اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

غرب از نگاه غرب

زنجیره های تامین و تقاضا

دولت ها می توانند تاسیساتی را برای ذخیره کردن اجزای حیاتی مورد نیاز اقتصاد و جامعه خود بسازند و آنها را پر کنند تا به عنوان یک سپر محافظ ضروری در برابر اختلالات اجتناب ناپذیر در زنجیره تامین عمل کنند. هم اکنون عده ای این کار را در زمینه نفت و برخی مواد معدنی و کالاها انجام می دهند.

زنجیره های تامین و تقاضا

خبرگزاری فارس ـ گروه غرب از نگاه غرب: هنگام نگارش این مطلب به یاد دو اندرز افتادم: «تمام تخم مرغ هایت را در یک سبد نگذار» و «استحکام یک زنجیر به اندازه ضعیف ترین حلقه آن است.» تمام نگرانی های موجود درباره زنجیره های تامین را می توان در همین دو اندرز خلاصه کرد.
تقریبا تک تک چیزهایی که این روزها در دنیا تولید می شود ماحصل یک زنجیره تامین است: یعنی رشته ای از گام های مختلف که در آن مواد اولیه خام و قطعات در سطح یک کشور یا در سطح جهان تولید، مونتاژ و سپس به بازار عرضه می شود. تولید و عرضه برخی از محصولات مستلزم پیمودن هزاران گام هستند که صدها کسب و کار را در ده ها ایالت یا کشور در بر می گیرد.
از نقطه نظر ترمیم پذیری، زنجیره های تامین عمدتا با فکر و دوراندیشی اندکی ایجاد و حفظ و نگهداری شده اند. هنگام شکل گیری آنها، هدف اصلی پایین نگه داشتن هزینه ها بوده است. این یعنی اغلب این زنجیره ها به یک تامین کننده یا تولید کننده ارزان قیمت و حجم ذخیره سازی محدودی متکی هستند. در این زنجیره ها می توان مشاهده کرده که مفهوم «درست سر وقت»، در تمایل برای به حداقل رساندن شکاف بین زمان تولید یا خرید یک محصول و زمان فروش آن بازتاب پیدا کرده است.
اما این وضعیتی بود که پیش از کووید19 وجود داشت. در اوایل این بحران کمبود های شدیدی در تجهیزات حفاظتی فردی و مواد اولیه دارویی به وجود آمد. اکنون زنجیره های تامین کارآیی خود را دوباره به دست آورده اند، اما اغلب با تاخیرهای طولانی مرتبط با حمل و ارسال. اکنون این مسئله که چگونه به بهترین وجه می توان ترمیم پذیری زنجیره تامین را افزایش داد، اولویتی مقدم و محوری پیدا کرده است.

امکان دارد همه گیری های بعدی امراض مسری اختلال بسیار بیشتری در زنجیره های تامین به وجود آورند. علاوه بر این فاصله رو به کاهش و دفعات رو به افزایش تاثیرات شدید تغییرات اقلیمی- از جمله آتشسوزی ها، گردباها و سیل ها- می تواند یک سایت تولیدی را برای هفته ها یا ماه ها به تعطیلی بکشاند. به همین ترتیب احتمال جنگ بین کشورها را نمی توان نادیده گرفت و این جنگ ها هم اکنون نیز نسبتا شایع است. گذشته از این ها احتمال بروز اعتصابات کاری، حوادث هسته ای، زمین لرزه ها، خرابی های مکانیکی و تروریسم هم وجود دارد.
دومین دلیلی که به نگرانی ها در ارتباط با زنجیره های تامین دامن می زند، شدت اتکایی است که جهان به چین، این بزرگ ترین تولید کننده جهان برای کالاهای حیاتی پیدا کرده است. این همه گیری فاش کرد که بسیاری از کشورها برای تامین عمده نیاز خود به تجهیزات حفاظتی فردی به چین وابسته اند و تصمیم چین برای قطع صادرات این کالاها به کمبودهای گسترده ای منجر شد. همچنین این نگرانی وجود دارد چینی که هر چه می گذرد اعتماد به نفس و جسارت بیشتری پیدا می کند، ممکن است در راستای اهداف سیاسی، به دنبال بهره برداری از این وابستگی جهانی به خود باشد. 
برای مدیریت این خطرات چند راه وجود دارد. یکی کاستن از وابستگی به یک تامین کننده داخلی یا خارجی واحد برای یک کالا یا قطعه حیاتی است. این راه حل را می توان به معنای قرارداد بستن با مثلا پنج شش تامین کننده گرفت تا اگر برای یکی یا حتی چند تا از آنها اتفاقی افتاد، کشورهای وابسته به آنها فلج نشوند.
مشکل این است که به سختی می توان تضمین کرد که ایجاد چه تعداد از این منابع اضافی کفایت می کند. شاید جایگزین هایی  با کیفیت و ظرفیت لازم وجود نداشته باشد و ساخت و توسعه چنین منابعی گران تمام شود و ماه ها یا سال ها زمان ببرد. اما این کار در حوزه های خاصی به خصوص در میان شرکا و هم پیمانان نزدیک می تواند ارزش هزینه های آن را داشته باشد.
دومین رویکرد الزام به تولید چند یا تمام قطعات، داروها یا فناوری های حیاتی در داخل کشور است. این راهکار هیچ ضمانتی در برابر اختلال به وجود نمی آورد، چون یک کارخانه داخلی نیز به دلایل متعددی می تواند از خط تولید خارج شود، ولی این کار مشاغلی را خلق می کند و مقداری از عدم اطمینانی را که وابستگی به منابع خارجی در فواصل دوردست و فراتر از کنترل خود به وجود می آورد، کاهش می دهد.
اما بازگرداندن مبنای تولیدی به داخل کشور زمان بر است و به هزینه های تولید می افزاید که باید آن را به مصرف کننده تحمیل یا با یارانه های دولتی جبران کرد. دادن نقشی بزرگ تر به دولت در اقتصاد نیز اغلب  به معنای راهکاری برای هدر رفت منابع و فساد است.
تجارت بین المللی بر اساس مفهوم مزیت رقابتی پایه گذاری شده که می گوید یک کشور باید چیزی را تولید کند که در تولید آن نسبتا تواناست و اقلامی را صادر کند که تولید آنها نسبتا گران تر تمام می شود. با این حال ترمیم پذیری زنجیره تامین ضررتا به این معناست که چند تصمیم از نظر اقتصادی کم بازده گرفته شود، چرا که دولت ها می خواهند با تولید اقلامی که دیگران در آنها دارای یک مزیت رقابتی نیستند، حاکمیت ملی خود را تقویت کند.
اما یک نکته دیگر نیز در اینجا وجود دارد. چه کسی تصمیم می گیرد که چه وقت یک دولت می تواند به این نتیجه برسد که برخی اجزا یا کل یک کالای خاص باید در داخل کشور تولید شود؟ الزامی کردن تولید داخلی بیشتر از هر چیز به جایگزین کردن واردات شباهت دارد؛ شکلی از نظام حفاظتی اقتصاد داخلی که در آن تولید کنندگان داخلی به رقبای بین المللی خود اولویت داده می شود.

دوباره به این مسئله فکر کنید: اگر هر کشوری به الزامی کردن تولید داخلی کالاهای «راهبردی» روی آورد، تجارت جهانی که یک موتور قدرتمند رشد اقتصادی است به شدت کوچک می شود، آن هم زمانی که برای بیرون کشیدن جهان از رکود ناشی از این همه گیری به رشد بیشتری نیاز است. در حداقل ترین حالت لازم است هر حرکتی به سمت افزایش تولید داخلی اقلام تعیین شده، بر اساس یک مدل هماهنگ شده در سازمان تجارت جهانی انجام شود.
یک راه دیگر هم وجود دارد که می توان به آن اندیشید: ذخیره کردن. دولت ها می توانند تاسیساتی را برای ذخیره کردن اجزای حیاتی مورد نیاز اقتصاد و جامعه خود بسازند و آنها را پر کنند تا به عنوان یک سپر محافظ ضروری در برابر اختلالات اجتناب ناپذیر در زنجیره تامین عمل کنند. هم اکنون عده ای این کار را در زمینه نفت و برخی مواد معدنی و کالاها انجام می دهند. برای اجتناب از اشکالات نظام اقتصاد حمایتی، این ذخایر  را می توان به صورت طبیعی، چه از طریق واردات و چه  تولید داخلی تعیین شده توسط بازار پر کرد. برای کاستن از آسیب پذیری های بیشتر، می توان ترتیبات انباشتن یا به اشتراک گذاری ذخایر را با سایر کشورها نیز انجام داد.
هر راه حلی برای افزایش این ذخایر دربردارنده هزینه های بالاتر است، چرا که آنها باید پر شوند و برخی از چیزهایی که خریداری شده اند ممکن است بی مصرف بماند یا غیرقابل استفاده شود. و هیچگاه با قطعیت از قبل نمی توان فهمید که چه چیزی مورد نیاز خواهد شد. با این حال راهبرد ذخیره سازی به نظر منطقی می آید.
بحران کووید19 نشان داده است که وابستگی متقابل در کنار خطراتی که برای همگی ما دارد، دربردارنده مزایایی نیز هست. به منظور یافتن راه حلی برای برخی این ریسک ها، زنجیره های تامین باید مورد بازاندیشی قرار گیرند و تاکید بیشتری بر متنوع کردن تامین کنندگان، تولید داخلی و ذخیره سازی صورت گیرد. چالش موجود در این راه، به وجود آوردن توازنی لازم است که به پوششی برای سیاست های پرهزینه ای تبدیل نشوند که تهدید کننده تجارت و رشد اقتصادی هستند.
نویسنده: ریچارد هاس (Richard Haass) نویسنده و رئیس شورای روابط خارجی
منبع: https://b2n.ir/217858

انتهای پیام/ 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول