اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

تهران

عکاسی که سلامتی، خانه و ماشین خود را در راه چاپ کتابش از دست داد

علی اکبر آقاجری هنرمند و عکاس عاشقی که با هزینه شخصی خود ۲۲۰ میلیون تومان صرف چاپ کتاب «ایران، سرزمین شکوه زیبایی‌ها» کرده است و در این راه سلامتی و زندگی خود را از دست داد و مسؤولان فارغ از هیچ حمایتی حتی سراغی از او نمی‌گیرند.

عکاسی که سلامتی، خانه و ماشین خود را در راه چاپ کتابش از دست داد

خبرگزاری فارس از پرند: هنر و هنرمندان از عشق و علاقه‌ای وافر باید برخوردار باشند که سراغ آن بروند و بدون این دو فاکتور و تنها برای کسب درآمد موفقیت تقریباً در آن به طور کامل محقق نمی‌شود.

رشته عکاسی هم در میان هنرهای مختلف از ویژگی‌های خاص خود برخوردار است و اصولاً دنیای بدون عکس و عکاسی معنایی ندارد. عکاسان خوش ذوق هنری و با تعلق به ایران در گوشه و کنار کشور کم نیستند که از همه دارایی و زندگی خود در این مسیر گذشتند ولی معمولاً مسؤولان ما به این مقوله‌های مهم و تأثیرگذار فرهنگی کم‌تر توجه دارند.

علی اکبر آقاجری متولد ۲۳ تیر ۱۳۳۸ در آبادان قدیم یکی از علاقه‌مندان و عاشقان سرسخت هنر عکاسی است.

از کودکی علاقه خاصی به نقاشی و عکاسی داشت. در ۱۶ سالگی ایرانگردی خود را با سفر به اهواز شروع کرد. با پولی که دستمزد کارش در شرکت نفت آبادان بود موتورسیکلت مینی یاماها ۸۰ سی‌سی خریده بود که با خرید این موتور وسوسه سفر به جانش افتاد. فصل، گرما و سرما هم برایش مهم نبود. با موتور به جاده می‌زد و از این شهر به آن شهر سفر می‌کرد و عکس می‌گرفت و عکس می‌گرفت!

سفرهای بسیار سیاحتی و زیارتی، تاریخی، باستانی، طبیعت بکر ایران زمین، مردم‌شناسی، عشایر ایران، صنایع دستی، تأسیسات نفتی و سایر موارد انجام داد و باز عکس گرفت.

در دوران ۸ سال جنگ تحمیلی هم به صورت خود جوش به‌صورت نیروی بسیجی لحظه‌های نابی را با دوربین و سه‌پایه‌ای که داشت ثبت کرد. بچه آبادان بود و جنگ تحمیلی از دو شهر مهم آبادان و خرمشهر شروع شده بود و کسی نبود در آن اوایل جنگ که آن لحظه‌های آوارگی مردم را ثبت کند. بعضی‌ها مهاجرت اجباری و عده‌ای با دست خالی در برابر دشمن تا دندان مسلح مقاومت می‌کردند و او هم عکاسی می‌کرد.

در سال ۱۳۶۷ عضو انجمن عکاسان آبادان که اولین انجمن عکاسی ایران بود شد.

عکاسی را به صورت حرفه‌ای ادامه داد تا سال ۱۳۹۵ که کتابی به نام ایران سرزمین شکوه و زیبایی‌ها را به چاپ رساند که بر اثر فشارهای عصبی وارده به خاطر چاپ کتاب و مشکلات بعد از آن از ناحیه هر دو پا فلج شد!

امروز این عکاس و هنرمند با سابقه کشورمان به خاطر فشارهای وارد شده در خصوص بدهی‌های طلبکاران و غیره در زمستان ۱۳۹۸دچار فلج از دو پا شده. با او که مهربانانه و به گرمی پذیرای ما بود به گفت‌وگو نشستیم: 

فارس: سال‌ها ایرانگردی و عکاسی کردید، امروز دچار بیماری هستید و اگر ممکن است توضیحاتی ارائه کنید و از علل وضعیت امروزی خود بگوئید.

بله همانطور که می‌بینید هم اکنون به دلیل فشارهای روانی که در این مدت به خاطر بدهی‌ها و وام‌هایی که از بانک‌های مختلف گرفته بودم و عدم فروش کتاب چاپ شده آخرم متحمل شدم برای فروش کتاب مجبور بودم کتاب‌های سنگین را با خودم حمل کنم و به مراکز و نهادهای مختلف ببرم که باعث فشارهای عصبی شده و به شدت وزن کم کردم.

تا اینکه صبح یکی از روزهای زمستان ۹۸ برای نمازصبح بیدار شدم که دیدم قدرت بلند شدن نداشته و از کمر به پایین فلج شدم.

در بیمارستان وزرات نفت بستری شدم و علت آن را فشارهای عصبی و نرسیدن خون به نخاع اعلام کردند، برای بهبودی روزی دوبار به من آمپولی تزریق می‌شد که قیمت هر کدام از آن‌ها پنج میلیون تومان بود. الان حدود شش ماه از آن زمان می‌گذرد و من هنوز سلامتی خودم را به‌دست نیاورده‌ام.

فارس: برای چاپ کتاب با چه مشکلاتی روبه‌رو بودید؟

برای چاپ کتاب ایران سرزمین شکوه و زیبایی‌ها از سال ۹۳ تا ۹۵ مشغول گرفتن مجوز از وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی بودم و در این مسیر زحمت‌های زیادی متحمل شدم و حاضر نشدند که کتاب را به چاپ برسانند.

حرفه من عکاسی بود و عکاس باید بتواند عکس‌های خود را منتشر کند، به نظر شما منطقی است که عکاس عکس بگیرد و آن‌ها را آرشیو کند؟ به عنوان یک هنرمند، مسؤول بودم فرهنگ و هنر این مرزو بوم را انتقال بدهم.

کسی از من حمایت نکرد مجبور شدم خودم با پول و سرمایه و ثمره سی سال خدمت، زندگی خودم را صرف چاپ کتاب کنم.

تمام کارهایم را با هزینه شخصی تهیه کردم به طوری که در آخرین کتابم به نام «ایران، سرزمین شکوه زیبایی‌ها» مجبور شدم ماشین و خانه‌ام را در کرج بفروشم و وام‌هایی با سود بالای ۲۰ درصد بگیرم و امروز در مسکن مهر پرند زندگی می‌کنم.

بیش از دو هزار نسخه از این کتاب به چاپ رسید.  برای این کتاب حدود ۲۲۰ میلیون تومان هزینه کردم که برایم تماماً ضرر بوده است. متأسفانه هیچ حامی و اسپانسری وجود نداشت که مسؤولیت انتشار کتابم را برعهده بگیرد تا بتوانم اندکی از هزینه‌هایم را جبران کنم.

فارس: شما عکاسی بودید که برای وزرات نفت همچنین ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و سایر ارگان‌ها به عنوان عکاس، عکاسی کردید؛ از طرف آن‌ها هم هیچ حمایتی نشد؟

وزارت فرهنگ و ارشاد، تنها کاری که کرد این بود که گفتند شما اگر خودت کتاب را چاپ کنی ما حمایت می‌کنیم به همین خاطر روی جلد کتاب هم نوشتیم با حمایت وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، اما هیچ حمایتی نکردند و فقط تعداد ۵۰ نسخه از کتاب را از من خریداری کردند. 

فارس: مشخصات کتاب چه بود؟

قطع کتاب رحلی، تمام رنگی، جلد گالینگور و حدود هزار صفحه است.

در این کتاب عکس‌هایی از ایران و جاذبه‌های سیاحتی، زیارتی، باستانی، تاریخی، آئین و رسوم اقوام، مردم‌شناسی، صنایع دستی، طبیعت بکر با نگاه یک ایرانگرد چاپ شده است.

فارس: شما قبلا هم کتاب‌ها و مجموعه‌هایی را با هزینه شخصی به چاپ رسانده‌اید، ممکن است از آن‌ها هم برایمان بگوئید؟

بله، اولین بار در سال ۱۳۷۷ کارت پستال جاذبه‌های شهر آبادان را چاپ کردم که در اندازه ۲۴ در ۳۴ سانتیمتر مورد استقبال قرار گرفت.

مجموعه عکس‌های بعدی را که مربوط به استان‌های لرستان و اصفهان بود به چاپ رساندم. پس از مدتی به عکاسی از عشایر روی آوردم که دشوار و در عین‌حال جذاب بود و دو مجموعه از عشایر قشقایی منتشر کردم و پس از آن چکیده‌ای از ۳۵ سال تلاشم را در کتاب عکس «ایران زمین» با ۲۰۰ صفحه مصور رنگی از جاذبه‌های ۲۳ استان کشورمان ایران با جلد گالینگور در بهار ۱۳۸۸ به چاپ رساندم. سپس در سه شماره «آبادان شهر من» به صورت کارت پستال در زمستان ۸۸ چاپ کردم.

فارس: در این مدت بیماری آیا مسؤولان فرهنگی کشور به دیدار شما آمدند؟

متأسفانه تاکنون هیچ مسؤولی حال ما را نپرسیده و نگران مشکل من نبوده است. اما دوستان خوب هنرمندم تا متوجه شدند تلاش و کمک کردند تا بخشی از کتاب‌هایم را بفروشند، صدای من را  به دیگران رساندند و هرکاری از دست‌شان برمی‌آمد انجام دادند که قدردان همگی‌ آن‌ها هستم. 

فارس: شما به عنوان یک هنرمند از مسؤولان چه تقاضایی دارید؟

درخواست من از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت ورزش و جوانان، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این است که کمک کنند تا بتوانم کتابی را که هزینه بسیار بالایی برای من داشته توزیع کرده و به فروش برسانم. ما کمتر عکاسی را داریم که تجربه ۴۰ ساله خود را در عکاسی تبدیل به یک کتاب جامع کرده باشد اما متأسفانه به چشم آن‌ها نمی‌آید و هیچ اهمیتی به آن داده نمی‌شود. هنرمند زندگی دارد و باید آبرومندانه زندگی کند.

تشویق‌های معنوی لازم است اما همه زندگی، با این چیزها تأمین نمی‌شود و من از مسؤولان می‌خواهم که هنرمند را حمایت کنند.

برای هنرمند پیشکسوت عکاسی علی‌اکبر آقاجری آرزوی سلامتی و به‌روزی می‌کنیم و امیدواریم با توجه مسؤولان به هنر و هنرمندان ایرانی باز شاهد ایرانگری این عکاس باتجربه و عکس‌گرفتن‌های مجدد او باشیم.

انتهای پیام/س

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول