اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

خانواده

هنرمندی که ایام کرونا را وقف کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار کرد/ از تولید ماسک تا راه‌اندازی کارگاه‌های خیریه

«حمید شریف‌زاده» را خیلی‌ها می‌شناسند، بازیگر فعال سینما، تئاتر و تلویزیون است که از ابتدای کرونا زندگی‌اش رنگ دیگری به خود گرفت و با تصمیمش کارگاه دوخت و توزیع ماسک و فعالیت‌های دیگر برای ایجاد شغل برای زنان سرپرست خانوار ایجاد کرد.

هنرمندی که ایام کرونا را وقف کارآفرینی برای زنان سرپرست خانوار کرد/ از تولید ماسک تا راه‌اندازی کارگاه‌های خیریه

گروه خانواده؛ زهره سعیدی: تقریبا یک سال از شیوع ویروس کرونا در دنیا می گذرد و همینطور به زودی این ویروس یک دور یک ساله را در ایران نیز می زند، از شیوع ویروس کرونا در ایران فعالیت خیلی از مشاغل به حالت تعطیل و نیمه تعطیل یا معلق در آمد ، آنهایی که با مردم و جمعیت سروکار داشتند که این کار هم به منظور نگهداری سلامتی جامعه صورت گرفت یکی از این مشاغل فعالیت سالن های فرهنگی هنری تئاتر و سینما بود.

یک عده از هنرمندان به جای بیکاری در منزل از آن زمان با کارگاه هایی دست به تولید لوازم مورد نیاز مردم در مناطق مختلف کشور زدند هر چند تلاش برای تأمین این مایحتاج از سوی مسئولان صورت می گیرد اما شاهد هستیم که در برخی مناطق لوازم ضدعفونی، ماسک و دستکش و دیگروسایل حتی در بیمارستان ها و درمانگاه ها کمتر وجود داشته و از اسفند ماه گزارش هایی درباره تعدادی از هنرمندان از جمله مصطفی بیات و فعالیت دوخت و دوز ماسکش در تماشاخانه سرو و منازلشان و حمید شریف زاده، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون با دوخت و دوز ماسک ، گان پزشکی پرستاری و توزیع مواد ضدعفونی در تالار حافظ و سپس هم راه اندازی کارگاه هایی برای فعالیت زنان سرپرست خانوار و نیازمندان اشاره کرد.

 

*لطفا از ابتدای فعالیتتان در دوره کرونا و تولید و توزیع ماسک برایمان بگویید؟

 ما فعالیت دوخت و دوز ماسک را پیش از عید یعنی دقیقا زمان شیوع کرونا آغاز کردیم ،  کارگاهی را یکی از دوستان در شرق تهران در اختیارمان گذاشت ما هم رایگان از خیرین پارچه گرفتیم ، گروهی از دوستانمان هم به ما پیوستند و شروع به کار کردیم. برای توزیع هم بخشی را خودمان توزیع می کردیم و بخشی را به ارگان هایی که مطلع از وضعیت مردم و کمبود امکانات برخی مراکز و بیمارستان ها هستند، سپرده بودیم.

یک مدتی در دو کارگاه مشغول بودیم افراد داوطلب می آمدند و دوخت ودوز می کردند یکی در کارگاه شرق تهران روزی دو ـ سه هزار تولید داشتیم و در کارگاه تالار حافظ هم با 27 چرخ و تعدادی دوستان داوطلب روزانه هزار و اندی ماسک و وسایل استریل تولید و توزیع می کردیم.

*شما خودتان خیاطی بلد بودید؟

خیر من بلد نبودم و در این مدت خیلی فشرده یاد گرفتم. خیلی از مردم هم علاقه مند بودند، آمدند و یاد گرفتند، خیلی ها هم خیریه به ما کمک کردند، از تولید کننده پارچه تا سایر اقلام حتی برخی دوستان به کمک ما آمدند و ما هم فهمیدیم که کرونا به ما یاد داد که چه کسانی پشتمان هستند و روی چه کسانی نمی توانیم حساب کنیم، حتی به ما یاد داد که چه چالش هایی کار تولیدی دارد مثل تهیه پارچه، احتکار آن توسط عده ای، گران شدن و ارزان شدن دستگاه و اینکه پشت این داستان چه قضایایی است . در این مدت سعی کردیم یک سری مایحتاج هم برای نیازمندان از کولر، یخچال و گاز تا سایر وسایل زندگی تهیه کنیم و در مراکزی که شناسایی کردیم به دست مردم رساندیم که هر یک خاطرات زیادی برایمان دارد.

*در این مدت اطلاع دارم که چه سختی هایی کشیدید حتی دو کارگاهی که راه اندازی کردید برای زنان سرپرست خانوار یکی محله شوش و دیگری غرب تهران ، برایمان از فعالیت در این کارگاه های جدید بگویید؟

بله یکی از کارگاه های خیریه ما در جنت آباد تا همین چند وقت قبل هم فعال بود و همینطور کارگاه دیگرمان در خیابان شوش که عده ای از زنان و مردان سرپرست خانوار از همان محلات مشغول به کار شدند در این کارگاه ها هم به تولید ماسک پرداختیم تا مردم ماسک ارزان بخرند و قیمت ماسک هم حداقل به نصف قیمت فعلی برسد.

کارگاه خیریه غرب تهران که تقریبا دو ماهی بود برای زنان سرپرست خانوار راه افتاده بود، متأسفانه با رفتارهایی که از یک سری دوستان مدیر و قیمت هایی که بالا پایین می شود، نزدیک به 400 تا 500 میلیون ضرر کردیم. بیش از بیست نفر در این کارگاه مشغول به کار بودند ما هم مدام پارچه و دستگاه خریدیم اما قیمت ها مدام نوسان پیدا می کرد و شرایط طوری شد که قیمت ماسک ارزان و پارچه گران می شد، ما هم که تصمیم نداشتیم از کنار این کارگاه ها پولدار شویم، تصمیم داشتیم کاری جور کنیم تا یک عده کنار کار نان در بیاورند. ما از کنار این کارها نه میخواستیم مطرح شویم و نه اینکه وامی از جایی بگیریم بلکه فکرمان فقط راه اندازی یک گروه مردمی بود.

متأسفانه مشکل الان این است که حمایت از تولیدکننده خیلی کم است خیلی از تولیدکننده ها الان پول دستگاه هایشان را در نیاورده اند و حال و روز خوبی ندارند.

 

*پس کارگاه تولید ماسک شما هم فعلا تعطیل شده است؟

بله ده روزی می شود. ما ماسک هایمان را تولید و انبار کردیم و به خاطر عدم حمایت از فروش و خرید پارچه اینها قریب به پانصد هزار ماسک انبار شده است. ببینید ما به خاطر هزینه هایی که برای تولید کرده ایم نمی توانیم ماسک ها را رایگان توزیع کنیم هیچ متر و معیاری برای کنترل بازار وجود ندارد در صورتی که باید تولید کننده ها مورد حمایت قرار بگیرند.

همین دولت باید در نظر داشته باشد که گروه های خانگی و تیم های جهادی قیمت ماسک را پایین آوردند، آن زمانی که ماسک از هزار تومن بیشتر هم بود ما کمتر از هزار تومن ماسک می فروختیم. من دو هدف دنبال کردم یک هدف کارافرینی و دیگری هم قیمت پایین برای مصرف کننده بود به جای اینکه دولت روی قیمت ماسک دست بگذارد می باید دست روی قیمت مواد اولیه بگذارد ، اگر مواد اولیه ارزان شود ماسک اگر دویست تک تومنی هم بشود، برای ما مایه خوشحالی است.

الان همه تولید کننده های ماسک خانگی یا خیرین یک عده بسیار زیادی را این روزها مشغول به کار کرده اند،  خدا همه آنها را خیر بدهد اما متأسفانه حمایت برای تهیه پارچه و مواد اولیه نیست اگر مواد اولیه ارزان باشد ، تولید کننده می داند که چطور آنها را توزیع کند.

*آقای شریف زاده چه اتفاقی برای دیگر کارگاهتان در منطقه شوش تهران افتاد؟

آن کارگاه هم تعداد زیادی زنان سرپرست خانوار را مشغول به کار کرده بود اما چون با حمایت نهاد خاصی انجا را اجاره کرده بودیم ، اینها بعد مدتی به ما گفتند که این ماسک ها را بیرون بدهیم و سود کنیم و دیگر نیازی به کارگرها نداشته باشیم. من هم شبانه تمام وسایلم را جمع کردم و جابه جا شدم و گفتم من کاسب نیستم کارم طور دیگری است و این اتفاق هم چهار ماه پیش افتاد و همه آدم هایی هم که آنجا کار می کردند زخمی طمع نگاه عده ای شدند.

اما بعد از آن در کارگاه غرب تهران کاملا مستقل عمل کردم و گفتم که می خواهم نیازمندان این محل را پوشش دهم با کمک گرفتن از امور بانوان شهرداری محل استعلام گرفتم و شروع به کار کردیم اما دو ماه بیشتر نتوانستیم دوام بیاوریم چرا که با همه هزینه هایی که کردیم، هیچ حمایتی نشدیم. ما هم گروه مردمی هستیم و تا یک جایی می توانیم دوام بیاوریم.

*از این که در این ایام کرونا دست به کارهای خیریه و عام المنفعه زدید با این همه سختی که در کار تولید بوده و مشکلاتی که در مسیرتان داشتید، چه احساسی دارید هیچ وقت نشده بگویید که ای کاش این کارها را شروع نمی کردید؟

نمی توانم بگویم پشیمان هستم از این که این همه آدم آمدند و نام سر سفره زن و بچه هایشان بردند، من فقط دلم را خوش می کنم و می گویم خدا می داند که در دل ما چه می گذرد و همین برایم بس است که بگویم برای چهار نفر روزی کوچکی رساندیم در غیر این صورت واقعا کار تولید در ایران و در این شرایط کار سختی است. الان یک سال است که من از نزدیک با مشکلات این عرصه رو به رو هستم و از خرداد ماه هم این بحث  کارآفرینی را راه انداختم چرا که هر کسی به هر نوعی کنارم قرار گرفت نیت های  متفاوتی داشتند خیلی ها همان اول با نیت خیر شروع کردند اما سریع تغییر موضع دادند و نگاهشان به کار اقتصادی و سودبری شد  و یک مرتبه وارد بازی کثیف پولدارآوردن طمع کارانه شدند.

*شما خودتان در این شرایط که کار تولیدی می کردید وسوسه نشدید که سود اقتصادی برای خودتان داشته باشید؟

نمی توانم بگویم که نشدم بهرحال همه آدم ها زیاده خواهی در وجودشان هست و این انکار نشدنی است اما کارهای دیگری که با یک سری رفقا انجام دادم خیلی دلم می خواست اگر سودی برای کارهای تولیدی صورت بگیرد، یک جا و یک مکانی مستقل برای این کارها بتوانیم داشته باشیم و بتوانم منسجم تر این کارها را راه بیندازم، طمع من همیشه این بود و خدا هم شاهد همه چیز است اما نه تنها این اتفاق برایم نیافتاد الان نگرانی های مالی زیادی هم دارم که اگر حمایت نشویم فکر میکنم منزل شخصی خودم را هم برای این وضعیت نامناسب تولید ماسک از دست بدهم.

الان یکی از سوالات من این است که ما در داخل کشور این همه مراکز و نهاد و کارگاه های خانگی و جهادی دست به تولید ماسک می زنند چه دلیلی دارد که ماسک از خارج از کشور وارد شود؟ چه کسانی آیا ماسک وارد می کنند وقتی واردات ممنوع می شود؟ اگر دقت کنیم متوجه می شویم که در این چند وقت تنها چیزی که در این مملکت ارزان شده ، ماسک است بقیه لوازم و همه چیز روز به روز گرانتر می شوند. الان یکی از علل ارزان شدن ماسک همین ورود گروه های مردمی و جهادی به این عرصه است اما این واردات ماسک ، کار تولیدکننده های داخلی را فلج کرد. این چوب لای چرخ گذاشتن تولیدکننده های داخلی است اینکه بدون اینکه کار تولید کننده داخلی را بخرند، واردات می کنند و کار تولید کننده روی دستش می ماند.

دولت حتی می تواند تولید تولید کننده ها را بخرد و صادر کند ، بهرحال الان تولید ماسک در کشور ما زیاد شده است نباید اجازه دهند که تولید کننده ضرر کنند الان تعداد زیادی تولید کننده به طرز بدی ضرر کردند، کسانی که زندگی شان را در این راه گذاشتند. 

 

*علاوه بر این روزها دیگر چه کارهایی می کنید؟

من الان برای یک سریالی هم صحبت کردم و قرار است کار را شروع کنم اما بهرحال فکرم درگیر این بدهی ها و کارهای تولیدی و ماسک هایی  که انبار شده است. 

*شما در این دوره مادر بزرگتان هم فوت کردند و ظاهرا نبودشان ظاهرا خیلی روی شما تأثیر گذاشت...

بله خیلی انشالا هیچ کس غم نبیند، من سال ها با مادربزرگم زندگی میکردم و شاید بتوانم بگویم که بیش از مادرم او را می دیدم بهرحال ما هم خانه هم بودیم و فوتشان درد بزرگی بود، چون هم مادر و هم پدر برایم بود، واقعا هم حالش خوب بود یک هفته ای بیمارستان رفت و یک بار گفتند مشکل تنفسی دارد، یک بار گفتند مشکل قلبی است و بعد هم کرونا و در نهایت هم گفتند که سرطان دارد یعنی ما یک هفته ای او را از دست دادیم از زمانی که بیمارستان رفت و تشخیص درستی هم آخر ما نگرفتیم که چه اتفاقی افتاد.

من توقع داشتم که در این مدت که کار خیریه کردم، برای سرپرستان خانوار کار جور کردم و تولید ماسک داشتیم همه به ما کمک کنند یعنی هر کسی که دستش می رسد اما متأسفانه چوب لای چرخم گذاشتند که  کمکم نکردند.

 

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول