خبرگزاری فارس، مشهد - لشکر سلیمانیها - ویژه نامه هفته بسیج؛ مهدی رحمتی 56 سال سن دارد ومتولد توابع قائن است، در سال 60 برای تحصیل حوزه علمیه به مشهد آمده و بعد از چند سالی درس و بحث، راهی جبهه شد. جنگ نگاه او را به دنیا تغییر داد و تصمیم به ترک تحصیل از حوزه گرفت.
حوزه علمیه را با هدف تبلیغ ترک کردم
فرمانده پایگاه بسیج شهید حسین جوانان میگوید: آن زمان با خودم فکر کردم به حوزه علمیه رفتهام تا مبلغ دین شوم و به این وسیله گرهگشای دین و دنیای مردم باشد؛ اما زیاد شنیدهام که«العالم بلا عمل کالشجر بلا ثمر»، یعنی عالم بی عمل مثل درخت بی ثمر است پس بین علم بیشتر و عمل، دومی را انتخاب کردم و تلاش کردم همان بضاعت علمی اندکی که کسب کردهام را به میدان عمل بکشم و به این وسیله مبلغ اسلام باشم.
او که حالا سه دختر دارد و سالهاست از طریق کار با تاکسی چرخ زندگی را میچرخاند، ادامه میدهد: با خودم حس کردم اینکه به عنوان طلبه از سهم امام زمان(عج) شهریه بگیرم، مسئولیت سنگینی است که شاید نتوانم از عهده آن بر بیایم. در واقع حوزه را با هدف تبلیغ ترک کردم.
اقامتش در مشهد از همان ابتدا در بلوار توس محله «نوده» رقم خورد، درست همین جایی که الان هم ساکن است، توس ۶۵ و یکی از مناطقی که هنوز هم بعد از سالها جزو حاشیه شهر است و البته حاشیههای زیادی دارد.
ساخت مسجد امام حسین(ع)، نقطه عطف تحولات اجتماعی
حاجآقا رحمتی از آن روزها اینطور روایت میکند: وقتی در این محله ساکن شدیم، کارهای فرهنگی را با راه اندازی دورههای قرآن و جلسات هفتگی دعای کمیل آغاز کردیم کم کم استقبال مردم طوری شد که جلسات دعای توسل و زیارت عاشورا هم اضافه شد. به تدریج تعدادمان زیاد شد طوری که دیگر خانههای کوچک ۴۰ یا ۵۰ متری اهالی منطقه گنجایش برگزاری دورهها را نداشت. همین موضوع باعث شد به فکر ساخت یک مسجد بیفتیم. در همان زمان مرد خیری به نام مرحوم سید محمود سیدی کمک کرد تا توانستیم قطعه زمینی 50 متری را خریداری کنیم اما شهرداری به خاطر کوچک بودن زمین مجوز ساخت حسینیه یا مسجد را نداد. کم کم زمینهای اطراف را هم به کمک خیرین و اهالی خریداری کردیم تا مساحت زمین در سال 92 یعنی یک سال بعد به 470 مترمربع رسید و ساخت را آغاز کردیم.
فرمانده پایگاه بسیج شهید حسین جوانان میگوید: از اولین روزهایی که زمین را خریداری کردیم تا مراحل ساخت به پایان رسید نمازهای جماعت و مراسم مذهبی و برنامههای فرهنگی ما در این مکان برگزار شد و لحظهای کارها معطل نماند.
مسجد امام حسین(ع) اما آغاز تحولات عمیقی در منطقه «نوده» شد. تحولاتی که تمام خیر و برکت بود و جرقه اولیه فعالیتهای اجتماعی را در ذهن حاج آقا رحمتی روشن کرد.
از حال همسایگان مسجد بیخبری؟!
خودش اینطور روایت میکند: بعد از ساخت مسجد روزی برای کاری روی پشت بام رفته بودم و ته دلم خدا را بابت کمکی که در ساخت خانه خودش به ما داد، شکر میکردم که صدای گریه زنی من را به خود آورد، وقتی به پایین نگاه کردم پیرزنی را دیدم که از بین زبالهها و لجنها چیزهایی برمیدارد و خیلی سوزناک گریه میکند به سرعت خودم را به او رساندم تا علت این همه ناراحتی را بپرسم، او برایم تعریف کرد که حدود دو هفته قبل همراه دخترش از کمپ ترک اعتیاد آمده و در آلونک کوچکی که در همسایگی مسجد دارد بدون هیچ امکاناتی زندگی میکنند؛ وقتی با او به خانهاش رفتیم شرایط را خیلی رقت بار دیدم و ته دلم به او حق دادم که آنطور گریه کند. این مساله باعث تاثر شدیدی در وجودم شد به خودم نهیب زدم خوشحالی که توانستهای مسجد بنا کنی اما از حال همسایگان مسجد بیخبری؟! آن شب را تا صبح با خودم فکر کردم و تصمیم گرفتم همسایگان نیازمند مسجد را شناسایی کنم و هر کاری از دستم بر میآید برای رفع مشکلاتشان دریغ نداشته باشم.
حاجآقا رحمتی ادامه میدهد: برای حل مشکل آن مادر و دختر با کمک خیرین همان روز، مقداری لوازم خانه و مواد غذایی تهیه کردیم، با خودم فکر کردم با دادن بستههای غذایی به آنها اگرچه به ظاهر مشکل این مادر و دختر حل میشود اما کرامت انسانی آنها برایم خیلی مهم بود. مادر پیر بود و امکان کار کردن نداشت اما دخترش جوان بود. چند روز پای پیاده راه افتادم تا برایش کار پیدا کنم بالاخره توانستم در یک پیتزا فروشی، که نیاز به کارگر داشت دستش را بند کنم، خودم ضامن دختر شدم، هر هفته هم به محل کارش سر میزدم و از اوضاع و احوالشان جویا میشدم.
ساماندهی زندگی بچه ۹ سالهای که بیشناسنامه و بد سرپرست بود
دغدغه شناسایی همسایگان نیازمند مسجد باعث شد از فردای آن روز حاجآقا رحمتی از کنار هیچ چیز و هیچ کس بیتفاوت نگذرد و دقتش را بیشتر از قبل کند، حالا همهی آدمها برای او یک علامت سوال بودند، زنها، مردها، حتی بچه ها!
روزی نظرش جلب کودکی معصوم با ظاهری بسیار کثیف و ژولیده شد، روایت خودش از آن کودک چنین است: بچه حدودا 9 سالهای بود که همیشه با سر و وضع خیلی کثیفی در کوچه سرگردان و آواره بود؛ قبلا هم او را دیده بودم نشانی پدر و مادرش را که از اهالی گرفتم به خانه نیمه مخروبهای رسیدم، پدر و مادرش معتاد و خانهشان را پاتوق افراد خلافکار و معتاد کرده بودند؛ آنها آنقدر سرگرم اعتیاد بودند که حتی بعد از 9 سال برای آن بچه بیچاره شناسنامه نگرفته بودند، او بیسواد و بیشناسنامه در بدترین شرایطی که میتوان یک کودک را تصور کرد زندگی میکرد، با کمک دوستان پدر و مادر را تحویل یکی از کمپهای ترک اعتیاد دادیم،کارهای شناسنامه بچه را انجام دادیم و او را تا برگشت پدر مادرش از کمپ، تحویل بهزیستی دادم. در آن فاصله خانه را تخریب کردیم و از نو ساختیم؛ لوازم و امکانات یک زندگی جدید را برایشان تهیه کردیم. آنها ترک کردند و بعد بچه را از بهزیستی پس گرفتند و در خانه جدیدشان مستقر شدند. خدا میداند برگرداندن چنین انسانهایی به زندگی چقدر لذت دارد.
تمام مدت که او حرف میزند به حالات چهره و اشک شوقی که گاه در چشمانش مینشیند، دقت میکنم وقتی از نجات زندگی انسانها میگوید، چه رضایتی در صورتش نمایان میشود، حالتی که از توصیفش ناتوانم.
تحقیقی که آقای رحمتی درباره شناسایی همسایگان مسجد امام حسین(ع) انجام میدهد برایش مشخص میکند زنان بیسرپرست و بدسرپرست در این منطقه زیاد هستند و در واقع عواملی مانند فقر، اعتیاد، طلاق، بیماری یا زندانی شدن شوهر همه و همه باعث این وضع است، پس باید فکری برای اشتغال این زنان میکرد.
تولید و صادرات لباس دخترانه از مسجد امام حسین(ع)
او میگوید: یکی از کارهایی که برای اشتغال زنان انجام دادیم ایجاد کارگاه خیاطی در مسجد بود، با کمک یک کارآفرین 15 چرخ خیاطی فراهم کردیم در دو شیفت 8 ساعته 30 نفر مشغول به کار شدند و 35 نفر هم سفارشات را میبرند در خانه انجام میدهند یعنی در مجموع 65 زن سرپرست خانوار یا بدسرپرست از این راه معیشت خود را تامین میکنند.
فرمانده پایگاه بسیج شهید حسین جوانان درباره تولیدات این کارگاه خیاطی میگوید: در اینجا لباسهای دخترانه محلی دوخته میشود و تماما به کشورهای قزاقستان و افغانستان صادر میشود؛ البته در اوایل کرونا که با کمبود ماسک مواجه شدیم کار دوخت لباس را یک ماه موقتا تعطیل کردیم و با دوخت ماسک سعی کردیم کمکی به بهبود اوضاع داشته باشیم و بخشی از این کمبود را جبران کنیم؛ از بخشهای مختلف سفارش تولید ماسک گرفتیم و حتی شب عید کار تولید ماسک تعطیل نشد به طوریکه روزی 18 هزار ماسک تولید کردیم.
حاج آقای رحمتی یک سرمایهدار نیست و خودش زندگی خیلی متوسطی دارد اما هنر او شناسایی و جذب خیرین کارآفرین است. او توانسته در همین شرایط وانفسا، افرادی پیدا کند که برای زنان بدسرپرست و بیسرپرست اشتغال در خانه ایجاد میکنند و وام قرض الحسنه میدهند. غیر از خیاطی،کارهایی مثل خشک کردن سبزی، تهیه انواع ترشی، بافتنی، عروسک بافی و قالی بافی از جمله این فعالیتهای خانگی است.
او اظهار میکند: با شهرداری هم برای بازار فروش محصولات این افراد صحبت کردیم که اگر بشود در قالب روز بازارها این کمک را به ما داشته باشند، برای بحث آموزش و مهارت آموزی هم شهرداری اعلام آمادگی کرده که در رشتههای مختلف مهارتی به متقاضیانی که ما اسامیشان را اعلام میکنیم، آموزش به همراه مدرک پایان دوره بدهند تا بتوانند با آن مدرک وام بگیرند و کسب و کاری راه بیاندازند.
فرمانده پایگاه بسیج شهید حسین جوانان ادامه میدهد: کمیته امداد امام خمینی، اخیرا طرحی دارد به نام مراکز نیکوکاری، که ما هم در این منطقه یک مرکز نیکوکاری ایجاد کردیم، از مزایای این طرح این است که ما افراد نیازمند را معرفی میکنیم و وام میگیرند مثلا زنی که با چند بچه سر و نیم سر پول رهن خانه ندارد وقتی به ما مراجعه میکند در قالب دفتر نیکوکاری او را به کمیته امداد معرفی میکنیم و تسهیلات رهن خانه دریافت میکند، از این افراد متاسفانه زیادند و ما تمام توانمان را برای توانمندسازی شان به کار گرفتهایم.
ما به «خیرین انسانساز» نیاز داریم
دغدغههایش پایان ندارد، حالا کمی شاید از بابت اشتغال زنان بیسرپرست خاطرش جمع شده اما غمی دیگر شبها خواب را از چشمانش گرفته و آن سن پایین اعتیاد در بین نوجوانان منطقه است.
