اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

کهگیلویه و بویراحمد

اسلام با اقداماتی مثل توهین «شارلی‌ابدو» به حاشیه نمی‌رود/شکست گفتمان لیبرالی در فرانسه

استادیار علوم سیاسی دانشگاه یاسوج گفت: سکولاریزم به عنوان نقظه کانونی گفتمان لیبرال- که طبیعتا انقلاب فرانسه مدعای همه این مفاهیم را داشته- نتوانسته چنین شعارهای زیبایی را تحقق دهد.

اسلام با اقداماتی مثل توهین «شارلی‌ابدو» به حاشیه نمی‌رود/شکست گفتمان لیبرالی در فرانسه

به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج؛ با توجه به اهانت مجدد نشریه شارلی ابدو به ساحت پیامبر عظیم الشانِ اسلام، و جریحه دار شدن احساسات مسلمانان، تصمیم گرفتیم برای پرداختی نظری به مقوله آزادی بیان، به سراغ یکی از اساتید شاخص و انقلابی علوم سیاسی برویم. 

دکتر اکوانی استادیار علوم سیاسی دانشگاه یاسوج، دعوت به مصاحبه معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری سازمان بسیج دانشجویی استان کهگیلویه و بویراحمد را پذیرفتند، و مشتاقانه و مشفقانه پاسخگوی سوالات ما بودند.


 به عنوان سوال اول، «آزادی بیان مطلق است یا مقید»؟ اگر مقید است، مقید به چه قیودی است؟

با سلام و عرض ادب، با تشکر از بسیج دانشجویی که در مسیر اندیشه‌ای گام می نهند، ان شاالله این روند و آیندها، داد و ستدهای علمی بین اساتید و دانشجویان ادامه دار باشد. 

آزادی در عالم عمل همیشه محدود به قیودی هست. مهمترین قید آزادی، «حقوق دیگران» است. حق امنیت، حق مالکیت و دهه ها حق دیگر اعضای جامعه ای که انسان ها در آن زندگی می کنند باعث می شود سایر انسان ها آنگونه که دلشان می خواهد نتوانند هر چه می خواهند انجام دهند. «عقل» هم یکی از محدودیت های آزادی هست. البته عقل تعاریف مختلفی دارد حتی عقل ابزاری هم محدودیتی هست بر آزادی انسان. عقل از کارهایی که به ضرر انسان هست پرهیز می دهد و در مقابل کارهایی که به انسان و جامعه نفعی می رساند را تجویز می کند.

بنابراین حتی عقل ابزاری هم هر نوع فعلی از انسان را نمی پذیرد. «اخلاق» هم محدودیت دیگری هست بر آزادی. اخلاق برخی کنش ها را خوب و برخی را بد می داند بنابراین به انسان تجویز می کند که چه کاری را انجام دهد چه کاری را انجام ندهد.

برخی کارها را خوب می داند و برخی را بد. بنابراین آزادی محدود به قیودی هست. اساسا اگر آزادی بدون محدودیت باشد شکل گیری جامعه ناممکن می شود. چون در آن صورت جامعه آنارشیک شکل می گیرد که انسان ها تابع هیچ محدودیتی نیستند. در حقیقت آزادی انسان از این منظر تا جایی هست که به حقوق دیگران تجاوز نشود.

این که گفتم در عالم عمل چون در عالم نظر برخی از جریان های فکری و یا سیاسی مخصوصا در غرب به مطلق بودن آزادی و نبود هیچ قیدی بر آن باور دارند. این دیدگاه آرمان گرایانه هست و ابا ماهیت انسان که به هر حال ترکیبی از احساس و امیال و از طرف دیگر عقل و اخلاق است همخوانی ندارد.

در طول تاریخ هم بشر با وجود ادعاهایی که داشته نتوانسته جامعه ای بسازد که در آن بدون محدودیت های عقلانی و اخلاقی زندگی کند. هر گاه انسان ها از این محدودیت ها عبور کردند حاصل آن تجاوز، جنگ، هرج و مرج و انواع بحران بوده است.

اگر بخواهیم انضمامی تر به موضوع بپردازیم این اقدام و ادعای نشریه شارلی ابدو مبنی بر طراحی کاریکاتور پیامبر اسلام (ص) و توهین به ایشان و ادعای آزادی بیان در توجیه آن، در ترازوی تحقیق چه وزنی دارد؟

 همانطور که اشاره کردم آزادی تا جایی است که به حقوق دیگران تجاوز نشود. یکی از حقوق انسان ها حق مذهب است. توهین به باورهای دیگران جزو بدیهیات تعرض به آزادی است.  اعتقادات میلیاردها مسلمان در دنیا با این اقدام یک نشریه مورد تعرض قرار گرفته است؛ اعتقاداتی که ریشه در یک دین الهی بزرگ و متعالی دارد. بنابراین اقدام این نشریه و توجیه آن در پرتو کلیشه آزادی بیان صرفا پنهان سازی اهداف ایدئولوژیک دست اندکاران این رسانه است.

بنظر شما، موقعیت هژمونیک کشورهای غربی و اقداماتی موهن از این دست، چه نسبتی با هم دارند؟

واقعیت این است که همانطور که منتقدانی مثل ادوارد سعید هم گفته اند متاسفانه غرب برای حفظ موقعیت هژمونیک خود از هر ابزاری استفاده می کند. ابزارهای فرهنگی همپای قدرت نظامی برای حفظ موقعیت غرب مورد استفاده قرار گرفته است.

رسانه ها امروزه یکی از مهمترین ابزارها برای بازتولید هژمونی گفتمان غربی هستند. رسانه های غربی از روزنامه ها تا فیلم ها روزانه مشغول تولید و انتشار انگاره هایی از اسلام و مسلمانان هستند که هدف آن بازنمایی مثبت از خود و برساختن چهره منفی از دنیای اسلام است.

این دقیقا همان چیزی است که برای تداوم سلطه غرب بر جهان اسلام لازم است. بنابراین حفظ موقعیت هژمونیک غرب و تثبیت آن نیازمند همین دست اقدامات رسانه ای هست. به همین خاطر هم دولت های غربی چنین رفتارهایی را در سایه همان اسطوره آزادی بیان محکوم نمی کنند چون در خدمت تداوم منافع آنان است.

جالب است مثلا اخیرا در فرانسه از ورود دختران به مدرسه با لباس باز  به بهانه  پوشش ناشایست جلوگیری کرده اند که این اقدام با استاندارد خودشان نقض آزادی پوشش است اما زمانی که در یک نشریه به باورهای میلیاردها انسان توهین می شود به بهانه احترام به آزادی بیان از حتی محکومیت زبانی آن اقدام خود داری می کنند و اینجاست که چهره واقعی گفتمان آزادی غربی آشکار می شود.

این اقدام نشریه شارلی ابدو و اقدامات مشابه از جمله ساخت فیلم موهن علیه پیامبر اکرم (ص)، به لحاظ جامعه شناختی چه آثاری در دینداری و روی آوری افراد به دین در اقصی نقاط عالم دارد؟

از منظر جامعه شناختی چنین اقداماتی آثار طولانی مدت دارد. ریشه بسیاری از بحران ها در روابط غرب و جهان اسلام را باید در انباشت تدریجی همین اقدامات دانست. بسیاری از رفتارهای رادیکال و سلفی در جهان اسلام واکنش به همین دست اقدامات است. بسیاری از همین کسانی که به جریان های سلفی جهادی و یا تکفیری پیوستند و یا در غرب دست به اقدامات خشونت بار  زده اند کسانی هستند که در معرض همین توهین های سیستماتیک و اقدامات تبعیض آمیز بوده اند.

بسیاری از این افراد با عقده های حقارت مفری جز خشونت نداشته اند. چنین اقداماتی البته امکان حل مشکل دنیای غرب و دنیای اسلام را از طریق روش های مسالمت آمیز هم از بین می برد. مخصوصا تولیدات رسانه ها چون ذهنیت انسان ها را شکل می دهد؛ این ذهنیت ها به سختی قابل اصلاح است و در دراز مدت به شکل انواع خشونت ظهور می یابد. 

از طرف دیگر با چنین اقداماتی نمی توان یک دین بزرگ و دارای داعیه جهانی را به حاشیه راند. بلکه اتفاقا چنین اقداماتی آگاهی عمومی جوامع مسلمانان را به خصوص جوامع فرهنگی مسلمان در کشورهای غربی را بیشتر و تلاش های آنان را برای حفظ هویت خود مضاعف می کند.

به عنوان سوال آخر،  با توجه به اینکه در انقلاب فرانسه به عنوان مهد دموکراسی شناخته می شود (شعار آزادی، برادری و برابری) این میزان دین ستیزی در این کشور چه نسبتی با آن عقبه تاریخی دارد؟ آیا به تعبیری سکولاریسم ستیزه گر شده است یا ستیزه جویی در ذات این ایده وجود داشته است؟

دین درست را از میوه‌اش باید شناخت،نه از صحبت و کلام بزرگانش». شعارهای آزادی، برابری و برادری و مفاهیمی مثل دموکراسی از همین دست صحبت های زیبا بوده که برای انسان ها جذاب بوده است. اما واقعیت این است که سکولاریزم به عنوان نقظه کانونی گفتمان لیبرال- که طبیعتا انقلاب فرانسه مدعای همه این مفاهیم را داشته-  نتوانسته چنین شعارهای زیبایی را تحقق دهد مخصوصاً در ارتباط با جوامع غیر غربی گفتمان لیبرال بسیار ستیزه جویانه عمل کرده است.

تاریخ روابط غرب با دنیای اسلام گواه این مدعاست. استعمار، استشمار، سلطه و... حاصل صدور این گفتمان به جهان اسلام بوده و هست. بنابراین سکولاریسم در بطن خود و بر خلاف مدعایی که مطرح کرده در ارتباط با جهان اسلام اقتدارگرایانه برخورد کرده و در پوشش شعارهای زیبا به دنبال تحقق منافع غرب و تداوم سلطه بر جهان اسلام بوده است. شاید به همین دلیل هم غربی های با رژیم های نظامی، دیکتاتور و قبیله ای رابطه نزدیکی دارند و در مقابل با جریان های دینی جهان اسلام سر ستیز دارند.

انتهای پیام/82009

 

 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول