به گزارش خبرگزاری فارس از قم، یکی از دستاوردهای مهم امت اسلامی پس از پیروزی انقلاب، فرصت طلایی هفته وحدت بود. این ابتکار بسیار زیبا از جانب حضرت امام (ره) افقی نو به روی جوامع مسلمان گشود تا در سایه آن بر اشتراکات خود تأکید ورزند.
فاصلهی یک هفتهای ولادت باسعادت پیامبر اسلام (ص) به قول اهل سنت و اهل تشیع در ربیع الاول هر سال، فرصتی را برای مذاهب اسلامی به وجود آورد تا در پرتو آن بر موضوع وحدت تمرکز داشته و برای نزدیک شدن دلهای جوامع مسلمان به یکدیگر تلاش شود.
به همین مناسبت در گفت وگویی با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر زمانی، مسؤول دفتر سیاسی و اجتماعی حوزههای علمیه، ضرورت وحدت امت اسلامی و موانع پیش روی این امر مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
چرا وحدت اسلامی بهطور کامل به نتیجه نرسیده است؟ یا بهعبارتدیگر چرا برخی وحدت گریزند؟
ما در بین مذاهب اسلامی چه شیعه و چه سنی، هم در بین علما و هم در بین مردم کسانی را داریم که یکقدم در مسیر وحدت برنداشتهاند. نه اینکه میدان نبوده، میدان بوده اما وحدت گریز بودهاند. اصلاً عالمانی داریم از سنی و شیعه، یکدفعه هم در جلسات وحدت شرکت نکردهاند. در یک کالبدشکافی روانشناسانه، میتوانیم به این نتیجه برسیم که وحدت گریزی و وحدت ستیزی ریشههایی دارد.
یک ریشه و عامل وحدت گریزی، نگرانیهای مذهبی شیعیان و اهل سنت است. نسبت به وحدت، نگرانی مذهبی دارند؛ یعنی میترسند لازمه پذیرش وحدت، تنزل از مواضع مذهبیشان باشد.
یعنی شیعیان خیال میکنند باید از مواضع خاص شیعی که دارند، تنزل کنند. مثلاً در مسئله امامت و خلافت بلافصل علی بن ابیطالب (ع) باید دست از بحث امامت بردارند، دست از غدیر بردارند. فکر میکنند لازمه پذیرش وحدت این است و حال اینکه این خطاست. اصلاً لازمه وحدت تنزل از مواضع مذهبی نیست.
عدهای از اهل سنت هم که ترس و وحدت گریزی دارند، همین نگرانی را دارند. فکر میکنند اگر وحدت را بپذیرند، معنایش این است باید امامت ائمه معصومین (ع) را بپذیرند، دست از خلافت خلفا بردارند و خلفایشان را غاصب بدانند. اصلاً معنایش این است، این خطایی مهم در فهم معنای وحدت است.
با این توضیحی که دادید، پس معنای وحدت چیست؟
معنای وحدت تنازل از مواضع مذهبی نیست بلکه معنای وحدت، همزیستی مسالمتآمیز پیروان مذاهب اسلامی ضمن التزام صد درصد پیروان هر مذهب به مذهب خویش است.
یعنی شیعه وحدتگرا شیعه صد درصد است، یکذره از مواضع مذهبیاش عقبنشینی نمیکند و نباید هم عقبنشینی کند. همینطور سنی وحدتگرا، سنی ملتزم به تسنن خودش است، یعنی نمازش را دستبسته میخواند و خلافت خلفایش را قبول دارد.
ما اصلاً از سنی وحدتگرا انتظار نداریم از مواضع مذهبیاش دست بردارد و هیچ سنی از ما انتظار ندارد که از مواضع مذهبیمان دستبرداریم. مثلاً از عصمت ائمه، واقعه غدیر، علم غیب ائمه، حجیت احادیث اهلبیت دست برداریم. اینیک خطایی در فهم معنا و مفهوم وحدت است که در برخی طیفهای متعصب شیعه و برخی طیفهای سنی وجود دارد. معنای صحیح وحدت باید فرهنگسازی بشود.
امام خمینی (ره) پرچمدار وحدت بود، ذرهای از مواضع مذهبیاش کوتاه نیامد، همینطور آیتالله خامنهای (حفظه الله) پرچمدار وحدت است، ذرهای کوتاه نیامد. مرحوم شیخ محمود شلتوت (ره) شیخ الازهر مصر پرچمدار و علمدار وحدت بود، ضمن اینکه یک سنی ملتزم بود. اینها نکات مهم است.
پس اگر علمای وحدت مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری و یا شیخ محمود شلتوت پرچمدار وحدت بودهاند و با علمای دیگر مذاهب در زمان خود ارتباط داشتند، چرا برخی به شیعیان نسبتهای ناروا میدهند؟
ریشه این مباحث شناختهای غلطی است که پیروان مذاهب از یکدیگر دارند. این مسائل هم موجب ناراحتی و رنجش ایشان و هم باعث واگراییشان است. عدهای از اهل سنت فکر میکنند ما که مهر میگذاریم، مهر امام حسین (ع)، او را میپرستیم. چون خیال میکنند که ما به پرستش و عبادت حسین(ع) گرایش پیدا کردیم از این ناراحت میشوند.
سنیهای ایرانی چون با شیعیان زندگی کردهاند، این طرز فکرشان برطرف شده است، ولی من در بین سنیهای کشورهای دیگر دنیا خیلی دیدهام که میگویند چرا حسین بن علی را میپرستید؟ خب این باعث دوری و واگرایی از وحدت میشود.
یا بعضی از اهل سنت فکر میکنند ما با تمام صحابه پیغمبر دشمن هستیم، خبر ندارد که اصلاً اینجور نیست. ما در صحیفه سجادیه داریم که امام زینالعابدین (ع) بر صحابه پیامبر صلوات فرستاده است. ما برای اکثریت صحابه نقش مهمی در گسترش دین پیغمبر اکرم قائلیم؛ بله به برخی از صحابه نقد داریم اما نسبت به کل صحابه محبت و تقاضای مغفرت داریم. این خطای اهل سنت نسبت به شیعیان است.
این مسئله فقط در اهل سنت است یا در شیعیان هم رگههای شناخت غلط وجود دارد که وحدت گریز شدهاند؟
بعضی از شیعیان هم که دوست ندارند با اهل سنت وحدت کنند، خیال میکنند اهل سنت دشمنان ائمه اهلبیت هستند. اگر دشمن باشند، شیعه مؤمن و متعصب حق دارد وحدت نکند، اما این شناخت غلط است. وقتی شیعه نزدیکتر میآید، میبیند عدهای از ترکمنها، عدهای از بلوچها، عدهای از کردها که اهل سنت هستند، به زیارت امام رضا (ع) میآیند، اشک میریزند و توسل میجویند؛ آنوقت است که شیعه احساس میکند، باید با آنها وحدت داشت.
شما بهواسطه ارتباط مستقیم با اهل سنت و سفرهایی که داشتید شناخت خوبی از اهل سنت دارید، نظرشان نسبت به امامان شیعه (ع) را چطور ارزیابی میکنید؟
گاهی از من میپرسند، شما با علمای اهل سنت استانهای مختلف ایران و کشورهای متعدد دنیا ارتباط دارید، بیش 30 کشور دنیا بودید، اهل سنت چند درصدشان محب اهلبیت هستند؟
من با صراحت این خبر را اعلام میکنم، اهل سنت ایران 100 درصدشان دارای محبت به ائمه اهلبیت هستند و اهل سنت کشورهای دیگر هم 99 درصد، ما در عالم اسلام کمتر از یک درصد ناصبی داریم.
خب اگر این شناخت غلط تبدیل به یک شناخت صحیح شد و شیعیان وحدت گریز ما عشق برخی از اهل سنت را به ائمه اطهار(ع) ببینند و اشکهایشان را کنار ضریح امام حسین (ع)، ضریح حضرت معصومه و امام رضا (ع) را نظاره گر باشند وحدتگرا میشوند و نظرشان برمیگردد. پس شناخت غلط را میتوان ریشه دوم وحدت گریزی دانست.
پس تندروی ها برخاسته از شناخت غلط است؟
بله اگرچه ریشه دیگر واگرایی وحدت، مشاهده برخی از تندرویهای غیرمنطقی تندروان مذهب مقابل است و تعمیم دادن آن تندروی به بقیه پیروان مذهب است.
مثلاً یک شیعه از یک مبلغ وهابی، اهانت به ائمه یا علمای شیعه را در رسانهها و شبکهها میبیند و این را تعمیم میدهد به بقیه اهل سنت و خیال میکند تمام سنیها ضد شیعهاند، چرا چون یک عالم وهابی و یا ده تا یا صدتا از علمای وهابی که شیعه ستیزند گفتهاند، شیعیان کافرند. پس آن شیعه خیال میکند تمام سنیها همین نظر را دارند، نظر آن تندرو جاهل را به بقیه تعمیم میدهد، این باعث وحدت گریزی میشود.
عکس قصه هم همین است. یک سنی، شبکههای تشیع لندنی را نگاه میکند، میبیند یاسر الحبیب یا آن آقای دیگر در امریکا در شبکههایی که دارند، به خلفا و همسران پیغمبر ناسزا و فحاشی میکنند؛ اما یک سنی وقتی نگاه میکند و میبیند یک روحانی معمم شیعه به نام یاسر الحبیب یا آن روحانی که از امریکا صحبت میکند، به همسران پیغمبر یا خلفا فحاشی میکند، او این بدی را تعمیم میدهد به تمام علمای شیعه و فکر میکند همه اهل فحاشیاند. میان شیعه انگلیسی و غیر آن تفاوتی قائل نمیشود و در نتیجه وحدت گریزی میکند. ما شیعیان ممکن است نقد داشته باشیم ولی فحاشی را قبول نداریم.
در واقع مزدوران استکبار هم جزء عاملان انشقاق امت اسلامی هستند و در این مسیر ایفای نقش می کنند.
مزدوری دشمنان اسلام و وحدت امت، چهارمین عامل وحدت گریزی و به تعبیر دقیقتر وحدت ستیزی، است. مزدوری مستقیم یا غیرمستقیم. مزدوری مستقیم یعنی به او پول میدهند و میگویند برو فحش بده یا به شیعیان یا به سنیها. مزدوری غیرمستقیم هم یعنی افراد پول میگیرند و با دو سه تا واسطه، علمای تند شیعه یا تند سنی را برای فحاشی تحریک میکنند. این میشود وحدت ستیزی مزدورانه.
تا کنون چهار عامل را برای وحدت گریزی یا وحدت ستیزی شمردید. یک سؤال ریشهایتر بپرسم، چرا وحدت؟ چرا باید امت اسلامی متحد شود؟
علت و ضرورت پرداختن به وحدت اسلامی چند چیز است که اگر بخواهیم حتی از منظر تاریخی به آن نگاه کنیم، میبینیم اسلام و امت اسلامی در جهان دارای دشمنانی است. از یک جهت ادیان رقیب دوست دارند اسلام را از صحنه به در کنند و جایگزین اسلام شوند. جنگهایی که متأسفانه دین یهودی و هم جنگهای صلیبی که در طول تاریخ با جامعه اسلامی داشتهاند، برای این بوده است که بتوانند اسلام را کنار بگذارند و جامعه مسلمان را تبدیل به جامعه مسیحی یا یهودی و یا دیگر ادیان کنند. اینها ادیان رقیباند.
دشمنی ها فقط در صدر اسلام بوده است؟
دشمنیها با امت اسلام زیاد است و منحصر در مطالعات تاریخی صدر اسلام نیست. دشمنیها و چپاولهای دول استعمارگر در سده های اخیر جهت دیگری است که باید توجه شود. دولتهای امریکا، فرانسه، انگلیس و دول استعمارگر اروپایی که سابقه 400 ساله استعمار و استثمار کشورهای اسلامی و شرقی را دارند، در طول این 400 سال ثابت کردهاند علیرغم کوچکی خودشان، همه کشورهای کوچک و بزرگ اسلامی و شرقی را باید به استعمار خودشان دربیاورند، معادنشان را به غارت ببرند و بر آنها سیادت و سروری پیدا کنند.
پرتقال، دانمارک، انگلیس، هلند، فرانسه، امریکا و اکثر کشورهای اروپایی حتی اسپانیا در پرونده تاریخی خودشان سابقه سلطه استعماری بر کشورهای اسلامی و شرقی را دارند و الن که بهظاهر اکثر کشورهای اسلامی از زیر یوغ استثمار و استعمار رسمی درآمدهاند، باز آنها را رها نمیکنند؛ لذا امریکا بهعنوان قویترین غول استعمار درصدد غارت نفت عربستان، ثروت عراق، مصر و افغانستان و دیگر کشورها و نیز ایران است.
این مسائل چه ارتباطی با وحدت اسلامی دارد؟
خب اگر امت اسلامی و این 57 کشور اسلامی که در روی کره زمین داریم با بیش از یک و نیم میلیارد امت اسلامی، باهم متحد باشند و کاملاً همکاری و تعاون داشته باشند بزرگترین قدرت روی زمین خواهند شد که احدی از دول استعمارگر جرأت طمع، استثمار و سلطه بر کشورهای اسلامی را به خودش نخواهد داد.
در صورت اتحاد امت اسلامی است که کشورهای استعمارگری که الان دستشان به خون، ثروت و معادن کشورهای اسلامی رنگین شده، دست خودشان را بیرون خواهند آورد و الّا میدانند که دست قوی امت اسلامی، دستشان را قطع خواهد کرد.
پس اولین دلیل بر ضرورت وحدت اسلامی، اتحاد و اقتدار امت است برای دفع دشمن مشترک، چه دشمنان امت و ثروت و استقلال امت اسلامی و چه ادیان رقیبی که با اصل اسلام در ستیزند. اگر این اتحاد باشد، امت اسلامی موفق خواهد شد و اگر احیاناً چه مذاهب اسلامی با یکدیگر و چه دولتها و کشورهای اسلامی تفرقه داشته باشند و باهم درگیر شوند، قضیه صورت دیگری خواهد شد.
آیه شریفه قرآن فرموده این درگیریهای داخلی توان شماها را هرز خواهد داد توانتان از بین میرود و دشمنان بر شما مسلط میشوند. با همین صراحت قرآن به ما هشدار داده است: «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ»؛ یعنی امت اسلامی، فیمابین خودتان نزاع نداشته باشید، چون فشل خواهید شد و ریح و توان شما هرز خواهد گشت.
به آیات قرانی اشاره کردید، قرآن بهعنوان سند مشترک مذاهب اسلامی چه توصیهای در زمینه اتحاد امت اسلامی دارد؟
برفرض اگر دشمن مشترکی هم به میدان نیاید، قرآن میفرماید: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً»؛ یعنی امت شما امت واحده است. صریح آیه قرآن است. دلیل دوم اینکه اصولاً دین ما، دین امت واحده است.
بنابراین تمام پیروان مذاهب اسلامی، چه شیعه و چه سنی، باید سر به اطاعت قرآن بنهند و تعصبات منفی و خشک مذهبی را کنار بگذارند، شیعیان باید اهل سنت را بهعنوان برادران دینی خود بپذیرند و اهل سنت نیز باید شیعیان را بهعنوان برادران دینی خودشان بپذیرند. پس اگر برادر دینی شدند، طبعاً جان و مال و آبرویشان نزد یکدیگر باید محترم باشد و باید همکاری در عرصههای مشترک داشته باشند.
این صریح آیه قرآن است، اما متأسفانه در جامعه برخی افراد تند بین اهل سنت و بین شیعه داریم که دل به وحدت امت نمیبندند، نهتنها وحدت گریزند و فرار میکنند، بلکه گاه وحدت ستیزند. این اشتباهی است در تلقی.
از آیه «تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ» میتوان درباره موضوع وحدت استفاده کرد؟
بله بر اساس دلیل اولویت است. ما شاهدیم که خداوند به پیغمبر اکرم دستور داده است که ای پیامبر ما، شما موظفی با دیگر ادیان ابراهیمی و الهی نیز وحدت داشته باشی و وارد گفتگوی دوستانه با آنها بشوی و حول محورهای مشترک باهم گفتگو و همکاری کنید. لذا آیه قران میفرماید «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ»؛ ای پیامبر ما، به اهل کتاب یعنی مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان و مجوسیان بگو بیایید تا حول محورهای مشترک باهم گفت وگو کنیم و همکاری را باید انجام دهیم.
خب در اعتقاد قرآنی ما وحدت مسلمانان با مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان یک امر واجب است؛ چون قل، فعل امر است و دلالت بر وجوب دارد؛ یعنی بر امت اسلامی و پیشوایان ما واجب است با مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان بر اساس کلمه سواء و نقطهی مشترکی که وجود دارد (همان اعتقاد به خدا)، وحدت داشته باشند.
اگر به خاطر یک نقطه مشترک باید با اهل کتاب وحدت داشته باشیم، پس وحدت ما شیعیان با اهل سنت به دلیل هزاران نقطهی مشترک، واجبتر خواهد بود.
سؤالی که پیش میآید، در دلیل اول گفتید که دشمن مشترک و دینهای رقیب مثل مسیحیت و یهودیت در کمین امت اسلامی هستند ولی در دلیل سوم گفتید که دلیل قرآنی داریم که باید با دیگر ادیان ابراهیمی و دارای کتاب وحدت داشته باشیم، این چطور قابلجمع هست؟
به این دلیل قابلجمع است که اگر آنها بخواهند علیه ما ستیز کنند و تعبیر من این بود، جریانهای متعصب در بین مسیحیت و یهودیت به اسلام، مثل تبشیریها و صهیونیستها اگر بخواهند علیه اسلام کار بکنند، ما امت اسلامی در برابر اسلامستیزی آنها باید متحد شویم.
اینکه اصلاً نباید بگذاریم جریانهای مسیحی و یهودی علیه اسلام تصمیم بگیرند. چگونه میشود ما جلوی تصمیم را بگیریم؟ شناخت آنها را نسبت به خودمان عوض کنیم. بهشان بگوییم باهم نجنگیم ابداً، بلکه بیایید کل مسیحیان با ما مسلمانها در همه عرصههای مشترک همکاری کنید. اگر این کار را بکنیم طبعاً آنها رقیب ما نخواهند بود بلکه رفیق ما خواهند شد.
و دلیل سوم این است که رقیب را تبدیل به رفیق کنیم؛ اما اگر رفیق نشدند، رقیب شدند ما باید خودمان متحد شویم علیه آن رقیبی که میخواهد در ستیز ما باشد.
بنابراین دلایل متعدد قرانی و تاریخی که من به چند دلیل اشاره کردم، گواهی میدهد ما قطعاً باید به سمت وحدت امت اسلامی گام برداریم.
اشاره کردید به سفرهای متعدد داخلی و خارجی برای وحدت، یکی از خاطرات خوب این سفرها را برای ما تعریف کنید.
من شاید بگویم در طول این 40 سال 100 ها خاطره شیرین وحدت امت اسلامی دارم که به یک نمونهاش اشاره میکنم. زمانی که من چند سالی مصر بودم، به دلیل طرح صادقانه و عالمانه موضوع وحدت برای علما و مفتیان الازهر، آنها من را بهعنوان امام جماعت یکی از لجنه الازهر دعوت کردند و من امام جماعتشان شدم و مفتیان همه مذاهب اسلامی به من روحانی شیعه قمی اقتدا کردند.
در شرایطی که از من نه ترسی داشتند و نه طمع و تهدیدی بود و از سوی دیگر به دلیلی که روابط ایران و مصر روابط خوبی نیست، برایشان گران تمام میشد؛ اما وقتی صداقت و عقلانیت در رفتار را دیدند، همراهی کردند.
این نشانه این است که الازهر بهعنوان قله علمی جهان اهل سنت، وقتی حاضر به همکاری صادقانه و وحدت هستند، اگر ما صادقانه و عالمانه موضوع وحدت جهان اسلام را مطرح کنیم، جهان اهل سنت و جهان شیعه یعنی کل امت اسلامی انشاء الله به اتحاد خواهند گرایید.
انتهای پیام/2258*40