خبرگزاری فارس ـ گروه تعلیم و تربیت: توجه به خلاقیت و نوآوری کودکان و نوجوانان، از جمله مواردی است که درباره آن، حرفهای زیادی زده شده است حتی مسابقات و جشنوارههایی هم برای شناسایی خلاقیتها برگزار شده است اما هنوز خلاقیتها و ایدههای زیادی از کودکان و نوجوانان فراموش میشود و هیچکس برای آنها کاری نمیکند.
برخی مخاطبان این خبرگزاری در سامانه فارس من با ثبت سوژههایی با عناوین «لزوم حمایت از ایدههای جوانان نخبه و خلاق» و «درخواست ایجاد سایت ثبت ایدههای دانشآموزان» و «از ایدههای جوانان نخبه و خلاق حمایت شود» خواستار پیگیری این موارد شدند و همین موضوع باعث شد که ما هم به سراغ نهادها و تشکلهایی برویم که چنین برنامههایی را طراحی کردند.
بعد از پیگیری متوجه شدیم که اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان طرح نویی را برای جمعآوری و تولیدی کردن ایدههای دانشآموزی مطرح کرده است و این موضوع، ما را بر آن داشت که پای صحبتهای مسؤولان این اتحادیه بنشینیم.
در میزگردی با حضور حسین تاریخی دبیرکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، علی جانباز معاون فرهنگی و اجتماعی این اتحادیه و مدیر فرهنگی اتحادیه درباره خلاقیتهای دانشآموزی و ایدنو یعنی همان مرکزی که اتحادیه روی آن برنامهریزی کرده است به بحث و بررسی نشستیم.
فارس: به نظر شما خلاقیتهای دانشآموزان کجا باید دیده شود و آیا به آن بها داده میشود؟ مسلماً اگر به خلاقیت دانشآموز بها دهیم تا در مسیر درست هدایت شود، این خلاقیتها بروز و ظهور پیدا کرده و میتواند اتفاقات خوبی را در کشور رقم بزند. پرسش ما این است که آیا مسیر شناسایی ابتکار افراد درست است؟
تاریخی: به نظر می رسد که در ساختار تعلیم و تربیت ما موضوع خلاقیت، ابتکار و نوآوری، موضوعی نیست که به رسمیت شناخته شود و مورد اولویت باشد. در حال حاضر عمدتاً درگیر ساختارهای کلیشهای هستیم که شاید از مدتهای بسیار گذشته همچنان در ریشهها و ساختارهای تعلیم و تربیت ما وجود دارد و ما همچنان تلاش می کنیم تا همانها تداوم داشته و تقویت شود و نهایتا می خواهیم یک مقداری بروزرسانی شود.
البته معنا و مفهوم ابتکار و خلاقیت این نیست که هرچه ساختار موجود هست به هم بریزیم؛ معتقدم یک بخش جدی معنای ابتکار و خلاقیت این است که میدان را خوب بشناسیم، ابزار و امکانات متناسب با آن را شناسایی کنیم و برای اینکه به هدفمان دست پیدا کنیم، دست به خلاقیت و ابتکار و بزنیم.
یک بخش جدی معنای ابتکار و خلاقیت این است که میدان را خوب بشناسیم، ابزار و امکانات متناسب با آن را شناسایی کنیم
این بحث الان به عنوان یک موضوع جدی در این زمینه نیست. به عنوان مثال در حوزه تدریس کتب درسی، ساختار رایج متون درسی چیست؟ اینکه معلم سر کلاس تدریس کند، دانش آموز هم پشت میز خودش بنشیند و صحبتهای معلم را دریافت کند یا اینکه برای تدریس درس علوم، دانش آموز را به محیط طبیعت ببریم و از نزدیک به او نشان دهیم که ساقه و گل و گلبرگ را ببیند و لمس و درک کند و بفهمد چیست تا اینکه گل را سر کلاس، معلم از روی عکس نشان دهد، فرق نمیکند؟ و اینجا دانشآموز مجبور میشود، حفظ کند.
البته در نظام آموزش ما در این سالهای اخیر بعد از تدوین سند تحول، اقدامات خیلی خوبی را در زمینه ابتکار و خلاقیت شروع کردند ولی اینکه اکنون مسیر نهادینه باشد که در کل مجموعه نظام تعلیم و تربیت به رسمیت شناخته شود، کمرنگ است.
فکر میکنم در دوره وزیر قبلی آموزش و پرورش بود که عنوان شد از ابزارهای کمک آموزشی استفاده شود برای اینکه انتقال محتوای کتب درسی به بچه ها اتفاق بیفتد؛ ضمن اینکه کیتهای بازی طراحی شود که فکر کنم بحث راهاندازی مجموعهای که تولید انبوه بازیها را داشته شود، مطرح شد ولی آن جوری که باید و شاید شکل نگرفت و همچنان ساختار ما ساختاری خطی و کلیشه ای در این زمینه است. حالا اگر بخواهیم در این زیرساخت، صحبت کنیم که دانشآموز خلاق کیست باید خیلی عقبتر از این حرفها باشیم.
نکته بعدی این است که به نظرم ما همچنان نگاهمان به نوجوان نگاه یک مصرف کننده است نه تولید کننده؛ تا وقتی که این نگاه به دانشآموز باشد که تو باید سر کلاس بیایی درس را یاد بگیری، مشق را بنویسی، امتحان بدهی بعد نمره قبولی بگیری، کارنامه بدهیم تا به مرحله بعد بروی، اصلا مواجهه فعالی در برخورد با نوجوان نیست و نه تنها باعث سر خوردگی نوجوان میشود بلکه امکان هیچگونه بروز استعداد و توانمندیهای نوجوان و جوان مهیا نمی شود.
از طرفی هم باید حواسمان باشد که ما در تشکل و تجربه تشکیلاتیمان به این نتیجه رسیدیم که به شدت این سن، رده سنی هست که از محدودیت های عرف جامعه و از قید و بندهایی که به افراد بزرگسال دارند، رها هستند. به هرحال دغدغه معشیت ندارند، دغدغه زندگی و اقتصادی ندارند و با یک انرژی مضاعف و روحیه مشعوف حاضر هستند که زیر بار مسؤولیت بروند و برای اینکه به هدفشان برسند هر تلاشی انجام میدهند زیرا رسیدن به هدف برایشان بسیار مهم است.
همچنان نگاهمان به نوجوان نگاه یک مصرف کننده است نه تولید کننده
اگرجایی بستری آماده باشد که ذره ای به این دانشآموز هویت دهد و بتواند او را به رسمیت بشناسد، کم کم این بچه بال در می آورد و یک احساساس قرابتی می کند و می بینید یکی از آسیب هایی که در حوزه تربیتی داریم این است که بچهها به شدت یک دفعه وابسته میشوند. حالت مرید و مراد ایجاد میشود و این رده سنی، رده ای است که اگر این بچه ها حس کنند جایی هست که به آنها بها و هویت داده میشود و آنها را به رسمیت میشناسد آنقدر به آن مشتاق میشوند که حتی ممکن است قاعده تعامل با آن از حالت عادی خارج شود. این رده سنی، ردهای است که در جامعه قابلیت شکوفایی بسیار زیادی دارد و اگر یک مقدار به آن بها و رسمیت داده شود و حتی کار از آنها بخواهیم، کشور در این زمینه جهش پیدا میکند.
بچهها هم نشان دادند که بسیار هنرمندانه می توانند برای حل مشکلات از قوه خلاقیت خودشان استفاده کنند؛ در حال حاضر مدارسی را داریم که توسط مدیر مدرسه، فعالیتهای حوزه فرهنگی کلا به دست دانشآموزان سال دهم و یازدهم سپرده شده است و دانشآموزان توانستند با پشتوانه خلاقیتشان هنرنمایی کنند.
معتقدم باید توان نوجوانان را در مواجهه با مسائل و مشکلاتی که داریم به رسمت بشناسیم که اگر به رسمیت شناخته شده و هویت داده شود، به نظرم نحوه شناسایی کردن، حمایت کردن و پشتیبانی خود به خود روی غلطک میافتد؛ در واقع وقتی یک دانشآموزی در المپیاد شرکت میکند و مقام می آورد دیگر لازم نیست که شما بگویید چکارش کنم زیرا ساختارهای علمی و رسمی وجود دارد که در جریان آنها قرار میگیرد البته آسیبهایی هم ممکن است داشته باشد مثلا افرادی که برتر میشوند، جزو فرار مغزها شوند که البته اگر به اینها توجه نشود ممکن است آسیب هایی ببینند.
باید یک مواجهه فعال با نوجوان داشته باشیم که میخواهد دست به ابتکار و خلاقیت بزند حتی در حل کردن مسائل پیرامونی خودش در محیط مدرسه، خانواده، اجتماع پیرامونی اش و محله اش.
جانباز: در سالهای گذشته با مفهوم خلاقیت، ابتکار و بستههای پژوهشی یک مقدار فانتزی برخورد کردیم؛ مثلا در حوزه ابتکار و خلاقیت، جشنوارههای سازههای ماکارونی، جشنواره تخم مرغ و پل ماکارونی داشتیم. یعنی در بعضی موضوعات تفکر خلاق به مفاهیم فانتزی تبدیل شده است.
با مفهوم خلاقیت، ابتکار و بستههای پژوهشی یک مقدار فانتزی برخورد کردیم
این موضوع به دلیل این بوده که خواستیم جریان مربوط به ابتکار و خلاقیت بین بدنه دانشآموزی کشور خیلی جاری و ساری کنیم اما متاسفانه به جای ورود به حل مسائل اساسی مدرسه و جامعه پیرامونیاش و گروه همسالان، همین شرایط را داریم یعنی به جای اینکه به آنها اعتماد کنیم، آنها را وارد مراحل خیلی ساده و پیش پاافتاده کردیم.
مثلا اگر به کتاب تفکر و سبک زندگی که موضوع این جلسه است، نگاه کنیم، میبینیم مفاهیمی مطرح شده است که اصلا مسؤولیت پذیری را نفی می کند و به آن توجهی نکرده است و با موضوعات حداقلی مواجه شده است لذا از این بابت باید با مسأله خیلی جدی برخورد کرد و با جوان مسؤولانهتر برخورد کرد تا بتوان این موضوع را هم در بدنه دانشآموزی و هم بدنه نخبگانی تسری دهیم.
فارس:شما خودتان توانستهاید در تشکل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان کاری در این راستا انجام دهید؟
جانباز: در نسبت با موضوع، تشکلها اساسا ظرفیتشان همین است که به نوجوانان اعتماد کنند و مسؤولیت را به آنها واسپاری کنند و با یک سیاست حل مسألهگونه و یا نگاه و رویکرد اینکه بچهها خودشان چالشهای مربوط به خودشان را حل و فصل کنند، اینجا این اتفاق افتاده است.
تشکلها آمدهاند که بتوانند مسؤولیتها را تقسیم کنند یعنی از یک بدنه ساختاری حاکمیتی بگیرد، آن را کوچک برای بدنه دانشآموزی که در مدرسه فعالیت میکند، اندازه کند یعنی فعالیت های فرهنگی و تربیتی که در مدرسه اتفاق می افتد عموما این رویکرد را تقویت میکند البته کارهای متعددی صورت گرفته است و جشنوارههای ایده پردازی داشتیم ولیکن در نسب با موضوعات، آن چیزی که برای من محرز بوده، این هست که مسیر تشکل، این را میسر کرده است.
تاریخی: یک مثال برای شما بزنم. شما با برنامه مدرسه انقلاب ما آشنا هستید که بچه ها در آنجا نمایشگاه دارند، برای نمایشگاه چه چیزهایی نیاز است؟ گاهی پارچه، چسب، مدادرنگی و ... را در اختیار نوجوان میگذاریم که اقدام کند اما گاهی چیزی در اختیار بچهها قرار نمیدهیم و میبینیم ابتکاراتی دارند از حداقلهایی که در کنارشان است.
دانشآموزان میگویند احساس می کنیم وقتی وارد کار تشکلی میشویم، به ما هویت داده میشود و می توانیم خودمان فکر کنیم و ایده بدهیم
یکبار نمایشگاهی رفتم و دیدم که دانشآموزان دستسازههای با یونولیت درست کرده بودند؛ خب یونولیت هم گران است پرسیدم اینها را از کجا آوردهاید؟ گفتند سر کوچه مدرسه ما یک خرابه هست که معمولا وقتی مردم جنسی میخرند، کارتنهایش را آنجا میگذارند که آنها را جمع کردیم و شروع به ساختن کردیم.
وقتی نوجوان در معرض قرار گیرد، شروع به شکوفا شدن میکند. خاطرم هست که در یک دورهای میگفتیم که چرا بچهها وارد تشکلها میشوند؟ بالاخره در مدرسه عمده خانوادهها به دنبال درس و مشق و بعد هم کنکور و آزمون هستند ولی بچهها پاسخ میدادند که احساس می کنیم وقتی وارد کار تشکلی میشویم، به ما هویت داده میشود و ما می توانیم خودمان فکر کنیم و ایده بدهیم و آن ایده و فکر را به عملیات برسانیم.
