به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، محمد عطریانفر، فعال سیاسی اصلاحطلب با خبرگزاری تسنیم گفتگویی انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
اصلاحطلبان نمیدانند چه کسانی را میتوانند معرفی کنند
- به نظر میآید دو جریان عمده سیاسی کشور، یعنی چپ و راست یا اصلاح طلب و اصولگرا، تا 3 ماه آینده جهتگیریهای کلی شان مشخص میشود.
- وقتی جریان فائق و حاکم -از هر خط فکری که باشد- میخواهد منصب ریاست جمهوری را بعد از دو دوره واگذار کند، گروه رقیب انگیزه و علاقه جدیتری برای به دست گرفتن موقعیت و سوار شدن بر مرکب قدرت دارد.
- اصلاحطلبان نمیدانند چه کسانی را میتوانند معرفی کنند که هم مورد توافق احزاب همسوی شان باشد، هم چهره شاخص و کارآمد و با کفایت باشد، هم مردم او را بشناسند و هم از دستگاه نظارت و بررسی صلاحیت شورای نگهبان سالم خارج شود.
اصلاح طلبان در قبال عملکرد دولت پاسخگو هستند
- دولت آقای روحانی، دولت اصلاح طلب نیست بلکه نیابتی اصلاح طلب است.
- دولت آقای روحانی به لحاظ ساختاری یک دولت غیر اصلاحطلب است اما تصویری که در جامعه مطرح است و بازتاب دارد این است که اصلاحطلبان حامیان جدی آقای روحانی بودند که همینطور هم هست.
- اصلاح طلبان در قبال عملکرد این دولت پاسخگو هستند. اما این را هم باید توجه داشت که دولت در مقام تحقق تکالیفی که بر عهده داشت، آن طوری که مورد انتظار بود موفق عمل نکرد و این عدم توفیق، نوعی عدم کامیابی را در ذهن مردم بوجود آورده که دنبال مقصر میگردند.
اصلاحطلبان با شوق از روحانی حمایت کردند
- آنچه که امروز به خاطر مشکلات اقتصادی بر سر ملت ما آمده، بخش اندکی را دولت باید برعهده بگیرد که به برخی ناکارآمدیهای دستگاه اجرایی برمیگردد اما بخش سنگینی از این گرفتاریها ناشی از شرایط کلی است که نظام سیاسی ایران با آن مواجه شده، مثل موضوع تحریم، به هم خوردن برجام و کارشکنیهای آمریکا که تماماً چرخ تولید را متوقف کرده و شاید بتوان گفت عملاً نفت را از چرخه اقتصاد خارج کرده و درآمدهای ملی را به شکل دهشتناکی کاهش داده است که متاسفانه آثار و تبعات آن هم بر دوش مردم میافتد.
- اگر شما بخواهید استقلال سیاسی داشته باشید و استقلال ملیتان را در برابر دشمن غداری مثل آمریکا حفظ کنید نمیتوانید رفاه گذشته را هم داشته باشید.
- عملکرد آقای روحانی را در دو بازه زمانی میتوانید بررسی کنید. دولت نخستین و دولت بعدی که ارکان اصلی دولت اول هم اکثریت همین افرادی بودند که در دولت دوم هستند.
- اصلاحطلبانی که در سال 92 با تردید و شرط و شروط پشت سر آقای روحانی قرار گرفتند، در سال 96 با شوق و اقبال ایشان را تقویت کردند.
- زمینه اولیه مصیبتی که برما وارد شد، ناشی از وابستگی ایران به اقتصاد جهانی است. اقتصاد ما اقتصاد آزاد است. علاوه بر این مشکل، وابستگی گستردهای است که اقتصاد ملی ما با نفت دارد.
آمریکا قصدش براندازی نظام است
- امریکا به دلیل 40 سال مقاومتی که از ناحیه ملت و انقلاب ایران رخ داده حقیقتاً قصدش براندازی نظام است و مکانیسمهای براندازی از ناحیه حکومتهای ستمگر و استعمارگر جهانی نیز معمولا یا از طریق کودتاست یا از طریق دامن زدن به نارضایتیهای عمومی است و یا از طریق فشارهای اقتصادی که مردم را نسبت به حاکمیت بیایمان کنند.
- اگر بخواهید سهم عدم توفیق دولت را بررسی کنید، بالای 60 - 70 درصد از این ناکامی ها ناشی از شرایط بینالمللی است و از حجم 30 - 40 درصدی باقیمانده هم بخشی متعلق به دولت و مدیران کشور و برخی از ایرادها و نقدها هم به شخص خود رئیسجمهور است و بخشی هم ریشه در دولت دهم دارد.
- دامن اصلاح طلبان مبراست. اصلاح طلبان که دولت تشکیل ندادند، بلکه آمدند و از یک شخصیت موجه حمایت کردند. از میان موجودین، بهترین را حمایت کردند و پاسخگوی اصلی هم علی القاعده خود رئیس و دولت است.
- البته میپذیریم اصلاحطلبانی که با دولت همراهی کردند باید پاسخگو باشند و این پاسخگویی هم نشان از ضعف اصلاحطلبان ندارد بلکه دلالت بر این دارد که در مقام تبیین مشکلات و مسائل، روشنگری کنند.
این کاملا ناجوانمردانه است!/ باید بمانیم، از طرف مردم فحش هم بخوریم
- ما باید به عزیزان صاحب نظر در حوزه اصلاح طلبی بگوییم که هنر این نیست که اگر دیدید یک دولتی به دلایل کاملاً موجه زمین خورده و آسیب دیده و از طریق آن، مردم آسیب دیده اند، دامن خودتان را جمع کنید و فاصله بگیرید، بله متاسفانه بقول معروف شکست "یتیم" است وپیروزی چندین "پدر"دارد. این کاملا ناجوانمردانه است.
- ما باید بمانیم، از طرف مردم فحش هم بخوریم و به مردم بگویم بله این دولت بدلایل نسبتا موجه وغیرارادی نتوانست به تکالیف خود آن طوری که انتظار میرفت عمل کند. این ناتوانی ناشی از ناتوانی ذاتی نیست. ناشی از عارضه بیرونی است که بر آن تحمیل شده است.
اختلافاتمان را نباید رسانهای کنیم
- در جریان اصلاحطلبی رفقایی داریم که فکر میکنند به آقای خاتمی نزدیک ترند... آنها در پوشش آقای خاتمی برای خود موقعیت و اختیارات برادر بزرگتر را قائلاند. این همان چیزی است که مورد نقد است. حالا یکی مثل آقای کواکبیان خوب نمیتواند بیان کند و یکی مثل آقای کرباسچی یک طوری بیان میکند که فکر می کنند ایشان خرده حسابی با آقای خاتمی دارد. اصلا اینطور نیست.
- اختلافات نباید رسانهای شود بلکه باید درون نهادهای حقوقی احزاب وشوراها مطرح و پاسخ داده شود. از این جهت، درخصوص انتخابات ریاست جمهوری علی القاعده توسط "اجتماع و اجماع مشایخ" در حوزه اصلاح طلبی تصمیمگیری خواهد شد.
- اساساً اصلاح طلبی با رادیکالیزم جمع نمیشود. اگر گفتید فلان فرد، اصلاحطلب رادیکال است، باید بگویم این فرد از بنیاد اصلاحطلب نیست، یک آدم شورشگر و یا ساختارشکن نمیتواند اصلاح طلب باشد.
- جریان اصلاحطلبی درانتخابات باید عنصری را از درون خانواده اصلاحطلبان گزینش کند و از آن حمایت شود. این امر غیرعقلایی است که شما نظریهای را بنیانگذاری کنید و سنگ بنایش را بگذارید و بعد بگویید از فرد دیگری در اردوگاه متفاوتی حمایت کنیم.
- به باور من، رهبری حضور نامزد اصلاح طلبان را در رقابت های سیاسی انتخابات رکن ذاتی رقابت میدانند لذا شورای نگهبان هم ولو باکراهت ملزم به تمکین خواهد بود.
- حرکت اصلاح طلبان درسال 92 مصداق اتم این حرکت هوشمندانه بود که شورای نگهبان اصلاح طلبان را از نامزد حقیقی شان بازداشت ولی رفتیم از کسی حمایت کردیم که در پایان دوره اول ستایش وقدرشناسی اش کردیم. چه بسا که در این دوره هم به این تدبیر برسیم اما اینکه از ابتدا برویم سراغ شخصیت ولو معتدل غیراصلاحطلب، نه. این منطق پذیرفته شده نیست.
بیخود به آمریکا دلبستهایم
- سیاستهای خاورمیانهای آمریکاییها اینطور است که دموکراتها اول مذاکره میکنند و بعد میزنند، جمهوری خواهان اول میزنند و بعد مذاکره میکنند. تفاوت چندانی با هم ندارند و ما بیخود دلبستهایم. حتی اگر بایدن هم پیروز انتخابات شود معلوم نیست چه اتفاقاتی رخ میدهد.
- مهم این است که خود ملت و مسئولان کشور برنامه داشته باشند والا اینکه بنشینیم و منتظر باشیم که در غرب چه میشود، این توهم و نابخردی است و سرمان کلاه می رود.
انتهای پیام/