اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

غرب از نگاه غرب

چرا آمریکاییان این قدر شیفته نظرسنجی های انتخاباتی هستند

نظرسنجی کردن اساسا یک تلاش ناقص برای به دست دادن نوعی بینش و توضیح است. روشن است که تمایل به بینش و توضیح هیچگاه پایان نمی یابد، پس نظرسنجی ها با وجود نقص ها و ناکامی هایشان همچنان ادامه می یابند. قطعا فارغ از اینکه از دل انتخابات هفته بعد چه بیرون خواهد آمد بیاید، نظرسنجی ها از جمله مشخصه های زندگی آمریکایی باقی خواهند ماند.

چرا آمریکاییان این قدر شیفته نظرسنجی های انتخاباتی هستند

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: فرانک لونتز نظرسنجی کننده جمهوریخواه چند روز پیش در توئیتر و چند جای دیگر هشدار داده است که اگر نظرسنجی های پیش از انتخابات ریاست جمهوری امسال هم یک بار دیگر به شکل خجالت آوری غلط از کار دربیایند، «دیگر باید فاتحه صنعت افکارسنجی را خواند.»
اما این حرف او  صرفا یک پیش بینی است.
هرچند احتمال غلط از کار درآمدن نظرسنجی ها وجود دارد، اما هر چه می گذرد این احتمال که چنین شکستی باعث از درون منفجر شدن صنعت افکارسنجی یا تحلیل رفتن آن شود کمتر می شود. از جمله به این دلیل که نظرسنجی های انتخاباتی جلوه بیرونی یک صنعت کاملا تثبیت شده چندین میلیارد دلاری است که  پیمایش های بی شماری را در زمینه مسائل سیاسی، ترجیحات محصول مصرف کننده و دیگر موضوعات غیرانتخاباتی انجام می دهد.
اگر صنعت افکارسنجی در برابر ناکامی در پیش بینی های انتخاباتی این قدر آسیب پذیر می بود، احتمالا این جنبه از افکار سنجی، مدت ها پیش و بعد از شرمساری های متوالی سال های 1948 و 1952از صنعت افکار سنجی جدا شده بود. در سال 1948 نظرسنجی کنندگان با اطمینان- اما به اشتباه- پیش بینی کردند که توماس دیوی به سادگی پرزیدنت هری ترومن را از مقام خود کنار خواهد زد. در سال 1952 نظرسنجی کنندگان محتاط شدند و رقابتی نزدیک را بین دوایت آیزنهاور و آدلای استیونسون پیش بینی کردند. آیزنهاور  با اختلاف رای  زیادی برنده انتخابات شد که هیچ یک از نظرسنجی کنندگان پیش بینی نکرده بودند.
من در تازه ترین کتابم «گم شده در گالوپ: ناکامی افکارسنجی ها در انتخابات های ریاست جمهوری آمریکا» اشاره کرده ام که «به وضوح پیداست که ناکامی در پیش بینی درست، موجب مرگ افکارسنجی انتخاباتی نشده است.»
اما چه چیزی را باید عامل این سرسختی و بهبودپذیری دانست؟ چرا نظرسنجی های انتخاباتی با وجود، گاف ها، اشتباهات فاحش و ناکامی های دوره ای همچنان با ما هستند؟ در واقع چرا افکارسنجی های انتخاباتی به خصوص در انتخابات های ریاست جمهوری، اشتیاق و کنجکاوی این تعداد از آمریکاییان را برمی انگیزد؟

توهم دقت
در پاسخ به این سئوال دلایل متعددی را می توان آورد و جای تعجب ندارد که این مسئله با لایه های عمیق زندگی آمریکایی پیوند دارد. نظرسنجی ها  توضیح ساده سازی شده ای را در مورد چیزی که مردم می خواهند درباره اتفاقات پیش رو  بدانند به دست می دهند و از این هم بسیار فراتر می روند.
پاتریک کادل نظرسنجی کننده خصوصی پرزیدنت جیمی کارتر سال ها قبل در مورد این گرایش گفته است: «همه نظرسنجی ها را دنبال می کنند، چون همه چیز در زندگی آمریکایی- چه در حوزه ورزش باشد یا سیاست یا هر چیز دیگر-  به این پرسش گره خورده است که چه کسی برنده می شود. این یک کنجکاوی طبیعی است.»
نکته اساسی تر احساس یا توهم دقتی است که نظرسنجی های انتخاباتی القا می کنند و در ایام پر التهاب کشش بسیاری را در مردم به وجود می آورد.
عطش نسبت به حتمیت به خصوص در روزنامه نگاری تا جایی ریشه می دواند که گزارشگران مکررا با ابهام و ایهام مواجه می شوند. از اواسط دهه 1970 سازمان های خبری بزرگ مثل نیویورک تایمز و سی بی سی نیوز، نظرسنجی های خاص خود را انجام داده اند یا در آنها مباشرت کرده اند. و گزارش ها در مورد نظرسنجی های خام پیش از انتخابات را می توان تا زمانی به دوری سال 1824 در روزنامه های آمریکایی  یافت که منتشر شده اند.
این روزها نظرسنجی ها روایت های رسانه های خبری درمورد انتخابات های ریاست جمهوری را هدایت می کنند، به پیش می رانند یا به تثبیت آنها کمک می کنند. آنها نقش مهمی در شکل دهی به آگاهی های متعارف درباره رقابت پذیری این انتخابات ها دارند.

نادیده گرفتن گاف های نظرسنجی ها از سوی مردم
اما نظرسنجی ها سابقه  پرفراز و نشیبی در انتخابات های ریاست جمهوری دوران مدرن داشته اند که به شکل تناقض آمیزی در بهبودپذیری آنها نقش ایفا کرده است.
 آمریکاییان عمدتا از وجود چنین سابقه ای بی خبر هستند. شاید آنها به شکل مبهمی با گاف «دیوی ترومن را شکست می دهد» سال 1948 آشنایی داشته باشند و شاید نظرسنجی های انتخاباتی سال 2016 را به خاطر داشته باشند که پیش بینی های آنها در ایالت های کلیدی غرب میانه با نتیجه به دست آمده که انتظارات برای پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات را نقش بر آب کرد، مغایرتی صد و هشتاد درجه ای داشت.
اما اکثر مردم دیگر موارد مثل  پیروزی قاطع پیش بینی نشده سال 1952 یا انتخاب نزدیکی که در سال 1980 محقق نشد به یاد نمی آورند. پس عدم آشنایی مردم از سابقه عملکرد پر افت و خیز نظرسنجی در طول زمان، دست کم از جهاتی به سپر محافظی در برابر ملامت ها تبدیل شده است.
البته نظرسنجی های انتخاباتی همیشه اشتباه از کار در نمی آیند. این پیش بینی ها می توانند دوباره اعتبار خود را  به دست بیاورند که کسب اعتبار مجدد نیز یک ارزش دیگر در زندگی آمریکایی محسوب می شود.