برای دانشآموز خیلی مهم است که یک جایی به او هویت داده شود و او بتواند ابتکار و خلاقیتش را محک بزند؛ این خیلی مهم است که ما به عنوان متولی ریسک خطای دانشآموزمان را نیز بپذیریم؛ بالاخره ممکن است وقتی دانش آموز ابتکار و خلاقیت به خرج میدهد خطا هم داشته باشد پس اگر ما بپذیریم وارد شدن نوجوان در عرصه خلاقیت ممکن است مستلزم خطا باشد و ما آن خطا را به رسمت بشناسیم، این باعث می شود که اعتماد به نفس دانشآموز تقویت شود و احساس سرخودگی نکند و خیلی هم راغب شود.
فارس: شنیدهایم که در حال ایجاد مرکزی برای ایدهها و خلاقیتهای دانشآموزی هستید؟ این مرکز چیست و قرار است چه اتفاقی بیفتد؟
تاریخی: ما موضوعمان در واقع صنایع خلاق فرهنگی هست. که البته این موضوع الان مسأله جدید در دنیا نیست و مسألهای کاملا جا افتاده است و بخش جدی آن برای حوزه نوجوان هست.
ما تجربهای در تخت جمشید داشتیم که 8 دانشآموز مسلط به زبان با یک دسته گل در ورودی تخت جمشید ایستاده بودند و گردشگران که میآمدند، برای آنها صحبت میکردند و گردشگران جذب این بچهها شده بودند.
در واقع مرکز خلاقیت میآید متناسب با صنایع فرهنگی، اتفاق خلاقانه را با محوریت نوجوان اضافه میکند که با آموزش و پرورش داشتیم این کار را به نقطه خوبی می رساندیم که تغییرات در ساختار آموزش و پرورش، مسیر را تغییر داد.
در حوزه خلاقیت چند عنصر بسیار تأثیرگذار هستند که اولین مورد، نیروی انسانی است. یک زمان نیروی انسانی به عنوان مدیر آن مسأله و یک زمان به عنوان مخاطب است. نمیشود فردی که اهل خلاقیت نیست را بالای سر یک کار بگذاریم و بگوییم کار خلاقانه انجام شود.
دومین جزء کار در بحث خلاقیت، ساختار است و ساختار باید اجازه مطرح شدن فعالیت خلاقانه را بدهد. سومین بخش به اجزای فیزیکی کار بر میگردد که شامل روشها و سختافزار لازم میشود و البته باید فهم لازم برای استفاده از ابزارها و روشها باشد و بخش آخر هم محتواست که محتوای خلاقانه باید باشد.
در همه این 4 عنصر که اتفاقات مبتنی بر خلاقیت هستند، نوجوانان میتوانند ورود داشته باشند و لازمه آن هم این است که یک همراهی و همگرایی در مسؤولان و دستاندرکاران اتفاق بیفتد.
فارس: یعنی شما برای خلاقیت و ایدهپردازی در حال فرهنگسازی هستید؟
تاریخی: فاز اولش قطعا این است که فرهنگسازی کند و یک بخشی هم مطالبه گری کند.
یعنی دستاندرکاران به این کار هویت رسمی دهند. الان در خیلی از برنامهها مشخصاً تصدیگری و متولیگری است. در انواع جشنوارههایی که تولید میشود و انواع برنامههای متمرکزی که در ساختار تعلیم و تربیت طراحی میشود، شما هیچ عنصر فعالانهای را نمیبینید.
از ابتدای سال تا کنون بیش از ۶ جشنواره برگزار شده است که همه ساختارهایش مشخص است؛ جشنواره است، فراخوان انجام میشود و فقط عناوین تغییر میکند. در حال حاضر هیچ سازوکار دیگری را برای ترغیب دانشآموزان در مواجهه با موضوع و مأموریتهای خودمان نداریم و به یک شیوه دست بزنیم. گزارش هم ارائه میشود که چقدر از دانشآموزان با این محتوا در ساختارهای کلیشهای توانسته است ارتباط برقرار کند. ممکن است که عنصر جایزه به عنوان عنصر مشترک این جشنوارههاست، بتواند محرک کوتاه مدت باشد ولی قطعا به عنوان یک عامل تأثیرگذار بلندمدت نخواهد بود.
انتهای پیام/