به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه فرهیختگان در گزارشی به لزوم تغییر در سیاستگذاری مهدهای کودک به دلیل تبدیل شدن به تجارتخانه پرداخته است که بخشهام مهم آن در ادامه میآید.
بد نیست برای بارچندم در رابطه با این موضوع پراهمیت یعنی فعالیت مهدهای کودک و مسیر سیاستگذاری و تصمیمگیری و نظارت بر آنها صفحهای را سیاه کنیم تا شاید بالاخره بعد از مدتها دعوای تکراری و حوصلهسربر سازمان بهزیستی و وزارت آموزشوپرورش بر سر مهدکودکها پایان بگیرد و شاهد سیاستگذاریهای سالم و نظارت بر محتواهای آموزشی و پرورشی باشیم.
حال مهدکودکها خوب نیست، نه مالی، نه محتوایی و نه مدیریتی!
فضای بلبشوی موجود تا جایی پیش رفته است که فارغ از الزامات و برنامهریزیها و سیاستگذاریهای نیمبند در رابطه با مهدکودکها، برخی پول و سرمایه خوبی از این مسیر به جیب میزنند و خیلی هم برایشان مهم نیست که متولی مهدکودکها بهزیستی باشد یا وزارت آموزش و پرورش، خدماتشان را ادامه میدهند، ارزشافزوده روی خدمات میگذارند و ماهیانه میلیونها تومان پول از والدین میگیرند. کسی هم به آنها نمیگوید بالای چشمتان ابروست! درکل حال مهدکودکها خوب نیست، نه مالی، نه محتوایی و نه مدیریتی!
قصه تولیت و مسئولیت مهدهای کودک، شاید از پرغصهترین موضوعات در نظام آموزشی و تربیتی کشور ما باشد؛ مسالهای که یکی از اصلیترین علل آن را میتوان در قانونگذاری یا بهتر بگویم، تعدد قوانین مربوطه به علاوه تعدد نهادهای مسئول و ناظر بر آن دانست. مسالهای که سالهاست گریبانگیر نظام آموزش و تربیت کشور بوده است و نزدیکیهای ایام ثبتنام کودکان در مهدها و آغاز سال تحصیلی و تربیتیشان، بر سر زبانها میافتد. ماجرایی که از اصل شأن و جایگاه خدماتی بودن یا آموزشی بودن مهدها آغاز میشود و درنهایت به مساله تعیین شهریهها و نهاد منتفع از آنها تنزل مییابد. در این بین هم همانطور که گفتیم از این آب گلآلود هستند کسانی که تا میتوانند انتفاع میبرند و جیبشان را پر میکنند.
کافی است نگاهی به شهریههای اعلام و منتشرشده در رسانهها بیندازید و فاصله مبالغ احصاشده با شهریههای اعلامشده را هم بخوانید، آن وقت مشخص میشود که در کنار مسائل تربیتی و آموزشی در مسائل مالی هم وضعیت آنطور که باید و مورد انتظار است، پیش نمیرود. خصوصا حالا که کرونا هم آمده و وضعیت خاصتر از همیشه پیش میرود و حتی مخاطبان کم شدهاند، اما هزینهها همچنان بالاست و بالاتر هم میرود. البته اینجا هم محل سکونت تعیینکنندهتر از بخشنامههای بهزیستی و نهاد متولی است. شمال و غربنشین که باشید، به بالای ۱۰میلیون تومان هم میرسد، جنوبنشین که باشی کمی هزینهها کمتر است و وضعیت بهتر منتها اینجا همردیف قیمتها، امکانات و خدمات هم افت پیدا میکنند و دیگر خبری از شهربازی و استخر و کلاس فلان و بهمان نیست.
اگر در بحث مدیریت و نظارت و محتوای آموزشی و... احوال مهدهای کودک خوب نیست، در باقی امور هم وضعیت همین است و حتی بدتر، اگر این روزها سادهترین راه پول گرفتن از مردم است، هر که هر چقدر دلش میخواهد فاکتور میکند و مردم هم که گوشتشان همیشه زیر ساطور بوده و دودستی تقدیم کردهاند!
آسیبشناسی مهدکودکها در ایران و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس
و اما قوانین، تشتت نهادهای تصمیمگیر و ناظر بر روند فعالیت مهدهای کودک، همانطور که گفتیم از علل اصلی ایجاد وضعیت موجود است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی اخیرا گزارشی در رابطه با وضعیت مدیریت و تولیت مهدهای کودک تولید و منتشر کرده که در آن به نکات قابلتاملی اشاره شده است. بررسی مسائل مرتبط با مهدکودکها و آسیبشناسی روند موجود بهعلاوه بررسی تطبیقی مدیریت مهدکودکها در ایران و سایر کشورها در کنار سیر قوانین متعدد در رابطه با این نهاد، درک روشنی از وضعیت موجود ارائه میدهد که در ادامه به اختصار به هرکدام از آنها اشاره میکنیم.
در این گزارش ذیل عنوان بررسی مسائل مرتبط با مهدکودکها، نگاه مصرفی به مهدکودکها، ناهماهنگی، پراکندگی و تداخل وظایف و اقدامات نهادهای متولی این حوزه، ضعف و خلأ سندهای سیاستی در حوزه آموزشوپرورش کودکان، زمینه طرح و مقبولیت الگوهای تربیتی و اسناد غیربومی و بینالمللی همچون مجموعه اسناد توسعه پایدار (2030) و روشهای آموزشی مونتهسوری، بیتوجهی به گزارهها و الزامات موجود در سند تحول بنیادین در رابطه با مهدکودکها، عدم وجود نهاد متولی مشخص برای حوزه کودکان و به تبع آن عدم تدوین سند یا بسته سیاستی مشخص، فقدان متولی واحد و ملی و فقدان سند و برنامه سیاستی، نبود سند سیاستی و برنامه درسی مصوب از یکسو، تسامح و ناکارآمدی سازوکار نظارت بر عملکرد آموزشی و تربیتی مهدکودکها از سوی دیگر و درنهایت تعارض الگوهای تربیتی صریح و ضمنی حاکم بر مهدکودک با مبانی و ارزشهای اسلامی از یکسو و تضاد این الگوها با الگوی تربیتی خانواده کودک باعث شده مهدکودکها با وضعیت مطلوب و مورد انتظار فاصله داشته باشند. مضاف بر این در بررسی تطبیقی صورتگرفته توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نکات جالبی قابل مشاهده است.
در این گزارش آمده است: «کودکان فرانسوی دو تا پنج ساله در کودکستانهای مستقل یا در کلاسهای کودکستانی وابسته به دبستان تحت آموزش قرار میگیرند. دوره پیش از دبستان برای همه کودکان رایگان است و دولت هزینه آن را تامین میکند. آموزش پیش از دبستان در آمریکا از اواخر قرن نوزدهم بنیاد نهاده شد و از سال ۱۸۷۳ جزئی از آموزشوپرورش رسمی محسوب شد. سن پذیرش در کودکستانها (مراکز پیشدبستانی) سه تا پنج سال است. در این کشور حداقل یک تا دو سال آموزشوپرورش پیش از دبستان اجباری است و برای تمامی کودکان پنجساله کلاسهای آمادگی دایر است. در بررسی گزارههایی از آموزش پیش از دبستان برخی کشورها (چین، آمریکا، انگلستان و روسیه) به نکات قابلتوجهی میتوان پی برد؛ در این کشورها علاوهبر دولت و مسئولان نظام آموزشوپرورش، خانواده و جامعه نیز به لحاظ تاثیر مثبت آموزشهای پیش از دبستان در رشد کودکان، به اهمیت و لزوم این دوره پی بردهاند و آن را به رسمیت شناختهاند.»
انتهای پیام/