اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

ابراهیم هیچ‌وقت تغییر نمی‌کند/ گفت‌وگو با اصغر نقی‌زاده در سالروز تولد حاتمی‌کیا

حاتمی‌کیا سال 1340 در چنین روزی متولد شده و این مناسبتی شد تا به نقی‌زاده تلفن بزنم و این کارگردان را از زاویه نگاه این بازیگر مرور کنم.

ابراهیم هیچ‌وقت تغییر نمی‌کند/ گفت‌وگو با اصغر نقی‌زاده در سالروز تولد حاتمی‌کیا

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، روزنامه جام‌جم در سالروز تولد ابراهیم حاتمی‌کیا گفت‌وگویی با اصغر نقی‌زاده انجام داده است که بخش‌های مهم آن در ادامه می‌آید.

اولین دیدار

- برای اولین بار سال ۶۲ منطقه قلاجه در غرب کشور حاتمی‌کیا را دیدم. هم رزمنده بود هم فیلمبردار. اسمش این بود که برای فیلمبرداری آمده ‌و این حرف‌ها. وقتی به جنگ می‌روی باید همه کار بکنی سلاح به دست بگیری، سنگر بسازی، مجروح جابه‌جا کنی گاهی هم فیلم و عکس بگیری.

اولین همکاری

- بعد از جنگ بود که فیلم دیده‌بان را در سینما دیدم و خیلی دوستش داشتم. بعد از آن بود که برای کاری به حوزه هنری رفتم و آنجا دوباره او را دیدم. بعد از مدتی به من تلفن کرد و گفت دارم فیلم مهاجر را می‌سازم، بیا. رفتم،‌ درست ۴۰ روز بعد از فوت امام (ره). رفتیم انزلی و مهاجر را کار کردیم و همکاری‌مان ادامه پیدا کرد و یک جورایی رفا‌قتمان.

زن و شوهرها چگونه با هم کنار می‌آیند؟!

- زن و شوهرها چگونه با هم کنار می‌آیند؟! دو نفر که سلیقه و رفتاری متفاوت با هم دارند اما وقتی کنار هم قرار می‌گیرند، با هم می‌سازند و زندگی مشترکشان سال‌ها طول می‌کشد، ما هم همین‌جوری بودیم. جایی من قاطی می‌کردم و او کوتاه می‌آمد و گاهی هم او قاطی می‌کرد و عصبانی می‌شد و من کوتاه می‌آمدم. رفاقت همین است دیگر. 

زدم به در شوخی و آرامش کردم!

- سر صحنه آژانش شیشه‌ای بودیم، دستیارش به من گفت شما ساعت یک و نیم بیا سر صحنه. آن زمان تلفن‌همراه نبود و من صبح رفتم مدرسه و ظهر رفتم لوکیشن و نشستم تا کارم شروع شود. دیدم چپ چپ نگاهم می‌کند، چیزی نگفتم. پلان را گرفت و آمد سمتم و گفت: خوبه دیگه هر وقت دوست داری، میای سر صحنه، دیگه مرا آدم حساب نمی‌کنی ! گفتم: چرا قاطی کردی، آدم حساب می‌کنم خوب هم حساب می‌کنم. دستیارت گفته ظهر بیایم که آمده‌ام... . خلاصه زدم به در شوخی و آرامش کردم. 

آژانس شیشه‌ای بهترین کار حاتمی‌کیا نیست

- آژانس شیشه‌ای بهترین کار حاتمی‌کیا نیست. بهترین فیلمش دیده‌بان است.همه فیلم‌هایی که بعد از آن ساخت به نوعی ادامه دیده‌بان است. البته سلیقه هم هست. هر کسی بنا به سلیقه خودش فیلم‌های یک کارگردان را انتخاب می‌کند. اما به نظرم حتی فرامرز قریبیان در فیلم « خروج» همان دیده‌بان است در موقعیتی جدید.

گفت برویم از کرخه تا راین را بسازیم تا ادای دین کنیم به رزمنده‌ها

- نزدیک ۴۰ سال است با هم رفیقیم. این دوستی را در فیلم از کرخه تا راین می‌بینید. ما ۱۸ نفر رفتیم آلمان اما به‌جای ۴۰ نفر کار کردیم تا این فیلم ساخته شد. هم برایش بازی می‌کردم، هم دستیار صحنه بودم و هم مرد بدلکار.کمک فیلمبردار هم می‌کردم. همه‌جوره پای کار بودم، چون حاتمی‌کیا گفت برویم از کرخه تا راین را بسازیم تا ادای دین کنیم به رزمنده‌ها. برای ساخت این فیلم همه ما از جان مایه گذاشتیم.

چند سال است با هم کار نکرده‌ایم

- چند سال است با هم کار نکرده‌ایم. هرکس هم دلیلش را می‌پرسد، می‌گویم مگر حاتمی‌کیا تعهد داده هر کاری ساخت من برایش بازی کنم. داستان سینما و همکاری با رفاقت فرق دارد. سینما مقوله‌ای کاملا حرفه‌ای است. برای هر فیلمی آدم‌های خاصی دور هم جمع می‌شوند و آن را می‌سازند. این‌که بگویی آی چرا مرا نبردی، غلط است.کارگردان باید آدم‌هایی را سرصحنه ببرد که به کارش بیایند.

بیچاره شدم تا آن نقش را بازی کردم!

- اصغر نقی‌زاده همان اصغری است که در آژانس شیشه‌ای می‌بینید. بیچاره شدم تا آن نقش را بازی کردم. «خود» بازی کردن خیلی سخت است. رضا کیانیان که بازیگردان فیلم هم بود خیلی حواسش به بازی‌ام بود که از خودم خارج نشوم.

بهترین دیالوگ

- «دلم می‌خواد توی رکابت باشم، بگی بخون، می‌خونم ...» در از کرخه تا راین؛ این دیالوگ محشر بود.

در سینمای جنگ هر کارگردانی زاویه دید خودش را دارد

- در سینمای جنگ هر کارگردانی زاویه دید خودش را دارد. رسول ملاقلی‌پور خدابیامرز، کمال تبریزی و حاتمی‌کیا از زاویه نگاه خودشان جنگ را روایت کرده‌اند. نسل جوان شاید از فیلمسازانی مثل حاتمی‌کیا تاثیر بگیرند، اما در فیلمسازان قدیمی این را نمی‌توان دید. به نظرم سینمای جنگ در کشور ما با چند فیلم و کارگردان جریان ساز شد؛ دیده‌بان حاتمی‌کیا، لیلی بامن است کمال تبریزی و چند فیلم رسول ملاقلی‌پور.

حاتمی‌‌کیا تغییر نمی‌کند

- حاتمی‌‌کیا تغییر نمی‌کند. همان‌طور که قبلا گفتم در هر فیلمی که می‌سازد، همان مرد دیده‌بان را تکرار می‌‌کند، فقط زمان و مکان اتفاق و نوع آن تغییر می‌‌کند. حتی در فیلم دعوت هم دیده‌بان است که تکرار می‌شود. در این فیلم می‌گوید: نباید بچه‌ها را نادیده بگیرم. شما به نقشی که فرامرز قریبیان در خروج بازی می‌کند، دقت کن، همان حاج کاظم آژانس‌شیشه‌ای است، اما در شرایط امروزی. حاج‌کاظم مدل اعتراضش با شخصیت اصلی خروج تفاوت دارد، اما جنس ‌او یکی است.

- این حرف‌ها که حاتمی‌کیا تغییر کرده صفحه پر کن است. کسانی این حرف‌ها را می‌گویند که دوست دارند دیده شوند وگرنه ابراهیم حاتمی‌کیا همان آدم ۴۰ سال قبل است.

به گزارش خبرنگار گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، ابراهیم حاتمی‌کیا یکم مهرماه ۱۳۴۰ در یک خانواده آذربایجانی در تهران متولد شد.

حاتمی‌کیا را جامعه ایرانی با فیلم از «کرخه تا راین» شناخت و با «آژانس شیشه ای» به اوج رسید. سال‌ها است هر فیلم او یک اتفاق است و چشم‌ها دنبالش می‌کنند. ابراهیم حاتمی‌کیا فعالیت‌های سینمایی‌اش را از سال 1359 با نوشتن فیلم‌نامه و کارگردانی فیلم‌های کوتاه در فضای جبهه و جنگ آغاز کرد و تاکنون دو بار برای فیلم های آژانس شیشه‌ای و به رنگ ارغوان موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر شده است.

حاتمی‌کیا در سال ۱۳۶۴ نخستین فیلم بلند خود را به نام هویت برای شبکه دوم سیما ساخت. هویت به مسائل اجتماعی روز آن زمان و جریانات پر تب و تاب سیاسی سال‌های اولیه انقلاب می‌پرداخت و می کوشید تصویری واقع‌گرایانه از گرایشات سیاسی آن دوران پرآشوب ارائه دهد. ابراهیم حاتمی‌کیا در دومین تجربه سینمایی خود فیلم دیده‌بان را ساخت. اغلب منتقدان، از کرخه تا راین و آژانس شیشه‌ای را بهترین فیلم حاتمی‌کیا می‌دانند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول