اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  رسانه

ضرورت شناخت مخاطب در تولید محتوا

مدیر اداره پایش، رصد و آینده پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم گفت: ما درمحتوای فرهنگی دچار آسیب ها و مشکلاتی هستیم و ایجاد شبکه ملی اطلاعات درمان آن نیست؛ بلکه ما باید به تولید و توزیع مناسب محتوا و شناخت مخاطب دست یابیم.

ضرورت شناخت مخاطب در تولید محتوا

خبرگزاری فارس- گروه رسانه: "ما در محتوای فرهنگی، شناخت مخاطب و انتقال پیام توسط قالب های مختلف رسانه ای مشکل داریم و باید ابتدائاً این موضوع را حل کنیم تا سپس به شبکه ملی اطلاعات بیاندیشیم که البته وجود چنین شبکه ای هم در جایگاه خود امری مهم و در اولویت دارد.

 

از نظر فنی اولویت اول مسئولان، وزارتخانه های مرتبط و نهادهای ما باید ایجاد شبکه ملی اطلاعات و هماهنگ شدن برای این موضوع باشد، اما همه اینها باعث نشود که همه سبد فرهنگی و نخبگان فرهنگی را در این قالب بریزیم  و همه مطالبات در این بخش باشد و از آن سو خالی شویم و نقش تولیدکننده های محتوایی، بازوهای توزیع، گردانندگان اطلاعات و مخاطب شناسی را درشبکه ملی اطلاعات فراموش کنیم."

این بخشی از صحبت های حجت الاسلام مرتضی حاجیانی مدیر اداره پایش، رصد و آینده پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است.

او بر این باور است که فضای فرهنگی ما باید متوجه باشد که مؤلفه های رشد و تقویت قدرت فرهنگی، جایی غیر از شبکه ملی اطلاعات است که باید در آنجا شکل بگیرد و شبکه ملی اطلاعات صرفا بازو و بستری برای پیدا کردن مخاطب و رخ دادن اتفاق فرهنگی مناسب است.

در خصوص وجود شبکه ملی اطلاعات و تأثیر آن بر مصرف رسانه ای کاربران با این کارشناس حوزه رسانه ساعتی به بحث و گفت و گو نشستیم. آنچه از نظر می گذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.

** هر روز که می گذرد، بر تعداد کاربران فضای مجازی افزوده می شود و شاهد مشکلات بسیاری هستیم که گریبانگیر کاربران می شود. بخشی از این مشکل ناشی از نبود شبکه ملی اطلاعات است. تا چه اندازه وجود شبکه ملی اطلاعات را در عصر کنونی ضروری می دانید؟

- شبکه ملی اطلاعات، مورد نیاز همه جوامع است و بسیاری از کشورها به سمت ایجاد چنین شبکه ملی رفته اند و ما هم ناچارا دیر یا زود باید این اتفاق را رقم بزنیم؛ گرچه هر اندازه سریعتر به زیرساخت های شبکه ملی اطلاعات دسترسی داشته باشیم، قطعا در فضای محتوا و دایره اطلاعاتی، دسترسی ها و تسلط مان بیشتر خواهد شد.

شبکه ملی اطلاعات دارای دو حوزه فنی و محتوایی است

شبکه ملی اطلاعات دارای دو حوزه فنی و محتوایی است؛ ما در حوزه فنی هیچ شک و شبهه ای نداریم و در این زمینه تردیدی وجود ندارد که نیازمند چنین بستری به لحاظ فنی هستیم و باید این بستر را تأمین کنیم.

اما در این مسأله چنین پرسشی مطرح می شود: نخبگان فرهنگی که در حوزه محتوا فعالیت می کنند، با وجود شبکه ملی اطلاعات، زیست بهتری خواهند داشت و مصرف رسانه ای شان کارآمدترمی شود؟ اختلال های حوزه محتوا برطرف خواهد شد؟

اگر قرار است هیچ اتفاقی در حوزه محتوا در شبکه ملی اطلاعات شاهد نباشیم و تنها از نظر فنی خیال مان راحت باشد که در حوزه فنی تمام این شبکه در دسترس خودمان است و در فضای داخل کشور بطور کامل روی آن نظارت و تسلط وجود دارد و مشکلات امنیتی، سیاسی، نظامی و حکومتی کمتری داشته باشیم اما مشکلات فرهنگی همچنان باقی بماند، چه فایده ای خواهد داشت؟ آیا شبکه ملی اطلاعات قرار است، فضای فرهنگی و محتوایی ما را چنان تقویت کند که خیال مان راحت باشد؟

با گفتن شبکه ملی اطلاعات یا مطالبه شبکه ملی اطلاعات، روی ضعف های محتوایی و فرهنگی کشور، عدم تلاش های برخی از نخبگان فرهنگی در حوزه های محتوایی لاپوشانی نکنیم و به آنها واقف باشیم و سعی کنیم هر دو را رشد دهیم.

 

زمانی که به آن 100 درصد کارآمدی فنی شبکه دست یابیم، می توانیم بگوییم که 100 درصد امنیت در فضای داخلی به لحاظ فنی تأمین کرده ایم و می توانیم نفس راحتی در فضای فنی بکشیم اما آیا در فضای محتوایی هم چنین شرایطی پیش می آید؟ یعنی اگر ما بگوییم که به شبکه ملی اطلاعات دست پیدا کردیم، می توانیم بگوییم که 100 درصد اختلالات محتوایی و فرهنگی را برطرف کرده ایم و دیگر دچار معضلات فرهنگی، تهاجم های فرهنگی نسبت به فرهنگ ایرانی و اسلامی نیستیم؟

 

آیا می توانیم این نفس راحت را بکشیم؟ پاسخ منفی است؛این اتفاق توسط شبکه ملی اطلاعات نمی افتد و نیازهای ما در فضای محتوا و فرهنگ سازی در حوزه رسانه و محتواهای فرهنگی برطرف نمی‌شود؛ ما به لحاظ محتوا، ضعف مان یک ضعف فنی نیست بلکه ضعف مان، ضعف تخصصی در شناخت و انتقال پیام توسط مدیوم های مختلف رسانه ای است.

** بیشتر در این خصوص برای مان توضیح می دهید؟

- برای مثال اگر قرار بود سینمای هالیوود و بالیوود در کشورمان آزاد بود و فیلم های آنها در کشورمان همچون دیگر کشورها، اکران می شد و مردم بدون هیچ گونه نظارتی می توانستند آن فیلم ها را تماشا کنند، چه اتفاقی می افتاد؟ تا چه اندازه ضربه فرهنگی وارد می شد؟

حالا که سینمای ملی داریم، فیلم هایی که به لحاظ محتوا توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارت می شود. این فیلم و سریال های داخلی که نظارت می شود، تا چه اندازه توانسته برای مان ایمن سازی فرهنگی به همراه داشته باشد.

تلویزیون به عنوان رسانه ملی دارای آسیب های محتوایی است؟

همچنین این مثال را در خصوص تلویزیون می زنیم. رسانه ای که کاملا در اختیارمان است. آیا در تلویزیون، ضعف های فرهنگی نداریم؟ یا آیا ما شاهد آسیبی در انتقال پیام های مخرب نیستیم؟ در این نقطه به این نتیحه می رسیم که تلویزیون و سینمای ما ملی است، اما به خودی خود دچار آسیب های فرهنگی است؛ بنابراین اگر شبکه ملی اطلاعات داشته باشیم، باز هم این شبکه متضمن این نیست که ما حتما بطور 100 درصد در حوزه فرهنگ هم ایمن شده باشیم.

بنابراین باید دنبال یک سری مؤلفه های دیگری برای اختلالات باشیم. این اختلال های فرهنگی ما ناشی از ضعف برخی از نهادهای فرهنگی و نیروهای فرهنگی ماست و نمی توانیم ضعف را در ساختار بدانیم. باید مسأله را ریشه یابی کنیم.

** به واسطه شبکه ملی اطلاعات تا چه اندازه راه نفوذ گرفته خواهد شد؟

- درصد کمی از مقوله فرهنگ مربوط به شبکه ملی اطلاعات می شود؛ امروز هم ضرری که از نبود شبکه ملی اطلاعات می‌خوریم، به استفاده از اینترنت به اصطلاح نیویورکی است.

درصد کم به این معنا که فرض کنید اگر ما توانستیم حصاری دور کشور بکشیم با نمیتوانیم بگوییم که این کشور به لحاظ فرهنگی ایمن شد، توجه کنید که این حصار را ما توانستیم در جاهای مختلف بکشیم و در اختیار خودمان بگیریم، اما باز درمان فرهنگی پیدا نشد و آسیب های فرهنگی به آن شکلی که انتظار داریم، نه تنها کاهش نیافت، بلکه به اعتقاد برخی از کارشناسان حتی این آسیب ها افزایش یافته است.

 

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که آسیب های مخرب برخی از سریال ها و فیلم های ایرانی، بالاتر از فیلم های مستهجنی است که دردنیا ساخته می شود؛ درحالی که این سریال ها در داخل کشورمان ساخته می شود. در این میان چنین پرسشی مطرح می شود که چرا با وجود نظارت هایی که بر سریال های ایرانی می شود، اما شاهد آسیب های جدی آن هستیم. پاسخ این است که مسیر را اشتباه می رویم.

 اگر بگوییم تمام سبد فرهنگی ما در مطالبه از شبکه ملی اطلاعات باشد و بر این تصور باشیم که به واسطه وجود این شبکه همه معضلات فرهنگی حل می شود، مسیر را اشتباه رفته ایم.

در فضای فرهنگی آدرس اشتباه ندهیم

در فضای فرهنگی این آدرس اشتباه دادن و فراموشی ضعف های خودمان است. البته  نمی گویم که وجود شبکه ملی اطلاعات تأثیری ندارد بلکه میگویم اثر بالایی نخواهد داشت.

** چند درصد با کاهش اختلالات فرهنگی در این فضای نوین روبرو هستیم؟

- تنها نزدیک به 40 درصد ممکن است ما کاهش اختلالات فرهنگی و آسیب های فرهنگی در مصرف رسانه داشته باشیم و حتی بهتر است بگوییم با وجود شبکه ملی اطلاعات هم 60 درصد از همین شرایط فعلی تکرار خواهد شد و نمی توانیم چنین تصوری داشته باشیم که مشکلات مان بطور 100 درصد حل خواهد شد... پس مسیر را بیراهه نرویم.

زمانی که مقام معظم رهبری اولویت اول را شبکه ملی اطلاعات مطرح کردند، رویکرد سخن و مخاطبش، فعالان و نخبگان فرهنگی نیست. نخبه فرهنگی ما در حد خودش می تواند شبکه ملی اطلاعات را مطالبه کند و بگوید که این شبکه می تواند مقدمه ای برای این باشد که با خیال راحت تری محتوای فرهنگی را توزیع کند و بازوهای قوی در تولید محتوای فرهنگی داشته باشد.

 روی سخن مقام معظم رهبری در خصوص شبکه ملی اطلاعات ابتدا متوجه مسئولان و افرادی که است که برای ایجاد چنین شبکه ای توانمندی های فنی دارند. ایشان در مرحله دوم به نخبگان فرهنگی اشاره می‌کنند.

برای مثال ایشان در دیداری که سال 95 با طلاب تهران داشتند، به هیچ عنوان از ایجاد شبکه ملی اطلاعات سخنی نگفتند بلکه ایشان در خطاب به طلاب فرموند که باید در فضای مجازی جلوی غرق شدن نوجوانان را بگیرید و به شبهات پاسخ دهید. در این جا شاهد این هستیم که رویکرد مقام معظم رهبری با نخبگان فرهنگی متفاوت می شود. وظیفه اول آنان را چیز دیگری غیر از ایجاد شبکه ملی اطلاعات قرار داده‌اند.

 

شبکه ملی اطلاعات چه ایجاد بشود و یا نشود، 60 درصد آن محتوایی و خوراکی است که به بستر رسانه ای آن وارد می کنیم و زمانی که به آن خوراک مناسب فرهنگی وارد نمی شود، مخاطبان دچار آسیب هایی خواهند شد، چراکه خوراک سالمی برای او قرار نگرفته است.

وجود اختلالات بسیار در حوزه محتوای فرهنگی

متأسفانه ما در خوراک رسانه ای فرهنگی، اختلال داریم و وجود شبکه ملی اطلاعات درمان این  اختلالات نیست. ما باید به تولید و توزیع مناسب محتوا و شناخت مخاطب دست یابیم.

بنابراین ما در محتوای فرهنگی، شاخت مخاطب و انتقال پیام توسط قالب های مختلف رسانه ای مشکل داریم و باید ابتدائا این موضوع را حل کنیم تا سپس به شبکه ملی اطلاعات بیاندیشیم که البته وجود چنین شبکه ای هم در جایگاه خود امری مهم و در اولویت دارد.

از نظر فنی اولویت اول مسئولان، وزارتخانه های مرتبط و نهادهای ما باید ایجاد شبکه ملی اطلاعات و هماهنگ شدن برای این موضوع باشد، اما همه اینها باعث نشود که همه سبد فرهنگی و نخبگان فرهنگی را در این قالب بریزیم  و همه مطالبات در این بخش باشد و از آن سو خالی شویم و نقش تولیدکننده های محتوایی، بازوهای توزیع، گردانندگان اطلاعات و مخاطب شناسی را درشبکه ملی اطلاعات فراموش کنیم.

اگر بخواهیم درصد بندی در این زمینه داشته باشیم، وجود شبکه ملی اطلاعات در حالت خوش بینانه 40 درصد در فعالیت های فرهنگی به ما قدرت می دهد و 60 درصد از قدرت فرهنگی ما خارج از شبکه اطلاعات و مفاهیمی است که امروز به عنوان شبکه ملی اطلاعات در کشور بازتولید می شود و در محافل مختلف مورد بررسی قرار می گیرد.

فضای فرهنگی ما باید متوجه باشد که مؤلفه های رشد و تقویت قدرت فرهنگی، جایی غیر از شبکه ملی اطلاعات است که باید در آنجا شکل بگیرد و شبکه ملی اطلاعات صرفا بازو و بستری برای پیدا کردن مخاطب و رخ دادن اتفاق فرهنگی مناسب است.

** بنظر شما راهکار اساسی در این موضوع چیست؟

راهکار کلی این است که در حوزه شبکه ملی اطلاعات، نهادهای فرهنگی، مجموعه ها و افراد و شخصیت های حقیقی و حقوقی ای داریم که در حوزه های فرهنگی کار می کنند؛ همه اینها باید وارد میدان شوند تا تقسیم بندی درستی صورت بگیرد و از طرفی هم مؤلفه های درستی جلوی پای شان قرار گرفته شود.

 

با گفتن شبکه ملی اطلاعات یا مطالبه شبکه ملی اطلاعات، روی ضعف های محتوایی و فرهنگی کشور، عدم تلاش های برخی از نخبگان فرهنگی در حوزه های محتوایی لاپوشانی نکنیم و به آنها واقف باشیم و سعی کنیم هر دو را رشد دهیم.

 روی سخن مقام معظم رهبری در خصوص شبکه ملی اطلاعات ابتدا متوجه مسئولان و افرادی که است که برای ایجاد چنین شبکه ای توانمندی های فنی دارند. ایشان در مرحله دوم به نخبگان فرهنگی اشاره می‌کنند.

اگر مطالبه مان ایجاد شبکه ملی اطلاعات است، به همان نسبت در خصوص ضعف های فرهنگی، محتوایی و شناخت مخاطب و برنامه سازی ها مطالبه کنیم.

همان اندازه که حرص شبکه ملی اطلاعات را می خوریم، به همان نسبت به عدم شناخت نسبت به محتوای فرهنگی، روانشناسی مخاطب به ویژه مخاطب نسل امروز حرص بخوریم؛ چراکه در این حوزه ها کاری نمی شود و دانشگاه ها نسبت به آن واکنش نشان نمی دهند و حتی نهادها در این خصوص صحبتی نمی کنند.

چرا در اختلالات فرهنگی کسی واکنش نشان نمی دهد؟

چرا زمانی که اختلال و اتفاق فرهنگی در شبکه ای رخ می دهد، هیچ کس واکنش نمی دهد و نسبت به آن مطالبه نمی کند؟ اگر مطالبه نکنیم، این ضعف ها همراه مان خواهد بود تا زمانی که به شبکه ملی اطلاعات دسترسی پیدا کنیم و در آن زمان همین اختلالات فرهنگی وجود خواهد داشت که مجبور می شویم به زور و بازوهای حاکمیتی که در بستر شبکه ملی اطلاعات در اختیارمان قرار می گیرد، متوسل شویم و دیگر در آن زمان فرهنگسازی اقناعی نخواهد بود و نمی توانیم از این اختلالات جلوگیری کنیم و به جای آنکه شبکه ملی اطلاعات بستر رشد، تقویت و نشر فرهنگ ایرانی اسلامی باشد، متأسفانه بازوی جلوگیری از اختلالات و آسیب ها برای برخی از مخاطبان خواهد شد و درصد کمی از آن آرزوها، آمال ها و آرمان های مان را درمان می کند؛ بنابراین از همین حالا باید به فکر حل مشکلات و اختلالات فرهنگی به صورت اقناعی باشیم.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول