پنج‌شنبه‌های شهدایی| لیاقتِ شهادت، پست و مقام نمی‌شناسد

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، در کشورمان، ایران اسلامی شش هزار شهید جاوید الاثر مانند حاج سلیمان زارع، هستند که جسم نازنینشان به آغوش خانواده‌ها بازنگشته است. 

مادر، نماد انتظاری است که سال ها منتظر پیکر پاک فرزندش می‌ماند، اما باز هم صبر را سرلوحه زندگی خود قرار می‌دهد. 

این مادران با گذشت سال ها از جنگ هنوز در دلشان آشوبی به پاست و هنوز با آمدن پیکر شهدای تازه تفحص شده، چشم انتظار گمشده خود هستند و باز داغ دلشان تازه می‌شود. 

دل‌های صبور مادرانی که پس از هجرت فرزندان‌شان به نشانه‌ای از پیکر آنان دل بسته و با شکیبایی و صبوری، نقشی بی‌نظیر از خود به جای گذاشتند. 

تقوا، خود سازی، خویشتن‌داری و به معنای واقعی کلمه، انسانی وارسته که بی‌شک لیاقت شهادت را داشت. 

فرزند آخر خانواده، متولد ۱۳۲۷ در روستای سجل‌آباد خرامه در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. 

پدرش خادم امامزاده قاسم بن حمزه بن موسی کاظم در همان روستا بود. 

او به فعالیت‌های مردمی و اجتماعی علاقه زیادی داشت، همچنین مطالعه کتب مختلف و رفتن به کتابخانه را در اولویت کار خود می‌دانست، آنچه از او آمیزه‌ای از انسانیت، سیره نیک‌خویی و طریق نکو زیستن ساخت، عشق به وطن بود. 

زهرا زارع، خواهر شهید سردار سلیمان زارع در راستای معرفی این چهره گمنام به خبرنگار فارس گفت: با سختی فراوان پس از گرفتن مدرک ششم ابتدایی چون در روستا کار مناسبی پیدا نکرد، راهی شیراز شد و در کارگاه‌های فنی زیادی کار کرد و پس از مدتی برای ادامه کار راهی ابوظبی شد. 

مدتی گذشت، ۱۸ ساله بود که با کوله باری از تجربه راهی خدمت سربازی شد و پس از آن به زادگاهش برگشت و کارگاه جوشکاری را راه‌اندازی کرد و مشغول کار شد. 

خواهر شهید آغاز فعالیت‌های سلیمان را قبل از انقلاب عنوان کرد و افزود: در سال ۵۲ با تبلیغ یکی از روحانیون، پخش کتاب و نوارهای سخنرانی امام، تشکیل گروه‌های مذهبی و عزاداری امام حسین (ع) را آغاز کرد و با آمدن امام (ره) در ۱۲ بهمن راهی فرودگاه مهرآباد شد و در مراسم استقبال شرکت  کرد. 

همزمان با ریاست بنیاد شهید خرامه برای روستا در زمینه آبرسانی، برق رسانی، زیرسازی، آسفالت، ساخت مسجد، ساخت دو مدرسه اقدامات زیادی انجام داد که هنوز پس از سال‌ها هنوز آثار این همه زحمات باقی مانده است. 

زهرا زارع ادامه داد: او همزمان با ریاست بنیاد شهید خرامه، همچنین در زمانی ریاست بنیاد شهید ارسنجان و فسا را عهده‌دار بود و با شروع جنگ تحمیلی در بهمن ۵۹ به مریوان رفت و در اولین حضور به‌عنوان فرمانده دسته گروهان با فرماندهی شهید دعایی عازم شد. 

او در عملیات والفجر ۸،  والفجر ۱۰، کربلای ۵، بیت المقدس ۷ و قرارگاه تاکتیکی جزیره مجنون شرکت داشت و معاونت دوم یگان دریایی تیپ امام حسن و فرماندهی گروهان دریایی از جمله مسئولیت‌های او در جبهه‌های حق علیه باطل بود. 

خواهر شهید سردار سلیمان زارع علاقه برادرانش به جبهه و دفاع از خاک وطن را بسیار زیاد دانست و عنوان کرد: هر دو برادرم در جبهه حضور داشتند و من نوجوان بودم که راهی خانه بخت شدم، اما بدون حضور آنان حتی پدر و مادرم لحظه به لحظه از آنها حمایت و به آنها افتخار می کردند. 

هر بار مادرم بدون هیچ تردیدی در یک دست آب و قرآن و در دست دیگر آیینه و پدرم بدون هیچ اندوهی همراه با آرامشی در دل، آنها را به خدا می سپردند و راهی می‌کردند.

علیرضا خدادای، همسر زهرا زارع، ساده‌زیستی و الگو بودن سلیمان را در روستا چنین بیان کرد: برای مردم روستا الگو و اسوه و دارای احترام فراوان بود، حضور برای حل مشکلات مردم و بجا آوردن صله رحم با خویشان از جمله ویژگی‌های بارز اخلاقی وی بود. 

او همیشه با چهره‌ای خندان و خوش‌رویی با مردم رفتار می‌کرد و صوت دلنشینش در قرائت قرآن، دعاهای ندبه و کمیل و زیارت عاشورا سبب شرکت هر چه بیشتر اهالی روستا در مسجد می‌شد. 

خدادای با بیان اینکه علاقه سلیمان به نزدیکی جوانان با هدف هدایت بود ادامه داد: سلیمان با تشکیل تیم فوتبال برای اولین بار در روستا باعث خوشحالی و  نزدیک شدن به جوانان و هدایت آنها به سمت انقلاب شد. 

در سال ۶۶ زمانی که بسیاری از افراد برای حضور در انتخابات مجلس آماده می‌شدند، تعدادی از همکاران و دوستان به حاج سلیمان پیشنهاد کاندید شدن را دادند اما او با بیان اینکه در تنها جایی که کاندید خواهم شد جبهه است با خداحافظی راهی جبهه شد.         

حاج سلیمان زارع در ۲۳ خرداد ۶۷ در عملیات بیت المقدس با آرپی جی در حال منفجر کردن تانک‌های نیروهای بعثی بود که مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید و به خیل جاوید الاثرهای هشت سال دفاع مقدس پیوست و بدون هیچ مراسم و مزاری مظلومانه پر کشید. 

بخشی از وصیت‌نامه شهید: 

عزیزان امروزه راه جبران خطاهای گذشته باز است و آن، توجه به اسلام و قرآن و خون شهدا و اطاعت از فرامین امام عزیز در تمان ابعاد است و حمایت از جمهوری نوپای اسلامی با ایثار جان و مال و تحمل سختی‌ها و سرفراز بیرون آمدن از آزمایش‌های الهی که به جرات می‌توان گفت بزرگترین امتحان امروز برای ملت ما جبهه و جنگ است و چه خوب است دقت کنیم به بیان پدرانه و دلسوزانه امام عزیز که فرمودند عزت و شرف ما در گرو همین جنگ است.

استکبار جهانی آمریکا و شوروی و اسرائیل غاصب و صدام پلید و مرتجعین در منطقه همگی دست به دست هم داده‌اند تا نگذارند پیام این انقلاب الهی به گوش تشنگان حق و حقیقت و ستمدیدگان و زجر کشیدگان برسد و از طرفی منافقین و منحرفین و گروه‌های داخلی و لیبرال‌های پَست دنیا با نیرنگ و تزویر و زر و زور جایی برای خود باز کنند و غافلند که روز حساب فرا خواهد رسید...  

شهدا با تمام وجود برای عزت و عظمت این نظام و انقلاب تلاش کردند و جان خود را فدا و باید پیروی از راه این عزیزان و ادای احترام به مقام والای آنها وظیفه خود بدانیم. 

آنها سرمایه نظام مقدس امام (ره) هستند و امیدواریم در روز قیامت شرمنده شهدا نشویم و راهشان را همان طور که خودشان تاکید داشتند ادامه دهیم.

انتهای پیام/ ن