حاجآقا رحمتی نگران بچههایی است که وقتی به کوچه میآیند جای خالی پارک، فضای سبز و تفریح سالمی که به جرم حاشیه نشینی از آن محروم شدهاند را با حلقه زدن دور معتادهایی که در حال تزریق یا نشئه کردن هستند پر میکنند.
خودش میگوید: ما باید درکنار خیرین مدرسه ساز و مسجدساز یک سری «خیر انسان ساز» هم داشته باشیم، وقتی به ساختن آدمها بیتوجهی کنیم آن مدرسه و مسجد هم کارایی لازم خود را نخواهد داشت. اگر ما توانستیم جوانان و نوجوانان را درست پرورش دهیم بزرگترین خدمت را به جامعه کردهایم. یکی از کارهایی که ما انجام دادیم برای نوجوانان و جوانان ایجاد باشگاه ورزشی در زیرزمین مسجد است که به صورت رایگان بود، البته کرونا این موضوع را هم تحت الشعاع قرار داد. پس تصمیم گرفتیم به شکل دیگری بچهها را از کوچه جمع کنیم، بنابراین فضایی در زیر زمین مسجد مهیا کردیم و در بسته بندی لباسهایی که توسط زنان تولید میشود، از آنها کمک میگیریم و مزد هم میدهیم، اینطوری هم سرگرم میشوند و از آن محیط نامناسب دور میشوند هم حداقل پول توجیبی خودشان تامین میشود.
او ادامه میدهد: سعی کردیم از گوشه گوشهی فضای مسجد استفاده کنیم، قسمتی را برای فرزندان زنانی که در آنجا برای خیاطی میآیند تبدیل به مهد کودک کردیم و بدون هزینه بچهها را نگهداری میکنیم، در این مهد کودک، کودکان فقط نگهداری نمیشوند بلکه کارهای پرورشی مثل آموزش قرآن و احادیث هم داریم تا از همین سنین کودکی ذهن آنها را دین پذیر کنیم و در سن نوجوانی زمینه انحرافشان کمتر شود.
از رفاقت با اراذل تا مشارکت فعال آنها در کارهای خیر
کسی که زندگیش را وقف کمک به مردم و ایجاد تحول در محل زندگیش کرده، توانسته با برخورد خوب و گذشت اعتماد و احترام اراذل و اوباش محله را هم جلب کند.
حاج آقا رحمتی در این باره میگوید: من با اراذل و اوباش هم دوستی و رفاقت دارم، ما به رفاقت و دوستی با مردم امر شدهایم، نمیشود با برخوردهای سلبی و نادرست آدمها را به خاطر خطاهایشان از خودمان دور کنیم؛ الان طوری شده که همان اراذل و اوباش بدون اینکه من چیزی بگویم در بین خودشان تیمی درست کردهاند و هفتهای یک بار در حد بضاعتشان اقلامی مثل سیب زمینی و پیاز و مواد شوینده را بستهبندی میکنند و به طور مخفیانه و ناشناس درب خانه نیازمندان میگذارند و قبل از اینکه کسی در را باز کند آنجا را ترک میکنند. گاهی خودشان با من تماس میگیرند و میگویند اگر جایی کمک خواستی برای مردم روی ما هم حساب کن!
او گذشت، صبر و مدارا با مردم را رمز این موضوع میداند و میگوید: همین افرادی که بین مردم به ارذل و اوباش معروفند محرم هیئت امام حسین(ع) درست کردند و زیر علم اباعبدالله(ع) سینه زدند، همین که برای امام حسین(ع) سیاه میپوشند و عزاداری میکنند، خودش در رفتار و اعمال این افراد ایجاد تحول کرده است؛ حالا خودشان هم میدانند مردم از آنها انتظار دیگری دارند.
صحبتهایم با این بسیجی بیادعا و مبلغ مهربان به پایان میرسد، او هم میتوانست کنار بنشیند و انتقاد کند اما به میدان عمل آمد زندگیش را وقف انسانسازی کرد و به جای نقدهای یکسویه گرهای از این شهر باز کرد.
====================
گزارش: معصومه مومنیان
===================
انتهای پیام/ ۷۰۰۶۸/ح