خبرگزاری فارس ـ همدان: خانهای در انتهای یک کوچه تنگ و باریک در روستای شورین در حوالی همدان، آدرسی است که باید میرفتیم، در را آقای اسماعیلی برایمان باز میکند، وارد حیاط خانه شدیم، خانهای بزرگ اما خالی از سکنه.
از پلهای که کنار در بود به اتاقی که کارگاه این هنرمند جوان بود، وارد شدیم. همه جا خردهسنگ و تراشههای سنگی بود و فیروزههای تراش خورده هم در گوشهای جا خوش کرده بودند.
وارد اتاق که شدیم متوجه شدیم همسر آقای اسماعیلی هم لباس کار بر تن کرده و پا به پای او با چاشنی عشق بر پیکره بیجان سنگها تراش میزند، کارگاه تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی جوان ۳۰ ساله همدانی از عشق و علاقه به هنر به اینجا رسیده و اکنون بازارهای جهانی را نشانه گرفته است.
بعد از گپ و گفتی کوتاه و گشتی در این کارگاه کوچک، آقای بهنام اسماعیلی صندلی روبروی دستگاهش که حالا بخشی از زندگیاش شده، نشست و صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: علاقه به هنر مرا به اینجا کشاند، از بچگی به خاطر اینکه پدرم در صنعت چوب فعالیت میکرد به هنر علاقمند شدم و پس از آشنایی با استاد صفایی استاد تراش سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی در نمایشگاه صنایعدستی سال ۸۶ تراش سنگ را ادامه دادم.
در این نمایشگاه با استاد صحبت کردم که بنده را به عنوان شاگردی قبول کردند و سه سالی پیش ایشان بودم اما از سال ۹۰ و ۹۱ مستقل شدم و خود این هنر را ادامه دادم.
او با از اینکه پدر و مادرش دستی بر هنر دارند، سخن میگوید و ادامه میدهد: پدر و مادرم هر دو در زمینه هنر فعال هستند پدرم در زمینه چوب و مادرم در بافتنی و بافت تابلو فرش فعالیت میکنند.
با لبخند رضایت بر لب نگاهی به کارگاه میکند و میگوید: هنگام شروع کار تراش سنگ، با موانع زیادی دست و پنجه نرم کردم زیرا شروع هر کاری مستلزم پول است و پولم به قدر کافی نبود بنابراین از طریق دوستان و آشنایان و پساندازهای شخصی مقداری پول برای خرید دستگاه فراهم کردم.
به صورت مستمر دو سال است که کارم را به شکل کارگاهی و جدی شروع کردهام، اما قبلا کارگاه شخصی داشتم که هر دو یا ۶ ماه که کارها زیاد میشد در نمایشگاه شرکت میکردم و همراه با آنها، تراش سفارشها هم بود.
او میگوید: کارگاهم جای دیگری بود و یک ماه است که اینجا مستقر شدهام اما به امید خدا تا ۶ ماه آینده نیروهایمان به ۲۰ نفر میرسد که کارگاهم نیز باید بزرگتر شود.
او میگوید: همیشه تا ساعت ۱۰ شب با همسرم سنگ میتراشیم و همه وقتم را تراش سنگ میگیرد، با وجود چند نفر که لطف میکنند هنرآفرینی میکنند باز من وقت کم میآورم.
نگاه رضایتمندش از دستگاه تراش سنگی که مقابل او قرار دارد، صحبتهای او را به سمت دستگاه میکشد به طوری که میگوید: با توجه به تحریم، قیمت دستگاههای تراش سنگ بالا و نامعقول بود بنابراین تصمیم گرفتم به خودکفایی برسیم و دستگاه را خودم تولید کردم.
وقتی از دستگاهش صحبت میکند، دستی روی آن میکشد و میگوید: با مهندسی معکوس و شبیهسازی توانستم با یکدوم قیمت نمونههای خارجی، همان دستگاه را با کیفیت و دقت بالاتر که قابل مقایسه و رقابت با نمونههای خارجی باشد، تولید کردم.
این هنرمند جوان که با مهندسی معکوس دستگاه تراش سنگ را خود ساخته است، اینگونه توضیح میدهد: این دستگاه مهندسی معکوس و شبیهسازی شده و حتی معایب آن نیز برطرف شده است. سرعت و قدرت دستگاه، سیستم چرخش آب و متریال خود دستگاه از موادی استفاده شده که ماندگاری و عمر بالایی دارد.
اکثر دستگاهها معایب و محاسنی دارند ولی بالاترین محاسن اینکه دستگاههای کف تراش آرتروز گردن را کاهش داده، میدان دید را بالا برده و حیطه فعالیت کاری را هم بالا میبرد.
او در میان صحبتهایش از کسی که برای این کارگاه زحمت کشیده و همواره همراه او بوده نیز اینگونه گفت: رضا عباسی از متخصصین امر جواهرشناسی و عامل خرید مواد اولیه و خام کارگاه و تاجر سنگهای قیمتی است که تا قبل از کرونا سفرهای بین قارهای برای خرید و فروش جواهرات داشتند که این روزها به علت شیوع این ویروس بیشتر اوقات خود را در ایران سپری میکند.
او با هماهنگیهای لازم مبلغ قابل توجهی برای ایجاد کارگاه و اشتغالزایی در استان در راستای اعتمادی که به بنده داشتند
پاپیش گذاشتند و تاکنون هم با کمکهای ایشان کارگاه دایر بوده و به امید خدا به هدف شش ماهه خود خواهیم رسید.
آقای اسماعیلی همچنین به آموزش ۵۰۰ هنرجو در زمینه تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی اشاره میکند و میگوید: این هنرجویان از شهرهای گرگان، مشهد، کیش، کرمانشاه و تهران آموزش را گذراندند.
از آقای اسماعیلی پرسیدم تبلیغات و بازاریابی هم جزو مهمی از کار شماست این بخش را چگونه پیش رفتید که توضیح میدهد: همانطور که شما گفتید پس از شروع و راهاندازی کارگاه به مشکل یا مسئله بازاریابی برخورد کردیم.
فروش ما تنها به صورت خرد خرد در نمایشگاههای بینالمللی صنایعدستی داخل و خارج از استان بود و معرفی کار هم دست و پا شکسته توسط چند سایت که به ما لطف داشتند، صورت گرفت تا اینکه امروز سفارشهای بینالمللی داریم.
از سرمایهای که برای این کار هزینه کردند، پرسیدم که اینگونه پاسخ میدهد: ۸ سال پیش با حدود ۲ میلیون تومان کار را شروع کردیم و اکنون ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان سرمایه در گردش و تجهیزات داریم.
این هنرمند جوان از همراهانش در این راه میگوید: اگر بگویم در این راه تنها بودم که دروغ است؛ ولی کسی هم به صورت ثابت همراهم نبود فقط دوستانی مانند خود استاد صفایی و تعدادی از بستگان به بنده لطف داشتند؛ همچنین پدر و مادرم که همیشه همراهم بودند و دعای خیر آنها پشت سرم بود. از زمانی هم که همسرم وارد زندگیام شد در تمام سختیها همراهم بود و کمکم میکند که قددران او هستم.
در همین حین آقای اسماعیلی از حمایت مسولان سخن گفت و افزود: میراث فرهنگی خیلی کمکم کرد به طوری که بارها زمین خوردم اما دست مرا گرفت و چه در مسائل مالی و چه تبلیغ نمایشگاهی و معرفی کار حمایتم کرد.
همچنین از صندوق کارآفرینی امید تشکر میکنم که تسهیلاتی در اختیار ما گذاشتند، هرچند بیش از اعطای تسهیلات اعتماد و لطفی که به ما داشتند، مهم بود.
وقتی مسئولان به ما سر زده و احوال ما را پرسیده و جویای کار و هنر ما میشوند بسیار با ارزش است و همین دلجویی، انگیزه ما را برای ادامه این مسیر دوچندان میکند.
اما آنچه در این مسیر بسیار اهمیت دارد تامین مواد اولیه است بنابراین پرسیدم سنگهای مورد نیاز خود را چگونه و از کجا تامین میکنید که میگوید: شما کره زمین را نظر بگیرید هر نقطه از کره میتواند یک رنگ باشد که خداراشکر آبی فیروزهای متلعق به ایران است.
ما در ایران سنگهای نیمه قیمتی خوبی داریم اما بارزترین سنگی که بتواند حرف برای گفتن در دنیا داشته باشد، فیروزه است. بهترین منبع فیروزه نیشابور، سمنان، کرمان، دامغان است و گاهی هم از چین و آمریکا میآید ولی متاسفانه طی چند دهه گذشته سنگ فیروزه ما خام فروشی میشد یعنی ارزش افزوده در داخل کشور ایجاد نمیشد و ارزآوری نداشت.
در دهه اخیر ما قدرت و توانایی این را داریم که نه تنها سنگهای داخل ایران بلکه سنگهای تراش نخورده و مواد اولیه کشورهایی چون برزیل و آفریقایی که تکنولوژی تراش ندارند، را میگیریم و خودمان ارزش افزوده را روی آن ایجاد میکنیم و در بازارهای خارجی میفروشیم.
سنگها را سعی میکنیم مستقیم و بدون واسطه خریداری کنیم تا قیمت تمام شده دو برابر نشود، سنگها از معدن و به صورت کیلویی و تنی خریداری میشود و ما فرآوری انجام میدهیم اما خواهشی که از مسئولان دارم اینکه دست ما را برای تهیه سنگ بازتر بگذارند.
اما مراحل کار آنها برای تراش یک قطعه فیروزه انگشتر هم جذاب است که او توضیح میدهد: مرحله اول شامل برش خردسازی و تکه کردن سنگهاست، مرحله بعد سایش و در مرحله آخر هم سنگ پرداخت و پولیش میشود.
آقای اسماعیلی که اکنون به فروش خوبی رسیده از نحوه فروش خود اینگونه میگوید: بعد از پولیش کارها در سه شعبه به فروش میرسد که شعبه اول سفارشی است به نحوی که مستقیم مشتری تماس گرفته و سفارش میدهد و سنگ تراش خورده با احتساب کسر تراش تحویل مشتری میشود.
فروش از طریق مارکتینگها بخش دیگری از فروش و حایز اهمیتترین بخش کار ماست به طوری که اگر مارکتینگها نباشد، به روش سنتی نمیتوانیم کار کنیم زیرا با اوضاع کرونا مردم مستقیم نمیتوانند با ما در ارتباط باشند.
بخش سوم فروش هم شرکت در نمایشگاههاست که قبل از کرونا خوب بود اما الان نمایشگاهی نیست ولی در عوض مارکتینگها پررنگتر شده است.
از برنامهای که برای تراش الماس و طلا دارد میگوید و ادامه میدهد: تراش الماس را در برنامه داریم که به طور دقیق، حرفهای و تخصصی در همدان راهاندازی کنیم که اگر خدا بخواهد و مشکلی نباشد، کمتر از ۶ ماه دیگر الماس را در همدان میتراشیم.
او میگوید در ایام کرونا کار را تعطیل نکردیم شاید سفارش ما از روزی نیم کیلو به ۱۰۰ گرم هم رسید اما کار را نخواباندیم. در برخی اوقات هم دستگاه را در اختیار خود همکاران گذاشتیم تا در منزل کار را دنبال کنند و به صورت هفتهای و ماهانه کار را تحویل دهند.
پرسیدم چند نفر نیرو برایش کار میکنند که میگوید: اکنون سه نفر به صورت مستقیم فعالیت دارند اما دو نفر غیرمستقیم مشغول به کار هستند که وقتی حجم کار بالا میرود از آنها کمک میگیرم.
آقای اسماعیلی از مشتریهای محصولات تولیدیاش هم توضیح میدهد و میگوید: از وقتی که شروع کردیم مشتریها زیاد بودند ولی وقتی در تیراژ و تراش عمده پیش رفتیم، مشتریها کم و کمتر میشود ولی کیفیت بالاتر میرود، هر چه جلوتر میرویم کارها عمده فروشی میشود ولی در بین کار مارکتینگها را هم داریم که سعی داریم از آنها استفاده کنیم.
در کل سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی تزئینی هستند، اما خداراشکر ایدهپردازانی داریم که به این نتیجه رسیدیم میتوان از سنگهای قیمتی در محصولات کاربردی مانند تلفیق با ظروف آشپزخانه، دکوریهای چوبی، چرم و سفال استفاده کرد.
در ادامه کار از صادرات محصولاتشان پرسیدم که بیان کرد: صادرات ما مستقیم است و به کشورهای حوزه خلیج فارس صادرمیشود و کشورهای عربی بیشترین متقاضیان تولیدات ما هستند؛ فیروزه نیشابور، کرمان و شهر بابک با توجه به تراش خوبی که هنرمندان گوهرتراشی کشور به آن میزنند، خاستگاه خاصی دارد.
با توجه به تاریخچه و اسناد معتبر تاریخی که وجود دارد، ما ایرانیها در گوهرتراشی حرف اول را در دنیا زدیم. علاوه بر آن ما دو تراش عبدالرزاقی و تراش طبری داریم که مختص ایران است؛ مبدع تراش عبدالرزاقی شخص عبدالرزاق در دوران صفویه بود و تراش طبری نیز تراش مازنیها بوده که مهر اثبات بقای ما در تراش سنگها برای ادامه کار است.
او از هزینه بالای تولیداتشان اینگونه سخن میگوید: هزینه را میتوان اینگونه تعریف کرد یکی اینکه کیفیت عالی باشد و حرفهای کار کنیم اما مدل دیگر اینکه فقط کار انجام دهیم.
متاسفانه الان لوازم مصرفی ما قیمت تصاعدی به خود گرفته یعنی هزینه تمام شده ما که به زیر ۱۰۰ تومان میرسید، اکنون با همان روش زیر ۲ هزار تومان در میآید.
قرار بود امسال در نمایشگاه ترکیه شهر مرزی رازی شرکت کنیم که به خاطر کرونا لغو شد و سپس از کشورهایی که تولیداتشان به آنها میرود، سخن میگوید: تولیدات ما الان به کشورهای حوزه خلیج فارس و عربی میرود.
این هنرمند زبده و جوان که شناخت خوبی هم از سنگها دارد در بخش دیگر صحبتهایش به سنگها اشاره کرده و میگوید: عقیق سوسنی از سمنان و سنگ جاسفر از سمت شهر ارومیه تهیه میشود، گارنت سبز سنگ دیگری است که خیلی از تراش دهندههای خارج از کشور دنبال گارنت سبز کرمان هستند که بتراشند و به اسم زمرد بفروشند یعنی از سنگهای زیبا و با ارزش داخل خاک ایران است که متاسفانه به اسم خودش فروش نمیرود.
در سمت مشهد نیز عقیق سرخ داریم که متاسفانه و با توجه به عدم آگاهی مردم و عقایدی که دارند مبنی بر اینکه سنگ عقیق باید یمنی باشد، توجهی به عقیق مشهد ندارند در حالی که سنگ عقیق ما خیلی بالاتر از یمن است.
در همین راستا از آقای اسماعیلی خواستم از فواید سنگها بگوید که توضیح داد: پنج سنگ عقیق، یاقوت، در، فیروزه و حدید از لحاظ معنوی توصیه شده است، این پنج سنگ از نظر دینی هر کدام فلسفه و روایت خاص خود را دارد.
از نظر علمی هم ابوریحان بیرونی در کتاب جماهر فی الجواهر میگوید: سنگها یکسری ارتعاش از خود دارند که از راه پوست جذب بدن شده و تاثیر میگذارند، علم متافیزیک نیز میگوید دو سوم بدن انسان آب است و آب دو قطبی است و همیشه در حال دفع است پس ارتعاشات این سنگها باعث کاهش تنش این قطبهای همسو یا ناهمسوی آب میشود و نتیجه آن ایجاد آرامش در بدن است.
اما متاسفانه در چند سال اخیر باب شده از فواید این سنگها استفاده دیگری میشود مثلا فلان سنگ برای درد پا و سنگ دیگری برای روشنی چشم خوب است که همه فقط بازارسازی است.
ابوعلی سینا در کتاب دانشنامه علایی از سنگ سیترین یا در زرد برای درمان افسردگی و استرس استفاده میکردند، حکایت تاثیر سنگها بحث تاثیر مغناطیس و الکتریسته است مانند انرژی برقی که در سیم جریان دارد و تا وقتی که به لامپ نرسد، ما نمیبینیم.
وقتی از سنگها و تاثیر آنها بر بدن انسان گفت پرسیدم آیا نمونههای تقلبی هم از سنگها در بازار وجود دارد که اینگونه میگوید: از حدود ۷۰ سال پیش برخی شروع به آب کردن پلاستیک کرده و آن را با خاک سنگ مخلوط میکردند تا سنگ مصنوعی بسازند که این اواخر خاک سیلیس و پلیمر هم قاطی میکنند اما اینها را فقط با تجربه و دانش میتوان تشخیص داد.
آقای اسماعیلی از ارزآوری تولیداتشان نیز اینگونه میگوید: صادرات ما مستقیم است به طوری که روزی حدود یک کیلوگرم نگین تراش خورده فیروزه اصل صادر میکنیم.
عرف قیمت فروش تولیدات ما برای کسانی که در خارج از کشور می خرند یک دلار و نیم تا دو دلار است اما اینکه خود آنها چند میفروشند را نمیدانم هر چند هزینههای کارمان این اواخر بالا رفته است.
این هنرمند جوان که بارها در میان صحبتهایش از همسر خود بابت همراهی او تشکر کرد در پایان نیز از حمایت پدر و مادر و همراهی همسر قدردانی کرد و گفت: قدردان همسرم هستم که روزهای بیپولی مرا تحمل کرد.
او توجه رسانهها و مسئولان را موجب دلگرمی و ایجاد انگیزه هنرمندان دانست و میگوید: خودم را هنرمند نمیدانم بلکه یک هنردوست هستم اما هنرمندان صنایعدستی در همه رشتهها مظلوم هستند و باید مورد توجه قرار گیرند.
گزارش از سیده فریده حسینی فرزام
انتهای پیام/۸۹۰۰۳/س