اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

خانواده

موکوبانگ یا پول درآوردن ازملچ مولوچ!/ چرا ناخن های من شیرین نیست؟

قدیم کسی با سر و صدا غذا می خورد و ملچ ملوچ می کرد، خوشایند نبود حالا هم نیست اما در سرزمین عجائب فضای مجازی، عده ‌ای آنلاین و با سر و صدا غذا می ‌خورند، ویدئوی آن را منتشر می کنند و می نویسند با صدای بلند گوش کنید.

موکوبانگ یا پول درآوردن ازملچ مولوچ!/ چرا ناخن های من شیرین نیست؟

گروه خانواده؛ نعیمه جاویدی: این روزها بقای پلتفرم ها، شبکه های اجتماعی و مجازی مدیون انواع چالش های عجیبی است که هر روز مد می شود یا پیشنهاد. چالش اسمر یا موکوبانگ با ترجمه نزدیک به عبارت «خوردن صدادار غذا به صورت آنلاین» هم یکی از این چالش هاست. یک نفر رو به دوربین به صورت زنده انواع خوراکی های معمولی و عجیب را در مدت زمانی مشخص می خورد. اگر بخواهیم مشابه این حرکت یا بومی آن را پیدا کنیم، شاید مسابقه ماست خوری و خوردن سیب با دست بسته که قبلاً از سرگرمی دورهمی های ما بود مثال خوبی باشد. ماجرا اما حالا پا فراتر از یک مسابقه ساده گذاشته و به وسوسه خوردن غذا و به اشتراک گذاشتن آن رسیده است.

از سوء تغذیه تا بخور، بخور

درست وقتی طبق برخی آمارها در جهان 821 میلیون نفر دچار سوءتغذیه هستند و فقر غذایی دارند در نرم‌افزارها خبر دیگری است. بعضی ‌ها تا می توانند غذاهای عجیب و گرانقیمت روی میز می چینند و می خورند.‏eating show  یا همان مسابقه بخور، بخور و نمایش خوردن را رقم می زنند. چالش اسمر یا وسوسه خوردن سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در سایت های «آفریقا تی وی» و «یوتیوب» کار خود را آغاز کرد. حالا دو سال است که پای این چالش به اینستاگرام هم باز شده و در کشورهای مختلف، تعدادی را درگیر خود کرده. طوری که ویدئوهای موکوبانگرهای معروف لایک و پیام های چند صد هزارتایی هم دارد. برای مثال در ویدئو یک چهره معمولی چالش اسمر که چندان شناخته شده هم نیست، ۶۵ هزار بازدید برای تماشای خوردن هشت پای زنده ثبت شده. ۴ هزار نفر نپسندیده اند و تعداد نظرات منفی هم کم نیست. اما همین پیام ها و نظرات منفی هم بازار مرد جوان را گرم تر کرده و به بازنشر ویدوئو ضریب داده است.

دارچین، قاتل کودک4ساله

در کشورهای کره جنوبی، آمریکا، صربستان و گرجستان این چالش ها شناخته شده است اما ید کره جنوبی طولاتر. درآمد بالایی به واسطه نمایش ویدئوها و تبلیغ برای فالوئرهایشان دارند. موکوبانگ و اسمر در بعضی کشورها جنبه مسابقه بخور، بخور و رقابت های جدی هم به خود گرفته است. در مدت زمان معین باید حجم مشخصی از غذا که معمولاً غذاهای عجیب و متفاوت هستند توسط شرکت‌کنندگان خورده شود. در این مسابقات برنده کسی است که حجم غذای بیشتر را با صدای بلند تر خورده باشد. در بعضی کشورها بین ۵۰ تا ۱۰۰ دلار هزینه ورودی مسابقات است. یکی از این رقابت‌های پرطرفدار، خوردن ۵۰ کیلوگرم پیتزا در یک ساعت یا خوردن همبرگرهای غول پیکر در همین مدت زمان است. این مسابقات جوایزی از مبلغ پایه ۳۰۰ تا ۲۰۰۰ دلار دارد. یکی از عجیب‌ ترین این مسابقات که به صورت آنلاین و همراه با صوت برای علاقه ‌مندان آن پخش می شود، مسابقه خوردن «اختاپوس» زنده با جایزه ۱۵۰۰ دلاری است. البته مسابقه خوردن ۱۰۰ گرم عسل در یک دقیقه یا چالش خوردن یک قاشق چای خوری پودر دارچین بدون استفاده از آب و نوشیدنی هم از چالش ها و مسابقات جنجالی است. یا خوردن نودل و بال مرغ جهنمی پر از فلفل. جایزه اصلی این مسابقات برای شرکت‌کنندگان در اصل باید یک دستگاه گوارشی جدید باشد. متأسفانه سال ۲۰۱۵ پسری ۴ ساله به تقلید از چالش دارچین، بر اثر خوردن آن و ورود دارچین به فضای ریه فوت کرد. کودک بینوا خواسته بود تمام قواعد چالش را درست انجام دهد؛ خوردن یک قاشق دارچین بدون استفاده از آب، سوت مرگ او را به صدا در آورد.

