به گزارش خبرگزاری فارس از داراب، دیده بودیم که برمیگردی اما می گفتیم شاید این گام آخر باشد. شاید رجعتی در میانه نباشد و شما باز هم مصممتر و مقتدرتر در میدان نبرد حاضر میشدی. شاهد میشدی و به کارزار لشکر باطل میزدی.
تکفیریها با ظاهر پوشالی، از نامت نیز هراسان بودند و شما مقتدرتر از همیشه، با پیروزیهای پی در پی، فاتح میدان نبرد میشدی و کم کم فاتح دلها... چرا که نهایت اخلاص در وجودت، ساحل آرامش گرفته بود و از همین رهگذر الگوی پیر، جوان، مرد و زن هموطن شدی.
امنیت از شما گوشهای امن مییافت و رشادت با شما معنا میشد... از اروند تا حلب، به پیشواز جهاد رفتی، در عرصهای که جهاد اکبر را به اکمل رسانده و در میدان مبارزه با نفس اماره پیروز شده بودی.
حاجیان به طواف کعبه بودند که شما با امام عشق بیعت کردی تا در میقات رزم، سجاده بر آتش بگستری و گردن به تیغ بسپاری... دریافته بودی چرا "امام عشق، حج را نیمه تمام گذاشت تا به جنگ بپردازد" و آنجا بود که اسرار ازل را ادراک کردی و اخلاصت در این مسیر به عمقی رسید که خود پیشگوی شهادتت شدی...
و روز شهادت... در آن میانه غوغایی بود. مثل انعکاس یک اتفاق ناب در هیاهوی دلتنگی.
باید در قفای پیکر پاکت، به نماز میایستادیم. میایستادیم تا باد ما را به گرده گلها نزدیک کند. تا بارور شود دلهای منتظر اما قائم موعود، آن روز در طلب یکی از پاکان روزگار بود و شما از میان بهترینهای روزگار گلچین شدی و رفتی. به جایی که کمتر کسی میتواند به حریم آن دست یابد.
شهادت، پاداشت شد و عاقبت به خیری و رستگاری، عصاره وجودت و در نهایت همان گونه که زندگی کردی، از دنیا رفتی. دنیایی که بعد از شما تیره و تار شد.
و فاطمیههای هر سال که تکیه میزدی به برکت هیئت و "یا فاطمه" میگفتی. آن فاطمیه آخر یادمان نمیرود که ملهم از الهامی غیبی گفته بودی "من سال آینده در مراسم فاطمیه نیستم".
انتهای پیام/ن