به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، پدیده کارتنخوابی از معضلاتی است که در حاشیه کلانشهرها بیشتر دیده میشود، مشهد نیز به عنوان یکی از کلانشهرهای مشهد از این پدیده بینصیب نمانده و در سالهای اخیر نیز رشد چشمگیری داشته است.
فعالان اجتماعی و فرهنگی اما سالهای متمادی است که در این عرصه به فعالیت پرداختهاند و وجود سختیها و خطرات بسیار در این مسیر همچنان به فعالیت میدانی خویش ادامه دادند.
یکی از این فعالان اجتماعی جوانی است که عرصه خدمت خود را فعالیت در زمینه معتادان متجاهر و کارتنخوابها قرار داده است و با وجود اینکه کمتر کسی در این زمینه ورود پیدا میکند با همت و تلاش سعی در بهبود اوضاع این قشر از جامعه دارد.
در ادامه گفتوگوی این فعال اجتماعی با خبرگزاری فارس را میخوانید.
سید عنایت آقازاده متولد سال ۱۳۶۵، کاردانی را رشته کسب و کار و کارشناسی را مدیریت فرهنگی و در حال حاضر در حال حاضر، دانشجوی ارشد جامعه شناسی گرایش پژوهشگری است؛ خودش معتقد است این مراحل قدم به قدم از سوی خدا برنامهریزی شد و در زمینه فعالیتش با کارتنخوابها به او بسیار کمک کرد؛ گفتوگو با او را در ادامه میخوانید.
فارس: چطور شد به موضوع کارتن خوابها علاقمند شدید؟
به نظر من اولویت رشته پژوهشگری اجتماعی، معضلات اجتماعی است و چیزی که معضل نباشد در آن پژوهش نمیکنیم.
ابتدا بینش دقیقی نسبت به این رشته و ارتباط آن با فعالیتم در مورد معتادان کارتنخواب نداشتم که پس از ورود متوجه شدم یکی از مهمترین موضوعات این رشته، کارتنخوابها هستند.
فارس: فعالیت شما در زمینه کارتن خوابها و نحوه ارتباط شما با این افراد چگونه و از چه زمانی آغاز شد؟
زمانی که در آستان قدس کار میکردم، شخصی از حراست آستان قدس در زمان تولیت آقای رئیسی اجازه فعالیت در رابطه با کارتنخوابها را دادند و پیش از این من حدود ۵ سال در رابطه با کارتن خوابها با گروههای مردمی و خودجوش فعالیت داشتم.
آغاز فعالیت من در این زمینه از سال ۱۳۹۳ اینگونه بود که مادرم برای سالگرد فوت برادرم تعدادی غذا به من داد تا در میان کارتنخوابها پخش کنم و از اینجا به کار علاقهمند شدم.
من مدیریت فرهنگی را به این دلیل خواندم که عاملی برای فرهنگ درست در مراکز اجباری نگهداری معتادان متجاهر باشد که اکنون حدود هزار و ۵۰۰ نفر از ۷ هزار معتاد متجاهری که در مشهد وجود دارد، بستری هستند.
ما در بحث فرهنگی ضعیف عمل کردهایم به گونهای که وقتی ما وارد یک مرکز میشویم و متوجه میشویم نماینده بهزیستی را مدتها پیش دیدهاند و باید بهزیستی و شورای هماهنگی بیشتر پای کار بیایند که نظر دادستانی نیز همین است که به نظرم کار عملیاتی زیادی در این زمینه انجام نشده است.
من به معتادان، محلهای مصرف و زمان آوردن غذا را میگویم و با آنها صحبت میکنم و به همین دلیل به من اعتماد میکنند و خیلی از آنها مرا میشناسند و با من درد و دل میکنند ولی این حرفها را به روانشناسان و کسانی که کار علمی میکنند نمیگویند و من تنها ۷۰ درصد صحت تحقیقات انجام شده در این زمینه را قبول دارم، باید بپذیریم کار دلی بیش از کار علمی اثر میگذارد و البته مجوز یک کار علمی درست در این رابطه را گرفتهام. وقتی وارد این افراد کارتنخواب شدم، دیدم مسیر خوبی برای دادن عشق است که افراد زیادی میآیند در این مسیر ولی تحمل نمیکنند و لازمه کار این است که اگر برای بردن غذا رفتیم و به ما فحش دادند یا اگر در صف غذا نایستادند و غذا را ریختند تحمل کنیم و باور کنیم که بهتر از این افراد نیستیم و به آنها احترام بگذاریم که من این موارد را پذیرفتم.
کارتن خوابها بسیار زرنگ هستند و کاملا متوجه میشوند و گاهی به من میگویند فلان شخص به ما غذا داد ولی در چشمانش عشق و محبت نبود و ما بعدها متوجه شدیم که ارگانی چهار هزار غذا در میان این افراد توزیع کرده بود که مربوط به انتخابات بوده است.
فارس: فکر میکنید برای بهبود اوضاع کارتنخواب ها باید چه کرد؟
چند سال پیش به شورای هماهنگی با مبارزه با مواد مخدر چند بار نامه دادم و برخی مسائل را بیان کرده و گفتم که من با این افراد کار کردهام و نظرم این است که باید بیشتر وارد میدان شویم و تلاش کنیم که از من طرحهایم در این رابطه خواستند و علاوه بر شورای هماهنگی به بهزیستی نیز طرحها را ارسال کردم.
یکی طرحهای من این بود نوجوانان از بزرگسالان در کمپ جدا شوند تا امکان آسیب جنسی کمتر شود که گفتند خلأ قانونی وجود دارد و طرح دیگر اینکه درمان متادون را مشخص کنیم چرا که ما درمان اول کشور را متادون قرار دادهایم ولی هیچ تاثیری در معتادان متجاهر ما ندارد و ما میخواهیم آسیب را کاهش دهیم و نمیخواهیم معتاد را درمان کنیم.
درمان ما دو نوع است که اولی درمان کاهش آسیب به وسیله متادون و قرصهای دیگر و دوم درمان پرهیزمدار به وسیله جلسات دوازده قدمی است و درمان قطعی در انجمنهای دوازده قدمی خودجوش شکل میگیرد و رشد و فعالیت خوبی در این زمینه دارند که در مشهد نیز این انجمنها زیاد است و روش پرهیزمدار است.
فارس: در رابطه با نحوه صحیح درمان معتادان متجاهر توضیح دهید.
در بحث درمان اساتید تاکید دارند که درمان این افراد باید در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد و در کشور ما درمان به صورت فردی، اجباری و بزن بکوبی است که در مرکز از آنها با اوضاع نامناسب نگهداری کنند و طی ماههای اخیر که آقای طباطبایی به عنوان جانشین سرپرست دادستان عمومی و انقلاب مشهد انتخاب شدند اوضاع خیلی بهتر شد و نتیجه بلندمدت آن در ۱۰ سال آینده دیده خواهد شد.
راهحل جایگزین این است که غذای مراکز بهبود یابد و خانوادههای این افراد نیز پیگیری و به آنها مشاور داده شود.
مواردی از معتادان کارتن خواب را داشتیم که از خانوادههای سطح بالای فرهنگی و اقتصادی بودند و عقیدهای که من دارم این است که افراد اگر در شرایطی قرار بگیرند که به سوی گروههای خوب جامعه کشیده نشوند و در گروه همسالان ناباب قرار گیرند، سرعت اعتیادشان بالا رفته و کارتنخواب میشوند.
چه بسا افرادی را داریم که با ماده مخدر گل که بسیار شبیه حشیش است کارتنخواب میشود که قبلا کسی با حشیش کارتنخواب نمیشد.
این موارد قابل رصد است و چاره این است که با این افراد صحبت کنیم و به او ثابت کنیم که دوستش داریم و به خاطر این اتفاق ناراحتیم و حاضریم به او کمک کنیم، نه اینکه با رفتار ناشایست فرد را بگیریم و افراد ناشایست را در مراکز بالای سر این معتادان قرار دهیم که در مراکز یک فرد بزنبهادر که زندان رفته و رفتار خوبی ندارد را نگهبان قرار میدهند.
جانشین سرپرست دادگاه عمومی و انقلاب این کار را از بین برد و دیگر کسی حق کتک زدن کارتنخواب ها را ندارد و ما مراکزی را داشتیم که افراد را کتک میزدند یا در لانه سگ نگهداری میکردند و دست و پا را زنجیر میکردند که خوشبختانه یکی یکی در حال بسته شدن هستند و برخی از این مراکز مجوز نداشتند و برخی مجوز داشتند ولی راه درمان را بلد نبودند چون نظارتها کم بوده است.
امیدواریم با نظری که رهبری و رئیس قوه قضاییه در این زمینه که تاکید دارند پیگیری فرد معتاد پس از آزادی از مراکز ترک اعتیاد صورت گیرد و مشاورهها ادامه داشته باشد.
فارس: راهحل شما برای پیگیری زندگی معتادان کارتنخواب پس از آزادی از مراکز ترک اعتیاد چیست؟
برگههایی را در زمان مرخص شدن افراد معتاد ایجاد کردیم که جلسات خودیاری یا دوازده قدمی را تا ۹ ماه شرکت کنند، سر کار بروند، در محلهای مصرف و پاتوقها تردد نداشته باشند و ماهی یک بار به بنده که نماینده کارتنخوابها در این امر هستم تماس بگیرند و اگر غیر از این باشد دوباره دستگیر میشوند و این یک طرح آزمایشی است.
در واقع از آنها خواهش میکنیم در رابطه با شغلشان با ما مشورت کنند و ماهی یک بار ما را از سلامت خود آگاه کنند و حتی اگر تمایل دارند جایی را تعیین کنند تا ما برویم و آنها را ببینیم و به آنها تاکید میکنیم که ما دوست تو هستیم.
این افراد باید کمی تحمل کنند چرا که آموزش به خانوادهها دشوار است و برخی از خانوادهها فقط اعتقاد دارند که باید فرد معتاد را به دریا ریخت تا خوراک کوسهها شوند و آمادگی پذیرش این افراد را ندارند و درست کردن این ذهنیت به زودی امکانپذیر نیست.
ما افرادی را داریم که تحمل کردند و پاک هستند و لیدرهای بسیار خوبی هستند و هر کدام چندین نفر دیگر را به لحاظ مالی میتوانند با خود همراه کرده و کسب درآمد کنند و فردی را داریم که دست چند نفر دیگر را گرفته و به زندگی برگردانده است.
فارس: شما در زمینه شغلی چه کاری برای این افراد پس از خروج از مرکز ترک اعتیاد در نظر دارید؟
من در حال حاضر مسؤول کاریابی خلقآباد شدم و ما ۱۰ مرکز داریم که یکی از مراکز مربوط به بانوان است و به عنوان نماینده کارتنخوابها قرار است به کارخانههای خراسان رضوی سر بزنم و ببینم برای کارتنخواب ها چه کاری برای انجام دارند. با خیریه مهرالرضا نیز قرار است گفتوگو کنیم تا در بخش اشتغال کمک کنند و همچنین قرار است در مشاغل تولید قارچ و خیاطی وارد شویم.
پیشنهاد من ساخت مراکز خدمات رفاهی است که کارتنخوابها این خدمات را بدهند، اگر مرکزی داشته باشیم که ۲۰ نفر کار کنند و مردم بدانند اینجا تا ۴۰ درصد تخفیف وجود دارد و خدمات پس از فروش بهتری وجود دارد قطعا استقبال میکنند. اگر چنین مرکزی داشته باشیم میتوانیم دست واسطه را قطع کرده و پول خوبی به کارتنخواب بدهیم و کارتنخوابی که پس از خروج از مرکز همراه با شغل به سمت خانواده برود بهتر پذیرفته میشود و میتواند تشکیل خانواده بدهد.
فارس: چقدر مسؤولان را نسبت به ورود بانوان به کارتنخوابی دغدغهمند میدانید؟
پس از اشغال افغانستان توسط آمریکا، تولید موارد مخدر در افغانستان ۳ برابر شد و این یک بحث علمی است که برای بانوان کار شده و یک ماده مخدری به نام گل به وجود آمد که در گلدانهای خانگی به راحتی تولید میشود و جلوه خاصی به آن دادند و گفتند اعتیادآور نیست و هر روز زنان بیشتری در این دام گرفتار شده و کارتنخواب میشوند.
این داستان برایم بسیار دردناک است که روزی در بیابان برای پخش غذا رفته بودیم که از یک حفره که شبیه لانه سگ بود خانمی با یک نوزاد چند روزه آمد و از ما غذا گرفت و ما هیچ کدام نتونستیم جلوی گریه خود را بگیریم و این بسیار رنجآور است که زنی را ببینید با ظاهری کثیف و به شدت لاغر که یک مادر است، در جایی زندگی میکند که محل زندگی حیوانات است و این صحنه این تعهد را در من ایجاد کرد که در این مسیر با هیچ کس مسامحه نکنم.
این مسیر، مسیر مرگ و زندگی است و مسوولانی که پای کار نمیآیند باید بدانند که باعث مرگ عدهای از افراد هستند و این قطعا تاوان دارد که مسوولانی پشت میز بنشینند و در توجیه انفعال خود بگویند اعتیاد از زمان آدم و حوا وجود داشته است و کاری نکنند.
فارس: آیا راهکاری در رابطه با معتادان متجاهر داشتید که از سوی مسؤولان پذیرفته نشود؟
کار ویترینی که برخی شهرداریها و شورای شهر به آن ورود کردند به درد کارتنخوابها نمیخورد و شخصی که تا پایان شب ضایعات جمعآوری میکند و ساعت ۳ شب آن را میفروشد با گرمخانهای که ساعت ۹ شب درب آن بسته میشود چه باید بکند؟ اگر ۷ هزار کارتنخواب در مشهد وجود داشته باشد، ۳ هزار نفر آن ضایعات جمع میکنند و تکلیف آنها چیست؟
یکی از طرحهایی که دادم این بود که افرادی که سابقه زندان دارند و تمام بدن از گردن تا نوک پا خالکوبی دارند، درمانگر خوبی نیستند که ما از آنها در مراکز برای نگهداری معتادان استفاده کنیم و این روش غلطی است که در مراکز یک فرد معتاد را که ترک کرده و از الفاظ رکیک استفاده میکند به عنوان مسؤول درمان استفاده میکند و کسی جرات حرف زدن ندارد و ما امکان آسیب جنسی نسبت نوجوانان را در مراکز داریم.
موضوعی دیگری که من به آن ورود کردم درمان متادون است که ما آن قدری که از این قرصها آسیب میبینیم، درمان نمیبینیم و متادون از بسیاری از مواد مخدر قویتر است و کسی که تزریق با دوز بالا دارد میتواند از متادون به عنوان جایگزین استفاده کند و نباید به افرادی که طیفهای مختلف استفاده از مخدر را داشتند از یک کنار ۸ سیسی متادون بدهیم و این خودش نوعی تزریق مواد مخدر است و درمان شیشه متادون نیست.
پیشنهاد من این است مراکزی با عنوان قطع متادون درست کنند چرا که کسی که ذهنش تحت تاثیر مواد مخدر است به راحتی روانشناس را گول میزند اما کسی که مصرف را قطع کرده است کمی به سوی جامعه آمده است و آمادگی دارد به سوی اجتماعی شدن بیاید و به همین منظور آمار قطع متادونیها را جمعآوری کردم.
برخی نسبت به طرحها جبهه میگیرند و برخی از زیردستان نامه ما را به مدیر نمیدهند و میترسند که دیگران متوجه شوند که تا کنون کاری نکردهاند در حالی که بزرگترین دغدغه رهبری، فرهنگی است و هر کاری در جای خود انجام نشود به فرهنگ ضربه میخورد.
فارس: در حال حاضر مراکز ترک اعتیاد را تا چه اندازه مورد تأیید میدانید؟
برخی سازمانهای جهانی کمکهایی به ایران میکنند چرا که ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به ترکیه و اروپا و قبرس است و به نظر من این کمکها به صورت هدفمند خرج نمیشود و به طور مثال برای یک مرکز ۲۰۰ میلیارد خرج میشود ولی درمانگر آن مناسب نیست.
نکته دیگری که با جانشین سرپرست دادگاه عمومی و انقلاب عنوان کردم و نظر ایشان هم این بود که شخصی که میخواهد در مراکز خدمت کند و از معتادانی بوده که ترک کرده بیش از ۶ ماه نباشد و پس از آن انتظامات شود و حقوق بگیرد چرا که ممکن است به دلیل احساس فقر و کمبود به مصرف مواد دچار شده و مواد مخدر را وارد مرکز کند و ما میبینیم که برخی از خدمتگزاران در مرکز دور هم مواد مخدر مصرف میکنند.
حرم مطهر رضوی و کرامت امام رضا (ع) موجب ازدیاد کارتنخوابها شده است و در اطراف حرم و در محلههای قدیمی مانند پنجراه موادفروش زیاد است.
نکته دیگر اینکه درآمد کارتنخوابها و دزدها و ضایعات جمعکنها در اطراف حرم زیاد است و به نظرم آستان قدس نسبت به این موضوع مسؤول است که ورود کرده است اما باید نتیجهبخشتر باشد.
ما از استانهای اطراف نیز به دلیل وجود محبت زائران کارتنخواب داریم. تمام شهرداریها از این مسأله ضربه میبینند و باید بودجهای را در این زمینه مصرف کند.
معمولا کارتنخوابها حاشیه شهر را انتخاب میکنند و قبلا فقط در بزرگراه صدمتری کارتنخواب داشتیم و اکنون به بزرگراه هاشمی رفسنجانی کشیده شده و این قسمت هم کارتنخواب داریم.
کار بسیج در کل خوب است و ما صحبت کردیم درباره نحوه برخورد و رفتار با کارتنخوابها باید دوره بگذرانند و ما نظرمان نسبت به همکاری بسیج در این مسأله مثبت است و اگر بتوانیم با فرماندهان بسیج جلسه داشته باشیم برایشان دوره آموزشی میگذاریم.
فارس: چگونه معتادان به سمت تجاهر کشیده میشوند و برای پیشگیری از کارتنخوابی معتادان چه کاری میشود انجام داد؟
اغلب با سیگار و الکل آغاز میشود و نوجوانان راهنمایی و دبیرستان ما به شدت در معرض آسیب هستند و هیچ گونه آگاهی به آنها داده نمیشود و لازم است در ماه یک نفر به مدارس برود و عاقبت استعمال سیگار را به آنها گوشزد کند.
باید تلاش کنیم فرد معتاد نشود چرا که اگر در شرایط آن قرار بگیرد متجاهر نشدنش را نمیتوان پیشبینی کرد. برای پیگیری از تجاهر باید پیشگیری از اعتیاد کنیم و برای پیشگیری از اعتیاد باید به مردم آگاهی بدهیم که متاسفانه مردم ما آگاه نیستند؛ اعتیاد از هیچکس دور نیست.
ما برای دبیرستانها طرحهای بهداشتی داریم و میتوانیم برای گرفتن آزمایش قند و غیره، اعتیادش را نیز به طور مخفی چک کنیم و درمانش کنیم چرا کسی که اعتیاد مخفی دارد زندگی خوبی ندارد.
===========================
گفتوگو: زهره علوی
==========================
انتهای پیام/ ۷۰۰۶۸