به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه فرهیختگان در گزارشی به ثبتنام برخی سایتهای خارجی برای تور مسافرتی شکار در ایران پرداخته است که بخشهایی از آن در ادامه میآید.
احتمالا شما هم دیدهاید؛ تصاویر دلخراش از حیواناتی که توسط شکارچیان، مجاز و غیرمجاز، در فضای مجازی و صفحههای شخصی و غیرشخصی آنها منتشر میشود و حیوان بیچاره بیجان و خونین روی زمین افتاده و شکارچی با چهرهای شبیه فاتحان جنگ بالای سرش به خود میبالد. ماجرای شکار و شکارچی هم از آن دسته مسائلی است که دست آخر مشخص نشد در ایران چه آغاز و انجامی داشته و دارد؛ تفریحی برای لاکچریها و خارجیهاست یا یک رویه معمول که هرکسی میتواند آن را انجام دهد. همین مشخص نبودن حدود و ثغور مساله شکار در کشور، مصائب و مسائلی را ایجاد کرده است؛ مسائلی حول تخصیص مجوز شکار، فروش و درآمدزایی از این طریق، جولان خارجیها در قرقهای شکار و مسائلی از این دست که در همه آنها یک چیزی هیچوقت مشخص نیست و نشد و آن هم ذیل اصل شفافیت است. درآمدهای بالایی که از این طرق حاصل میشود کجا هزینه میشود؟
شکار پول با حراج منابع ملی
نکته قابلتامل در رابطه با شکار که حواشی و حتی در بعضی مناطق درگیریهایی را هم بهدنبال داشته است ماجرای اعطای مجوز یا بهتر بگویم فروش مجوز شکار به خارجیهاست. در شرایطی که میتوان با افعال و اقدامات دیگری از جذابیتهای طبیعت استفاده کرد و گردشگر به کشور آورد، سازمان حفاظت محیطزیست حساب ویژهای روی تورهای شکار باز کرده است.
کافی است یک جستوجوی ساده در اینترنت انجام بدهید. به راحتی میتوانید درگاه فروش مجوز شکار به خارجیها را پیدا کنید؛ مسالهای که حسابی هم صدای فعالان محیطزیست و برخی مسئولان را درآورده است و هم بسیاری از شکارچیان داخلی نسبت به آنها انتقاد دارند.
براساس اطلاعات موجود در این سایتها، پروانه شکار آهو و جبیر با قیمت ۱۲هزارو۵۰۰ یورو و قوچ لارستان ۵۹هزار و ۵۰۰ یورو ارزانترین و گرانترین مجوزهای شکار در داخل کشور هستند که به خارجیها فروخته میشوند.
باز هم اظهارنظرهای عجیب کلانتری!
در یک چنین شرایطی با انبوهی از انتقادات و دلنگرانیها نسبت به منابع ملی کشور که به راحتی در اختیار شکارچیان داخلی و خارجی قرار میگیرد و تلف میشوند، همه نگاهها به سمت سازمان حفاظت محیطزیست است که بهعنوان متولی اصلی اعطای مجوز، قویا و با صراحت جلوی این تاراج ملی را بگیرد اما همواره و بر روال همیشگی مدیران چند سال اخیر این سازمان، این امیدواری ره به جایی نمیبرد و حتی نگرانیها را بیشتر هم میکند.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست دو سال پیش و در پاسخ به انتقاد یکی از فعالان محیطزیست نسبت به شکارفروشی در کشور توسط سازمان حفاظت محیطزیست گفت: «کارشناسان سازمان معتقدند قوچ پیر چندینبرابر مادهها آب میخورد و با توجه به بیآبی زیستگاهها، شکار آن باعث میشود به مادهها آب بیشتری برسد.»
کلانتری اخیرا هم در واکنش به انتقاداتی که نسبت به شکارفروشی در کشور صورت گرفته است، گفت: «حیوانات نر بالای ۹ سال میتوانند شکار شوند، زیرا عمر مفید هر حیوان ۱۰ سال است. حیواناتی چون گوزن و قوچ بعد از ۹ سال کارایی زیادی ندارند. این حیوانات معمولا در سن بالا بیمار میشوند یا حیوانات جوانتر را از گله دور میکنند.»
در رابطه با این مساله با محمد درویش فعال و پژوهشگر محیطزیست و از مدیران سابق سازمان حفاظت محیطزیست گفتوگویی انجام دادیم.
درویش در رابطه با ماجرای شکار در ایران و فروش مجوزهای شکار توسط سازمان حفاظت محیطزیست به «فرهیختگان» گفت: «در خیلی از کشورهای دنیا یکی از روشهایی که به کار میبرند تا جمعیت وحوش را در مناطق تحتحمایت خود کنترل کنند، حذف فیزیکی آنهاست ولی هر روز بر تعداد مخالفان این روش اضافه میشود.
در دنیا تغییر نگرش جدی توسط بالاترین مراجع علمی این حوزه درحال اتفاق افتادن است ولی به هرحال در برخی کشورها همچنان این رویه وجود دارد. این شکارچیان انجمنهایی دارند و از مبانی خاص قانونی خود پیروی میکنند. با این حال باید بگویم اگر واقعا به این نتیجه رسیدهایم در مناطق تحتمدیریت ظرفیت مازاد وحوش وجود دارد، چرا رسما و شفاف اعلام نمیکنیم؟
بزرگترین انقراض در کرهزمین در کشور ما اتفاق افتاده
من بهعنوان کسی که ۳۰ سال است در این حوزه فعالیت میکنم میگویم چنین منطقهای نداریم که ظرفیت برد آن خوب شده باشد که تعداد وحوش بیشتر از ظرفیت باشد. یعنی همیشه با نابودی حیاتوحش روبهرو بودیم.
زمانی که سازمان حفاظت محیطزیست در ۱۲ بهمن سال ۵۰ شکل گرفت، مجموع کل، بز، میش، آهو و جبیر حدود سهمیلیون تخمین زده شد و الان سازمان محیطزیست میگوید حدود ۲۰۰هزار تاست که اگر فرض کنیم این عدد درست است، هرچند بسیاری در این عدد شک دارند، باز هم به این معناست که بیش از ۹دهم اندوخته جانوری خود را از دست دادهایم؛ این یعنی بزرگترین انقراض در کرهزمین در کشور ما اتفاق افتاده و چگونه در این شرایط باز هم پروانه شکار صادر میکنید؟»
سازمان محیطزیست از محل کشتن زیباییها پول تولید میکند
محل هزینهکرد عایدی حاصل از فروش مجوز شکار و انتفاع برخیها از این مسیر ماجرایی است که سالهاست در هالهای از ابهام قرار دارد و هیچکس نسبت به آن پاسخگو نیست. درویش در پاسخ به سوالی در این رابطه میگوید: «هیچ زمانی آماری ارائه نمیشود که در فلان منطقه این تعداد پروانه شکار صادر شد و این میزان درآمد داشت و این میزان به جامعه محلی کمک شد و این میزان در صندوق محیطزیست قرار گرفت. این فرآیند شفاف هیچگاه اتفاق نمیافتد. سوال جدیتر این است که برای اینکه سازمان محیطزیست درآمد به دست بیاورد، راه این است که وحوش را از بین ببریم؟ در اینجا قضیه جدی است که دنیا هم به این سمت حرکت کرده است. وقتی شما میتوانید از محل تماشای زیباییهای طبیعت پول تولید کنید، چرا از محل کشتن این زیباییها پول تولید میکنید؟ »
انتهای پیام/