اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فارس من

روایت محرومیت فارس‌من| مشکلات اهالی جون‌آباد سیستان‌وبلوچستان؛ کابل‌های تلفن ثابت را دریابید

روایت محرومیت روستای جون‌آباد سیستان‌وبلوچستان؛ روستایی که حتی از داشتن خط تلفن ثابت هم محروم است.

روایت محرومیت فارس‌من| مشکلات اهالی جون‌آباد سیستان‌وبلوچستان؛ کابل‌های تلفن ثابت را دریابید

به گزارش خبرگزاری فارس؛ مرتضی غلامی جوانی بیست ساله؛ حالا در آستانه‌ی رفتن به سربازی است. او برای انجام کارهای خود گاهی به بیرون از روستا می رود، و در زیر پای خود کابل های مخابراتی بی زبان را که ۸ سال بر روی زمین افتاده اند لمس می‌کند. فیبرهای نوری مخابرات این رشته های شفاف باریک، تنها راه اتصال روستاییان به شهر هستند. روستای جون آباد واقع در بخش لادیز میرجاوه، شرق استان سیستان و بلوچستان سالهاست که با مشکل مخابراتی مواجه هست. قطع شدن خطوط ارتباطی، زندگی را برای روستاییان مختل کرده؛ همین هفته ی گذشته روستایی ها حدود ۱۲ ساعت با قطعی تلفن مواجه بودند.

 

به گزارش خبرگزاری فارس؛ این مشکل حل نشده، توسط آقای غلامی در بهمن ماه سال جاری در فارس من ثبت شده است. ایشان که از طریق یکی از آشنایان تهرانی خود با فارس من آشنا شده بود، تصمیم گرفت مطالبه‌ی روستاییان را شرح دهد. او اینگونه به شرح درخواست اهالی روستا پرداخت:  «وضعیت فیبر نوری تلفن روستای جون آباد سیستان و بلوچستان که بیش از ۸سال هست که حل نشده و مردم دچار بحران و رنج می‌باشند با قطعی‌های مکرر شبکه تلفن همراه و عدم پیگیری مخابرات استان وجود دارد.»

 

فیبرهای نوری، اقتصادی ترین راه انتقال ارتباطات هستند. این کابل ها پهنای باند بیشتری نسبت به کابل های مسی دارند. امروزه با ورود کرونا و اپیدمی آن، با وضعیت پرتشنج تحصیلی مواجه هستیم. حرف های استاد از لابه‌لای این رشته ها عبور می کند تا به گوش منتظر دانشجو برسد. اگر این کابل ها دچار قطعی بشوند، دانشجو سراسر دچار اضطراب و استرس شدیدی می شود. امتحانات آنلاین، پرسش های مجازی، ثبت حضور و غیاب در این روستا تنها به یک رشته بسته است. عمق این ماجرا زمانی مشخص می شود؛ که بدانیم مشکل این روستا تولد ۸ سالگی خود را گرفته.

 

روستای آنها تاریخچه‌ای دیرینه دارد. جان آبادی ها (جون آبادی) بزرگترین و پرجمعیت‌ترین طایفه استان سیستان وبلوچستان هستند. طایفه ای که دربیشتر مناطق استان سکونت دارند. از جمله مشخصات ظاهری این افراد به قدهای رشید و بینی کشیده‌شان می توان اشاره کرد. شهرستان میرجاوه به دلیل منطبق بودن بر کمربند بیابانی، بارش کمی در طی سال دارد. بخش لادیز که روستای جون آباد در آن قرار دارد؛ از هوای لطیفی برخوردار است. این روستا و اطراف آن به دلیل قرار گرفتن در ارتفاعات، در تابستان های گرم و سخت، به ندرت دمای بالای ۳۵ درجه را تجربه می‌کنند.

 

کابل‌های رهاشده روی زمین، طناب‌ِ دار کودکان هستند. کودکانی که به خاطر ویروس منحوس کرونا، خانه‌نشین شدند؛ و ممکن است به هوای بچگی‌شان به بیرون از خانه بروند. بازی برای آنها مانند یک آبنبات، شیرین و لذت بخش است و محال است که این لذت را از دست بدهند. اگر این کودکان به جاده بروند تنها سایه‌ی مرگ است که مراقب آنهاست. این مشکل سالهاست با کودکان همراه است. کودک دنبال رویاها و آرزوهای دست نیافته می‌دود؛ پس نمی توان او را مجاب به خانه نشینی کرد. کابل ها فقط به زیر زمین تعلق دارند؛ و حل این مشکل تنها با اقدامات سازنده‌ی مخابرات همراه است.

 

تصور کنید یک نفر از اهالی روستا حالش بد شود، و از قضا لاستیک یک ماشین کابل مخابرات را قطع کرده. مریض بدحال به کجا زنگ بزند تا روند درمان برای او طی شود؟! گذر این فیبرهای نوری همچنین درون رودخانه هم افتاده. روکش این کابل‌ها به مرور زمان فرسوده و باعث به جریان افتادن برق فشار قوی می‌شوند. آبزیان موجود در رودخانه دچار آسیب جبران ناپذیر و محیط زیست از تعادل خارج می‌شود. شاید این مشکل در ظاهر ساده به نظر برسد، ولی مانند همین فیبرها از لایه های متعددی تشکیل شده است. لایه‌های اولیه اگر در زمان معین بازسازی نشوند باعث شکل‌گیری مشکل بزرگتری می‌شوند.

 

 به علاوه صاحبان مشاغل روستایی مثل: سوپرمارکت، مشاورین املاک‌، خدمات درمانگاهی و.. می‌گویند ارتباط‌شان با دیگران قطع شده و برای ادامه‌ی فعالیت‌هایشان، ناگزیر به شهر می‌روند. تنها راه ارتباط جون آبادی ها همین کابل های نیمه جان روی زمین است. همانطور که سایر بدن با یک دیگر ارتباط دارند؛ روستا هم نیاز به ارتباط دارد. قطع شدن ارتباط  این روستا باعث مردن آن می شود. کارها در هوا معلق می‌ماند. مردم برای رفع امور روزمره‌ی خود حیران و سرگشته می‌شوند؛ و در این روزهای کرونایی شهر را تنها گزینه ی در دسترس می‌دانند.

 

حال اگر این مشکلات حل نشده باقی بمانند؛ نه تنها کودکان، مشاغل روستایی، و آن بیمار بدحال بلکه تمامی روستاییان دچار فلج ارتباطی می شوند. فلجی که تنها راه درمان آن رفتن به دکتر است. چشم پوشی و دست روی دست گذاشتن باعث بدتر شدن اوضاع می شود. حالا مردم چشم انتظارند که بعد از ۸ سال کسی برای حل مشکلات آنها آستین بالا زند. روستاییان تمام توان خود را برای حل این مشکل خرج کرده اند. سال ها در ادارات مختلف در رفت آمد بودند؛ اما جواب مشخصی از مسئولین دریافت نکرده اند. حال نوبت مخابرات و شهرداری شهر سیستان است. فارس من پیگیر مشکلات آنهاست.

 

انتهای پیام/ 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول