفاهی نداریم، برای تامین برق از پنل خورشیدی استفاده میکنیم، البته ترانس برق نزدیک ههوار وجود دارد که اگر مسوولین کمک کنند این مکان برقدار میشود و تا حدودی زندگی راحتتر.
دریغ از سرکشی مسئولان
تاکنون یک ریال تسهیلات نگرفتهایم، اگر دولت کمک کند قطعا میتوانیم کارمان را توسعه دهیم نقش ما در چرخه تولید کم نیست ولی تا این لحظه هیچ وقت یک مسوول به ما سر نزده، به زبان ساده میگویم که "ما بیصاحب هستیم".
محصولاتی که در این ههوارها تولید میشود کاملا طبیعی و ارگانیک است به همین دلیل استقبال بسیار خوبی از سوی مردم مناطق مختلف از آن میشود اما امسال به خاطر شیوع کرونا کمترین میزان فروش داشتیم.
بعضی وقتها شاید در طول روز چندین دفعه برای خرید حیوان به سراغمان میآمدند و در طول چند ماهه زندگی در ههوار مخارج زندگی یک سالمان را بدست میآوردیم ولی وضعیت فروش امسال تعریفی ندارد.
زندگی کوچرها در این روزهای کرونایی
کرونا همانطور که بر زندگی سایر مشاغل و مردم تاثیرگذار بوده زندگی ما را هم تحتالشعاع قرار داده اما خدا را شاکریم که تا این لحظه گرفتار این ویروس مرگبار نشدهایم اما انتظار میرفت مسئولان حداقل در این شرایط ما را هم مورد توجه و حمایت قرار میدادیم.
کرونا که آمد مدارس تعطیل شد، اینترنت نداریم و در ههوار هم شبکه آموزش نداریم تا فرزندانمان بخواهند از این طریق از درس و تحصیل عقب نمانند.
سالها قبل کلاس درس را به همراه معلم به ههوار میآوردیم همزمان با علمکردن کپرها برای زندگی خودمان کپری هم مخصوص کلاس دانشآموزان درست میکردیم، برای معلم هم امکانات لازم فراهم میساختیم، خود معلمها هم از زندگی در ههوار راضی بودند و این چرخه تا قبل از شیوع کرونا ادامه داشت و هیچ خللی در تحصیل بچهها ایجاد نمیشد.
50 تا 60 دانشآموز کمتر و بیشتر به همراه معلم در طبیعت زیبا و بکر خداوند درس میخواندند اما اکنون به خاطر کمبود امکانات در روستا مردم بیشترشان به مریوان و سروآباد کوچ کردهاند و تنها 10 تا 15 خانوار باقی مانده است.
به خاطر کمبود امکانات در روستا مردم بیشترشان به مریوان و سروآباد کوچ کردهاند و تنها 10 تا 15 خانوار باقیمانده است
دانشآموزانی که در مقاطع بالاتر بودند و باید به صورت اینترنتی درس میخواندند به مریوان و سروآباد رفتهاند، اما بچههای دبستانی بلاتکلیف هستند!
قبل از این شاید بیش از 150 خانوار هر سال به ههوار کوچ میکردند، اما شرایط سخت زندگی در روستاها و بیامکاناتی و نیاز اساسی به برخی زیرساختها و امکانات موجب شد که اکثر مردم روستا به سمت حاشیه شهرها کوچ کنند و به قولی زندگی در حاشیه شهر را به این شرایط ترجیح دهند.
چند سال اخیر زندگی ههوارنشینی و زندگی در ههوار کمتر شده است الان 15 تا 20 خانوار باقی مانده که مشغول کار دامداری هستیم، قبلترها روستای کولیج یکی از مهمترین قطبهای دامداری بود، خانوادههای زیادی از سفره پربرکت دامداری ارتزاق میکردند که الان به کمترین میزان خود یعنی تعدادی انگشتشمار کاهش یافته است.
نبود امکانات در روستا دلیل اصلی مهاجرت روستانشینان به شهر است
اگر امکانات در روستا فراهم بود، قطعا مردم روستا حاضر به مهاجرت نبودند، ولی وقتی امکانات نباشد نمیتوان فرزندان را راضی کرد که قید درس و مدرسه را بزنند زندگی روستانشینی سخت است و امروز جوانان دوست دارند با ادامه درس و تحصیل و یا یادگیری حرفهای زندگی راحتی برای خود مهیا کنند.
الان هم وضع دامداری بد نیست اما کرونا تا حدودی درآمدها را کاهش داده است، مثلا سال گذشته در همین ایام مسافران و گردشگران زیادی به منطقه میآمدند، گوشت و فرآوردههای لبنی و غیره خریداری میکردند اما امسال اقتصاد روستانشینان به شدت تحت تاثیر شیوع این ویروس قرار گرفته و درآمد به حداقل رسید.
الان هم وضعیت دامداری بد نیست اما کرونا تا حدودی درآمد را کاهش داده است
ههوارنشینان کمتر سهمی هم از بستههای حمایتی نداشتهاند اقتصادمان از یک سو دستخوش کرونا قرار گرفت و از سوی دیگر به خاطر بسیاری از محدودیتها از جمله ترس از گرفتارشدن به این ویروس موجب شد همچنان در ههوار باقی بمانیم واقعا انتظار داشتیم همانگونه که سایر اقشار مردم مورد حمایت قرار گرفتند به ما هم کمک میشد اما در طول این چندین ماه که این ویروس شیوع پیدا کرده هیچ حمایتی ندیدهایم.
مهری خانم عروس خانواده هم از سختی زندگی زنان در ههوار برایمان میگوید سختی که برای مادران که بچههای کوچکتری دارند مضاعف میشود.
دست و پنجه نرم کردن زنان هوارنشین با مشکلات
استحمام بچهها تا راضی کردنشان به رعایت نکات بهداشتی و غیره دردسرهایی است که مادران جوان در ههوار را متحمل زحماتی میکند.
بیش از 10 سال است که هر سال به همراه خانواده مادر شوهرش به ههوار سردشت میآید زندگی در شهر مریوان را به روستا و ههوار ترجیح میدهد و میگوید: کار کردن را دوست دارم اما زندگی در ههوار با وجود دو پسر قد و نیم قد که به راحتی برایم کنترل نمیشود سخت است.
برخلاف مادر، بچهها زندگی در ههوار را به زندگی در روستا و شهر ترجیح میدهند و میگویند، دوست داریم در ههوار بمانیم.
آریو 5 ساله در حالی که خود را در آغوش عمویش به زور جا کرده در میان خندههای ریزنمکینش میگوید: زندگی در ههوار را دوست دارم اینجا بز دارد بازی میکنیم شیر بزها را میدوشیم.
کنار منبع آب نشسته و مشغول شستن لباس ماست که به سراغش میروم، عطیه خانم سن و سال کرده است و به قول خودش همه بچههایش را سامان داده و الان در مریوان و حتی فرسنگها دورتر از آبادی کولیج و ههوار سردشت در کنار زن و فرزندانشان روزگار میگذارند.
بچهها منبع درآمدی در روستا نداشتند
بچهها منبع درآمدی در روستا نداشتند، امکاناتی که باید وجود ندارد، گاز داریم، جاده دسترسی به روستا کولیج هم آسفالت و بهسازی شده است، اما خبری از اجرای طرح هادی و فاضلابکشی و.... در روستا نیست.
مهمتر از همه اینها، موضوع اقتصاد مردم است چرخ اقتصاد در آبادی تنها زمانی میتواند خوب بچرخد که همه در کنار هم فعالیت کنند، ولی الان امکانات برای زندگی جوانان در روستاها بسیار کم و حتی در برخی روستاها مانند کولیج ناچیز است، جمعیت این روستا الان به حداقل رسیده و خیلیها کوچ کردهاند خانوادههایی هم که ماندهاند مانند ما پیر و سالخورده هستند.
وقتی امکانات برای تحصیل و رفاه وجود نداشته باشد مردم مجبور هستند مهاجرت کنند و بروند و همین مسئله روز به روز روستاها را خالیتر از سکنه میکند و امید به زندگی را در روستاها میخشکاند.
درآمد حیوان سبک بهتر است اما چند نفر را میخواهد که مدام به آنها رسیدگی کند این کار برای من و شوهرم که سنی ازمان گذشته ممکن نیست.
به همین دلیل تنها 5 راس حیوان سنگین داریم که سالانه از محل فروش گوساله آنها چرخ زندگی میگذرانیم.
مشغول صحبت کردن با عطیه خانم هستیم که کا عباس هم در حالی که چند تکه لباس در دست دارد به سراغ همسرش میآید، از سختی زندگی در ههوار از او هم میپرسم، میگوید: زندگی در ههوار برای مرد و زن سختیهای خاص خود دارد اما چه میشود کرد چرخه زندگی تنها در سایه کار و تلاش ادامه دارد.
زندگی برای ما سخت است، دامداری کار سنگینی است، کهولت سن هم مزید بر علت شده و زندگی را برایمان سختتر کرده است.
زندگی برای ما سخت است، دامداری کار سنگین است
5 دختر و 3 پسر داریم که هر جمعه و در روزهای تعطیل پیشمان میآیند آنچه تولید میکنیم برای مصرف خودمان و فرزندانمان هست چیزی برای فروش باقی نمیماند که بگویم منبع درآمدیمان است.
منبع درآمد ما از محل زاد و ولد همین چهار راس دام سنگین است هر ساله یک تا چهار گوساله دارند که با فروش آنها چرخه زندگیمان در طول سال میچرخد.
چرخ زندگی با شیر و ماست نمیچرخد
کرونا که شیوع پیدا کرد، مخارج زندگی چندین برابر شده است، زندگی فقط با شیر و ماست نمیچرخد سایر مایحتاج زندگی را باید تامین کنیم بیشتر مواقع بچههایمان آنچه را نیاز داریم در مریوان برایمان خریداری میکنند.
شاید از دید شما زندگی در ههوار برای روستانشینان سخت است، اما واقعیت این است که امکانات روستا هم به نسبت به ههوار زیاد نیست، در روستا گاز داریم اما سایر امکانات مانند، بهداشت و نانوایی و غیره نداریم و همین کمبود امکانات زندگی را برای روستانشینها با مشکل مواجه کرده اما با این وجود امثال ما که سن و سالی داریم زندگی با تمام این سختیها را در روستا به زندگی در شهر ترجیح میدهیم.
زندگی در روستا مثل گذشته نیست، خرج دارد
زندگی در روستا مثل گذشته نیست، خرج دارد، درآمد پایدار میخواهد جوانان بیکار هستند و به همین خاطر به سمت شهرها مهاجرت میکنند و با کارگری چرخ زندگیشان را میچرخانند.
این در حالی است که اگر امکانات وجود داشته باشد میتوانند بهترین درآمد را در همین روستا داشته باشند ولی این کار نیاز به حمایت جدی از سوی مسئولان به ویژه فراهم بودن زیرساختهای اقتصادی و رفاهی نیاز دارد.
سخن آخر...
اگرچه شکیلا خانم مادر پریای 3 ساله حاضر به هم صحبتی ما جلوی دوربین نشد، اما دختر کوچکش در حالی که دبه سنگین آب را از منبع آب پایین دست پر میکرد ما را دقایقی مهمان خوشزبانیهایش کرد...
همراهش میروم، قدم به قدم، شمارش گامهای کوچک و استوار پریا که فردا روزی قرار است راه مادرانش را در این ههوار ادامه دهد از دستم خارج میشود، اگرچه سن و سالی ندارد اما خود را در کشیدن بار این زندگی مسئول میداند، میگوید: آب میبرم تا ظرفها را بشویم روزی دو بار همین دبه آب را که وزنی سنگینتر از خودش دارد برای مادرش پر میکند تا یاریرسان این روزهای سخت و پرتلاش مادرش در هوار باشد.
مردمان ههوار روستای کولیج از اهالی روستایی به نام کولیج از توابع سروآباد هستند که تقریبا ۱۱۰ کیلومتر با سنندج فاصله دارد و هر ساله همزمان با آخرین ماه بهار برای چند ماه به دل طبیعت زیبا و خیرهکننده این ارتفاعات میزنند تا سهمی در گرداندن چرخهای تولید داشته باشند...
انتهای پیام/2330/71/ی