یک بشقاب راز بقا!
چالش ها حیات نرم‌افزارها، شبکه ‌های اجتماعی و برنامه‌ های فضای مجازی را تضمین می‌ کنند. حیات این چالش ها هم، به رنگ و لعاب جدید آن بستگی دارد و تضمین می‌ شود. اسمر و موکوبانگ در ابتدا کارش را خیلی ساده آغاز کرد. یک نفر آنلاین و رو به دوربین، صدای خوردن غذاهای معمولی را پخش کرد و حالا چالش های جدید نیاز و یکی از این چالش ‌ها اسمر رنگین کمان است. رنگ پشت زمینه، لباس و آرایش موکوبانگر تعیین می کند که باید مجموعه خوراکی هایی از همان رنگ بخورد. این خوراکی ها معمولاً تلفیقی از خوراکی های ساده و خوردنی های سفارشی تبلیغاتی و عجیب هم هستند.شرکت‌ هایی حتی چه بسا برندهای متفاوت از موادغذایی و خوراکی مثل برندهای لوازم آرایش، موبایل، زیورآلات و حتی مواد صنعتی، خوردنی های متفاوت و شبیه به محصولات خود سفارش می دهند که با استفاده از رنگ های غذایی خوراکی، ظاهری جذاب دارند و موکوبانگر، آن ها را می  خورد. اگر به تعداد چنین ویدئوهایی که این افراد در صفحه شان می گذارند، دقت کنیم به راحتی می توان تخمین زد چه میزان رنگ و موادصنعتی غذایی خورده اند!

موچی و بابل تی به نرخ دلار

یکی از کاربردهای موکوبانگ در صنعت غذایی و چرخه اقتصادی فضای مجازی، معرفی فرهنگ غذایی کشورها و زمینه برای صادرات بیشتر موادغذایی است برای این کار با عده‌ای از این افراد قراردادهایی بسته می ‌شود و فرد موکوبانگر در پست های مختلف، موادغذایی را با ولع خواص مصرف می ‌کند. سود او از محل قرارداد تنظیم شده و قبول آگهی تامین می ‌شود. این مخاطب است که اگرچه صدای خرچ، خرچ و ملچ ملوچ غذا خوردن موکبانگر او را مشمئز کرده، پای این تبلیغات گسترده نشسته و ظاهر رنگین خوراکی ها و وسوسه یک بار امتحان کردن طعمش رهایش نمی کند. اگر اهل پیگیری هشتگ موکوبانگرها در فضای مجازی باشید متوجه می ‌شوید که برخی خوراکی ها موادغذایی پایه ای است که هر موکوبانگر یا ایتینگ شوئر، سعی می کند حتماً آن را امتحان کند و رکورد رقیب را تغییر دهد. موچی، شیرینی تهیه شده از نوعی آرد برنج با خمیر لوبیا، کرپ کیک های، لقمه ای، موس شکلات، انواع پشمک، بابل تی یا ژله های قهوه و میوه، مارشمالوهای کبابی، کیک مذاب، هات داگ، مرغ و ماهی تنوری پر از ادویه و فلفل از جمله غذاهای کره‌ای به شمار می ‌رود که مدتی است علاوه بر شوق تماشا و دانلود سریال های کره ای بین جوانان ایرانی رایج شده است. پیتزا، هات داگ، ساندویچ های پر پنیر، لازانیا و انواع نوشابه های آمریکایی هم در این چالش ها کم رونق ندارد. در کشور ما هم شرکت های وارد کننده موادغذایی خارجی یا سرآشپز های بین المللی برخی رستوران‌ ها با استفاده از افراد فعال چالش اسمر، موادغذایی خود را تبلیغ می ‌کنند، موکوبانگر با آب و تاب درباره رنگ خوراکی ها و اینکه از کدام صفحه مجازی یا برند آن را تهیه کرده، مخاطب را وسوسه می کند. قیمت موچی چند است، مارشمالوی کبابی و کیک مذاب را از کجا تهیه کنیم؟ یا کاش دستور تهیه اش را می گذاشتید هم نظراتی از جنس کنجکاوی مخاطب هاست که دوست دارند طعم این غذاها را تجربه کنند. پیام هایی که می گوید تیر به هدف خورده و قلاب تبلیغات به جیب مخاطب گیر کرده است ما هم کنجکاو می شویم و از یک برند قیمت موچی را می پرسیم، شیرینی برنجی که اندازه ای حدود یک کیک یزدی کوچک دارد، هر دانه اش 35 تا 38 هزار تومان است!

خوشت نمی آید، تماشا نکن!

یکی از جالب ‌ترین نظرات شاید این باشد که: «حالت تهوع گرفتم از شنیدن صدای غذا خوردنت اما موچی می خرم و می خورم حتی اگر یک روز از عمرم باقی مانده باشد.» در صفحه موکوبانگرهای وطنی ماجرا جالب پیش می ‌رود، درست مثل صفحات خارجی. جدالی بین موافقان و مخالفان موکوبانگ در قسمت نظرات سر می گیرد. عده ای تقبیح می کنند که وقتی یک عدد نان شب ندارند نمایش بریز و بپاش و خوردن غذا آن هم جلوی دوربین اصلاً کار درستی نیست. هستند افرادی هم که به این صدای غذا خوردن نقد دارند و پاسخ هایی که معمولاً با لحن تند به این پیام ها داده می شود هم خواندنی است که:  اگر خوشت نمی آید، تماشا نکن./ اینجا چه کار می کنی که نظر بنویسی؟/ خیلی دلسوزی خودت گرسنه ها را سیر کن!/ آدم گرسنه پولش کجا بود که بیاید و موکوبانگ تماشا کند؟ بعضی هم خالق پیام های خلاقانه اند مثل این پیام؛ نوشته که موکوبانگ کتاب راه انداخته نه اینکه کیک یا ژله ای شبیه کتاب بخورد. بلکه غذای روح؛ کتاب را بخواند و فایل صوتی آن را در فضای مجازی با همه به خصوص روشندلان به اشتراک بگذارد. چنین وقت هایی آدم احساس می ‌کند بین طوفان چالش های مجازی، نسیمی از محتوای  به درد بخور به صورتش می خورد.

فقط به عشق شما هوادارها!

هتک حرمت کودکان در فضای مجازی شاید بَزَک شده ترین هتک حرمت ها باشد. بچه ها نمایش داده می شوند تا با تمنای فالوئر و لایک درآمدی به جیب پدر و مادرشان سرازیر شود. حالا موکوبانگ کودکان هم متاسفانه رونق گرفته. کودکان بینوا پای بساط بریز و بپاشِ بخور، بخور آنلاین نشانده می شوند و سعی می ‌کنند «عین» به «عین» و «واو» به «واو» حرکت مربیان خود را که معمولاً والدین و نزدیکانش هستند یا فایل های موکوبانگ وطنی و غیروطنی که آن ها را آموزش داده، اجرا کنند. کودکی که در سن رشد است باید لباس و آرایشی با تم رنگی خاص داشته باشد. ژله، کیک بستنی و انواع موادغذایی اشباع شده از رنگ های صنعتی غذایی، چربی و ادویه را بخورد و فیگور موفقیت بگیرد. تماشای بیش از ده ها موکوبانگ کودکان ایرانی و خارجی، نتیجه جالبی دارد. بعضی از این کودکان طوری جلوی دوربین ژست می ‌گیرند که گویی هنرمند، بازیگر یا چهره ای ماندگار در جشنواره ای بین المللی، جایزه اش را دریافت و جهان را زیر و رو کرده. بچه هایی که فاتح قله های حقیر می شوند و کمال و آرامششان در خطر است. خوردن عسل در طب سنتی بسیار توصیه شده اما یاد کودک بور آمریکایی می افتم که که در یک موکوبانگ چند دقیقه ای ۱۰۰ گرم عسل وحشی را با چهره ای به ظاهر راضی می بلعد. کودکی که مهره های شطرنج زندگی به اشتباه برایش چیده شده و فکر می ‌کند، قهرمان شدن یعنی خوردن این حجم از عسل. دختری که با ژست خاص مدام می گوید: «فقط به عشق شما هوادارها!»

ناخن،کاتر، چکش... می خوریم

شاید این تصور برای شما هم پیش آمده باشد که موکوبانگرها افرادی متمول هستند که می خواهند، پز خوراکی های لاکچری شان را بدهند شاید در برخی موارد اینطور باشد اما واقعیت فقط این نیست. بیشترشان اتفاقاً افرادی معمولی هستند که می ‌خواهند با زحمت کمتر و لذت بیشتر درآمد کسب کنند. خوراکی های عجیبی می ‌خورند که برندها و فروشگاه ها برای تبلیغات برایشان ارسال می کنند. برای مثال نوار چسب خوراکی، کیکی شبیه دوربین عکاسی، ژله رشته ‌ای، و ژله های جشن هایی مثل هالووین یا ژله شخصیت و انیمیت های دیزنی‌لندی. برس، شانه، کیف، کفش و لباس، مایع ظرفشویی، صابون، اسکاچ، وازلین، مواد آرایشی و حتی حوله و دمپایی خوراکی. خوردن ژله ای که شبیه ریسه لامپ های رنگی ساخته شده، کاتر، چکش، تیغ موکت بری، آچار، پیچ حتی مداد رنگی و ناخن خوراکی از خوراکی های عجیب و غریب منوی موکبانگرهاست. برای مثال، موکوبانگر ایرانی ناخن خوراکی و آب نباتی می‌ خورد و ویدئویی که در صفحات مختلف منتشر کرده بازخوردهای متفاوتی داشته در یک پیام مادری نگران نوشته: دختر 5ساله ام، سه روز است شروع کرده به جویدن ناخن و می پرسد که چرا ناخن هایش شیرین نیست؟! پیامی تأمل برانگیز است. حالا فرض کنیم بچه ها تشخیص ندهند لامپ‌ های ریسه ای خانم موکوبانگر یا ابزار و پیچی که می‌ خورد از مواد خوراکی، کیک، شکلات و ژله است و از سر کنجکاوی نمونه واقعی آن را بخورد؛ فضای مجازی گاهی ساده تر از آنچه تصور می شود، بی رحم است.

امروز بلاگر، فردا بیمار

بانویی جوان زیر یک پست که موکوبانگر دیگری منتشر کرده؛ یخ و میوه غلتانده شده در شهد و به اصطلاح میوه نبات شده را می خورد و صدای دندان‌هایش می آید، شماره تماس گذاشته و نوشته کار این آقای دکتر عالی است. دندان های مصنوعی خوبی برای پدربزرگش ساخته و این طور که موکوبانگر پیش می رود، حتماً به زودی این شماره به دردش خواهد خورد. پیامش فکرم را مشغول کرده؛ چند سال بعد موکوبانگر‌ها حتماً باید دیدنی باشد. جوان‌هایی که مدام کاکائو، فلفل، شکلات، چربی و موادغذایی تند، شور، چرب و شیرین قورت می دهند، لایک می گیرند و هر بار سعی می‌ کنند مهیج تر باشند سلامتی شان در آینده چطور است؟ بلاگر های امروز بیماران فردا نیستند با نسخه هایی پر از دارو؟ آن ها هیچ تکلیفشان معلوم است و قصدشان کسب درآمد. آن هایی که مدام پای تماشای این ویدئو ها می نشینند کدام ویتامین روحی را نیاز دارند که سرگرمی شان تماشای غذا خوردن و شنیدن صدای ملچ مولوچ دیگران شده است؟

/انتهای پیام

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول