خبرگزاری فارس- مرتضی مزینانی: غروب یک روز نیمهسرد زمستانی، قرار گفتوگوی ما بالأخره پس از چند بار تعویق در یک کافه تازهتأسیس در سمنان شکل گرفت.
مدتها بود در کافه با کسی گفتوگو نمیکردم تا اینکه نشست صمیمیام با داور ملی فوتبال کشورمان، این فرصت را مجدد فراهم آورد. البته دعوت او بود و ما میهمان!
۹۰ دقیقه در شرایطی درباره فوتبال و داوری در سطوح ملی و بینالمللی حرف زدیم که این مسائل جزو پرحاشیهترین و چالشیترین موضوعات گذشته و حال ورزش کشورمان است.
خودش عقیده دارد که خیلی فوتبالیست بزرگی نبوده؛ اما دو ویژگی آمادگی جسمانی و جسارت ویژهاش از سوی پیشکسوتان فوتبال دائم مورد تأکید قرار میگرفته و همین هم او را ترغیب کرده تا وارد عرصه داوری شود.
یک برنامه تلویزیونی با موضوع داوری، دستمایه انگیزش او برای ثبتنام در دورههای داوری در روزهایی میشود که ترافیک علاقهمندان قضاوت در مستطیل سبز بسیار بیشتر از این روزهای خزانزده فوتبال ایران بوده است.
کمی میل به شهرت هم داشته و همین علاقه و البته پشتکار خوبش، صبوریاش را در مسیر پرتلاطم و نامهربانانه داوری آن روزها بیشتر میکرده است.
«جوانگرایی» یک پیشکسوت داوری در سمنان را زمینهساز حضورش در کنار زمین، آنهم در شرایطی میداند که نسل داوری آن روزها، عمدتاً پیر و سالخورده بودهاند.
چندین بار تأکید میکند که از ابتدا به مسؤولان فدراسیون و کمیته داوران گفته بوده که علاقهای به کمکداوری ندارد و دوست دارد قاضی میدان باشد؛ اما با سنگاندازیهای عدهای غیرفوتبالی، برای مدتها در بازیهای لیگهای مهم کشور، او را در لیست کمکداوران قرار میدادند.
ماجرای این بخش از زندگی حرفهایاش و اتفاقات خاصی که از سوی یک نفر در ترکیب لیست داوران میافتد، هم جالب است، هم قابل تأمل و هم البته بیانگر گوشهای از انحراف در ورزش این مرزوبوم!
در ادامه از رفتوآمدهای مدیرانی حرف زدیم که نظرات شخصیشان بهطور مستقیم روی زندگی حرفهای خیلیها از جمله او تأثیر گذاشته و سبب شده تا چندین بار از نو شروع کند.
از احساسش در ورزشگاه مملو از تماشاگر نساجی قائمشهر، مربیان سختگیر و البته سرشناس، دربی و نمایشهای برخی بزرگان فوتبال هم برایمان میگوید.
«حسین زیاری»، داور جوان و ۳۷ ساله سمنانی است که در عرصه فوتبال ملی، او را با ویژگیهای خاص بهخصوص جدیت ویژهای که در کار دارد، میشناسند؛ قاضی جوانی که حتی پیشنهاد رشوه هم تا امروز از سوی مافیای فوتبال نداشته است. از او پرسیدم، چرا داوری فوتبال را انتخاب کرده؟
- علاقهمندیام به ورزش فوتبال را وارد دبیرستان که شدم، پیدا کردم. خیلی فوتبالیست خوب و بزرگی نبودم و مثل خیلیهای دیگر در سمنان فوتبال بازی میکردم.
درس و دانشگاه برایم بسیار مهم بود و از طرفی، خانوادهام روی آن تأکید داشتند. درنهایت، فوتبال را در آن مقطع کنار گذاشتم؛ اما در گیرودار آمادگی برای دانشگاه اتفاق خوبی برایم افتاد که مسیرم را عوض کرد.
- چه اتفاقی؟
- یک روز، آقای «کاظمی»، از اعضای هیأت فوتبال سمنان که از پیشکسوتان قدیمی داوری است، به من گفت «به خاطر دو ویژگی خوب دوندگی و آمادگی جسمانی و جسارتی که داری، در داوری فوتبال موفق میشوی». این دیدار گذشت تا اینکه در دانشگاه قبول شدم.
بعد از یک سال، دوباره به عرصه فوتبال برگشتم. حوالی سالهای ۸۰ یا ۸۱ بود. برای نخستین بار در تلویزیون، یک برنامه فوتبالی با حضور آقای «نصیرزاده»، از کارشناسان داوری پخش میشد.
تا آن زمان، ذهنیتی نسبت به داوری نداشتم و نمیدانستم که در داوری هم میشود همچون فوتبالیست بودن «مشهور» شد. این برنامه آغاز آشنایی من با دنیای داوری در فوتبال بود.
- یعنی بعد از تماشای این برنامه، کارت را در داوری شروع کردی؟
- بله. با توضیحات آقای «نصیرزاده»، سؤالات زیادی در ذهنم به وجود آمد. سراغ آقای «کاظمی» رفتم و در کلاسهای داوری ثبتنام کردم و این آغاز رسمی فعالیتهایم در این عرصه بود.
- قبل از داوری، به پا به توپی هم فکر میکردی؟
- بله. عاشق فوتبال بودم. آن سالها مثل الآن اینترنت، شبکههای اجتماعی، فیلیمو و شبکههای خانگی نبود. در حقیقت، فوتبال تنها سرگرمی خاص مردم بود که شکل و شمایلی متفاوت داشت.
علاقهمندی مردم به ورزش چندین برابر الآن بود و بین همه ورزشها، فوتبال موضوعی بسیار مهم محسوب میشد. البته برای من هم بسیار اهمیت داشت.
- پس چرا آن مسیر را ادامه ندادی؟
- واقعیت این است که فوتبالم در سطحی نبود که بتوانم به موفقیتهای آنچنانی دست یابم. قبول داشتم که کار بسیار سختی است.
نخستین قضاوت در سمنانی که مثل خیلی از استانها صاحب فوتبال نیست، ویژگی خاصی داشت؟
وقتی وارد عرصه داورم شدم، نسل داوری در سمنان پیر و قدیمی بودند؛ ولی فوتبال در سمنان خیلی جدی بود و رونق بیشتری نسبت به امروز داشت. سمنان در دسته یک، دو یا سه تیم داشت و اوضاع خوب بود.
نسل قدیمی داوری در سمنان آن روزها خیلی به ما میدان نمیدادند و فرصتی در اختیار ما گذاشته نمیشد تا خودمان را محک بزنیم و خودی نشان دهیم.
- مگر سازوکار مشخصی برای تقسیم داوریها نبود؟
- تقریباً چنین چیزی. یک یا دو سال بهعنوان داور چهارم حضور داشتم. این رویه ادامه داشت تا زمانی که آقای «ابوالفضل اخلاقی» بهعنوان رئیس کمیته داوران هیأت فوتبال سمنان منصوب شد و با آمدن او، تحولات اساسی در داوری سمنان رخ داد.
آقای اخلاقی، داوران قدیمیتر را بازنشسته کرد؛ البته باید چنین تغییری شکل میگرفت چون سن داوری تا ۴۵ سالگی است اما در سمنان، داورانی داشتیم که ۵۰ سال سن داشتند اما هنوز کنار نرفته نبودند!
جوانگرایی با آمدن آقای اخلاقی شکل گرفت. من هم در استادیوم تختی بهعنوان کمکداور دوم در لیگ شهرستان سمنان کارم را شروع کردم.
- نخستین داوری ملی چطور برایت رقم خورد؟
- سال ۲۰۰۸ وارد داوری در عرصه کشوری شدم؛ اما همه مراحل داوری را طی کردهام و هیچ مرحلهای نیست که نرفته باشم؛ از نونهالان، نوجوانان، جوانان، امید، لیگ سه، دو، یک تا لیگ برتر.
نخستین بازی ملی را یادم نیست؛ فقط به خاطر دارم که در ساری بود.
- خلاصه از جایی استعدادت شناسایی شد. آن زمان، روند خاصی طی میشد؟
- آن سالها خیلی فضای مجازی، اینترنت و شبکههای اجتماعی رواج نداشت و با همان کامپیوترهای قدیمی به دلیل علاقهمندی به یادگیری مطالبی تازه و بهروز در عرصه داوری و با توجه به اینکه زبان انگلیسی را هم در سطح خوبی بلد بودم، سایت فیفا را بالا و پایین میکردم.
در همین بین، با مطلبی با عنوان «تفسیر قوانین بازی» مواجه شدم و آن را دانلود کردم، خواندم و برایم بسیار جالب بود. با بسیاری از موضوعات در عرصه داوری که نمیدانستم، آشنا شدم و همین امر باعث شد کل این مطلب را ترجمه کنم.
ترجمهاش بیش از ۱۰۰ صفحه شد. آن روزها، آقای «عنایت» در کمیته داوران ایران رئیس بود. بعد از ترجمه این متن، با کلی پرسوجو، شماره آقای عنایت را پیدا کردم و به او زنگ زدم و جریان را توضیح دادم.
آقای عنایت گفت نامهای از هیأت فوتبالت بگیر و به سمت تهران بیا. خیلی خوشحال نامه را گرفتم و راهی تهران شدم. زمانی که فایل ترجمه را به او نشان دادم، بعد از تصحیحاتی که انجام داد، خیلی استقبال کرد. این سرآغاز ارتباطم با فدراسیون فوتبال و آقای عنایت شد.
- فدراسیون در ادامه چه حمایتی کرد؟
- ای.اف.سی در همان سال ۲۰۰۸، طرحی با عنوان «شتاب نخبگان داوری آسیا» ویژه داوران زیر ۲۵ سال را اجرا کرد که شامل من نیز شد. دعوت شدم و تست داوری، آمادگی جسمانی، زبان انگلیسی، ویدئوتست و چند تست دیگر را پشت سر گذاشتم.
برترین افراد برای شرکت در دوره آموزشی انتخاب و وارد طرحی به نام «ویژن» میشدند که در این طرح، ۱۴ روز کلاس آموزشی، دو روز استراحت و ۱۴ روز مسابقه بود.
ورودم به دنیای حرفهای داوری با گذراندن این مراحل آغاز شد و آنجا بود که متوجه شدم داوری یک دنیای ویژه است.
- این دنیای خاص خیلی با تصوراتت متفاوت بود؟
- بله. داوری حرفهای با آنچه دیده و شنیده بودم؛ بسیار فرق داشت. بعد از گذراندن دوره یک ماهه به سمنان برگشتم و کمیته داوران فدراسیون هم شناخت پیدا کرده بود.
- اما اوایل بیشتر کمکداور کنار زمین بودی.
- بله. فدراسیون میدانست که من عاشق داوری هستم و به هیچ وجه به اینکه کمکداور باشم، علاقهای نداشتم.
اسمم در سمنان همواره در لیست کمکداوران بود؛ در حالی که میدانستند علاقهای به کمکداور بودن ندارم.
بعد از مدتی که دائم در لیست کمکداورها قرار میگرفتم، با فدراسیون تماس گرفتم و گفتم علاقهای به اینکه کمکداور باشم، ندارم. دوست دارم در زمین قضاوت کنم.
تعجب کردند و گفتند اسم شما در لیست داوران است؛ نه کمکداورها! در آن سالها، روزنامهای به اسم «هدف» چاپ میشد که اسم داوران هر بازی را در آن درج میکردند و آنجا هم در فهرست داوران بودم ولی باز هم کمک داور قرار میگرفتم.
- خب! ماجرا از چه قرار بود؟
- رئیس وقت هیأت فوتبال استان سمنان (علی رضاعلی) به طرز وحشتناکی علاقه به دیده شدن داشت؛ اما من عقیده داشتم در یک فضای سالم کاری دلیلی ندارد به هیأت فوتبال بروم یا اصلاً اعضای هیأت فوتبال را بشناسم.
مأموریتم این بود که با برگه داوری به زمین فوتبال بروم، کارم را خوب انجام دهم و برگردم؛ اما برخی دوستان برای دیده شدن و اینکه همه امور به آنها وصل شود، مجبورت میکردند که کاری غیرعرفی انجام دهی و برای داوری کردن در رفتوآمد به هیأت فوتبال باشی که اینها خارج از عرف بود.
- به عبارتی، تغییر از داوری به کمکداوری با تلاش رئیس هیأت سمنان انجام میشد؟
- در حرفه داوری، پلهپله بالا رفتن بسیار سخت است. یک داور اگر در نونهالان خوب باشد، وارد نوجوانان، بعد جوانان، امید، لیگ سه، لیگ دو، لیک یک و بعد لیگ برتر میشود و گذراندن این مراحل واقعاً سخت است و چون تجربه کردهام سختیهایش را میدانم.
آن زمان که داوری میکردم و رضاعلی بهعنوان رئیس هیأت فوتبال استان سمنان فعالیت داشت، رسانه خیلی روی داوری متمرکز نبود و اتفاقاتی هم میافتاد.
- هضم مسأله کمی سخت است. طبیعتاً اگر داوری از سمنان دیده میشد؛ آقای رضاعلی هم دیده میشد؛ یعنی به این وجه ماجرا فکر نمیکردند؟
- چند سالی است که هر چند مشکلات مالی داوران حل نشده؛ اما شناخت مردم نسبت به داوری و داوران بیشتر شده است.
در سالهای دورتر هر موقع از داوری صحبت میشد، سه یا چهار داور بیشتر شناخته شده نبودند و داوران دیگر هم میخواستند خودشان دیده شوند.
- تلاطمی که در زندگی داوریات هم پیش آمد و مدتی در سایه بودی، به همین موضوع برمیگردد؟
- آن سال که در لیگ دسته سه سوت میزدم، آقای رضاعلی هم در هیأت فوتبال سمنان بود. متأسفانه آن زمان مجدداً به نقطه اول و سوت زدن در نونهالان و بعد نوجوانان برگشتم و همینطور این مراحل را گذراندم تا باز به لیگ دسته سه رسیدم.
در لیگ سه، شاید بالای ۱۰۰ بازی را قضاوت کردم و بعد به لیگ دو رسیدم.
سمنان هم جزو استانهایی بود که خیلی روی آن حساب باز نمیکردند و این باور در ذهن دوستان نبود که از این استان داوری وجود داشته باشد؛ چون هیچ تیمی در استان نداشتیم.
- این دیدگاه آن زمان در فدراسیون هم حاکم بود؟
- بله. با یکی از اعضای کمیته داوران در تهران صحبت کردم و گفتم چرا به من برای قضاوت بازی نمیدهید؟ گفت داوری که در تهران برای قضاوت دعوت میشود، در استان خودش در طول سال، ۲۰۰ بازی را قضاوت میکند؛ اما تو در استان خودت حتی ۱۰ بازی هم در طول سال قضاوت نمیکنی!
ادامه میداد با این نگاه، بعد از هر ۲۰ قضاوت او، یک داوری به شما میرسد. داورانی که در تهران بازیهای لیگ برتر را قضاوت میکنند، تجربیات خودشان را از قضاوتهای داوری در استانشان به کشور میآورند؛ خوب مسلم است که به آنها بها داده میشود.
- هیچ اقدامی برای تغییر این دیدگاه نمیکردید؟
- ابوالفضل اخلاقی در آن سالها بسیار زحمت کشید و به جوانگرایی دست زد، ارتباطگیری با فدراسیون را آغاز و از افراد کشوری برای حضور در استان دعوت کرد تا بدانند که سمنان هم داورانی دارد.
- حضورت در لیگ دسته دو هم بهنوعی خاص و حساس شد. بازی چوکا و داماش خیلی سنگین بود؟
- در لیگ دسته دو، قضاوت بازی حساسی بین چوکای طالش و داماش ایرانیان به من داده شد و برنده این بازی به لیگ دسته یک میرفت و از این حیث بازی بسیار مهمی بود.
خودم هم تعجب کرده بودم چرا قضاوت این بازی به من داده شد. از تهران هم ناظری از طرف رئیس کمیته داوران حضور داشت و استادیوم پر از تماشاچی بود و بازی خوبی هم درآمد.
بعد از این بازی، با اعلام رضایت ناظر فدراسیون، رسماً به لیگ دسته یک دعوت شدم که متأسفانه رئیس فدراسیون و رئیس کمیته داوران عوض شدند و دوباره به من بازی ندادند و روز از نو، روزی از نو!
- مگر میشود در فدراسیون هر کسی بیاید و برود، روی زندگی حرفهای بقیه اینطور تأثیر بگذارد؟
- مدتی بعد از تغییرات آن روزها، باز یک بازی در رده نوجوانان به من واگذار شد. وقتی آقای «مصطفی ممیز» از فدراسیون، عملکردم را دید، نامهای به رئیس کمیته داوران (آقای عسکری) نوشت و گفت: جای تو اینجا نیست و سطحت بالاتر است.
دوباره به لیگ دو برگشتم؛ تا زمانی که تغییراتی در کمیته داوران رخ داد و مجوز قضاوت بازیهای لیگ یک را صادر کرد.
بعد از دو سال که در لیگ یک بودم، به کلاس لیگ برتر دعوت شدم که باز آقای رضاعلی، رئیس هیأت فوتبال استان سمنان شد و موضوعات و چالشهای خاصی پیش آمد.
- بهترین و حساسترین بازی که قضاوت کردی، کدام بازی بود؟
- آخرین بازی که منجر به حضورم در لیگ برتری شد، بازی نساجی با آلومینیوم اراک در لیگ دسته یک بود؛ آن بازی بسیار حساس و سخت بود.
دو مربی سختگیر کنار زمین بودند. بازی در قائمشهر و ورزشگاه پر از تماشاچی برگزار میشد و برای هر دو طرف بسیار مهم و سرنوشتساز بود.
این بازی هم پنالتی داشت، هم اخطار و اخراج بازیکنان و اخراج مربی؛ اما جزو بازیهایی بود که هیچ اشتباه خاصی در آن صورت نگرفت و حتی یک اوت را هم اشتباه نگرفتیم و بازی به لحاظ عملکردی در حوزه داوری بسیار کامل و خوب بود و پله ترقی من به لیگ برتر شد.
اما مهمترین بازی، دربی پرسپولیس- استقلال بود. دربی بسیار خاص و عجیب است. شاید این تجربه دیگر برایم پیش نیاید؛ اما قضاوت چنین رقابت حساس و هیجانانگیزی در رشد و پیشرفت یک داور بسیار مهم و کمککننده است.
- کمی سختگیری؛ پرچالشترین قضاوتت در کدام بازی بود؟
- کمتر پیش آمده که دچار چالش شوم؛ خصوصاً در چند سال اخیر، بازی خاصی نبوده که اشتباه تأثیرگذار داشته باشم. روی امثال اوت و کرنر و اینها اشتباه کردهام؛ ولی مثلاً پنالتی نداشتیم که نگرفته باشم.
پرچالشترین بازی در لیگ برتر برایم بازی نساجی و پیکان بود. تیم نساجی اوضاعش خوب نبود، چهار هفته باخت میداد و از طرفی مربیاش در آستانه اخراج بود. متأسفانه فیلمبرداری این بازی هم خوب نبود چون از صداوسیما برای فیلمبرداری نیامده بودند.
نساجی هم از تیمهای پرطرفدار فوتبال و مورد حمایت رسانههاست. بعد از این بازی آنقدر پرچالش بود که مدتی تماسها و پیامکها را پاسخ نمیدادم.
مربی نساجی مصاحبههای تندی علیه من انجام داد. انصاف را هم رعایت نکرد و دنبال یک نفر بود که همه تقصیرها را به گردن او بیندازد. بعد از چند هفته هم با دو باخت پیدرپی دیگر اخراج شد.
- برخورد هواداران تیمها یا مربیان و بازیکنان چقدر بر نوع قضاوت یک داور اثرگذار است؟
- ملاکهای مختلف و متعددی برای ارتقای داوری مدنظر قرار میگیرد که از جمله آنها آمادگی جسمانی یا نمرههای نظارتی است؛ متغیرهای پنهانی مثل ظرفیتهای ذهنی داوران هم البته ملاک است.
توان ذهنی داور باید بهگونهای باشد که بتواند بهطور کامل بر بازی متمرکز شود و علیرغم همه فشارها، عملکرد خوبی از خود نشان دهد؛ این امر به ذهنی متمرکز، مدیریت شرایط و کسب تجربه نیاز دارد.
البته فشارهای بیرونی هم اثرگذار است؛ اما اگر شرایط بهخوبی مدیریت شود، غلبه بر آنها سخت نیست.
- اگر به روزهای اولی که بهصورت حرفهای وارد این حرفه شدی برگردی، تفاوت شاخص داوری امروز با آن روزها را در چه اموری میبینی؟
- امروز هم داوریها و همبازیها، جدیتر و از نظر فیزیکی سختتر و سرعتیتر شده است.
حاشیهها و عواقب بازی آن سالها خیلی کم بود؛ اما الآن اگر اشتباهی انجام شود، فیلم و کلیپ و موضوعات دیگر تا روزها، هفتهها و حتی ماهها تمام زندگی یک داور و حتی خانوادهاش را درگیر میکند. دلیل آن هم گسترش رسانهها، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است.
قبلاً صف طویلی از مشتاقان و علاقهمندان به داوری وجود داشت و آنقدر تراکم بود که بهراحتی هر فردی نمیتوانست وارد این حرفه شود؛ ولی الآن به دلیل عواقب و فشارهایی که بر داوران وجود دارد و سختی کار، ورودی داوری بسیار کم شده است.
- شبکههای اجتماعی چقدر روی زندگی داورها اثر میگذارد؟
- شبکههای اجتماعی نقش بسیار تأثیرگذاری دارند که گاهی این نقش مثبت و گاهی هم منفی است.
حرفهای شدن در عرصه داوری به تکرار، تمرین، مشاهده، حضور در دورههای آموزشی و کسب تجربه نیاز دارد. نقش مثبت شبکههای اجتماعی این است که تفسیر و تحلیل مسابقات مختلف فوتبال در اقصی نقاط جهان امروز به اشتراک گذاشته میشود؛ البته برخی نیز از این شبکههای اجتماعی استفاده نادرست ابزاری میکنند.
باید فرهنگ هواداری در کشور اصلاح و استفاده صحیح از شبکههای اجتماعی نیز فرهنگسازی شود.
- برداشتهای رسانهای مردم از چهرههای شاخص از بازیکنان، مربیان گرفته تا سایر ارکان فوتبال چقدر با واقعیت بیرونی آنها منطبق است؟
- چهره رسانهای و تلویزیونی افراد با چهره واقعیشان بسیار متفاوت است و این را در میادین به عینه دیدهام.
برخی افراد چهرههای بسیار محبوبی هستند و حتی در جمعهای خانوادگی ما تمجید میشوند؛ اما در واقعیت بهگونهای دیگر هستند. اینها بسیاری از چارچوبها را رعایت نمیکنند و برد برابر رقیب به هر قیمتی و با توسل به هر ابزاری برایشان بسیار مهم است. به همین دلیل، دست به هر کاری میزنند.
البته هم بین بازیکنان و هم بین مربیان، انسانهای بزرگ و با روح بزرگ هم وجود دارند که اصول جوانمردی را رعایت میکنند.
- ولی تصویر عمومی از فوتبال ایران کلاً اخلاقی نیست. قبول دارید؟
- بله. متأسفانه تصویری از فوتبال در جامعه ما ایجاد شده که فضایی آلوده و بدون رعایت مسائل اخلاقی بر آن حاکم است؛ در حالی که چنین نیست.
برخی از بازیکنان یا مربیان میخواهند با ایجاد تشنج و شلوغکاری و سروصدا و اعتراض بر امر قضاوت داور اثر بگذارند؛ البته مربیان و بازیکنان، شخصیت و عملکرد داوران را میسنجند و بعد اقدام میکنند.
اگر «علیرضا فغانی» در زمین باشد، میبینید که اعتراض بازیکنان و مربیان بسیار کمتر میشود؛ در حالی که من همان کارتی را در جیب دارم که فغانی دارد؛ اما فغانی شخصیتی را از خودش ساخته که بسیار بر نحوه رفتار مربیان و بازیکنان اثرگذار است.
امر قضاوت و داوری به حمایت ارکان قضایی فدراسیون نیز بستگی دارد؛ در هر مقطعی که این ارکان حامی داوران بودهاند، فرایندها نیز بهتر مدیریت شده است.
اگر قانون اجرا شود و داور از قانون کوتاه نیاید، شاید در مقطع زمانی کوتاهمدت موجب ناراحتی مربی یا بازیکنان شود؛ اما در بلندمدت بسیار اثرگذار است و همگان چنین داوری را به سلامت و رعایت اخلاق، انصاف و عدالت میشناسند.
- با اینحال، بازیکنان ذهنیت خوبی از داوران بیان نمیکنند.
- همه ارکان فوتبال در کشور به اصلاح اساسی نیاز دارد. هرگز در فوتبال حرفهای اروپا ندیدهام یا در سایتهای خارجی نخواندهام که بازیکنی راجع به داور صحبت کند؛ اما متأسفانه این فضا را در کشور برای بازیکنان باز گذاشتهاند.
من هم این تجربه را داشتهام و در یکی از بازیها که بسیار خوب هم بود و هیچ مشکلی نداشت و حتی یک اوت هم جابهجا نشد؛ بازیکنی در مورد بنده مطالبی را عنوان کرد که صحت نداشت.
اینها به دلیل بسترهای فرهنگی موجود و سیستمی است که جلوی اینطور مسائل را نمیگیرد. وقتی سیستم جدیت ندارد که عدالت را اجرا کند؛ اینگونه مسائل نیز عادی است.
- تابهحال شده قضاوت یک بازی را آسانتر بگیری تا از دستت خارج نشود؟
- تا امروز اینگونه نبوده؛ ولی داوری صفر و یکی نیست و به بازی و بازیکن بستگی دارد.
عدهای از بازیکنان در فوتبال اگر خطا کنند، عمدی نیست و قصد خراب کردن بازی را ندارند؛ بنابراین کارتها به نوع خطا بستگی دارد و باید دید بازیکن قصدش اعمال خشونت در بازی یا خطای تکنیکی و تاکتیکی است.
- موضوع مافیا در فوتبال و داوری چقدر جدی است؟
- در طول این سالها، در مورد رشوه گرفتن داوران نه چیزی دیدهام و نه حتی در جمعهای دوستانه شنیدهام؛ اما روابط غیرعادی وجود دارد.
برای مثال، داوری که بسیار خوب عمل کرده، به دلیل وجود همین روابط غیرعادی، جایگاهش از داوری که عملکرد ضعیفی دارد، پایینتر قرار داده میشود.
اما من دوست دارم داوری را در «سلامت» ادامه دهم و در این حرفه به اهدافم دست یابم.
انتهای پیام/