شباهت ها با مسابقات اسبدوانی 
شباهت های افکار سنجی حوزه سیاست با دنیای ورزش بیشتر به توضیح سرسختی افکار سنجی کمک می کند.
نظرسنجی های انتخاباتی و تاکید آن بر اینکه چه کسی جلوتر و چه کسی عقب تر است، مدت هاست که با یک مسابقه اسبدوانی قیاس می شود، استعاره ای که همیشه برای نظرسنجی کنندگان قابل قبول است. آرچیابالد کراسلی یکی از پیشتازان افکارسنجی مدرن در نامه ای به دوست و حریف نظرسنجی کننده اش جرج گالوپ، این موضوع را قبل از شکست سال 1948 بیشتر توضیح داده است.
کراسلی می نویسد: «مشخصا احساس من این است که مردم به نظرسنجی ها هنوز هم به چشم  پیش بینی های مسابقات اسبدوانی نگاه می کنند و چنین به نظرم می رسد که ما مشترکا می توانیم برای جلوگیری از گسترش چنین شهرتی کاری کنیم.»
این «احساس مشخص» گراسلی کماکان ادامه پیدا کرده است و همچنان بین نظرسنجی ها و پوشش نظرسنجی ها مقایسه هایی با مسابقات اسبدوانی می شوند.
شاید یک شباهت بهتر این باشد که نظرسنجی ها شبیه یکی از آن کارهایی به نظر می رسد که مستلزم مهارت بالایی است. رقابت های انتخابات ریاست جمهوری، معمولا با هدف جلب توجهات و ایجاد انتظارات چندین ماه ادامه پیدا می کند. اینکه آیا نظرسنجی کنندگان دچار لغزش می شوند و در برآوردهایشان اشتباه می کنند یا نه نیز به ناگزیر خود به شکلی به یکی از اجزای یک نمایش انتخاباتی قابل قبول تبدیل می شود.
وقتی پیش بینی ها غلط از کار در می آیند - مشابه اتفاقی که در سال 2016 افتاد- به ناگزیر حیرت به دنبال دارد. برای مثال نیت سیلور روزنامه نگار داده ها که سایت پیش بینی ها و تجزیه و تحلیل های نظر سنجی های  FiveThirtyEight.com را بنیان گذاشته است، به کرات از پیروزی دونالد ترامپ به عنوان «تکان دهنده ترین تحول سیاسی طول عمرم» سخن گفته است.
بسیاری از نظرسنجی کنندگان اصرار دارند که نظرسنجی های انتخاباتی یک عکس فوری هستند نه  پیشگویی. اما وقتی که پیمایش های نهایی شان به برآورد نتیجه انتخابات نزدیک شود، چندان به شرمندگی بعد از آن اهمیتی نمی دهند.
یک مثال از رفتار تفرعن آمیز نظرسنجی کنندگان یک ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 و زمانی رخ داد که «راسموسن ریپورتز» اعلام کرد همانطور که همواره گفته، «این انتخاباتی بسیار نزدیک تر از آنچه که تمام نظرسنجی کنندگان دیگر پیش بینی کرده اند خواهد بود. ما از نتیجه انتخابات شگفت زده و غافلگیر نشدیم...نگاه کنید از 11 نظرسنجی کننده ای که در مورد این رقابت ها افکار سنجی کرده بودند، چه کسی در جایگاه دوم قرار گرفته است.»
جرج گالوپ در سال های اول ظهور افکار سنجی مدرن کارهایی کرد که شباهت زیادی به این داشت. او آگهی هایی را برای تبریک گفتن به خود در نشریه تجاری ادیتور اند پابلیشر با هدف جار زدن موفقیت های خود در نظرسنجی پیرامون رقابت های ریاست جمهوری سال های 1940 و 1944 منتشر کرده است. در یکی از این آگهی ها آمده است: «موسسه افکار سنجی گالوپ سابقه جدیدی را برای دقت در پیش بینی نتیجه انتخابات بنا گذاشته است!»

از کدام نظرسنجی ها باید دنباله روی کرد؟
ازدیاد تعداد افکارسنجی ها در طول سال ها- سایت نیت سیلور یک رتبه بندی از ده ها نظرسنجی کننده را منتشر می کند- همچنین امکان نوعی رویکرد ورزشی را در نظرسنجی های انتخاباتی فراهم می کند: مصرف کنندگان زرنگ می توانند نظرسنجی کنندگانی را که ترجیح می دهند  شناسایی و دنبال کنند و بقیه را نادیده بگیرند. به خاطر داشته باشید که این کار اساسا قابل توصیه است، اما گزینه ای است که اکثر نظرسنجی ها نیز آن را دنبال می کنند و بسیاری از آنها را می توان به شکل منظمی در ماه های منتهی به انتخابات در سایت RealClearPolitics.com دنبال کرد.
به این ترتیب برای مثال طرفداران دونالد ترامپ می توانند از پیمایش های راسموسن قوت قلب بگیرند که مثلا از نظرسنجی هایی که سی ان ان انجام می دهد در کارزارهای انتخاباتی سال 2020 بیشتر به نفع ترامپ بوده اند.
نظرسنجی کردن اساسا یک تلاش ناقص برای به دست دادن نوعی بینش و توضیح است. روشن است که تمایل به بینش و توضیح هیچگاه پایان نمی یابد، پس نظرسنجی ها با وجود نقص ها و ناکامی هایشان همچنان ادامه می یابند. قطعا فارغ از اینکه از دل انتخابات هفته بعد چه بیرون خواهد آمد بیاید، نظرسنجی ها از جمله مشخصه های زندگی آمریکایی باقی خواهند ماند.
نویسنده: جوزف کمبل (W. Joseph Campbell) استاد مطالعات ارتباطات در دانشگاه آمریکایی
منبع: https://b2n.ir/241273

انتهای پیام. 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول