اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

تکلیف اتحادهای آمریکا پس از ترامپ

با توجه به بی پروایی تکروانه دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ کیست که سردرگم نباشد؟ در طول سه سال گذشته ترامپ بذر هرج و مرج هایی راهبردی را کاشته و سیاست خارجی او، اگر بتوان چنین اسمی روی آن گذاشت، معنای جدیدی به عدم انسجام و از هم گسیختگی بخشیده است.

تکلیف اتحادهای آمریکا پس از ترامپ

گروه غزب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: باید هم پیمانان آمریکا را بخشود اگر در این باره دچار سردرگمی شده باشند که سیاست خارجی پیش روی آمریکا چه خواهد بود. با توجه به بی پروایی تکروانه دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ کیست که سردرگم نباشد؟ در طول سه سال گذشته ترامپ بذر هرج و مرج هایی راهبردی را کاشته و سیاست خارجی او، اگر بتوان چنین اسمی روی آن گذاشت، معنای جدیدی به عدم انسجام و از هم گسیختگی بخشیده است. جو بایدن رئیس جمهور منتخب تقریبا به طور پیش فرض از این جهت بهتر خواهد بود، اما آیا ترامپ آمریکا را آنقدر تغییر داده که دیگرجهان نتواند روی دوباره عادی شدن آن حساب کند؟ ترامپ نه تنها یک رابطه عاشقانه را با کره شمالی دنبال کرد و با رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین؛ مردی که یک جنگ سیاسی را در غرب به راه انداخته نرد عشق باخت. بعلاوه او مدافع برگزیت بود و زمانی که هم پیمانان اروپایی آمریکا را مستقیما تضعیف نمی کرد، نسبت به آنها بددهانی می کرد. در کنفرانس امنیتی مونیخ سال 2020 رئیس جمهور فرانسه امانوئل مکرون و رئیس جمهور آلمان فرانک والتر اشتاین مایر هر دو تایید کردند که ترامپ به شکلی بنیادین به اتحاد فرا آتلانتیک لطمه زده است. پیام آنها روشن بود: اگر ترامپ برای بار دوم انتخاب شود، آن مشارکت تاریخی که مدت ها «غرب» ژئوپلتیک را شکل داده بود، دیگر هرگز مشابه قبل نخواهد شد. در صورت انتخاب مجدد ترامپ، رهبران آینده نگر جهان بی شک خود را برای بی ثباتی و عدم قطعیتی حتی بیشتر آماده می کردند.

البته آلمان و فرانسه دلایل زیادی برای عدم موافقت با ایالات متحده دارند، مثلا در زمینه روابط تجاری، نزدیک شدن مکرون به سمت کرملین یا رویکرد نسبتا کمتر مواجهه آمیز هر دو کشور در قبال چین. مکرون که نوامبر گذشته ناتو را «دچار مرگ مغزی» خواند، به روشنی بیان کرده است که چه کسی مسئول زوال این اتحاد و احساس بی نظمی و اغتشاش گسترده تر در میان شرکا و متحدین آمریکا است.
اما در پاریس و برلین همچون هر جای دیگر اروپا، واکنش ها نسبت به ترامپ تنها به قلدری ها، تاکتیک های تجاری یا تفرقه افکنی او محدود نبوده است. اروپاییان دولت او را در حال تدوین مسیری می دیدند که رابطه امنیت دو سوی اقیانوس اطلس و نقش محوری آن در حضور جهانی آمریکا به شکلی کلی تر را نفی می کرد. بایدن  این یکجانبه گرایی بی حد و مرز را کنار خواهد گذاشت. اما حتی با یک رویکرد جدید، لطماتی که ترامپ در این زمینه وارد آورده به سادگی اصلاح نخواهد شد یا این دیدگاه های رهبران اروپایی که این قاره هرچه بیشتر باید روی پای خودش بایستد تغییر نخواهد داد.
رفتار ترامپ با همپیمانان آمریکا در آسیا زنگ هشداری بود برای اروپاییان تا خود را برای وخامت بیشتر رابطه تجاری شان با آمریکا آماده کنند. با وجود تهدید اتمی کره شمالی و قدرت روزافزون چین، ترامپ سعی کرده اتحادهای حساس آمریکا با کره جنوبی و ژاپن را به روابطی پولش را بده و بگیر تبدیل کند. خوشبختانه بایدن چیزی را که ترامپ درک نکرد می فهمد: اینکه پیمان های دفاعی آمریکا با این دو کشور رکن اصلی ثبات شرق دور به مدت 70 سال بوده و آمریکا پاداش آن را نیز گرفته است. ترامپ هر دو رابطه را به چشم «معاملات بد» می دید و بایدن مجبور خواهد شد آمریکاییان را ترغیب کند تا از دیپلماسی معاملات املاکی او دور شوند.

بعلاوه ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکا نبوده که به شدت روی شعارهای شووینیستی تکیه کرده و شاید تغییردادن سیاست «بازگرداندن دوباره عظمت آمریکا به آن» برای بایدن کار ساده ای نباشد. کره جنوبی و هم ژاپن هر دو می توانند بر این واقعیت گواهی دهند که «آمریکا اول» یک شعار صرف نبوده است. با «توافقات حمایت از کشور میزبان» که جزئیات حضور آمریکا در هر کشور را برای مذاکرات مجدد در سال جاری تعیین می کند، ترامپ مکررا تهدید به بیرون کشیدن نیروهای خود از هر دو کشور کرده، مگر آنکه آنها پول بیشتری در ازای چیزی بپردازند که او آن را محافظت آمریکا می نامید. بایدن ضمن تجدیدنظر در این توافقات، برای جلب دوباره اعتماد ژاپنی ها و کره ای ها باید سخت تلاش کند.
در واقع کره جنوبی و ژاپن همیشه سهم خود را از هزینه های دفاعی دوجانبه پرداخته اند و چندین دهه است که هزینه های حضور نظامی آمریکا در جنوب شرق آسیا را متقبل شده اند. کره جنوبی بیشتر از 40 درصد هزینه های عملیاتی نیروهای آمریکایی مستقر در این کشور را می پردازد، همچنین 92 درصد از 10 میلیارد و 700 میلیون دلار هزینه انتقال تاسیسات جدید این فرماندهی آمریکا به خارج از سئول را پوشش داده و تجهیزات نظامی به ارزش میلیاردها دلار از آمریکا خریداری کرده است. ژاپن نیز به سهم خود هر ساله 2 میلیارد دلار برای پشتیبانی از حضور 54 هزار نیروی آمریکایی می پردازد، 90 درصد تجهیزات نظامی خود را از شرکت های آمریکایی خریداری می کند و 19 میلیارد و 700 میلیون دلار (77 درصد کل هزینه ها) هزینه احداث سه پایگاه بزرگ را متقبل شده است.
برای نزدیک به یک سال مقامات دولت ترامپ از همتایان کره جنوبی خود خواستند تا یک میلیارد دلار فعلی حمایت مالی کشورشان را سه برابر کنند. به این مسئله اضافه کنید درز اطلاعاتی که از خروج احتمالی سربازان آمریکایی سخن می گفتند و اعلام اینکه در ماه جولای 12 هزار سرباز آمریکایی آلمان را ترک خواهند کرد. روشن است که دولت بایدن نه تنها باید راهبرد مذاکراتی جدیدی را تدوین کند، بلکه باید تضمین امنیتی آمریکا را نیز از نو راه اندازی کند.
حتی با وجود بایدن در مصدر امور، رابطه سیاسی ملتهب فعلی بین کره جنوبی و آمریکا (که از گفتگوهای اساسی اولیه خارج شده) به این معنی است که این مذاکرات کار راحتی نخواهد بود. در ژاپن گفتگوهای رسمی ماه پیش آغاز شده و دولت تا مارس 2021 باید توافق خود را تجدید کند. مقامات دفاعی ترامپ به همتایان ژاپنی شان گفته اند که انتظار همان رفتاری را داشته باشند که با کره جنوبی داشته اند. بایدن قطعا این نسخه را نیز عوض خواهد کرد. اما نخست وزیر جدید ژاپن یوشیهیده سوگا احتمالا همچنان انتظار مذاکراتی طاقت فرسا را دارد، ولو در غیاب نگرش یا بده یا برو آمریکا که پرسش هایی را در مورد قابلیت تحقق تضمین های امنیتی آمریکا به وجود آورده بود.

بایدن برای همین بازگشت ساده به رفتار کردن با همپیمانان همچون همپیمان، باید راهی دراز را بپیماید. ترامپ هیچ نگرانی نسبت به تبعات سیاسی سیاست هایش در سئول و توکیو یا تاثیر این سیاست ها بر موقعیت سیاسی رئیس جمهور کره جنوبی مون جائو این و نخست وزیر پیشین ژاپن شینزو آبه از خود نشان نمی داد. طی سه سال گذشته رهبران هر دو کشور از نظر امنیتی کوشیدند «نبوغ قابل اعتماد» ترامپ را ارضا کنند، اگرچه در داخل چیز زیادی جز شرمساری سیاسی نداشتند که از خود نشان دهند. انتخاب بایدن بی شک موجب برآمدن نفس های راحتی در سئول و ژاپن خواهد شد.
شوربختانه میراث بدخیم ترامپ با خروج او از کاخ سفید باقی خواهد ماند. از آنجا که تمام مسائل از مراقبت های درمانی گرفته تا تغییرات اقلیمی نیازمند توجه بایدن هستند، سیاست خارجی قطعا بعد از اولویت های داخلی این کشور قرار دارد. برای هم پیمانان آمریکا همچنان بهترین فضیلت شکیبایی خواهد بود. راست کردن کجی های سال های ریاست جمهوری ترامپ زمان خواهد برد. همانطور که او دست کم از سال 1990 گفته، تغییر دادن ترتیبات دفاعی آمریکا و دگرگون کردن بنیادین نقش این کشور درجهان، از جمله خواسته های او بوده است. شاید ترامپ یک دروغگوی متوهم باشد، اما در این مورد او به وعده خود عمل کرده است.
نویسنده: کنت هرینگتون  (Kent Harrington) تحلیلگر پیشین سازمان سیا
منبع: https://b2n.ir/649144

انتهای پیام. 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول