اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اقتصادی  /  راه و مسکن

تامین مالی پروژه‌های زیر ساختی با سهام پروژه/ نرخ تشکیل سرمایه کمتر از نرخ استهلاک شد

یک اقتصاددان گفت: صندوق سهام پروژه یکی از راه‌های تأمین مالی پروژه‌های زیرساختی است که در آن پروژه به ‌عنوان یک نهاد حقوقی مستقل شناخته می‌شود و این نهاد حقوقی سعی می‌کند از بازارهایی نظیر بازار سرمایه منابع مالی را تأمین کند.

تامین مالی پروژه‌های زیر ساختی با سهام پروژه/ نرخ تشکیل سرمایه کمتر از نرخ استهلاک شد

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، تامین مالی همواره یکی از اصلی‌ترین بهانه دولتمردان به منظور پیشبرد پروژه‌های زیرساختی به حساب می‌آید و اگر از هر مسئولی پیرامون پروژه‌های نیمه تمام سوال کنید. قطعا از کمبود منابع مالی سازمان تحت مدیریت وی سخنی خواهید شنید.

توجه به روند تحقق بودجه عمرانی کشور که اصلی‌ترین منبع پیشرفت این پروژه‌ها به حساب می‌آید، موید این امر است که دولت در مواجه با کسری بودجه در اولین گام، بودجه عمرانی را کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی یکی از سوالات اصلی این است که آیا امکان تامین مالی پروژه‌های زیرساختی بدون هزینه دولتی امکان پذیر است؟

برای آگاه شدن از پاسخ این سوال به سراغ علی سعدوندی، اقتصاددان و استاد دانشگاه رفتیم تا ضمن مطرح کردن پرسش مذکور، پیرامون تامین مالی پروژه‌ای بیشتر بدانیم.

مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:

* برای اولین ‌بار نرخ تشکیل سرمایه کمتر از نرخ استهلاک بوده است

فارس: به عنوان سوال اول می‌خواهیم به سراغ یکی از داغ‌ترین مباحث اقتصادی مطرح در کشور یعنی لایحه بودجه برویم. در حال حاضر وضعیت بودجۀ عمرانی در لایحۀ بودجۀ 1400 به چه نحوی است؟ آیا این رقم کفاف زیرساخت‌های کشور با این مبلغ درنظرگرفته‌شده را می‌دهد یا خیر؟

سعدوندی: از ابتدای دهۀ 90 ما با موضوعی خاص در اقتصاد مواجه شدیم و در حال حاضر نهمین سالی است که متاسفانه نرخ رشد تشکیل سرمایه کشور منفی است، یکی از دلایل عمدۀ در شکل‌گیری این شاخص آن است که دولت سرمایه‌گذاری کافی در زیرساخت‌های اقتصاد را انجام نمی‌دهد و امسال برای اولین ‌بار نرخ تشکیل سرمایه کمتر از نرخ استهلاک بوده است که به معنای آب شدن اقتصاد کشور است

فارس: در قانون بودجه 1400 که دولت آن را به مجلس تحویل داده است، آیا میزان بودجۀ عمرانی نسبت به سال قبل بیشتر شده است؟ به نظر شما چقدر این بودجه محقق می‌شود، چون میزان تحقق‌ها برای بودجۀ عمرانی خیلی کم هست؟

سعدوندی: این بودجه که خیلی محل اختلاف است. بالاخره وقتی بودجه را بالای 70 درصد افزایش می‌دهید، طبیعی است که احتمال محقق‌شدن آن خیلی بالا نباشد و ما هم نمی‌دانیم چقدر محقق خواهد شد و در سال آینده هم همین مشکل امسال را خواهیم داشت که تخصیص عمرانی به سختی صورت بپذیرد.

فارس: یکی از سازوکار‌های پر کننده خلا بودجه عمرانی که معرفی می‌شود، همین صندوق سهام پروژه است. آیا ممکن است، پیرامون این سازوکار فعالیت این صندوق‌ها توضیحی ارائه دهید؟

سعدوندی: صندوق سهام پروژه یکی از راه‌های تأمین مالی پروژه‌های زیرساختی است. در این مدل تامین مالی، پروژه به ‌عنوان یک نهاد حقوقی مستقل شناخته می‌شود و این نهاد حقوقی سعی می‌کند از بازارهایی نظیر بازار سرمایه منابع مالی را تأمین کند. پس از آن نیز ممکن است، سهام‌دار صندوق به سهام‌دار پروژه مبدل شود یا این‌که وجه خود را همراه سود دریافت کند و از پروژه خارج شود.

*تامین مالی پروژه‌ای، راهکار برون رفت از بحران

فارس: علاوه بر راهکار صندوق سهام پروژه، آیا راهکارهای دیگری برای تامین مالی پروژه به غیر از بودجه عمرانی دولت وجود دارد؟

 سعدوندی: راه‌کاری که در دنیا برای پروژه‌ها استفاده می‌کنند، این است که شرکت سهامی عام تشکیل شود و سهام بفروشد یا این‌که اوراق مشارکت منتشر کنند. ریاست جدید سازمان بورس و اوراق بهادار رویکرد مثبتی نسبت به انتشار اوراق مشارکت توسط شرکت‌ها و پروژه‌ها دارند، ولی در گذشته شرایط سخت‌گیرانه‌ای گذاشته بودند که در هیچ جای دنیا این‌طور نبوده است.

فارس: ممکن است سازوکار تامین مالی از اوراق مشارکت را بیان کنید؟

سعدوندی: مکانیزم اوراق مشارکت به این صورت است که تامین مالی پروژه به کمک انتشار اوراق و عرضه آن انجام می‌شود، اما خود این اوراق مشارکتی است که رتبه‌سنجی می‌شود و احتیاجی به ضامن و وثیقه ندارد. در حقیقت خود پروژه وثیقۀ آن اوراق است.

فارس: اوراق مشارکت در گذشته نیز برای تامین مالی در کشور مطرح بود اما منجر به حل مشکل نشد. علت این ناکامی را در چه مسئله‌ای می‌بینید؟

سعدوندی: متاسفانه سازمان بورس تضمین‌های متعددی برای انتشار اوراق مشارکت درخواست داشته است و همین مسئله باعث شد، در سال‌های گذشته این ابزار رشد نکند.

*تامین مالی پروژه های زیر ساختی با صندوق سهام پروژه و اوراق مشارکت

فارس: در شرایط کنونی کشور شما گفتید، برای اولین ‌بار نرخ تشکیل سرمایه کمتر از نرخ استهلاک بوده است. آیا ممکن است عبارت مذکور را تفسیر کنید؟

سعدوندی: مفهوم دقیق این جمله استهلاک کشور است، به‌عنوان مثال هواپیماهای ما، زیرساخت‌های نیرو و آب، تجهیزات دفع آب سطحی، تجهیزات برق و گاز و سایر زیرساخت‌های کشور مستهلک شده است. در حال حاضر سرمایه‌گذاری‌های دولتی جدید قرابتی با نرخ استهلاک این موارد ندارد و حتی کفاف به تعمیرات و نگهداری هم نمی‌دهد. بنابراین وارد فازی می‌شویم که پایان آن مشخص نیست و این مسائل به‌ندرت در دنیا پیش آمده است. حالا علت به وجود آمدن این شرایط هم این است که ما در زمینۀ تأمین مالی درست عمل نکردیم. مثلا یک فردی رفته در سازمان بورس و اجازه نداده است که اوراق بهادار منتشر شود یا یک فردی وزیر شده و اجازه نداده است که اوراق قرضۀ دولتی منتشر شود.

فارس: وقتی کسی مدیر دولتی باشد، طبیعتاً می‌خواهد زیرساخت رشد کند، چه مانع یا سودی باید باشد تا این کار انجام نشود؟

سعدوندی: مدیرانی در دولت هستند که حتی بیش از سی سال مدیریت کردند و هیچ کار مثبتی در کشور انجام ندادند و به منفعت مالی خودشان رسیدند و بعد هم بازنشسته شدند اما مدیرانی هم بودند که تلاش کردند تغییری به وجود بیاورند و با مشکلاتی مانند دستگاه‌های نظارتی مواجه شدند. مثلاً شما ببنید، در دولت گذشته افرادی که سعی کردند تحریم‌های نفتی را دور بزنند با چه مشکلات عدیده‌ای در دستگاه‌های قضایی مواجه شدند. من نمی‌گویم نظارت‌ها مشکل داشته، ولی شرایطی به‌وجود آمده که اگر مدیری ریسک کند از صحنه خارج می‌شود و اگر مدیری کاری انجام ندهد، به راه خود ادامه می‌دهد و مشکلی هم ندارد. در دنیا این‌طور نیست و وقتی بازخواست صورت می‌گیرد که مدیر کار درست انجام ندهد، یعنی انجام ندادن کار مورد بازخواست قرار می‌گیرد، ولی در کشور ما یه این شکل نیست. برای مثال بارها و بارها حتی رهبری در مورد مجوزها صحبت کردند و تاکید نمودند 2500 مجوز مخل تولید در کشور داریم. برای این 2500 مجوز شاید به اندازۀ انگشتان دست اصلاح صورت نگرفته باشد. در طی 3 تا 4 سال گذشته شاید 5 مجوز هم اصلاح نشده باشد ، چون کسی دنبال دردسر نیست و  نمی‌خواهد کسب و کارها را تقویت کند. همه دنبال سخت‌گیری بیش از حد هستند و در زمینۀ تأمین سرمایۀ شرکت‌ها، چه شرکت‌ها دولتی و چه شرکت‌های بورسی و عمومی هم این قضیه اتفاق افتاده است. این شرکت‌ها باید به سمت سازوکار تامین مالی نوین می‌رفتند و صندوق سهام پروژه یا اوراق مشارکت شرکتی منتشر می‌کردند که این اوراق ریسک روش‌های دیگر را ندارد. ممکن است، برخی دربارۀ اوراق مشارکت دولتی تشکیک کنند، ولی در مورد اوراق شرکتی این شک‌ها مطرح نیست چون آن پروژۀ خاص خودش تضمین خواهد بود، اما متاسفانه این کار انجام نشده است.

فارس: در تعریف‌هایی که فرمودید تقریبا مفاهیم اوراق مشارکت با صندوق‌های سهام پروژه مشابه هستند؟

سعدوندی: بله مشابه هستند و مشکل هر دو باید حل شود، اما متاسفانه ما اصلا به سمت تأمین مالی پروژه‌ها نرفتیم.

* توقف یک قطعه از زنجیره تولید به معنای مرگ کل چرخه است

فارس: به اذعان اظهارات کارشناسان، دولت می‌توانست از شدت گرفتن انگیزه‌ مردم برای حرکت به سمت بورس، استفاده کرده و شرایط را برای تامین مالی پروژه‌های زیرساختی مهیا کند. به نظر شما آیا این کار امکان پذیر است؟

سعدوندی: این نکته واقعا سوالی مهم است که چرا در نیمۀ اول امسال که بازار بورس مورد اقبال مردم واقع شد، چرا چنین طرح‌هایی نظیر صندوق سهام پروژه برای عمق بخشیدن به بازار مطرح نشد. پاسخ واضح است، چون کسی دنبال این موضوع نیست و دولت هم به این سمت رفت که سهام خود را گران کند و به مردم بفروشد و راحت‌ترین کار را در پیش گرفت وگرنه صحبت این هم شد که صندوق پروژه به‌وجود بیاید و ارائه شود.

در دنیا تامین مالی در بورس امری موفق است، به این معنا که شرکت جدیدی به وجود بیاید و سهام جذب کند که سهامی عام است یا این‌که اوراق مشارکت باشد که ترکیب این دو بهتر است. البته منظور صندوق پروژه مشارکت موقت است. به‌نظر می‌رسد ترکیب سهام‌داری و اوراق مشارکت در تمام دنیا به خوبی پاسخ داده است.

فارس: ما تا به‌حال سمت روش‌های تأمین مالی نرفتیم اگر از الان به بعد هم راهکارهای تأمین مالی پروژه را جدی نگیریم و به همین بودجۀ عمرانی اتکا کنیم چه پیامدهای منفی در انتظارمان است؟

سعدوندی: حتی اگر تمام بودجۀ عمرانی هم محقق شود باز شاهد پاسخگویی به نیاز تامین مالی پروژه‌های زیرساختی نخواهیم بود. درحال‌حاضر که شرایط بدتر است و فقط بخشی از آن محقق می‌شود. در 70 تا 80 سال گذشته سرمایه‌گذاری‌هایی کردیم که به‌تدریج مستهلک می‌شوند.برای این‌که یک فعالیت اقتصادی از کار بیفتد لازم نیست کل زنجیرۀ ارزش آن مستهلک شود، همین‌که بخشی از زنجیرۀ ارزش آن مستهلک شود تمام زنجیره متوقف می‌شود. مثلا یک راهی از تهران به اصفهان کشیدید، اگر یک پل بین این مسیر فرو بریزد، کل راه بسته می‌شود یا مثلا یک قطعۀ هواپیما اگر کار نکند سقوط می‌کند. ما هم نمی‌توانیم خیلی با شرایط موجود ادامه بدهیم و در بلندمدت دچار مشکل جدی خواهیم شد و موانع گسترده‌ای ایجاد می‌شود.

فارس: پیشنهاد شما برای نهادهای نظارتی مانند مجلس چیست؟ چه دستورالعملی باید برای خودشان تعیین کنند که دولت را به تغییر رویه وادار کنند؟

سعدوندی: ما مشکل نظارت داریم،یعنی باید در مدیر دولتی انگیزه ایجاد کنیم و اگر مدیر دولتی محافظه‌کار است حذف شود و مدیری که ریسک می‌کند، جایگزین شود. نظارت باید از ریسک‌پذیری حمایت کند. در بخش خصوصی هم همین‌طور است و باید ریسک‌پذیری بخش خصوصی افزایش پیدا کند. این‌که می‌گویند کارآفرینان به چند کشور مشخص در دنیا مهاجرت می‌کنند، به این علت است که در آن کشورها ریسک‌پذیری تقویت می‌شود.

مثلا برای بخش خصوصی ما باید قانون حمایت از ورشکستگان تنظیم شود. یکی از معضلات بزرگ کشور بانک‌ها هستند که به دوستان، نزدیکان و دولت باج می‌دهند و از بقیه باج می‌گیرند که وضعیت بدی را در اقتصاد به‌وجود آورده است.

* تخصیص منابع در کشور به‌صورت بهینه صورت نمی‌گیرد

فارس: سال 98 که ترازنامه‌ها را بررسی می‌کردیم، متوجه شدیم، بانک‌های کشور 980 هزار میلیارد تومان در یک سال تسهیلات پرداخت کرده بودند که رقمی معادل 2 برابر بودجۀ عمومی در این سال است. با این حال شاخص‌های تولیدی را که نگاه می‌کنیم، نه تنها رشد نداشته بلکه بعضاً پسرفت هم داشته است. این پول دقیقاً کجا استفاده می‌شود و چرا به بخش مولد نمی‌رود؟ اگر به بخش مولد تسهیلات داده می‌شود چرا شاخص تولیدی مثبت نداریم؟

سعدوندی: باز هم به بحث تخصیص منابع بازمی‌گردیم. در واقع تخصیص منابع در کشور به‌صورت بهینه صورت نمی‌گیرد. اگر به بخش مولد منابع تخصیص داده نمی‌شود به این علت است که بخش مولد ما بازدهی کافی ندارد. این کافی نبودن بازدهی هم علل گوناگونی دارد، مثلا قیمت ارز در طی 50 سال گذشته پایین‌تر از قیمت تعادلی بوده است. شاید کمتر از 2 سال باشد که قیمت ارز در بازار آزاد بالای نرخ تعادلی رفته است و همین باعث شده علی‌رغم تحریم، شاخص تولید شرکت‌های بورسی به قبل از تحریم برسد که گویا تحریم‌ها اثری در تولید نداشته است و این موفقیت بزرگی است. چون نرخ ارز افزایش پیدا کرده، رقیب خارجی حذف شده و صادرات تشویق شده است. مهم‌ترین عامل ضدانگیزۀ تولید شرایط بازار ارز است.

تثبیت نرخ زیر قیمت تعدلی طرفداران زیادی علی‌الخصوص در اقتصاددانان کشور دارد. درواقع طرفداران این رویه همان طرفداران بیماری هلندی و مدافعین صنعت‌زدایی در اقتصاد ایران هستند. هرچند ادعا می‌کنند مخالف صنعت‌زدایی هستیم، ولی در جهت صنعت‌زدایی حرکت کردند و به همین علت کل ساختار اقتصاد کشور مولد نیست و فعالیت‌هایی که باید بازدهی بالا داشته باشد، بازدهی ندارد. طبیعتاً در این شرایط، سرمایه‌ها به سمت فعالیت‌های غیرمولد می‌رود که یکی از این فعالیت‌های غیرمولد سفته‌بازی است که در شرایط اقتصادی کشور ما، مشکل ایجاد می‌کند. یکی از این سفته‌بازی‌ها قیمت ارز است، یعنی شما قیمت ارز را تثبیت می‌کنید و بعد مدتی تمام منابع به این سمت می‌رود که مثلاً یک جهشی در بازار ارز داشته باشیم و همین‌ها شوک و نااطمینانی در اقتصاد به‌وجود می‌آورند و انگیزۀ سرمایه‌گذاری و کار تولید واقعی از بین می‌رود. اگر این شرایط اصلاح شود علی‌رغم تحریم، اقتصاد ایران می‌تواند خیلی قوی رشد کند، اما این مکانیزم‌های ضدرشد در اقتصاد ایران بسیار قوی است. برای مثال تعارض منافع هم وجود دارد، یعنی افرادی هستند که به نفعشان است اقتصاد رشد نکند و تورم در جامعه تشدید شود که این افراد همیشه با ادعاهای قوی وارد می‌شوند و سعی می‌کنند، اگر کسی درصدد اصلاح برآمد آن شخص را حذف کنند. افرادی که درآمدهای میلیاردی دارند طبیعی است که حاضر نشوند، جلوی این رانت‌ها گرفته شود. همین الان برای بودجۀ 1400 دولت تاکید دارد که اگر قیمت ارز قرار است افزایش پیدا کند کمتر از قیمت بازار باشد و این رانت دراختیار نزدیکان دولت قرار بگیرد.

فارس: دلیل دولت این است که اگر قیمت ارز را زیاد کنیم تورم در جامعه داریم. چقدر این موضوع صحت دارد؟

سعدوندی: بحث تورم صحیح است، اما مطابق بررسی‌ها و محاسبات بنده هر دو پیشنهاد دولت و مجلس در ارتباط با بودجه 1400، به ترتیب منجر به افزایش 94 درصدی و 93 درصدی پایه پولی شده و در نهایت تورم زیادی به جامعه تزریق خواهد شد. یعنی بودجۀ سال بعد تورمی‌ترین بودجۀ تاریخ ایران است.

فارس: افزایش پایۀ پولی ناشی از استقراض دولت از بانک مرکزی است؟

سعدوندی: ناشی از استقراض مخفی دولت از بانک مرکزی است چون دولت ادعا می‌کند کسری ندارد. البته فردی که این‌قدر خودش را مصون می‌داند که چنین ادعایی می‌کند و هیچ‌گونه بازخواستی صورت نمی‌گیرد، خود موضوع مجزایی است. البته ادعای دیگری هم هست که اگر کسری هم باشد از محل استقراض از بانک مرکزی تأمین نمی‌شود و این‌ها همه خلاف واقع است. دولت کسری بودجۀ بزرگی دارد که از محل پایۀ پولی هم تأمین می‌کند حالا شما می‌خواهید اسم این پایۀ پولی را استقراض نگذارید ولی واقعیت چیز دیگری است.

مصاحبه از: محمد عنایتی نجف آبادی

انتهای پیام/ب

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول