خبرگزاری فارس ـ گروه سینما: خانه مستند انقلاب اسلامی یکی از مراکزی است در سال ۱۳۹۱ در سازمان هنری رسانهای اوج تشکیل شد تا به مستندسازان برای تولیداتشان کمک کند؛ البته در موضوعاتی که انگیزه یا توان تولید آن توسط مستندسازان به تنهایی وجود ندارد. خانه مستند در حال حاضر، کنار فعالیتهای برنامهریزی شده خود، طرحهای پیشنهادی مستندسازان را هم دریافت و بررسی میکند و در صورتی که مناسب باشد، از آنها برای ساخت حمایت میکند.
درباره این موضوع با مهدی مطهر مدیر خانه مستند گفتوگو کردیم.
او میگوید: در «خانه مستند» بر طبق یک اصول و شیوه مدون کاری پیش میرویم؛ ما برای طرح و تشکیل فیلم یک سامانهای داریم که برای همۀ مستندسازان شناخته شده است و هر کسی بخواهد با «خانه مستند» کار کند ابتدا وارد سامانه میشود و طرحش را به ما میدهد، آن طرحها در آن سامانه قابل جستجو و پایش است و بعداً کار از آنجا پیش میرود که آنجا یک دیتابیس (شبکه اطلاعاتی) شکل میگیرد که ما میتوانیم بفهمیم این طرحها با این موضوعات را کار کردیم یا نکردیم؟ چه موضوعاتی کم داریم و آیا قابل انجام است؟ وقتی طرحها به ما ارسال و بازخوانی میشود، طرحهایی که خیلی ایراد دارند یا خیلی از نظر موضوعی با ما فاصله دارند به صاحبطرح برمیگردانیم تا اصلاح کند و طرح دوباره به ما برمیگردد. طرح توسط دبیر به جلسه طرح و برنامه میآید، اعضای تهیهکنندههای دفتر طرحها را میخوانند و نظرشان را میدهند و اگر روی طرح اجماع شود در جلسهای از صاحب طرح درخواست میشود که بیاید طرحش را ارائه حضوری (پیچینگ) بدهد که این به ما کمک میکند ببینیم مجری این طرح، این کاره است یا نیست؟
مطهر میگوید: در سال ۹۷ ما ۵۳ طرح مصوب کردیم که در ۴۶ طرح به خروجی رسیدیم. در سال ۹۸ هم تقریباٌ همین عدد و رقم را داشتیم.
* در حال حاضر ارزانترین تولید در سینمای مستند چقدر است؟
نمی شود به صورت کلی مبلغی را عنوان کرد، چون بستگی به موضوع یک کار دارد اما برای یک مستند با موضوعی معمولی این رقم در حال حاضر برای پروژهای که تولید داشته باشد کمتر از ۲۰ میلیون نمیشود. اما ما معمولاً نمیتوانیم از این کارها تولید کنیم و زیر ۲۶ دقیقه مستند تولید نمیکنیم. استودیویی که کار کوتاه تولید میکند «وی نما» است یک استودیوی مجزایی است و به آن مستندی که کنداکتوری و قابل پخش از تلویزیون باشد اطلاق نمیکنیم. فیلم مستند سه تا زمان مشخص دارد که در دنیا جاافتاده است، مستند کوتاه زیر ۳۰ دقیقه(۲۶ دقیقهای)، فیلم نیمهبلند بین ۴۲ تا ۵۲ دقیقهای و فیلم بلند که بالای ۶۰ دقیقه است، مثلاً ما فیلم ۱۵ دقیقهای را در قراردادهایمان نمیآوریم، فیلم کوتاه زیر ۱۸ و ۲۰ میلیون نداریم ولی فیلم کوتاهی داریم که به اندازۀ ۳ مستند برای آن هزینه شده است چون سفر داشته، مثلاً فیلم ۲۶ دقیقهای که در آفریقا تولید شده است، الان هزینه سفرخارجی خیلی زیاد است و همین هزینههای تولید را به شدت بالا برده است.
برای یک مستند با موضوعی معمولی در حال حاضر برای پروژهای که تولید داشته باشد با کمتر از ۲۰ میلیون نمیشود فیلم مستند ساخت
به جرات میتوانم بگویم بیشترین حجم ساخت مستندهای استراتژیک مربوط به «خانه مستند» است، در مجموعه مستندسازی هم تا جایی که من میدانم بیشترین حجم مستندهای سریالی را داریم مثلاً نمونۀ آن مستند «میوهها روی درخت ماندهاند» که همین امسال به سبب ماهیت استراتژیکش آنرا در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری رونمایی کردیم.
حتی مرکز گسترش هم مستند سریالی کار نمیکند و هیچ جای دیگری به اندازه «خانه مستند»، مستند سریالی و در حوزه استراتژیک خارج از کشور مثلاً کشورهای منطقه تولید نداشته است.
* استراتژیک به چه معنی؟ موضوعات ملی یا فراملی؟
استراتژیک یعنی موضوعی که پاشنه آشیل و یا برای جمهوری اسلامی مهم است، خیلی در مورد آن مساله و سوال وجود دارد و کسی هم در مورد آن حرف نمیزند. در مورد این موضوع شما نباید تکقسمتی درست کنید باید روی آن چتر بیندازید و شاید دو سال پژوهش کنید، سه مجموعۀ اخیر یکی «تقاطع سئول» که ۷ قسمت اساساً در مورد خودروی ایران بود، تاریخچه دارد، وضعیت فعلی، آیندهپژوهی، مقایسه ایران و کره است که ما با هم شروع کردیم ولی این کجا و آن کجا! یا در مورد تهران، میگویند تهران زلزله میآید، آب فاضلاب فلان است، جابجایی پایتخت ایران، منجر به تولید مجموعه «پایتخت» شد که ۱۴ قسمت ۲۶ دقیقهای بود. اساساً تهران چه زمانی شکل گرفت؟ چرا تهران پایتخت شد؟ قبل از اصفهان بود و بعد تهران چه زمانی اینطوری شد؟ انواع موشها، فاضلاب، مسکن، اجاره، قیمت و اگر انتقال پیدا بکند چه تغییراتی دارد؟
قصه «میوهها روی درخت ماندهاند» هم کاملا در سطح کلان کشوری و موضوع کشاورزی استراتژیک است و به سوالات مهم و جدی در باره کشاورزی و باغداری و مدیریت کشاورزی پاسخ میدهد. یکی دیگر از مجموعه مستندهای استراتژیکی که که الان آماده داریم، مجموعه «شفافیت» است و داریم کارهای برندینگ آن را انجام میدهیم، نمایندههای مجلس و یکسری آدمهای صاحب تریبون دارند آن را میبینند که تولید آن تمام شده است. مجموعه «شفافیت» 8 قسمت است و شامل شفافیت در نظام بهداشتی، شفافیت در دستگاه قضا، شفافیت هدیه، شفافیت انتخابات و شفافیت در مجلس میشود.
معمولاً در این موضوعات پژوهش مهمتر است، تفاوت مستند با سایر موارد پژوهش است، مستند در پژوهش مشخص میشود که مستند خوبی میشود یا بد میشود، در تقاطع سئول، سیاوش سرمدی ماشینی از ایرانخودرو و سایپا را نبود که تست نکرده باشد، یعنی هم پایشان را روی زمین میگذارند و هم بحثهای میدانی دارند.
در «خانه مستند» کارگردان درگیر پژوهش است ولی باید به خیلی از جاهایی که در این موضوعات دقیق هستند وصل شوید مثلاً رئیس انجمن شفافیت آقای دکتر مهدی ثنایی را به حمید علیداد کارگردان مجموعه «شفافیت» وصل کردیم تا بفهمیم آدمها موثر در این موضوع چه کسانی هستند؟ و بعد در این مجموعه مقایسه داریم که در کشورهایی که شفافیت را مبنا قرار دادند، اوضاع چگونه شده است. یعنی پژوهش برای ما خیلی مهم است، ما همیشه مجموعه پژوهشی داشتیم ولی خیلی از موضوعات برای ما عرَضی است و ما خوب است روی این موضوعات کار کنیم ولی حتماً به یک جایی که دغدغه موضوع را سالیان سال دارند باید وصل شویم برای همین در قصه پایتخت به مجموعهای که در مورد انتقال پایتخت کار میکنند، مقاله مینویسند، مجله مینویسند و کار جدی انجام میدهند وصل شدیم که شما متریال خودتان را بدهید.
در مورد قضیه اخیر ارسال نفتکش از سوی ایران به ونزوئلا و محموله بنزین، همه خبر آن را منتشر کردند ولی این ماجرا یک لایۀ زیرین داشت که اصلاً چه شد ما نفتکش ارسال کردیم را سعی کردیم در مستند «نفت و خون» به کارگردانی مصطفی شوقی به همه ابعاد این ماجرا را بپردازیم و یک لایه زیرینتر را هم در خلال این مستند مطرح کردیم و آن ماجرای کمک ایران به لبنان در زمینه نفت و بنزین است که یکدفعه آن انفجار عظیم در بندر بیروت رخ میدهد. این زمان میبرد که همه بفهمند پشت ماجرا چه چیزی بوده ولی برای ما خیلی بدیهی است چون تدوام این اتفاق لبنان را از بحران خارج میکرد. حالا لبنان که همه آن را به عنوان عروس خاورمیانه میشناسند مانند یک شهرک ویلایی مجهزی است که برق آن نفتی است، هتل لوکسی که اگر چراغهایش خاموش شود کولر ندارد برای اینکه سوخت ندارد و فضا خیلی بحرانی است، اما با کمک ایران این قصه داشت حل میشد و ما به ازای آن هم پول میگرفتیم، یعنی صدقه و رایگان نبود و وقتی این اتفاق سریع میافتد نشان میدهد غربیها اَدای قدرت نرم و رسانه را درمیآورند، جایی که بدانند مهم است ورود سخت و خشن میکنند و در این فیلم میخواهیم این را بگوییم.
من هیچ مجموعهای ندیدم که دغدغۀ تولید در مورد آدمهایی که کهکشان فکریِ بچه حزباللهیها را ساخته است، فیلم بسازد؛ افرادی مانند دکتر شریعتی و امام موسی صدر، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید آوینی و ...
البته اگر موضوعاتی باشد که نتوانیم بصورت مجمعهای بالا برویم، آن مجموعه را هم سه چهار تا کار تکقسمتی میکنیم که این تک قسمتها به یکدیگر ضریب میدهند. مانند قصه کارآفرینی غیر از اینکه مجموعه مختص کارآفرینی درست کردیم، خیلی از فیلمهایی که این چند سال بوده به تِم کارآفرینی، اشتغال یا بازگشت به خود ربط داشته است. یا من هیچ مجموعهای ندیدم که دغدغۀ تولید در مورد آدمهایی که کهکشان فکریِ بچه حزباللهیها را ساخته است، فیلم بسازد، یعنی ذهن ما با خواندن مقالات و سخنرانیها و کتابهای آنها شکل گرفته است حتماً یک مجموعهای است که تحت نام شریعتی کار میکند، تحت نام امام موسی صدر کار میکند ولی برای ما خیلی مهم است که ما این کار را انجام بدهیم، مثلاً کانون اندیشه جوان یک تک قسمتی در مورد شریعتی درست کردند و ما به آنها کمک کردم.
معمولا در مجموعه مستندسازی فقط یک مجموعه از این کاراکترها برای آنها مهم است اما «خانه مستند» درباره شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید آوینی، محمدباقر صدر، امام موسی صدر، فلسفی، فردید، شریعتی کار تولید کرده است که بزودی رونمایی خواهند شد.
اولین مجموعه مستند پرتره کامل درباره همه ابعاد شهید آوینی الان در «خانه مستند» ساخته شده است
در همین مصاحبه برای اولین بار اعلام میکنیم که . من جوانیام را با آوینیخوانی جلو رفتم، شریعتی خیلی خواندم و اندیشههای محمدباقر صدر را دنبال کردم. حتماً کسانی که یک مقدار بوی فقه به مشامشان رسیده یا شناخت نسبت مسائل اجتماعی و اقتصادی دارند، میدانند امااولین مجموعه مستند پرتره کامل درباره همه ابعاد شهید آوینی الان در «خانه مستند» ساخته شده استم موسی صدر سلبریتیتر و پوپولیستیتر است، ولی محمدباقر صدر خیلی استراتژیک بوده و ما در «خانه مستند» یک مجموعۀ ۴ قسمتی جدی درباره ایشان ساختهایم که سه سال از عمر ما را این مستند گرفته و بتازگی مراحل فنی آن تمام شده است و اخیرا در یک دیدار خصوصی بخشهایی از آنرا برای آیتالله اعرافی مدیر حوزه علمیه قم به نمایش در آوردیم که بسیار مورد استقبال ایشان قرار گرفت.
* این شیوه مستندسازی مجموعهای که قاعدتا پرخرج هم هست با آن حساب کتاب بودجهای شما جور در میآید؟ گفتید یک جایی یک پولی ذخیره کنید که آن چیزی که میخواهید تولید کنید، اینها درست میشود؟
ما اگر صرفهجویی میکنیم برای گردش اداری و بحثهای هزینه برق و آب و نیروی انسانی است. اگر فیلمی هم جایی تصویب نشده باشد به سبب اهمیتی موضوعی و نیاز رسانهای آن را تولید میکنیم و بعداً سعی میکنیم یک جایی آن کار را از ما بخرد.چون فکر میکنیم باید این موضوع را بسازیم و اگر سراغ آن نرویم امکان دارد کل سوژه از دست برود. برای همین هر زمان که احساس کنیم باید سراغ ساخت یک اثر برویم فارغ از اینکه سرمایهگذار داشته باشد یا نداشته باشد تولید آنرا به جریان میاندازیم.
* بالاخره برای این مجموعهها هزینه میشود؛ تناسب بودجهای را چگونه رعایت میکنید؟
هزینه که میشود ولی بعداً با برآورد روز سعی میکنیم آن را تسویه کنیم. ما باید قبول کنیم که کار درآمدزایی نمیکنیم، در بهترین حالت ما داریم هزینههایمان را سر به سر میکنیم و نمیتوانیم بگوییم ما داریم پول در میآوریم ولی اگر به جایی هم برسیم که بگوییم داریم پول درمیآوریم اِبایی نداریم. ولی الان هنوز به آن مقطع نرسیدیم و همچنان داریم سر به سر میکنیم.
امسال هم که بخاطر کرونا موقعیت خیلی مناسب نبود و اگر ۱۵، ۲۰ درصد پایینتر از برآورد باشد هم کار را درست کنیم تا چرخ «خانۀ مستند» با همه مشکلات بچرخد. خیلی وقتها برآورد کاری مثلا ۸۰ میلیون تومان است اما هزینهاش ۸۲ میلیون تومان شده است و خودمان را معطل آن اختلاف رقم نگه نداشتهایم. البته پرداختهای سازمان اوج معمولاً مناسب و به موقع است ولی پرداختهای تلویزیون مناسب نیست و فاجعۀ انسانی در قرارداد با تلویزیون وجود دارد. به مفاصاحساب که شما باید ۷ تا ۱۵ درصد از درآمدتان را بیدلیل یعنی هیچ توجیهی ندارد، به تامین اجتماعی بدهید، اصلاً بیدلیل هم پول بگیرند اما اینکه بیش از ۱۰ بار باید بروید تا از شما پول بگیرد، در این شرایط کرونایی میروید میگویید از ما کسر کنید میگویند برو دو هفته دیگر بیا! یعنی من باید وقتم را درگیر این کارهای اداری بکنم که خیلی تحقیرآمیز است. من الان اِبا دارم بخواهم قرارداد مستندی با تلویزیون ببندم. فصل دوم «یکی از ما» را شبکه مستند با برآورد بهتر نسبت به سال قبل با من میخواست بسازد، ولی من نمیخواستم این کار را انجام بدهم. مسالۀ ما پول نیست، اینکه شما وقت بگذارید بعد بروید تحقیر بشوید، این دیگر خیلی عجیب است و جاهای دولتی و تلویزیون الان اینطوری هستند؛ اما در اوج چون این مفاصاحساب و رفتار تحقیرآمیز برای پرداختها وجود ندارد، این قرارداد خیلی برای ما عزتمند است، حداقل میدانیم هفتهای ۴ ساعت وقت ما بیهوده هدر نمیرود.
پرداختهای سازمان اوج معمولاً مناسب و به موقع است ولی پرداختهای تلویزیون مناسب نیست و فاجعۀ انسانی در قرارداد با تلویزیون وجود دارد! من اِبا دارم بخواهم قرارداد مستندی با تلویزیون ببندم
اما وجه دیگر سوال شما که تناسب بودجه را چگونه رعایت میکنیم؟ این است که ما تجهیزات را معمولاً خودمان تامین میکنیم و به همین دلیل شاید در تجهیزات بتوانیم کمی صرفهجویی بکنیم. مثلاً برآورد تجهیزات یک پروژه ۵ میلیون است و ما چون خودمان دوربین میدهیم، تجهیزات ۴ میلیون میشود و این یک میلیون سرمایه خوبی میتواند برای ما باشد و چون قرارداد ما ۵۰ تا مستند است طبیعتاً یک پول اولیۀ خوبی به عنوان قسط اول میآید و این به ما اجازه میدهد که مدیریت کنیم. مدیر تولید ماهیانه استخدام بکنیم به جای اینکه ۷ روز استخدام کنیم و رقمش بالاتر برود. بنابراین «خانه مستند» خودش تجهیزات دارد و این استفاده از تجهیزات میتواند برای ما در تامین بودجه و صرفهجویی مفید باشد .
* چه زمانی از نظر شما پروژه شکل مطلوب گرفته و قابل ارزیابی میشود؟
وقتی که مصاحبهها و راشها کنار هم چیده شود و بعد به رافکات برسد. رافکات در شورای تهیهکنندهها بازبینی میشود و اگر اصلاحات لازم داشت انجام میشود و در جلسه بازبینی هم فقط روایت فیلم بازبینی میشود و کاری به خرابی رنگ و صدا نداریم، آن به مرحله بعدی میرود که بازبینی نهایی انجام میشود. در مرحله بعد که تایید اینجا را گرفت قسط بعدی را میگیرد و به مرحلۀ بعدی میرود و بعد آن زمانی که خودشان به ما اعلام میکنند، زمان پایان قرارداد میَشود و روی زمانبندی ما تجهیزات و منابع مالی را مدیریت میکنیم، اگر آرشیو چیزی نیاز دارد مدیریت میکنیم و میدانیم در این بازهها باید به پروژه تجهیزات برسانیم یا باید راش برسیم یا قسط او را باید بدهیم و آن هم یک چکلیستی است که این مراحل را پیش رفته است.
قسط اول پیشقسط زمان عقد قرارداد است و قسط دوم زمانی است که پژوهشها را به آرشیو ما تحویل داده است. ما الان یک دیتابیسِ (بانک اطلاعاتی) بزرگی از پژوهش مستندهای مختلف داریم درست میکنیم. پژوهشهایی که دریافت میشود اگر از نظر بازبینی مورد تایید بود، قسط سوم پرداخت میشود. راشها بررسی میشود و تجهیزاتی که از ما گرفته تایید میشود که خسارتی وارد کرده یا نکرده، واحد آرشیو «خانه مستند» راشها را ذخیره میکند و تا آرشیو ذخیرهسازی راش را تایید نکند قسط پرداخت نمیشود. مرحله چهارم رافکات است، مستندساز اینجا باید به ما یک آنونسی بدهد که ما بتوانیم کارهای خبری و سایر کارهای آن را برای او انجام بدهیم. در مرحله بعد تدوین کار او هم تایید میشود و در نوبت پخش قرار میگیرد که بحث پخش دیگر ارتباطی به ما پیدا نمیکند و بستگی به توافق سازمان سفارش دهنده با تلویزیون و یا ویاودیها دارد. البته ما در ذیل واحد برندینگ «خانه مستند» پیشنهاد خودمان را ارائه میدهیم ولی در پخش معمولا دخیل نیستیم چون کنداکتور تلویزیون بسیار سیال است و برای ما هم پیگیری لحظهای امکانپذیر نیست.
انتهای پیام/