" /> " /> " /> " />
اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  کرمان

روایتی از قالیباف‌خانه‌های کرمان در رمان «چشم‌هایم برای ترنج»

رمان چشم‌هایم برای ترنج نوشته هادی کاربخش روایتی با گویش کرمانی درباره مشکلات و سختی‌های قالی‌بافی کرمان و راور است.

روایتی از  قالیباف‌خانه‌های کرمان در رمان «چشم‌هایم برای ترنج»

به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، "چشم‌هایم برای ترنج" نوشته هادی کاربخش با گویش کرمانی‌ست که توسط انتشارات آبارون منتشر شده است.

نویسنده رمان "چشم‌هایم برای ترنج" به خبرنگار فارس گفت:  "چشم‌هایم برای ترنج" با گویش کرمانی با مقدمه استاد حمید نیک‌نفس نویسنده، شاعر و طنزنویس برجسته کرمان درباره مشکلات و سختی‌های قالی‌بافی کرمان و راور است.

هادی کاربخش که دبیر هیات جانبازان و‌ معلولان استان کرمان هم هست، بیان داشت: به نقش معلولان هم در رمان "چشم‌هایم برای ترنج" پرداخته شده و این کتاب دارای ۱۲۵ صفحه است.

وی ابراز داشت: من بزرگ شده در کارگاه‌های قالی‌بافی هستم و از بچه‌گی با قالی بودم و مشکلات و سختی‌های این کار را دیده‌ام، بنابراین ایده نگارش رمان"چشم‌هایم برای ترنج" از قدیم در سرم بود اما حدود سه سال طول کشید تا مقدمات آن فراهم شود و تالیف آن حدود ۵ ماه زمان برد.

کاربخش عنوان کرد: در دوران شیوع کرونا فرصتی دست داد تا رمانم را کامل کنم و در نهایت به کمک اساتیدی چون حمیدرضا نیک‌نفس و ماشاالله کاربخش راوری نگارش آن در اردی‌بهشت ۹۹ به پایان رسید.

 مدیر انجمن نویسندگان برتر ایران شعبه کرمان خاطرنشان کرد:  رمان"چشم‌هایم برای ترنج" نخستین اثر من است و برای چاپ این کتاب که برای فرهنگ و هنر استان کرمان است از هیچ‌جا حمایت مادی و معنوی نشدم، و سرانجام با هزینه شخصی و کمک انجمن نویسندگان برتر ایران و یکی از دوستانم چاپ شد و در اختیار مردم قرار گرفت.

کاربخش با بیان اینکه استان کرمان یا به قول خواجوی کرمانی، دل عالم را به‌نام پسته، زیره، کلمپه، پته، معدن، خرما، مرکبات، کویر و ... می‌شناسند، اما قالی این استان در همه جای دنیا زبان‌زد است، تصریح کرد: بی‌گمان اگر افرادی نبودند که روح و جسم خود را در راه ماندگاری این هنر زیبا فدا کنند، امروزه نام و اثری از فرش کرمان و راور در دنیا نبود.

وی بیان داشت: این اثر روایت‌گر زندگی، مشکلات و مصائب افرادی است که جان و روح خود را در راه اعتلای فرهنگ و هنر این مرز و بوم و به‌خصوص قالی کرمان در کف دست نهادند.

به گزارش فارس، در بخشی از رمان"چشم‌هایم برای ترنج" می‌خوانیم؛ «سِیل‌کردن ای چیزا ترسِ عجیبی رِ تو دلم اِنداخته بود و همِش تو ای فکرا بودم که نکنه منم جوون‌مرگ بشم. کاش می‌شد برم سرچشمه و ا تو کُتاش مو بکشم بیرون تا ببینم سفیده یا سیاه؟ نکنه منم خون بالا بیارم یا دستم فلج بشه؟»

انتهای پیام/80019/ب

 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول