اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  کتاب و ادبیات

شور عاشورایی با ابیات «برقعی» و«ناصحی» در تالار وحدت/ «پویانفر» مداحی کرد+ فیلم

سوگواره شعر عاشورایی «پلک صبوری» شب گذشته با حضور بسیاری از شاعران آئینی به همت بنیاد رودکی در آستانه روز شعر و ادب فارسی در تالار وحدت برگزار شد.

شور عاشورایی با ابیات «برقعی» و«ناصحی» در تالار وحدت/ «پویانفر» مداحی کرد+ فیلم

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، سوگواره شعر عاشورایی «پلک صبوری» شب گذشته با حضور بسیاری از شاعران آئینی به همت بنیاد رودکی در آستانه روز شعر و ادب فارسی در تالار وحدت برگزار شد.

 

بر اساس این گزارش،‌ در این برنامه گواهینامه درجه یک هنری در رشته شعر مجلسی از سوی سیدمجتبی حسینی، معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سیدمحمد طباطبایی، دبیر شورای ارزشیابی هنرمندان به استاد کلامی زنجانی اهدا شد.

 

اجرای سوگواره شعر «پلک صبوری»‌ برعهده سیدجواد شرافت بود،‌او در ابتدای برنامه از مهدی جهاندار شاعر اهل اصفهان دعوت کرد شعری برای حاضران بخواند.

 

مهدی جهاندار اینگونه خواند:

شکر خدا که شد غمت امسال بیشتر
دلشوره‌ی محرّمت امسال بیشتر

"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
ای جوشش و تلاطمت امسال بیشتر

لبّیکَ یاحسین، جهان را گرفته است
در اهتزازِ پرچمت امسال بیشتر

ما ملّت امام حسینیم؛ یاحسین
پیچیده اسم اعظمت امسال بیشتر

خون شهید معجزه‌ها می‌کند هنوز
اعجاز حاج‌قاسمت امسال بیشتر

امسال بیشتر به سر و سینه می‌زنم
تا اربعین ببینمت امسال بیشتر

در ادامه محمد حسین پویانفر از مداحان کشورمان به مدیحه سرایی پرداخت که بسیار مورد اقبال حاضران قرار گرفت.

 

 

سیدجواد شرافت در بخش بعدی برنامه از محمد خادم که او هم اتفاقا شاعر اصفهانی است دعوت کرد شعر عاشورایی خود را بخواند وپس از او محمد غفاری دیگر شاعری بود که شعری در وصف حضرت زینب(س) خواند:

 

می رسند از راه تا غم‌ها زمین گیرت کنند
سنگ هاشان، طعنه هاشان بیشتر پیرت کنند

مثل چشمت آیه آیه سوره مریم گریست
با نخستین واژه اش وقتی که تفسیرت کنند

حلقه حلقه موج گیسویی پریشان می‌رسید
بادها می خواستند این گونه زنجیرت کنند

سخت بود این که تمام راه در غربت گذشت
سخت تر این که تمام شهر تکفیرت کنند

روزیشان آه و نفرین تو شد، می‌خواستند -
با کمی خرما و نان از زندگی سیرت کنند

«ما رایت...» گفتی و جنگ نگاهت شد جمیل
چشم‌ها باید فرار از برق شمشیرت کنند

 

هادی جانفدا اما با همان سوز همیشگی شعری را برای حاضران در تالار وحدت خواند:

 

 

یک قافله مرد رفته و یک زن هست

اینگونه که را تحمل ماندن هست

تا شام که از کرببلا راهی نیست

یک عمر طناب عشق تو با من هست

او در ادامه شعری برای علمدار کربلا هم خواند. اما پس از او پویا محمودی فرزند سهیل محمودی شعری از مرحوم علامه همایی را برای حاضران خواند.

محسن ناصحی شاعر دیگری بود که به دعوت شرافت پشت تریبون حاضر شد، او مثل همیشه با ابیاتش شاعران را بارها به واکنش واداشت و شب گذشته در تالار وحدت اینطور خواند:

ظاهرا اینبار حال شعرهایش بهتر است
شاعر بارانیت حال و هوایش بهتر است

از نجف از کاظمین از سامرا هم گفت و من
خواندم اما بیتهای کربلایش بهتر است

کلبُهم باسط... مرا با اربعینی ها ببر
لنگ لنگان هم بیاید، سگ وفایش بهتر است

در حرم در راه در موکب ... بهشتت دیدنی است
هرچه می گردم نمی فهمم کجایش بهتر است

مادرم از درد پایش خسته بود آوردمش
اربعینی راه رفت امروز پایش بهتر است

با خود آورده است داروهای خود را منتها
از غذایت لقمه بردارد برایش بهتر است

ابتدا ، شوق من و کرببلایت انتهاست
ابتدای راه خوب و انتهایش بهتر است..

 

سیدحمیدرضا برقعی از شاعران توانمند کشورمان که با شور همواره به اجرای برنامه می‌پردازد دیگری شاعری بود که پس از «ناصحی» تالار وحدت را را همراه ابیات خود کرد.

 

 

دستان بی‌ملاحظه طوفان 
تاریخ را ورق زده در باران

چشمم شبیه هر ورقش خونین 
خونم چنان قصیده‌ من جوشان

بی طاقت از تخلص و از تشبیب 
برداشتم مقدمه را از آن

داغ کتابخانه‌ی بغدادیم 
از ما نه سطر مانده و نه عنوان

چرمینه جلدهای کتابم شد 
زین قشون و چکمه مزدوران

هر قطعه از عراق عجم زنجیر 
هر گوشه از عراق عرب زندان

همدستی خلیفه‌ی عباسی 
با نطفه‌ هلاک هلاکو خان

سرگشتگی فاطمیان مصر 
آوارگی قرمطی گیلان

فریاد غربت جبل العامل 
واویلتای تا ابدِ لبنان

حله، نجف، مزار شریف و ری 
از هم جدا شدیم چقدر آسان

با ما چه کرده اند بپرس اول 
از شیعیان خسته‌ پاکستان

از آن همه حماسه‌ی بغض آلود 
از نعره‌های حیدری آنان

تحت الحنک به گردن آنان، دار 
وقت قنوت در کف ایشان، جان

این زخم‌های کهنه اگر تازه است 
خورده است دم به دم نمک از دوران

آغاز شد حکایت ما با زخم 
با زخم فتنه بر جگر ایمان‌

از حجة الوداع که آمد گفت 
باید بگیرم از همگان پیمان

تا روز روشنم نشود تاریک 
تا آفتابِ من نشود کتمان

اما دریغ و درد زبانم لال 
بستند بر امین خدا هذیان

انداختند شعله به حنانه 
آتش گرفت رایحه‌ ریحان

روزی که سوخت فاطمه از آن روز 
دنیا شده است بر سر ما ویران

باید چگونه گفت چه‌ها کرده است؟ 
یا فضةُ خزینی او با جان

فضه بیا که خرد شد آیینه 
فضه بیا که آینه شد حیران

فضه بیا که چادر زهرا سوخت 
برخیز و شعله های مرا بنشان

تابوت را که دید تبسم کرد 
آهسته لب گشود به الرحمن

چشم علی به سوره‌ کوثر خورد 
تابوت رحل و فاطمه اش قرآن

تسلیم حکم عهد ازل مولاست 
کاری نداشته است به این و آن

ممسوس ذات اقدس حق مولاست 
می‌گیرد از خدای خودش فرمان

ارکان شانه‌هاش پر از زخم است 
خلقت بنا شده است بر این ارکان

مردی که لقمه لقمه نهاد آرام 
با دست خود به کام جذامی نان

حیدر چنین شده است چنین حیدر 
انسان چنین شده است چنین انسان

مولا که اجتماع نقیضین است 
گاهی نسیم و گاه دگر طوفان

وقتی ابوتراب به رزم آید 
باخاک می‌کند همه را یکسان

وقتی حدید هست به انگشتش 
وقتی که ذوالفقار دهد جولان

دشمن به کارزار نخواهد داشت 
چمچاره ای جز اینکه شود عریان

برداده است رنج علی آری 
تمار بوده حاصل نخلستان

ایوان بی ثبات مدائن ریخت 
برپاست تا ابد به نجف ایوان

معلوم می‌شود که مسلمان کیست 
روزی که هست حب علی میزان

میراث دار روزم و روزم را 
حاشا که در تقیه کنم پنهان

مارا شکسته‌اید ولی هرگز 
خالی نمانده از من و ما میدان

در پیچ و تاب راه نیفتاده است 
این رودخانه از نفس از جریان

آری قسم به خون شهیدانم 
خون همیشه جاری بی پایان

آری به پشتوانه‌ شاه طوس 
آری به دولتیِ سر سلطان

در اشتهای گندم ری ابلیس 
این‌بار اگر که تیز کند دندان

دندان به آرواره نخواهد دید 
تا سق زند به لقمه ای از آن نان

آن پنبه را درآورد و برگوش 
این چند جمله را کند آویزان

مارا علی سپرده به فرزندش 
هستیم دور سفره او مهمان

حب الحسین یجمعنا یعنی 
ایران عراق بود و عراق ایران


ما اربعین «وَ اعْتَصِمُوا...» هستیم 
دریای ماست معجزه‌ دوران

دریای ماست قطره ای از موعود 
موعود ماست خاتمه‌ هجران

تا صبح دولتش بدمد آن روز 
می‌گیرد این زمانه سر و سامان

ما عهد بسته ایم جد اندر جد 
هیهات اگر که بشکند این پیمان

تا مانده است نام علی جاوید 
تا هست نام فاطمه جاویدان

 

در پایان این مراسم استاد کلامی زنجانی شعرخوانی داشت: او شعری به زبان ترکی خواند و از حاضران درخواست کرد «ما ملت امام حسینیم) را با او همراه شوند. اما درباره دریافت گواهینانه درجه هنری خود هم گفت:خیلی‌ها بهتر از من هستند، اما همه را به حساب لطف ارباب می‌گذارم و اینگونه خواند:

 

 

ناپاک قطره‌ام که پی آب کر روم/ شرمنده از گناه به دنبال حر روم

آموختم ز حر که به دربار اهل بیت(ع)/ با دست خالی آیم و با دست پر روم

بر اساس این گزارش، متولیان اجرای برنامه تاکید اصرار بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی داشتند از این رو حاضران با فاصله رعایت شده در سالن تالار وحدت حضور داشتند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول